دفاع 3 ساعتهي «علي دايي» از قراردادش با فدراسيون فوتبال
برنامه تلويزيوني90 بر خلاف رسم هميشگياش در هفتهاي که گذشت پنجشنبه پخش شد اما اين تغيير زمان مانع از آن نبود که تمام نگاهها به اين برنامه پرمخاطب جلب نشود. حضور علي دايي بزرگترين دليل بود تا بينندگان تلويزيوني تا ساعت 3:30 بامداد بيدار بمانند و صحبتهاي سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال را بشنوند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي دايي ساعتي پس از پيروزي پرسپوليس برابر راهآهن خودش را به خيابان جام جم رساند تا از اين بگويد که "آمدهام حقانيتم را اثبات کنم". دايي در ابتداي صحبتهايش در پاسخ به نظرسنجي برنامه که پرسيده بوده "آيا علي دايي در زماني مناسب به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شد؟" گزينه يک (بلي) و گزينه دو(خير) کدام را انتخاب ميکنيد، گفت: من خودم يک را ميزدم چون داشتم کارم را ميکردم و نتايجي که گرفتم بد نبود. تيم ملي در زمان من تنها در يک بازي رسمي باخت و البته اين حق فدراسيون بود که مرا برکنار کند. وي با بيان اينکه دوست داشتم با مردم صحبت کنم، گفت: به اين برنامه آمدهام تا حرفهايي را به مردم که مديونشان هستم، بزنم. مردم در اين چند ساله که من در فوتبال بودهام در سختترين لحظات هميشه پشتيبانم بودهاند. به همين خاطر آمده ام در پاسخ به کساني که ميخواهند با استفاده از کلماتي چون بيتالمال بين من و مردم فاصله بيندازند به مردم بگويم که اگر حرفي زدهام تنها به دنبال احقاق حق خودم هستم و هميشه در زندگيام نه تنها به استفاده از بيتالمال فکر نکردهام بلکه تلاش کردهام که هميشه به بيتالمال اضافه کنم. فکر ميکنم افراد بايد بتوانند امکاناتي که خداوند داده در اختيار بيتالمال قرار دهند. دايي افزود: در عمرم هيچ وقت نخواستم راجع به خودم صحبت کنم و بايد در اينجا از مردم عذرخواهي کنم. برخيها مدعي هستند که چشم من به دنبال بيتالمال است و به من برچسب مادي بودن ميزنند اما اگر من فردي مادي بودم هفت سال پيش نميآمدم در اردبيل مدرسهاي به مساحت 1400 متر مربع با تمامي امکانات بسازم و آن را در اختيار آموزش و پرورش قرار بدهم. من اگر حرفي ميزنم فقط به خاطر حق و حقانيت است. در بازيهاي آسيايي هيروشيما در سال 1994 مصدوم شدم و دو بار 22 سانتي متر شکمم را پاره کردند و همه فکر کردند که فوتبال من تمام شد اما از دعاي خير پدر و مادرم و همين مردم ماندم. الان هم مردم در خيابان جوري مرا دعا ميکنند که موي تنم سيخ ميشود، پس چطور چشمم ميتواند به بيتالمال باشد. وي ادامه داد: هيچ وقت گذشتهام را فراموش نميکنم. افتخار ميکنم که از اردبيل آمدهام و با خواست خدا و دعاي پدر و مادر و مردم توانستهام حقم را بگيرم. شما خودتان ميدانيد قبول شدن در دانشگاه شريف کار آساني نيست. مادرم ميگويد هيچ وقت يادم نميرود روزي که ميخواستم به دانشگاه بروم آستين کتم تا کجايم بود. من نميتوانم هيچ وقت گذشتهام را فراموش کنم. خدا چيزهايي به من داده که هيچ وقت نميتوانستم آنها را باور کنم. من قدردان خدا هستم و کاري نميکنم که خدا