مهدي فخيمزاده پيرامون بحثهاي اين روزهاي تشكيل، تشكل واحد تهيهكنندگان يادداشتي را تحتعنوان «وحدت يا تفرقه» منتشر كرده است.
به گزارش بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،اين كارگردان و تهيهكننده در اين يادداشت آورد است:«مسئله تفرقه و انشعاب درصنف تهيهكنندگان چيز جديدي نيست و دربعداز انقلاب چندينبار اتفاق افتاده است.
ميدانيم كه اولين صنفي كه در بعد از انقلاب شکل گرفت صنف تهيهكنندگان بود كه بنام (مجمع توليدكنندگان فيلم ايران ) تشكيل شد و بنده يكي از بنيانگذاران آن بودم. اما هنوز مدتي از تشكيل اين صنف نگذشته بود كه اولين انشعاب دراواسط دهه 60 اتفاق افتاده ودفاتر پخش و توليد ازمجمع جداشدند و اين جدائي و انشعاب و كشمكش مدتها ادامه پيدا كرد وبالاخره با پادرمياني وفعاليت عدهاي از جمله خود بنده كه بشدت دلمان شور وحدت درصنف تهيهكننده را ميزد به اين جدائي سرپوش گذاشته شد و ظاهرا وحدت بوجود آمد ودوباره همه سريك ميزنشستيم.
ولي التهاب وتنش ودودستگي همچنان باقي ماندو بالاخره دراواسط دهه هفتاد تنش و التهاب شكل عيني پيدا كرد و به انشعاب وجدائي گروهي از مجمع توليد كنندگان منجر شد و درنهايت همزمان با دولت اصلاحات و با دخالت مرحوم سيف الله داد معاونت سينمائي وقت، صنف فراگيري بنام اتحاديه تهيهكنندگان بوجود آمد و ظاهرا همه توليد كنندگان را زير پوشش خود گرفت،درست همين كاري كه درحال حاضر مدير كل محترم نظارت و ارزشيابي قصد انجام آن را دارد ! ولي برخلاف انتظارآن وحدت بجائي نرسيد و تنش تمام نشد و اختلاف منافع واخلاف سليقه واختلاف در نگاه به سينما ، پيوسته اين واحد صنفي را متشنج ميساخت وانشعاب بصورت با القوه مدام حضور داشت. ازهمان اولين روزهاي تشكيل اتحاديه عدهاي چون بنده اصولا به آن نپيوستيم ولي راه مناقشه ودرگيري درپيش نگرفتيم و سكوت اختيار كرديم، اما دردرون خود اتحاديه به فاصله كوتاهي درگيري آغاز شد و گروهي نداي مخالفت بلند كردند و از درعناد بر آمدند و رسما اعلام نمودند كه ازاين لحظه به بعد هيچ وابستگي با اين اتحاديه واهدافش ندارند وآنها كه دردرون اتحاديه ماندند عمل آنها را تقبيح كردند و دراعلاميههاي رسمي به آنها لقب منافق دادند اما انسجام اين گروه دوم نيزچندان دوام نياورد و مدتي بعد دربين خود آنها نيز اختلاف بروزكرد و كار به طومار سازي و جمع كردن امضاء كشيد وشبنامههاي آنچناني منتشر ساختند و ماحصل آن وحدت كه زير لواي صنف فراگير تهيهكنندگان بوجود آمده بودچيزي نبود جز درگيري و دستهبندي و توطعه كه تركشهايش پيوسته بقيه صنوف بخصوص هيئت مديره خانه سينما را متاثر ميساخت وبالاخره روز موعود فرارسيد وانشعاب بار ديگرآغاز شد و چندين گروه از اتحاديه تهيهكنندگان جدا شدند.»
