بانگ رحيل به صدا درآمد آغاز حركت زائران در مسير معرفت

بانگ رحيل که به صدا درآمد زائران سرزمين وحي، فراغ از هر تعلقي به دنياي فاني روي به سوي خدا گذاردند. همه در اين کاروان به يک سو مي‌شتابند. مقصد يکي است. دل‌ها همه يکي است و معطوف به يک نقطه و آن، توبه از هر آن‌چه آلوده‌مان کرده است و بنا گذاشتن ميثاقي هميشگي که براي پايبند بودن به آن بايد لبيک بگوييم. امروز روز کوچ کردن از منيت‌ها به يکدلي‌ها است. ديدن و عبرت گرفتن. ديدن آن‌چه بايد براي دنيايي ديگر ذخيره کنيم و عبرت گرفتن براي ساختن آينده‌اي بهتر. خدايا من به اميد بخشش درگاهت سر تسليم فرود آورده‌ام، پس بر من ببخش آن‌چه نهي کرده بودي و من مرتکب شدم. الهي به من آن‌قدر توانايي و دانايي عطا کن تا درک کنم دليل آن‌چه آفريدگانت برگرد آن چون شمعي مي‌سوزند. پروردگارا از يادآوري پيمان شکني‌هايم شرمسارم و حيران از اين غرور. غرورم را بشکن تا بيش از اين شرمسار درگاهت نباشم. معبودا اين بنده‌ي ناچيز بر عبادت ناچيزش مي‌نازد، شعورش را جلا بده تا به بي‌بصيرتي دچار نشود. خدايا حال که پاي در اين سفر گذاشته‌ام، گذشته‌ي تاريکم را بر من ببخش که يادآوري خاطرات گناه، هر طاقتي را مي‌شکند. پروردگارا آن‌چه بر مقدر داشته‌اي را شکرگذار نبودم، چگونه از بخششت شرمسار نباشم. اينجا عرفات است، وادي بخشش. جايي كه آدم و حوا هبوط كردند، ابراهيم (ع) معترف و عارف شد، رسول الله (ص) خطبه‌ي آخرين حج خود را خواند، علي (ع) به امامت رسيد و حسين (ع) وداع كرد. خيلي‌ها اينجا آمده‌اند تا توشه‌ي آخرتشان را ببندند. اينجا صحراي شکرگذاري به درگاه معبودي است که تا ديروز غافل از شکرگذري نعمت‌هايش بوديم؛ اما امروز صداي استغاثه و ندامت‌مان به درگاهش بلند شده است. اينجا عرفات است، جايي که تازه يادمان مي‌افتد چرا دلي را شکستيم و آن‌چه نبايد مي‌گفتيم، گفتيم... اينجا تازه ابتداي ورود به جاده‌ي معرفت است. گزارش از خبرنگار اعزامي ايسنا به مكه‌ي مكرمه؛ ناصر ملايي انتهاي پيام
  • دوشنبه/ ۲۴ آبان ۱۳۸۹ / ۱۳:۰۶
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 8908-16450
  • خبرنگار : 71062