انتشار آلبوم «شهناز شهنواز» بهانهي خوبي براي اين روزها است تا يادي از اين چهرهي 89 ساله و ماندگار موسيقي كشور «جليل شهناز» شود.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،استاد جليل شهناز (زادهي سال 1300 در اصفهان)، از بزرگترين و سرشناسترين نوازندگان تار و سهتار سدهي اخير در ايران است.
اين هنرمند با استفاده از تكنيكهاي برجسته در شيوه تارنوازي، توانست بسياري از رديفهاي موسيقي سنتي ايران را با ساز تار بنوازد كه از آن جمله، نواختن در مايه دشتي و دشتستاني است كه بسيار با ارزش است.
ميگويند؛شهناز از سال 1324 به تهران آمد و از همان ابتدا با راديو تهران همكاري كرد و در بسياري از برنامهها بهعنوان تكنواز شركت داشت.
به اذعان كارشناسان موسيقي، اوج درخشش شهناز از سال 1336 شروع شد؛ همان روزها كه برنامهي گلها، به همت داوود پيرنيا طرحريزي و در راديو اجرا ميشد. در اين برنامه صداي ساز شهناز با صداي معروفترين خوانندهها در ميآميخت و بهراحتي در دل و جان شنوندگان مينشست.
در آرشيو راديو ايران آثار او با همكاري خوانندگان بلند آوازهاي نظير تاج اصفهاني، اديب خوانساري و... موجود است و از كارهاي مورد توجه وي، حدود شش ساعت نوار با همايون خرم است كه به بيان جديدي از رديف در موسيقي ايراني دست يافتهاند.
از تكنيكهاي برجستهي شهناز به نواختن در مايهي دشتي و دشتستاني و بسياري از رديفهاي موسيقي ايراني كه شهناز قادر است با تار بنوازد، ميتوان اشاره كرد.
مصطفي الموتي كه شهناز را استاد مسلم تار ايران ميداند، ميگويد: «يكي از هنرمنداني كه هنگام اقامت در ايران شناختم، جليل شهناز بودم. وي كه در ميان هنرمندان از احترام خاصي برخوردار است، به علت داشتن صفات ممتاز اخلاقي در هر مجمع و محفلي كه شركت ميكرد، توجه و احترام همگان را جلب ميكرد و شاگردان زيادي نيز تعليم داده بود.
بداههنوازيهاي شهناز در تاريخ موسيقي ايران بينظير و همواره زبانزد بوده است. اين پختگي تسلط او بر حالتها و فضاهاي موسيقي ايراني را حتا ميتوان در اجراهاي دوره جوانياش ديد كه نشاندهندهي نبوغ اوست.»
محمدرضا شجريان نيز استاد جليل شهناز را به عنوان تكنواز و نوازنده برتر تار در چند دهه گذشته ميستايد و ميگويد:«من آنچه در آواز آموختهام، متأثر از نوازندگي استاد شهناز بوده است و سالهاي سال با صداي تار اين استاد بي بديل زندگي كردهام.
تعدادي از آثار استاد از جمله پيش درآمد بيات ترك با همنوازي تمبك ناصر افتتاح را هر روز گوش ميكنم؛ در خودرو ومنزل و در هر فرصتي كه دست بدهد، اين اثر را ميشنوم و با شنيدن آن لذت ميبرم و انرژي ميگيرم.»
به گزارش ايسنا، جليل شهناز سالها چه در محفلهاي موسيقي، چه كنسرتهاي راديو و يا زنده، موسيقيدانان بزرگي را همراهي كرده كه از اديب خوانساري، سيد جلال تاج اصفهاني، حسين قوامي، غلامحسين بنان، محمدرضا شجريان، جواد معروفي، علياصغر بهاري، علي تجويدي، همايون خرم، حبيبالله بديعي، علياكبر خان شهنازي، حسن كسايي، فرامرز پايور، حسين تهراني، جهانگيز ملك، محمد اسماعيلي و اميرناصر افتتاح ميتوان نام برد تا جوانترهايي مثل فرهنگفر، فروهي، فرهمند و... كه همگي با وي برنامههايي داشتهاند.
وي در دهه 1360 به سرپرستي فرامرز پايور (سنتور) و همراهي محمد موسوي (ني)، علي اصغر بهاري (کمانچه) و محمد اسماعيلي (تنبک) «گروه اساتيد» را تشکيل داد و با اين گروه، مسافرتهاي متعددي به کشورهاي اروپايي، آسيايي و آمريکا داشت.
شهناز همچنين در سال 1383 به عنوان چهره ماندگار برگزيده شد.
در سال 1387، محمدرضا شجريان، گروهي که با آن کار ميکرد را به افتخار جليل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.
اما آلبوم «شهناز شهنواز» كه اين روزها منتشر شده است،شامل دو لوح فشرده است كه لوح اول، استاد شهناز در آواز دشتي، آواز ابوعطا و آواز افشاري و با همراهي تنبك اميرناصر افتتاح و جهانگير ملك به اجرا پرداخته است. همچنين قطعه تصويري نوازندگي تار و تنبك در دستگاه ماهور در اين لوح منتشر شده است.
در لوح فشردهي دوم اين مجموعه قطعاتي در بيات ترك، بيات اصفهان و دستگاه چهارگاه توسط اين هنرمند به اجرا درآمده است. جهانگير ملك و بهرام شمس نيز با تمبك خود در اين قطعات نواختهاند. قطعه تصويري اجراي تار شهناز و تنبك حسين تهراني در دستگاه ماهور، در اين لوح قابل مشاهده است.