اين نعمتها را از من بگيرد اما متاسفانه به من برچسب مادي بودن ميزنند. دايي در ادامه با اشاره به بخشي از اطلاعيه فدراسيون راجع به روندي که در پرونده شکايت دايي از فدراسيون طي شده گفت: در بخشي از اين بيانيه آمده که من پس از اردو و پيش از سفر تيم ملي به عمان به خاطر عدم پرداخت بخشي از مبلغ قرارداد از اردوي تيم ملي قهر کردم. بايد به مسوولان فدراسيون بگويم، اگر درباره من چنين بيانيهاي داديد درباره مربيان بعدي چنين اطلاعيههايي ندهيد. تيم ملي اصلا قبل از حضور در تورنمت عمان اردويي نداشت که من بخواهم از اردو قهر کنم! من ساعت 5، 6 بعد از ظهر از مکه برگشتم، رفتم به خانه مادرم وقبل از اينکه به ايران بازگردم استعفا داده بودم. وي افزود: بعضي وقتها آدم از خودش بدش ميآيد. در خانه خدا که بودم يک لحظه از خودم بدم آمد. گفتم من آدمي نبودم که بخواهم در اين شرايط کار کنم. استعفايم را نوشتم و گفتم حاضرم تمام پولي که تا به حال گرفتهام را پس بدهم. دايي در پاسخ به اين سوال که دليل استعفاي شما چه بود، گفت: شرايط نامناسبي در تيم ملي وجود داشت اما اينکه آقايان ميگويند من به خاطر پول قهر کردهام، چنين چيزي نيست. اگر اردويي بود ميتوانستند چنين وصلهاي بچسبانند اما ما قبل از سفر به عمان اردويي نداشتيم. ضمن اينکه قهر کردن با استعفا دادن متفاوت است. من حق داشتم که استعفا بدهم و اگر آن زمان با استعفاي من موافقت ميشد، ديگر کار به اينجا نميرسيد و من همان موقع ميرفتم دنبال کارم. وي با اشاره به ماده 4 قراردادش با فدراسيون فوتبال گفت: در اين ماده آمده بود که بايد مبلغ شش ميليارد ريال در سه نوبت و پس از کسر ماليات به من پرداخت ميشد که بر اساس اين ماده بايد 50 درصد آن پس از شروع تمرينات پرداخت ميشد. تمرينات ما پيش از عيد شروع شد اما اولين بخش قراردادم اواخر شهريور و اوايل مهر داده شد. اگر من مادي بودم بايد همان زمان اعتراض ميکردم اما چنين کاري نکردم. سرمربي سابق تيم ملي ادامه داد: پيش از امضاي قرارداد در صحبتي که با کفاشيان کردم قرار شد مبلغ ماليات را فدراسيون فوتبال بپردازد. اين از زمان صفايي فراهاني، دکتر دادگان و کفاشيان رسم بوده که فدراسيون ماليات سرمربي تيم ملي را ميدهد. اگر من دروغ ميگويم بيايند و بگويند که دايي دروغ ميگويد. من سر تمرينات بودم که ابراهيمي سرپرست تيم ملي قرارداد را آورد و من امضا کردم. سه، چهار ماه بعد يک نسخه از قرارداد را برايم آورد. پس از آن يک متن را با عنوان "متمم قرارداد 23/11/87" آوردند که من امضا کردم اما کفاشيان آن را امضا نکرد و اين قرارداد را به من برنگرداندند. سپسس بر خلاف قوانين متن ديگري با عنوان "متمم قرارداد 1/1/88" به امضاي کفاشيان رسيد. در حالي که بر اساس قانون کارفرما نبايد ابتدا قرارداد را امضا کند. من تاکيدم اين است که اگر خلافي صورت گرفته به من مربوط نيست. دايي افزود: بر اساس ماده 104، بايد مبلغ 5 درصد از كل قرارداد در مدت يک ماه به عنوان ماليات پرداخت شود که طبق اين ماده بايد فدراسيون مبلغ 166 ميليون را به عنوان ماليات قرارداد پرداخت ميکرد اما فدراسيون