يك باستانشناس: صدور مجوز كاوش باستانشناسي توسط استانها سبب سردرگمي ميشود
يك باستانشناس معتقد است: تفويض اختيار صدور مجوز كاوش باستانشناسي به مديران استانها سبب ايجاد سردرگمي ميشود. دكتر آرمان شيشهگر در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با يادآوري اينكه در سالهاي گذشته و در ابتدا، كارهاي باستانشناسي در استانها انجام ميشد و سپس يك مركز بزرگ ايجاد شد، بيان كرد: وقتي يك محل كوچك به يك محل بزرگتر تبديل ميشود، بهتر است؛ ولي اكنون ميبينيم كه بازگشت به عقب، كارها را خيلي خرابتر ميكند تا اينكه آنها را درست كند. او گفت: از همان روز نخست، يك مركز باستانشناسي وجود داشت و با تمام استانها كار ميكرديم و مشكلي نبود. پس از آن، سازمان ميراث فرهنگي توسعه يافت و ستادي براي باستانشناسي تشكيل شد و تصميمگيريهاي اصلي برعهدهي اين ستاد قرار گرفت؛ اما اكنون با اين تصميمگيريها دربارهي استانها سردرگمي ايجاد شود. وي با اشاره به اينكه هر تشكيلاتي يك ستاد كوچك (براساس نوع كارش) در پايتخت لازم دارد، اظهار كرد: در شرايط كنوني، به نظر ميرسد نظم از بين خواهد رفت، بويژه اينكه يك استان ممكن است، بودجهي بيشتري را تأمين كند و يك استان ديگر نتواند، مثلا استان خوزستان كه هم از نظر وسعت و هم از نظر تعداد زياد محوطهها، اهميت بسياري دارد، ممكن است بودجهي ناهماهنگي نسبت به موقعيت خود و در مقايسه با ديگر استانها بگيرد. شيشهگر ادامه داد: نكتهي قابل توجه ديگر اين است كه با اين تصميم، به جاي افراد قديمي و باتجربه، از جوانترها استفاده ميشود. البته هيچ مخالفتي با استفاده از نيروهاي جوان ندارم، ولي به شرطي كه نزد افراد پيشكسوت كارآموزي انجام داده باشند. در حالي كه اطلاع دارم، در بسياري از استانها، برنامههاي كاوش به جواناني داده ميشود كه بهتازگي فارغالتحصيل شدهاند. او گفت: البته برخي از اين نيروهاي جوان با افراد قديمي هم كار كردهاند؛ ولي بايد توجه كرد كه تا پيش از اين ممكن بود، از افراد ستادي دربارهي كارشناسان جوان و صلاحيت آنها نظرخواهي شود؛ ولي اكنون ديگر اين كار انجام نميشود و حتا اگر از رييس پژوهشكده (باستانشناسي) بخواهند نظر بپرسند، مگر او همه را ميشناسد؟ زيرا بيشتر نيروهاي قديمي بازنشسته شده يا دوركاري گرفتهاند. شيشهگر اضافه كرد: من يك باستانشناسي قديمي و بازنشسته هستم كه كار خود را همزمان با انقلاب آغاز كردم. ما اين تشكيلات را با چنگ دندان نگه داشتهايم، زيرا در گذشته، تفكري دربارهي اهميت باستانشناسي وجود نداشت و ما با تلاش بسيار و برگزاري جلسات و سمينارها ثابت كرديم كه ميراث فرهنگي، بيتالمال اين كشور است و به همهي مردم ايران تعلق دارد. ما تشكيلات ميراث فرهنگي را بزرگ كرديم، ولي اكنون ميبينيم تكهپاره شده است. به گزارش ايسنا، چندي پيش خبري به نقل از رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري منتشر شد مبني بر اينكه از اين پس، صدور مجوز کاوش باستانشناسي به مديران استانها تفويض ميشود. به گفتهي حميد بقايي، ابتداي هر سال، مجوزهاي کاوش در محوطههاي مورد نظر هر استان، با هماهنگي و موافقت پژوهشکدهي باستانشناسي صادر ميشود و پس از آن، بهتدريج با توجه به شرايط زماني، عمليات کاوش در محوطههاي يادشده اجرا خواهد شد. همچنين با تفويض مجوزهاي کاوش به مديران استانها، بخشي از بودجه به استانها اختصاص مييابد. او اعلام كرد: طبق سياستهاي سازمان ميراث فرهنگي، اولويت واگذاري کاوش به استانهاي داراي هيأت علمي دانشگاهي با توان علمي بالاست و اگر استاني از اين توان و ظرفيت علمي و دانشگاهي بالا برخوردار نبود، از قابليتهاي مراکز دانشگاهي ديگر استانها ميتواند بهره بگيرد. وي با اشاره به اينكه پژوهشکدهي باستانشناسي، از اين پس، نقش نظارتي خواهد داشت و البته کاوش تعدادي از محوطههاي داراي جنبهي ملي به اين پژوهشکده واگذار ميشود، گفت: شوراي هيأت علمي پژوهشکده ناظر بر اجراي پروژهها خواهد بود و بهصورت مستقيم درگير پروژههاي کاوش نخواهد شد. لازم به يادآوري است كه چندي پيش، پژوهشكدهي باستانشناسي در جريان انتقال پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به استان فارس، به مرودشت و نزديك محوطهي ميراث جهاني تخت جمشيد (پارسه)منتقل شد. انتهاي پيام