خجسته كيهان: يوسا بايد سالها پيش نوبل ميگرفت
خجسته كيهان كه برخي از آثار يوسا را به فارسي برگردانده، معتقد است، جايزهي نوبل حق يوساست و اين جايزه را بايد سالها پيش ميگرفت. اين مترجم در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: يوسا نويسندهاي است كه به دلايل مختلف، طرفداران زيادي دارد؛ يكي از اين دلايل، سبك نويسندگي اوست. او علاوه بر اينكه رمان مينويسد، نمايشنامهنويس است و همچنين مقالات انتقادي و نقدهاي سينمايي مينويسد. از سوي ديگر، روزنامهنگار بودن او نيز در رماننويسياش اثر گذاشته است. كيهان افزود: يوسا نويسندهاي است كه ادبيات آمريكاي لاتين را مطرح كرده است؛ او همراه با فوئنتس و ماركز، ادبيات آمريكاي لاتين را در دههي 60 مطرح كردند. اين مترجم محتواي بيشتر آثار يوسا را سياسي و اجتماعي خواند و گفت: يوسا از نوجواني فعاليتهاي سياسي داشته است. او ابتدا عضو حزب كمونيست ميشود؛ اما بعد از اين حزب خارج ميشود و كلا مخالف جريانهاي چپ ميشود؛ ولي هميشه با هرگونه تبعيض و سركوب مخالف بوده است. او به علاقهي مخاطبان ايراني به يوسا اشاره كرد و گفت: كتابخوانان ايراني به آثار يوسا بسيار علاقه دارند؛ چون اصلا نميشود به او علاقهمند نشد؛ زيرا نويسندهاي برجسته است و كارهاي بسيار زيبايي نوشته است. مترجم «دختري از پرو» اثر يوسا با اشاره به رمان «جنگ آخرالزمان» اين نويسنده، گفت: من اين رمان را خيلي دوست دارم و دوست داشتم خودم آن را ترجمه كنم؛ اما قبلا ترجمه شده بود. از آنجا كه كارهاي يوسا به مسائل كشورهاي آمريكاي لاتين و ديكتاتورخيزبودن آنها ميپردازد، جذاب است. كيهان به رمانهاي «سور بز» و «گفتوگو در كاتدرال» هم اشاره كرد و افزود: «سور بز» به زندگي يكي از ديكتاتورهاي آمريكاي لاتين ميپردازد و بسيار پركشش است. او همچنين دربارهي ترجمهي آثار يوسا در ايران گفت: بيشتر آثار يوسا را كساني چون عبدالله كوثري و احمد گلشيري ترجمه كردهاند كه مترجمان بسيار برجستهاي هستند. اين مترجم كه كتاب «ماهي در آب» شامل زندگينامهي خودنوشت يوسا را منتشر خواهد كرد، گفت: نصف اين رمان به ماجراي كانديداتوري يوسا براي رياست جمهوري پرو ميپردازد و چون دربارهي مسائل پروست، فكر كردم براي خوانندهي ايراني جذابيت ندارد و آن را حذف كردم؛ اما آن قسمتهايي را كه دربارهي زندگي خودش است، آوردهام. كيهان با اشاره به موضوعات برجستهي اين كتاب، افزود: يوسا به رابطه با پدرش در اين كتاب نگاه ويژهاي دارد؛ چون او تا سن 10، 11سالگي پدرش را نديده است. پدرش به جاي نامعلومي رفته بوده و وقتي ميآيد، يوسا رابطهي خوبي با او ندارد. پدرش مخالف هرگونه كتابخواني بوده و يوسا كه بسيار كتاب ميخواند و حتا شعر ميگفته است، با او مشكل پيدا ميكند. اين رابطهي خصمانه سبب ميشود تا تمايل يوسا به كتابخواني بيشتر شود. از سوي ديگر، علاقهمندي يوسا به مسائل اجتماعي و وارد شدن او از نوجواني به مسائل اجتماعي در اين زندگينامه شرح داده شده است. او در ادامه خاطرنشان كرد: از آنجا كه يوسا رماننويس برجستهاي است، زندگينامهي او هم مانند يك رمان پركشش است. اين مترجم سپس دربارهي اهداي ديرهنگام جايزهي نوبل ادبيات به يوسا در حاليكه نام او سالهاي به عنوان يكي از گزينههاي كسب اين جايزه مطرح بوده است، گفت: ظاهرا يكي از دلايل اين اتفاق، گرايشهاي چاپ داوريهاي نوبل است و گفته ميشود آنها به كساني كه با گرايشهاي چپ ميانهاي ندارند، جايزه نميدهند. از ديگر سو، نويسندگاني هم كه در دههي اخير جايزهي نوبل گرفتهاند، دليل اثبات اين نظر هستند. آنها خيلي كمتر از يوسا بودهاند. حتا درباره نويسندهاي چون كوكلزيو كه سال پيش نوبل گرفت، در فرانسه نويسندگان مطرحتري از او هستند و يا اصلا مشخص نيست كه چرا دوريس لسينگ جايزهي نوبل ميگيرد. انتهاي پيام