نوزدهم شهريورماه امسال همزمان با عيد سعيد فطر، موزهي ملي ايران ميزبان منشور كوروش شد تا چهارماه افتخار ميزباني از استوانهي حقوق بشر كوروش و مردمي را كه براي ديدن آن ميآيند، در كارنامهي خود ثبت كند.
خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) پس از گذشت يكماه از امانت گرفتن منشور حقوق بشر كوروش، در گشتي سهساعته در موزهي ملي ايران، گزارشي از بازديد گردشگران داخلي و خارجي و نظرهاي آنها دربارهي منشور حقوق بشر كوروش تهيه كرد.
براي ديدن موزهي ايران باستان و منشور كوروش با راهنمايي نگهبان ورودي موزه، تمام وسايلم را به بخش امانات تحويل دادم و پس از خريد بليتي يكهزار توماني با تصوير «مسجد شيخ لطفالله» كه احتمالا در آينده نميتواند يادآور ديدن منشور كوروش در موزهي ملي ايران باشد، به موزه وارد شدم. از گيت عبور كردم و به بخش ايران باستان وارد شدم.
موزهي ملي ايران پذيراي تعداد زيادي از گردشگران داخلي و خارجي بود. حدود چهار گروه از گردشگران خارجي در حال ديدن بخش ايران باستان بودند؛ ولي نكتهاي كه توجه بازديدكنندگان را به خود جلب ميكرد و حتا سبب اعتراض برخي مردم شد، نبود راهنما براي توضيح دادن دربارهي اين بخش از موزه بود. درحاليكه گردشگران خارجي در كلاس درس تاريخ ليدرهاي خود با علاقه با پيشينهي ايرانيان آشنا ميشدند، بازديدكنندگان ايرانيها در ميان ويترينها سرگردان بودند. البته تعداد كمي از بازديدكنندگان ايراني به توضيح ليدر گروههاي خارجي گوش ميكردند.
حتا برخي بازديدكنندگان ايراني كه بدون راهنما بين آثار ميگشتند، با ديدن تعدادي از ظرفهاي بزرگ، كتيبهها، مجسمهها و آثاري كه بدون ويترين در فضاي موزه قرار دارند، انگشتي روي آنها ميكشيدند. اين كار آنها كه انگار هنوز نميدانند به آثار تاريخي حتا اگر خارج از ويترين باشد، نبايد دست زد، با تذكرهاي گاهوبيگاه راهنماها، نگهبانها و حتا در چند مورد، رييس موزهي ملي روبهرو ميشد؛ اما كاش علاوه بر اينگونه تذكرها، فكري براي فرهنگسازي در ميان مردم ميشد، تا ايرانيها هم مانند گردشگران خارجي فقط به ديدن آثار بسنده ميكردند.
موزهي ايران باستان تغييرات زيادي از نوروز 89 تا كنون داشته است؛ تعدادي از ويترينها تغيير كردهاند، اشياي آنها جايگزين شدهاند و تقريبا وضعيت مناسبتري نسبت به گذشته در اين بخش از موزه ديده ميشود. البته در اين روند، كسب تجربه براي استاندارد كردن موزهها و استفاده از بهترين روش در چيدمان موزه بيتأثير نبوده است.
پس از بازديد از طبقهي نخست موزه، سرانجام زمان ديدن منشور حقوق بشر كوروش فرارسيد. در طبقهي دوم، نمايي از تخت جمشيد (پارسه) و شاههاي هخامنشي ديده ميشد و اين نماسازي، ذهن بازديدكنندگان را براي ديدن منشور كوروش آماده ميكرد.
در ميان پايهستونهاي تخت جمشيد (پارسه) بنرهايي نصب شده بودند كه در آنها به توضيح دربارهي منشور كوروش، چگونگي كشف آن، كاشف اين استوانه، اهميت آن، ترجمهي منشور و سرزمين محل كشف منشور (بابل) پرداخته شده بود. اينجا براي ديدن منشور كوروش بايد مدتي صبر كرد تا گروه پيشين كه به اتاق نمايش منشور وارد شده است، از آن بيرون آيد.