فخيمزاده در ادامه نوشته است:«اولين گروه تهيهكننده كارگردانها بودند كه اعلام استقلال كردند. اين گروه كه درسينماي بعد از انقلاب حق آب وگل دارند، (درسالهاي اوليه بعدازانقلاب تهيهكنندهاي وجود نداشت و اين كارگردان تهيهكنندهها بودند كه توليد را براه انداختند وحيات دوباره سينماي بعد ازانقلاب راباعث شدند) و به دليل ماهيتشان يعني كارگردان بودن جنبه فرهنگي وكيفي فيلم برايشان از الويت برخوردار است ونگاه صرفا اقتصادي را تاب نمياوردند باچنين هدفي تشكل مجمع فيلمسازان را بوجودآوردند. اعضاي اين مجمع منحصرا ازكارگردانهائي تشكيل شده كه خود راساً اقدام به تهيه و توليد آثارشان مينمايند و دراين كار از سابقه برخوردارند. گروه دومي كه از اتحاديه تهيهكنندگان اعلان استقلال كرد كانون تهيهكنندگان بود. چگونگي فيلمسازي اين گروه با گروه كارگردان تهيهكنندگان قرابت بسيار دارد، چراكه ايشان نيز به سينما از نقطهنظر فرهنگي واعتباري و اعتقادي مينگرند و تنها به جنبههاي اقتصادي فيلم توجه ندارند. اين دوگروه ممكن است فيلمي با كيفيت پائين توليد كنند ولي قصدشان ساختن فيلمي است كه براي آنها اعتبار حرفهاي بباربياورد وهمين قصد، ايشان را از ديگران جدا ميكند. اماگروه سوم كساني بودند كه در اتحاديه تهيهكنندگان باقي ماندند، اين گروه نوعا از يك جنس نبودند و ازفيلمسازي يك هدف واحد را دنبال نميكردند چه بسا نگاهشان به سينما با مجمع فيلمسازان و كانون تهيهكنندگان قرابت بيشتر داشت، ولي بهدلائل مختلف همچنان ترجيح دادند كه در اتحاديه باقي بمانند. بههرحال كشمكش ادامه پيدا كرد واين دوگروه يعني مجمع فيلمسازان ( كارگردان تهيهكنندگان ) وكانون
تهيهكنندگان از يك طرف و بقاياي اتحاديه رودرروي هم قرارگرفتند و به انتشار عقايد و نظريات خود پرداختند.معترضين معتقد بودند كه ازاين بهبعد صنف تهيهكنندگان بايد بشکل فدراتيوو از تجمع تشكلهاي مختلف
تهيهكنندگي بوجود آيد و نمايندگان اتحاديه اصرارداشتن كه همه بدرون اتحاديه بازگردند.تلاشها براي مصالحه آغاز شد اما نتيجه بخش نبود واختلافات و جنگ و جدال روزبروزبيشتر شد وبالاخره دردولت نهم با وساطت معاونت سينمائي وقت يعني آقاي جعفري جلوه و بعداز جلسات متعدد با مشاركت هرسه گروه، شوراي عالي
تهيهكنندگان شكل گرفت كه درحقيقت شكل اجرائي درخواست معترضين بود. پنجاه درصد اعضاي اين شورا از اتحاديه و پنجاه درصد باقيماند ازمجمع فيلمسازان و كانون تهيهكنندگان مشتركا تشكيل شده بود.
اما جلسات اين شورا نيز پيوسته با تشنج توام بود، چرا كه چند نفري از سران اتحاديه اين شكل از تجمع را
نميپسنديدند و پيوسته دنبال آن بودند كه شوراي عالي را ناكارآمد جلوه دهند و زمينه را براي يكپارچكي وبازگشت همه زير چتري واحد فراهم نمايند (كه البته براي اينكار دلائل و انگيزههاي كافي دارند كه فعلا خيال پرداختن به آن ندارم ) همين تلاشها و انگيزهها باعث شد كه عده زيادي از اعضاي باقيمانده اتحاديه بارديگر دست به انشعاب بزنند و از اتحاديه جدا شوند و تشكلي بنام انجمن تهيهكنندگان مستقل بوجود آوردند و نمايندگانشان را به شوراي عالي بفرستند وبدين ترتيب شوراي عالي توانست با اكثريت اعضا همچنان به كارش ادامه دهد و البته بقاياي اتحاديه از شوراي عالي اعتزال جست و بيرون ماند وتا كنون يعني 3 سال است كه كشمكش مابين اتحاديه و شوراي عالي كه از تجمع نمايندگان تشكلهاي سه گانه يعني مجمع فيلمسازان،كانون تهيهكنندگان و انجمن تهيهكنندگان مستقل تشكيل شده بود، همچنان ادامه دارد.
اين مختصري بود از تاريخچه وضع موجود.»