اعلام کرد که بايد 230 ميليون تومان به عنوان ماليات پرداخت شود. اگر بخواهيم 230 ميليون تومان را 5 درصد کل قرارداد من بدانيم بايد قراردادم 4 ميليارد و ششصد ميليون تومان ميارزيد که اين طور نبود. وي در پاسخ به اين سوال که رييس کميته استيناف اعلام کرده به خاطر اينکه دايي 11 ماه بعد از اخراجش درخواست مطالبهاش را مطرح کرده و با گذشت زمان حق او از بين رفته است گفت: بايد از صالحي و شريفي تشکر کنم که به من خيلي چيزها ياد دادند. راجع به اين مساله بايد بگويم بر اساس قانون، گذشت زمان حق يک نفر را از بين نميبرد. من اگر صد سال ديگر هم شکايت ميکردم اگر محق بودم بايد حقم را ميدادند. صالحي ميگويد اين شکايت من مشمول زمان شده است. ايشان از کجا ميداند که من و فدراسيون براي سال دوم به توافق مالي نرسيدهايم؟ من ثابت ميکنم که به توافق رسيديم. اگر توافقي نبود چرا من دوم فروردين در بازي با کويت روي نيمکت تيم ملي بودم؟ چطور در روز هشتم فروردين سرمربي تيم ملي در بازي با عربستان بودم؟ آيا حضور روي نيمکت تيم ملي خودش بزرگترين دليل براي توافق من با فدراسيون فوتبال نيست؟ قانون کار ميگويد اگر يک روز از قرارداد گذشته باشد و کارفرما، کارگر را اخراج کند ملزم است که کل حق و حقوق کارگر را پرداخت کند. در آن زمان تمامي سايتهاي دنيا و سايت فيفا من را به عنوان سرمربي تيم ملي ميشناختند . دايي افزود: در رايي که کميته استيناف صادر کرده آمده که پس از اخراج بنده، دايي هيچ فعلي براي ادامه همکاري با تيم ملي صورت نداده است. من در قرارداد سرمربي تيم ملي بودم، پس از اخراج بايد چه کار ميکردم؟ وقتي فدراسيون مرا اخراج کرده بود و نفر ديگري را براي سرمربيگري تيم ملي انتخاب کرده بود، بايد لحاف و تشکم را بر ميداشتم و ميرفتم در اتاق کفاشيان تا فعلي داير بر ادامه همکاريام با تيم ملي صورت ميگرفت؟! يا اينکه بايد با 10 نفر غول چماق ميرفتم سر تمرينات تيم ملي و ميگفتم من سرمربي تيم ملي هستم؟ اين دليلي که آوردهاند بد آموزي دارد. اگر اين طور است بايد خدايي نکرده پس از اخراجم از پرسپوليس به زور بروم سر تمرين پرسپوليس! رايکارد پس از اخراج از بارسلونا با وجود اينکه قرارداد دو ساله داشت، کل پولش را گرفت و رفت در گالاتاسراي کارش را ادامه داد. وي ادامه داد: رييس کميته استيناف ميگويد مساله من شامل "اقاله"(جدايي با موافقت طرفين) شده است. چطور چنين حرفي ميزنيد؟ من در آن زمان به خاطر مسائل سياسي مملکت و سه بازي حساسي که تيم ملي داشت سکوت کردم و فدراسيون را به چالش نکشيدم. اگر کميته استيناف ميگويد قرارداد من يک ساله بوده، پس چطور است که فدراسيون براي صعود تيم ملي به جام جهاني برايم پاداش در نظر گرفته است؟ دايي درباره مبلغ قراردادي که از فدراسيون گرفته است گفت: من 800 ميليون تومان گرفتم. وي در پاسخ به اين سوال که "خوب پولي از فدراسيون گرفتهايد" گفت: هر کس بسته به تخصصاش و کاري که ميکند پول ميگيرد. در شغل من 800 ميليون تومان پولي نيست. نه زندگي دارم و نه آرامشي و نه ميتوانم به خانهام برسم. بايد به همه جواب بدهم و خواستههاي مردم را هم در نظر بگيرم. اگر مربي نبودم دليلي نداشت که دو ساعت پس از بازي تيمم با آن همه استرس به اينجا بيايم. متاسفانه مسائلي به من منصوب شد که واقعيت نداشت. چرا هيچکس از من نپرسيد که براي چه از فدراسيون شکايت نکردم. اين را ميگويم. اگر فدراسيون بر اساس توافقي که کرده بوديم ماليات را ميداد، هيچوقت از فدراسيون شکايت نميکردم. دايي درباره اين مساله که او نميتواند در فيفا به نتيجهاي برسد، گفت: درست است که فيفا در مسائل داخلي کشورها دخالت نميکند اما اگر يک طرف دعوا فدراسيون فوتبال باشد، در آن دخالت ميکند. خدا شاهد است که دنبال پول نيستم. الان هم ميگويم خدا را شکر، خدا آنقدر به من داده که دنبال اين چيزها نبودهام اما قوانين بينالمللي ميگويد که فدراسيون بايد مبلغ سه ساله قرارداد را بپردازد. اگر فدراسيون مبلغ 9 ماه را که کميته انضباطي راي داده بود را به من پرداخت ميکرد، همان جلوي فدراسيون فوتبال يتيمخانه ميزدم و پول را به آنجا ميدادم. اين پولها هيچ وقت وارد زندگي من نميشود اما من به دنبال اثبات حقانيتم هستم. وي در ادامه در پاسخ به اين سوال که "آيا قبول داريد که زود به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شديد؟" گفت: اين را ميپذيرم که هر چه ميگذرد آدم با تجربهتر ميشود. من در مدت يک سال و 9 روزي که در تيم ملي بودم اندازه 20 سال تجربه به دست آوردم. اشتباهي که من مرتکب شدم اين بود که بدون بررسي و احساساتي و تنها به خاطر اينکه به تيم ملي کمک کنم اين پيشنهاد را پذيرفتم. دايي در پاسخ به اين سوال که قبول داريد در رقابت هاي انتخابي جام جهاني ناکام بوديد، گفت: تا حدودي بله و تا حدودي خير. فردوسي پور به دايي يادآور شد، کسب 6 امتياز از 5 بازي آن هم در شرايطي که دو بازي خانگي بود و مهدي رحمتي هم درخشش بسيار خوبي داشت نميتواند خوب باشد که سرمربي سابق تيم ملي گفت: به هر حال رحمتي هم جزيي از تيم بود. يکسري مسائل در تيم ملي بود که نميتوانم درباره آنها صحبت کنم. من آنها را گردن گرفتهام و تا آخر هم بر گردن ميگيرم. اما اين را ميگويم که اگر من هم بودم ميتوانستيم سه امتياز بازي خانگي با امارات را کسب کنيم. آن زمان بايد از دو بازي با کرهشمالي و کرهجنوبي بايد يکي را ميبرديم. نميتوانم بگويم صد در صد اگر بودم تيم ملي به جام جهاني ميرفت و شما هم نميتوانيد بگوييد اگر من بودم صد در صد به جام جهاني نميرفتيم اما در زماني که بودم با تمام جان و دل کار کردم و وجدانم راحت است. من خيلي چيزها را تحمل کردم. همان زمان که از سفر مکه برگشتم نبايد ديگر به تيم ملي بازميگشتم. بايد از دکتر دادگان هم عذرخواهي کنم. او به من گفت که اين پيشنهاد را قبول نکن که من حرف او را گوش نکردم. دايي در پاسخ به اين سوال که برخي رفتارهاي شما مانند تقابل با علي کريمي و مهدي مهدويکيا هم براي تيم ملي مشکل ساز بود، گفت: اين حرف را اصلا قبول ندارم. هميشه گفتهام اگر علي کريمي آماده باشد، بهترين فوتباليست تاريخ ايران است. روزي که من به تيم ملي آمدم، علي کاپيتان تيم ملي بود اما متاسفانه آن شرايط پيش آمد. وي در پاسخ به اين سوال که انتظار