پس از حدود پنج دقيقه، با گروهي 10 نفره به اتاق نمايش منشور كوروش وارد شدم. وسط اتاق در ويتريني شيشهيي و روي پايهاي بلند، منشور و دو تكهي كوچك كه اواخر سال گذشته در موزهي بريتانيا كشف شدند، قرار داشتند و دور آنها با فاصلهي حدود نيم متري، شيشهيي براي جلوگيري از ازدحام و فشار به ويترين منشور قرار داشت. پس از حدود يك دقيقه، صدايي ضبط شده شامل توضيحهايي دربارهي منشور كوروش پخش شد كه تفاوت چنداني با مطالب روي بنرهاي اتاق انتظار و اتاق نمايش منشور نداشت. هنگام پخش اين توضيحها، بازديدكنندههاي ديگري به اتاق وارد شدند و تعداد كل بازديدكنندگان به حدود 20 نفر رسيد. با پايان يافتن صداي ضبط شده، همه به خارج از اتاق راهنمايي شدند.
از پلهها پايين آمدم و از ساختمان موزهي ايران باستان خارج شدم. پس از گرفتن وسايل از بخش امانات، متوجه اطرافم شدم؛ كنار اتاقك بليتفروشي، غرفهاي شامل آثار صنايع دستي تعبيه شده بود و در كنار آن، تبليغاتي وجود داشت براي ثبت نام از كساني كه ميخواستند «سكهي يادبود منشور كوروش با مالكيت معنوي همراه با شناسنامهي موزهي ملي» را بخرند. همچنين كنار در ورودي موزه، غرفهي ديگري بود كه در آن نيز آثار مولاژ و صنايع دستي فروخته ميشد و از همه جالبتر، كنار سالن اجتماعات موزهي ملي ايران انواع بستنيها و خوراكيها با تبليغاتي مانند «ارائه براي اولينبار در ايران» فروخته ميشد!
به چهرهي بازديدكنندگاني كه از موزه خارج ميشدند نگاه كردم تا شايد نشاني از رضايت يا شكايت در آن ديده شود. بعد تصميم گرفتم، نظرشان را دربارهي بازديد از موزهي ايران باستان و بويژه منشور حقوق بشر كوروش بپرسم.
يك دانشجوي پزشكي دانشگاه تهران هرچند از ديدن منشور كوروش خوشحال بود، ولي بهخاطر حضور كمرنگ ايرانيها در موزه و پر بودن سالن از گردشگران خارجي، ناراحت بود و گفت: چرا مردم ما به اين مسأله اهميت نميدهند. منشور كوروش چهارماه بيشتر در ايران نيست و اين شايد تنها فرصتي باشد كه بتوانيم آن را ببينيم.
او استقبال كمرنگ ايرانيها را از منشور كوروش به فرهنگسازي نادرست در اين زمينه مربوط دانست و ادامه داد: در سالن موزهي ايران باستان، راهنماها فقط براي گردشگران خارجي توضيح ميدادند و ايرانيها در سالن موزه سرگردان بودند.
يك دانشجوي 22 ساله نيز نوع نمايش منشور كوروش را در شأن آن ندانست و گفت: برنامهريزي بهتري براي نمايش منشور حقوق بشر كوروش در موزهي ملي ميشد كرد.
او بخشي از اين قضيه را متوجه رسانهها دانست و افزود: رسانهها براي آشنايي بيشتر مردم با منشور و موزهها كمكاري كردهاند و فقط مسؤولان در اين زمينه مقصر نيستند.
جواد عليزاده ــ دانشجوي دورهي كارشناسي رشتهي روابط عمومي ــ نيز در اينباره اظهار كرد: اينكه منشور كوروش در ايران بهنمايش درآمده، اتفاقي بينظير است، ولي اطلاعرساني بسيار ضعيفي در اين زمينه انجام شده است و حتا توضيحهايي كه دربارهي منشور در موزه داده ميشد، كم بود.
او ادامه داد: محيطي كه منشور در آن نمايش داده شد، بسته بود و زمان كوتاهي براي ديدن آن درنظر گرفته شده بود. حتا توضيحهايي كه از طريق سيستم صوتي در فضا پخش ميشد، ناقص بود. بايد اطلاعات بيشتري از وضعيت منشور پس از كشف و اينكه توسط چه كساني و چگونه و چرا در اختيار موزهي بريتانيا قرار گرفت، داده ميشد.