اين تهيهكننده و كارگردان در ادامه آورده است:«اما حال چه خبراست، آقاي سجادپور باپيروي از خط و مشي جناب شمقدري معاونت سينمائي، كه از ابتداي دولت دهم با گردانندگان خانه سينما درتعارض واختلاف و درگيري هستند، موقع را مغتنم شمرده ودرلواي كلمه ظاهرا موجه وحدت درصددبرآمده تا يك صنف تهيهكنندگي بوجود آورد و بقول خودآقاي مديركل كه در برنامه «هفت» بهزبان خودش گفته، قصد دارد صنف واحدي ازتهيهكنندگان بوجود آورد كه از خانه سينما مستقل باشد و امور بقيه صنوف نيز از طريق اين صنف حل و فصل گردد(نقل به مضمون ) فاعتبروا يا اولي الابصار، چگونه امور بقيه صنوف ازطريق صنف تهيهكنندگان حل و فصل شود؟ اصلا چگونه صنف كارفرمائي تهيهكنندگان ميتواند مشكلات صنوف دستمزد بگير را حل و فصل كند؟
بنده به اصل وچگونگي و چرائي اختلاف معاونت سينما و خانه سينماي ورودي نميكنم وقضاوتي هم ندارم، اما سئوال بنده ازمسئولين سينمائي وزارت ارشاد و بقيه كساني كه با انگيزههاي مختلف اعم از ثواب و ناثواب، اعم از موجه و غير موجه، اعم ازپنهان و آشكار، سنگ وحدت و يكپارچكي وجمع شدن زير چتر واحد را به سينه ميزنند اينست كه دوستان، مگرقبلاً وحدت ويكپارچگي نبوده است؟ مگر همه تهيهكنندگان در اتحاديه زير چتر واحد قرار نداشتهاند؟ مگر اين اتحاديه يك صنف فراگير نبوده است، مگر همه اين تشكلها ازدل همين اتحاديه بيرون نيامده است؟
جناب مدير كل چهارنفر را مامور نوشتن پيشنويس اساسنامه اين تشكل فراگير جديد نموده است، جلالخالق، سئوال اينست مگر اتحاديه تهيهكنندگان اساسنامه نداشته است كه حال ميخواهيد درد انشعاب را با نوشتن اساسنامه جديد حل كنيد؟ آقاي سجادپور من سالهاي زيادي از عمرم را دربعد از انقلاب صرف راهاندازي سينماي جمهوري اسلامي وايجاد واداره تشكل تهيهكنندگي نمودهام. اين سينما ودست اندركارانش را خوب ميشناسم، دربوجود آمدن اين انشعابها وكشمكش هاي اخير هم هيچ مداخلهاي نداشتم، فقط وقتي شوراي عالي بوجود آمد، به توصيه آقاي جلوه و به اصرار دوستان تهيهكننده كارگردان، بهعنوان يكي از اعضا درشورايعالي حضور يافتم وبصورت فردي نه مصاحبهاي كردم نه اطلاعيهاي صادر نمودم و نه بر طبل مناقشه كوبيدم ودرحال حاضر نيز بابسياري از بچههاي اتحاديه دوستي نزديك دارم.
از نظر شخصي نيز اكنون هيچ منافعي دراين سينما ندارم، چرا که فعلا در تلويزيون به كارمشغولم و تا اطلاع ثانوي خيال فيلمسازي ندارم. پس آنچه ميگويم نه از سرمنافع است نه ازسرغرض و مرض است بلكه صرفا از سر خير خواهي است وعلاقه به مصالح اين سينما.
عرض بنده اينست، وحدت خوب است، كسي با وحدت مخالفتي ندارد اين شكل وحدت است كه مورد اختلاف است، سئوال اينست آيا اصولا هر وحدتي خوب است و هر تكثيري زشت ونابجا و ناكارآمد؟آيا در بسياري از موارد اين وحدت در كثرت نيست كه راهگشاست؟ ايا تعدد احزاب واختلاف در راهكارها، وحدت درايمان وعمل به قانون اساسي نمونهاي ازهمين كثرت در وحدت نيست؟ چرا ميخواهيد آزموده را دوباره بيازمائيد؟ اين گروه با هم جمع نميشوند و اگربرفرض محال با مداخله و تكليف و تحكم ودخالت شما زير يك چتر واحد گرد آيند، ازسر ناچاري است. حكيم فرموده است،خدعه است، ظاهر سازي است، مسلم بدانيد بمحض آنكه فرصت يابند، به محض آنكه شمشير جنابعالي از سرشان برداشته شود دوباره علم طغيان برميافروزند وبه جدال برميخيزند و انشعاب ميكنند.