ميرفت شما از کريمي حمايت کنيد اما اتفاقات اردوي اردبيل رخ داد، گفت: من در آن زمان ايران نبودم. در جلسه فيفا حضور داشتم که چنين شرايطي پيش آمد. اتفاقات اردبيل هم به من به عنوان سرمربي تيم ملي ارتباط نداشت. من هميشه علي را به عنوان يک رفيق خوب دوست داشتهام. شايد علي نظر ديگري داشته باشد اما من علي را هميشه دوست داشتهام. هيچ کس را هم پيدا نميکنيد که بگويد من چه در جمعي دوستانه يا رسمي عليه کريمي يک کلمه حرف زده باشم. در زماني که کريمي آماده بود، او را دعوت ميکردم و هميشه به دنبال منافع تيم ملي بودم. دايي در ادامه افزود: من در بدترين زمان به تيم ملي آمدم. تيم ملي 5، 6 ماه بود که گل نزده بود و در تهران با سوريه مساوي کرده بود. بازيکناني در زمان من به فوتبال معرفي شدند که الان حرف اول را در فوتبال اين مملکت ميزنند. وي درپاسخ به اين سوال که شما هميشه گفتهايد در انتخاب و در اخراجتان فدراسيون هيچ کاره بوده، پس چرا براي گرفتن مطالباتتان پيش مسوول اصلي نميرويد، گفت: آن که من را آورده الان مسوول نيست. عليآبادي الان چه نقشي در ورزش دارد که من بروم سراغ ايشان. در زماني که در تيم ملي بودم، دو بار من را به همراه هيات رييسه فدراسيون فوتبال بردند پيش عليآبادي. ايشان پيشنهادهايي را مطرح ميکرد و در حالي که اعضاي هيات رييسه به به و چه چه ميکردند، من مخالفت ميکردم که ديگر مرا در اين جلسات نبردند. دايي در ادامه درباره نظرات متفاوت مردم راجع به انتخابش به عنوان سرمربي تيم ملي و سپس مسووليت اصلي اش در ناکامي تيم ملي در رسيدن به جام جهاني 2010 گفت: نظر مردم برايم قابل احترام است اما من کنار دستم کسي را داشتم که بزرگترين مدرس فوتبال آلمان بود. با اصرار من بود که او پذيرفت به ايران بيايد. مگر فرگوسن تيمش را تمرين ميدهد. روتهمولر کسي بود که هم اطلاعاتش به روزتر از من بود وهم بهتر ميتوانست تيم را تمرين بدهد. وي درباره برخوردي که باشگاه استيل آذين با بهترين بازيکن سال 2004 آسيا کرد هم گفت: علي کريمي از بزرگان فوتبال ايران است و او جزو قهرمانان ملي است. با چنين آدمهايي نبايد چنين برخوردهايي شود. با من خيلي از اين برخوردها شد اما دوست ندارم با کس ديگري چنين کنند. علي کريمي بزرگ فوتبال ايران است و ميليونها نفر با گلها و دريبلهاي او خنديدهاند و عشق کردهاند بايد حرمت چنين بازيکنان بزرگي حفظ شود. دايي درباره درگيري لفظياش با محمد مايليکهن هم گفت: مايلي کهن بزرگ من است و بايد خيلي چيزها را از او ياد بگيرم اما من نه شروع کننده بودم و نه بي احترامي به ايشان کردم، ضمن اينکه کاري هم با او نداشتم. بزرگ من بايد احترام نگه دارد. احترام، احترام ميآورد. الان هم ميگويم، خدا شاهد است که مشکلي با مايليکهن نداشتهام اما ميخواهم بدانم که بين اين بازي گذشته سايپا و پرسپوليس با بازي گذشته دو تيم که در فروردين برگزار شد و سايپا دو بر صفر برد چه شرايطي تغيير کرده که من الان بايد از مردم عذرخواهي کنم؟ چرا آن موقع نبايد عذرخواهي ميکردم و الان بايد عذرخواهي کنم؟ با اين حال ايشان هميشه مورد احترام من است. انتهاي پيام