سوزاندن گرانترين سوخت آينده جهان در نيروگاههاي ايران! چرا نيروگاههاي زغالسنگي را فعال نميكنيم؟
درحالي در كشور ما سالانه بيش از 43 ميليارد متر مكعب گاز طبيعي فقط براي توليد برق در نيروگاهها سوزانده ميشود كه كشورهاي صنعتي جهان براي ايجاد ارزش افزوده بيشتر، با دقت خاصي يكي از گرانترين و بهترين سوختهاي جهان يعني گاز را در صنايع عمده خود مصرف كرده و تلاش ميكنند باوجود مشكلات زيستمحيطي زغالسنگ، همچنان سهم عمدهاي از سبد سوختشان را به اين سوخت ارزان اختصاص دهند. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شدت فاصله نگاه اقتصادي جهان به انرژي و كشورمان از آنجا ناشي ميشود كه مصرف سوخت ارزانتري مانند زغالسنگ كه در پايان سال 2008 ميلادي در جهان حدود 6800 ميليون تن در سال اعلام شده، در آن مدت در ايران حدود يك ميليون تن يعني 0.04 درصد مصرف جهاني بوده است. * * 98.5 درصد از انرژي مصرفي كشور را نفت و گاز تشكيل ميدهد به عبارت ديگر، درحالي كه براساس آمارهاي جهاني در سال 2008 مصرف اوليه حاملهاي انرژي در سطح جهان درمورد نفت 34.78 درصد، زغال سنگ 29.25 درصد، گاز 24.14 درصد و بقيه مربوط به ساير حامل هاي انرژي شامل هستهاي، برق آبي و انرژيهاي تجديد پذير بوده است، اين تركيب در مورد كشور ما بهترتيب شامل نفت 43.4 درصد، گاز 55.1 درصد و بقيه حاملهاي انرژي 1.55 درصد بوده كه نشانگر اتكاي مصرف انرژي در ايران به نفت و گاز است. از سوي ديگر اگر از شدت بيرويه مصرف انرژي در كشورمان كه حداقل بيش از چهار برابر متوسط جهاني است، بگذريم، نگاهي به شيوه مصرف انرژي گوياي آنست كه داشتن دومين ذخاير نفتي و گازي جهان حساسيت ما را نسبت به ارزش واقعي آنها كاسته و موجب شده نهتنها در مصرف انرژي در بخشهاي مختلف خانگي، تجاري، صنايع و نيروگاهها با اسراف و هدرروي بالا مواجه باشيم، بلكه هيچ تلاشي براي توسعه انرژيهاي نو و يا سوختهاي ارزانتر مانند زغال سنگ در كشور نكردهايم. * * افزايش 50 درصدي مصرف انرژي در پنج سال آينده به گزارش ايسنا، كارشناسان با اشاره اينكه روند رشد مصرف انرژي كه سالانه حدود 10 درصد است، نشان ميدهد كه در پنج سال آينده حداقل 50 درصد رشد مصرف انرژي خواهيم داشت، بر ضرورت كاهش سهم نفت و گاز در سبد انرژي و افزايش سهم سوختهاي ديگر مانند زغالسنگ تاكيد ميكنند. در اين زمينه باوجود مشكلات زيستمحيطي اين حامل انرژي، مشاهده ميشود كه در جهان بهدليل اهميت بالاي اين سوخت در كشورهاي صنعتي به جاي حذف كاربرد آن، به دنبال ايجاد راهكارهايي براي كاهش مسائل و مشكلات زيستمحيطي زغالسنگ هستند. * * اقتصادي بودن واردات زغالسنگ حرارتي و جايگزيني آن با گاز در بيان اهميت توسعه مصرف زغالسنگ در نيروگاههاي كشور، متخصصان با اشاره به اقتصاديبودن استفاده زغالسنگ در مقايسه با سوخت گران و مرغوبي مانند گاز تا آنجا پيش ميروند كه حتي اگر لازم باشد بايد زغالسنگ حرارتي را كه نسبت به انواع ديگر زغالسنگ مانند ككشو ارزانتر است، وارد كشور كرده و در نيروگاهها مصرف كنيم، ولي از مصرف گاز در زمينه توليد برق بكاهيم. در اين زمينه كارشناسان درباره ويژگيهاي فني معادن زغالسنگ كشور و مقايسه آن با ساير كشورها توضيح ميدهند كه ضخامت لايههاي زغالسنگ در معادن ايران حدود 40 سانتيمتر است كه امكان استفاده از ماشينآلات براي استخراج آن را كاهش داده