آقاي سجادپور به ماهيت تهيهكنندگان سينما فكر كنيد ببينيد آنها چه ماهيتي دارند؟آيا جماعتي يكدست و يك پارچه هستنند و به سينما يكسان نگاه ميكنند؟ درحال حاضر گروهي از تهيهكنندگان سينمادار شدهاند و تهيهكنندگي فقط ويتريني است براي آنها،گروهي منافعشان در پخش فيلم است وبه توليد چندان توجهي ندارند. گروهي فقط به سينماي قبل از انقلاب نظردارند و پيوسته درحال كپي كردن فيلمهاي قبل از انقلاب هستند وگاهي از فيلمهاي خارجي كپي ميكنند،گروهي درآتش فيلم وارداتي ميسوزند و خود را براي وارد كردن فيلم خارجي آماده كردهاند و اخيرا درپشت سر مبلغ نامدارشان كه به ميدان فرستاده بودند وچپ و راست مصاحبه ميكرد، كف وسوت ميزدند و هورا ميكشيدند، گروهي زماني تهيهكننده بودهاند واكنون باز نشسته شدهاند و فقط لقب تهيهكننده را يدك ميكشند و بياد گذشتهها و بهقصد تقرب به قدرتمندان فعلي سينما درجلسات رايگيري شركت ميكنند. تهيهكننده كارگردانها وسينماگران متعهد و فرهنگي را هم كه قبلا گفتم، حال شما چطور ميخواهيد اين جمع نامتناجنس را دورهم جمع كنيد و زير يك چتر واحد گرد آوريد ؟»
فخيمزاده در پايان نقطهنظراتش را اينگونه مطرح كرد:«آقاي مديركل، ميدانم كه اين سخن من نزد شما خريداري ندارد، شما مسيري را انتخاب كردهايد و اگر بتوانيد همان كاري را ميكنيد كه نيتش را كردهايد. شما وحدت تهيهكنندگان را وسيله كردهايد تا سنگتان را با هيئت مديره خانه سينما و مديرعاملش وابكنيد، اين چيز پنهاني نيست، خودتان بوضوح در برنامه هفت مكنونات قلبييتان را آشكار ساختهايد والبته بنده سخت مشكوكم كه ازاين راه به نتيجه دلخواه برسيد،چرا كه امكان ندارد صنوف سينمائي اختيارشان را بدست تهيهكنندگان بسپارند و مصالحشان را از طريق تهيهكنندگان پيگيري نمايند.
اماروي سخنم با دوستاني است كه اكنون زير اين علم سينه ميزنند و ميخواهند ازاين فرصت استفاده كنند وصنف واحدي راپيريزي نمايند.
دوستان از من كهنه تشكيلاتچي صنفي بشنويد، اين كار امكان ندارد. همانطور كه در گذشته امكان نداشته، زمانيكه به ظاهر وحدت داشتهايد وزير يك نام گرد آمده بوديد درهمان زمان يا درحال توطعه و مقدمه چيني تفرقه بودهايد يا عملا درحال دودستگي و انشعاب. دوستان،كارآمدي شما درحفظ تشكلهاي موجود و يافتن راهي براي وحدت در رويه وعملكرد است و لاغير، اگر برفرض محال برموانع فائق شويد وازشمشير معاونت سينمائي استفاده كنيد و اساسنامهاي بنويسيد و صنفي حكيم فرموده بوجود آوريد مطمئن باشيد كه چندان نميپايد و ازهمان روزهاي اول پتانسيل انشعاب و چند دستگي پديدار ميشود و ديري نميپايد كه عملا بارديگر به انشعاب و تفرقه دچار ميشويد.
اماآنچه گفتم نه دستور العمل بود ونه توقع، ميدانم كه نه گروهي و نه حتي فردي با اين چند جمله بنده از مسير انتخابي خويش باز نميگردد و راه ونظر مرا در پيش نميگيرد گفتم كه ثبت شود، گفتم كه بماند، فقط براي ثبت در تاريخ اين سينما گفتم، باشد كه درآينده يا من بفهمم كه آنچه ميگفتم غلط بوده ويا آيندگان درك كنند كه هر نداي وحدتي وحدت نيست و هر تكثري تفرقه نيست. ميتوان نامها ونشاني جدا داشت و درعين حال در مسير تعالي و تامين منافع جمعي گام برداشت.
ومن الله توفيق »
انتهاي پيام