مردي 73 ساله و بازنشسته نيز روند بازديد از منشور را خوب ارزيابي كرد و گفت: اگر منشور براي هميشه در ايران ميماند، بهتر از هر چيزي بود. اين اثر، افتخار ايران است.
صالحپور كه به گفتهي خودش، براي سومينبار از منشور كوروش ديدن ميكرد، بيان كرد: بهجز روند كنوني بازديد كه نخست از موزهي ايران باستان ديدن ميشود و سپس بازديدكنندگان به ديدن منشور كوروش ميروند، راه ديگري وجود ندارد.
فريده مسجدي 49 ساله و خانهدار نيز منشور كوروش را زيبا و ديدني توصيف و اظهار كرد: زمان كمي براي ديدن منشور درنظر گرفته شده است. سه دقيقه براي ديدن بهترين گنجينهي باستاني ايران كه معلوم نيست چه زمان ديگري دوباره به ايران ميآيد، مناسب نيست.
او دربارهي استقبال مردم از منشور كوروش، گفت: وضعيت استقبال خوب است، هرچند فكر ميكنم، اينجا بايد شلوغتر باشد. مردم دچار روزمرگي شدهاند. شايد به همين دليل به اين قضيه توجه نميكنند.
ليدر يك گروه گردشگران اروپايي نيز كه براي ديدن منشور كوروش به موزه آمده بود، دربارهي اظهار نظرهاي اين گروه خارجي به خبرنگار ايسنا توضيح داد: ديد گردشگران خارجي با بازديد از موزهي ايران باستان و منشور كوروش تغيير ميكند.
اميرحسين اربابان دربارهي وضعيت استقبال مردم از منشور كوروش، بيان كرد: بحث استقبال به آموزش و پرورش ما بازميگردد كه متأسفانه اين قضيه، درست آموزش داده نميشود. هيچ كسي نسبت به پيشينهي خود بيتفاوت نيست.
او دربارهي تصاويري كه روي بليتهاي فروختهشده به مردم براي ديدن منشور كوروش چاپ شده است، گفت: سياستهاي هر كشوري به خود آن كشور مربوط ميشود؛ ولي براي اتفاقي كه اكنون در ايران افتاده است، اگر تصويري متناسب با موضوع منشور كوروش يا موزهي ايران باستان روي بليتها بود، تأثيرگذاري بهتري داشت.
دختري 25 ساله و فارغالتحصيل رشتهي كامپيوتر نيز در اينباره گفت: استقبال مردم از منشور خوب بود، ولي توضيحهايي كه روي تابلوهاي طبقهي دوم موزه دربارهي منشور نصب شده بود، فرعي و تكراري بودند. هيچ توضيح اصلي دربارهي منشور داده نشده بود و دست كم تاريخچهي منشور به توضيحهاي بيشتري نياز داشت.
مردي 50 ساله و كارمند بازنشستهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز پس از ديدن منشور كوروش به خبرنگار ايسنا توضيح داد: من توقع بيشتري از نوع نمايش منشور كوروش در ايران ندارم. همچنين اطلاعات نسبتا جامع و خوبي دربارهي منشور داده شده بود.
وي ادامه داد: در شرايطي كه اكنون اين لوح دست ايران نيست و براي مدتي پيش ما امانت است، اين زمان غنيمتي است كه ايرانيها بايد براي ديدن منشور از آن استفاده كنند.
او همچنين با اشاره به تصاوير روي بليت موزهي ملي ايران، افزود: بهتر بود، بليتهاي جداگانه و متناسب با موضوع اين مكان دست كم براي گردشگران خارجي چاپ ميشد.
ليدر يك گروه اسپانيايي نيز دربارهي اظهار نظرهاي اين گروه پس از ديدن منشور كوروش و موزهي ملي ايران، گفت: گردشگران اين تور ميگفتند اي كاش توضيحهايي كه در اتاق منشور بهصورت صوتي پخش ميشد، به زبان انگليسي نيز ترجمه شده بود.
او همچنين به اعتراض اين گردشگران اسپانيايي دربارهي بليت موزهي ملي ايران و منشور كوروش و تصاوير نامربوط روي آن اشاره كرد.
گزارش از سميه ايمانيان، خبرنگار ايسنا
انتهاي پيام