اين آلبوم كه با قيمت 8 هزار تومان از سوي موسسهي «آواي باربد» منتشر شده است، شامل قطعاتي است كه بين سالهاي 1340 تا 1351 در استوديو ضبط شدهاند.
سيدعليرضا ميرعلينقي منتقد و پژوهشگر موسيقي درباره اين مجموعه روي جلد اين آلبوم نوشته است: «نواختههاي ضبط شده از استاد جليل شهناز، تواناترين «شاعر تار» در نيم قرن گذشته، مجموعهاي از قابليتها را ارائه ميكند كه در ميانشان، سهم يك عامل، بيش از ديگران است؛ خلاقيت موسيقايي. چنان كه در كار اكثر تكنوازان بزرگ معاصر نيز چنين است. تكنوازاني كه هريك در كارشان يكهتاز و شاعرساز دست خويشتن بودهاند: مرتضي محجوبي، رضا ورزنده، احمد عبادي و حسن كسايي.
اين هنرمندان، كاشف زبان اختصاصي خويش در هنر تكنوازي هستند و نيز كاشف امكانات ناشناخته در ساز تخصصي خويش. نقش اينان در تكامل ميراث موسيقي دستگاهي، بسيار متفاوت است با نقش هنرمنداني كه بهطور غريزي و يا به طرزي آگاهانه، راويان ميراث هنري قديم و حافظان دقيق اصالت فرهنگي دهههاي گذشته بودهاند و توانايي اجرا در ضبطهايشان بسيار بارزتر و آشكارتر از توانايي در خلاقيت و گسترش موسيقي است.
آنچه كه در ضبطهاي پرشمار استاد جليل شهناز، شنوندهي نيمه حرفهاي را به اشتباه ميافكند، پيچيدگي ذهنيت خلاق و استثنايي او در بهرهگيري از انبوه مطالب، تكنيكها و شگردهايي است كه در هر اجرا و در هر ضبط، بنا به خواست نوازنده و شأن برنامه، با نت جملههاي انتخاب شده براي اجرا و نيز عوامل ديگر، متغيير است.
وجه مشخصهي نبوغ موسيقايي او در همينجا آشكار ميشود. ميتوان شيوهها و شگرد او را دريافت، ولي نميتوان از آنها، فرمولها و كليشههايي براي توضيح دادن، مدون كردن و احيانا فهميدن كار استاد، تدارك كرد. نبوغ، به سادگي و روشني خود را معرفي ميكند و نيز از هرگونه «فرموله شدن» ميگريزد. اين موضوع را نبايد در تجزيه و تحليل نواختههاي اين نوازندهي بزرگ فراموش كرد.
استفاده از ضربهي خوشنواي مضراب راست، به عنوان ستون اصلي در اسكلتبنديها، شگردي است كه تقريبا در تمام دورههاي نوازندگي استاد ـ من جمله آثار حاضر ـ وجود داشته است؛ و نيز در دورههايي از نوازندگي (و ضبط)، كه بنا به ضرورت، از مضراب ريز استفادهي اندك ميكند، اجراي استادانهي شهناز با پنجهكاري و كندهكاري روي سيم، آذين بسته ميشود و صداي حاصل از آنها از نظر شدت و ضعف، تعداد انتخابي، جنس صدا و حالتهاي
«يدرك ولايوصف» آنها، به طرزي آراسته و برازنده، بيانكنندهي ايدههابي ذهن هميشه خلاق او هستند.
استاد جليل شهناز هميشه در تمام دورههاي كار حرفهاي خويش از اين آذينبنديها و آرايهها به زيباترين شكل و در بالاترين سطح هنرياي كه براي يك تارنواز برجسته قابل تصور است، استفاده كرده است. به واقع حد اجازه شهناز، هنوز هم دستنيافتني مانده است.
جليل شهناز از نوازندگان انگشتشماري است كه اضداد درونگرايي (گفتوگو با خويشتن)، و برونگرايي (راضيساختن شنوندهي مستعد) را در كمال و تعادل با يكديگر دارد. از قدما، ابوالحسن صبا و مرتضي محجوبي چنين خصلتي را داشتند...»
مراسم نوگشايي خانهي موسيقي نيز كه ارديبهشت ماه سال جاري برگزار شد، به تجليل از استاد جليل شهناز اختصاص داشت و اين شعر بر سالن خانهي موسيقي نقش بر بسته بود:
«زخمه تا بر تار جانها ميزند / ميچکد از پنجهي شهناز، شور»
در آن مراسم محمدرضا شجريان ـ رييس شوراي عالي خانهي موسيقي ـ با تجليل از مقام استاد شهناز در سخناني گفته بود:«اين افتخار بزرگي است كه در خدمت اين بزرگ مرد موسيقي ايران هستم و شما بار ديگر او را بعد از مدتها ميبينيد، چون مدتي است كه استاد در مجامع حاضر نميشوند و در خانه هم نميشود زياد مزاحم ايشان شد.»
استاد جليل شهناز نيز با سپاس از شجريان مطرح كرده بود:«آقاي شجريان در انسانيت، اخلاق و هنر موسيقي در دنيا يكتاست. اميدوارم خداوند او را زنده بدارد تا اين موسيقي از ميان نرود. از اينكه در كنار او نفس ميكشم خوشحالم.»
انتهاي پيام