و با نياز به نيروي انساني، برداشت آن را كمي مشكل كرده است. درحالي كه در كشورهاي ديگر دارنده حجم گسترده زغالسنگ، ضخيمبودن لايههاي زغالسنگ عمليات برداشت مكانيزه را تسهيل ميكند و در نتيجه زغالسنگ در حجم گسترده و با قيمت كمتر استخراج ميشود. شايد به همين دليل است كه گزارشهاي بينالمللي نشان ميدهد بيش از 60 درصد از زغالسنگ توليدي در دنيا در سطح كشورهاي مختلف مبادله ميشود كه بهمنظور تسهيل مصرف آن حتي امروزه توليد زغالسنگهاي ميكرونيزه نيز توسعه پيدا كرده است. * * سابقه زغالسنگ در ايران از سال 1360 وزارت معادن و فلزات وقت براي استفاده از زغالسنگ در صنايعي مانند ذوبآهن اصفهان فعاليتهايي را براي كشف معادن زغالسنگ ككشو آغاز كرد كه از جمله نتايج آن كشف معدن زغالسنگ حرارتي در طبس بود. به همين دليل پس از آن، انجام فعاليتهاي اكتشافي بهدليل عدم دستيابي به زعالسنگ ككشو كه مرغوبتر و مورد نياز صنايعي مانند ذوبآهن بود، كند و بهجاي آن زغالسنگ مورد نياز وارد شد. با اين وجود در سال 1374 مطالعهاي انجام شد كه اگر نيروگاهها براي توليد برق فقط به نفت و گاز متكي باشند، از سال 1395 به بعد صادرات ذخاير هيدروكربوري به حداقل خواهد رسيد. در نتيجه اين تحقيقات مصوب شده بود تا در افق 1404 روزانه معادل 750 هزار بشكه نفت خام، زغال سنگ براي توليد برق در نيروگاههاي كشور مصرف شود. به اين منظور همچنين مصوب شده بود نيروگاه طبس كه براي استفاده از سوخت زغالسنگ طراحي شده از سال 1380 بهرهبرداري شود. طراحان مطالعه نيز تاكيد كردند كه باتوجه به اطلاعات زمينشناسي موجود از وجود حجم عظيم زغالسنگ بهطوريكه بتواند برنامه طراحي شده را كفايت كند، مطمئن هستيم. اگرچه تاكنون حجم زغالسنگ اكتشافي شايد خيلي زياد نبوده باشد، ولي اطمينان داريم با انجام عمليات اكتشافي حجم زغال سنگ قابل استحصال بسيار زياد خواهد بود. * * نقش كليدي زغالسنگ در سبد انرژي جهاني براساس اين گزارش، زغال سنگ نقش كليدي در سبد انرژي جهاني خواهد داشت. به طوري كه پيشبيني ها نشان ميدهد تا سال 2030 ميلادي، سهم زغالسنگ در توليد برق جهان 38 درصد، گاز 30 درصد، هيدرو 13 درصد، انرژي هستهاي 9درصد، ساير انرژيها 6 درصد و نفتخام 4 درصد خواهد بود. همچنين برآورد شده كشورهاي آسيايي بيشترين افزايش تقاضا براي زغالسنگ را نشان ميدهند كه از اين مقدار در سال 2030 حدود 68 درصد تقاضا متعلق به دو كشور چين و هند خواهد بود. تقاضا براي زغالسنگ در كشورهاي توسعه يافته به سياستهاي اجرايي پيمان كيوتو، تغييرات آب و هوا و توسعه در كاربرد فنآوري زغال تميز بستگي دارد. * * چرا نيروگاههاي زغالسنگي فعال نميشوند؟ به اين ترتيب باوجود تاكيدهاي مكرر وزيران نفت و معاونان آنان در سالهاي گذشته تاكنون، براي افزايش سهم زغالسنگ در سبد سوخت انرژي كشور و بهويژه افزايش جدي مصرف آن در نيروگاهها ولي همچنان مشاهده ميشود كه حتي همان نيروگاه طبس هم كه قرار بوده در سال 1380 راهاندازي شود، هنوز وارد چرخه فعاليت نشده است. اين درحاليست كه به راحتي در مدت سال 1388، بيش از 43 ميليارد متر مكعب گاز در نيروگاههاي كشور سوزانده شده است، درحالي كه درصورت استفاده از زغال سنگ كه قيمتهايي بسيار كمتر از گاز طبيعي در بازارهاي جهاني دارد، ميتوانستيم صرفهجويي بالايي از نظر مصرف انرژي و اقتصادي نصيب كشور كنيم. انتهاي پيام