فرشته طائرپور همزمان با اكران مجدد فيلم سينمايي «پاتال و آرزوهاي كوچك» بعد از بيست سال گفت: اينكه عروسک پير و کوچک «پاتال» پس از بيست سال،آنهم فقط درسه سينما و نه در تمام سانسها،لابهلاي فيلمهاي تازه و پر از ستارههاي جوان چه خواهد كرد، پاسخي است كه ميتواند براي فيلمسازاني كه هنوز خيال سينماي کودک در سر دارند، تعيينكننده باشد.
اين تهيهكننده سينما در گفتوگويي با خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب يادآور شد: درست 20 سال پيش «پاتال و آرزوهاي کوچک» توانست ورقي ماندگار به دفتر رونق سينماي كودك اضافه كند و امروز بازخواني اين ورق چه به نيت تجديد خاطره باشد و چه به نيت آزمون سليقهي كودكان اين دوران، ميتواند يکي از اقدامات پژوهشي جهت راهاندازي سينماي خفته کودکان به حساب آيد.
وي ادامه داد: بيست سال پيش بچههاي ايراني ـ به شکل فراگير ـ ويديو و فيلمهاي خارجي نداشتند، به صدها شبکه ماهوارهاي که با انواع سريالهاي خانوادگي و کمدي و ماجرايي، فرهنگ و آداب ملل ديگر جهان را وارد باورها و زندگي روزمره ما ميکنند دسترسي نداشتند و تفکر غالب بر جامعه نيز جديتر و اخلاقيتر از اين سالهاي اخير بود.
طائرپور خاطرنشان كرد:در آن روزگار كودكان بسياري دست در دست والدينشان بارها و بارها به تماشاي «پاتال» و ساير فيلمهاي ويژه کودکان رفتند و لذت هم بردند، کودکاني که امروز خود والدين جواني هستند که بيترديد دغدغه تاثير آثار هنري را بر فرزندانشان دارند. بايد ديد اين والدين امروزي تا چه اندازه همت به خرج خواهند داد و دست كودكانشان را خواهند گرفت تا براي تماشاي فيلمهايي چون «پاتال» که همه چيزش ايراني است به سينما بروند و يا لااقل اولين تجربههاي سينمايي خود را با فرزندانشان به اشتراک بگذارند. بيترديد براي هر بچهاي، آشنايي با سرگرميهاي گذشته والدينش جذابيتي خاص دارد.
طرح اكران مجدد فيلمهاي كودك را با «پاتال» آغاز كرديم
تهيهكننده فيلمهاي «گلنار»، «مدرسه پيرمردها»، «يکي بود يکي نبود» و.... با اشاره به طرح اكران مجدد فيلمهاي كودك در اين سالها تصريح كرد:اين طرح را با «پاتال» آغاز کرديم، چون برخلاف ساير فيلمهاي كودكان ، در طول 20 سال گذشته هرگز وارد شبکه نمايش خانگي نشده و به نوعي براي كودكان کنوني فيلمي نديده و تازه به حساب ميآمد، اما اميدوارم با حمايت مديران سينمايي و مشارکت مسئولان آموزش و پرورش، مجموعهاي قابل اعتنا از فيلمهاي کودک و نوجوان در ادامه به اين طرح بپيوندند و جريان سينماي کودک جاني دوباره بگيرد. تجربه نشان داده که حتي فيلمهاي ديده شده نيز در اين چرخه ميتوانند اكرانهاي قابل قبولي داشته باشند، زيرا كودكان هميشه از تماشاي فيلمهايي جذاب حتي تکراري بر پرده بزرگ سينما لذت ميبرند.
طائرپور خاطرنشان كرد: مهم آن است كه والدين، فرهنگ سينما رفتن را براي خود و فرزندانشان داشته باشند و مربيان سطوح مختلف تحصيلي نيز به ارزشهاي تماشاي گروهي فيلمهاي ايراني توسط شاگردانشان واقف باشند.
نقش رسانهها در معرفي اين طرح بسيار مهم است
اين تهيهكننده در عين حال به نقش رسانهها اشاره كرد و افزود:در اين ميانه نقش رسانهها در معرفي و تبليغ اين طرح بسيار مهم است و اگر يكي از اهداف آنان، نزديکسازي كودكان اين سرزمين با آثار هنري برخاسته از قصهها، فرهنگ و ادبيات ايران باشد، هر گامي كه در مسير مشارکت با اين طرح بردارند، در واقع به اهداف اجتماعي خود نزديك شدهاند.
سينماي كودك هر هفت، هشت سال مخاطبان تازهاي دارد
فرشته طائرپور در بخش ديگري از اين گفتوگو دربارهي توجيه اكران مجدد فيلمهاي کودکان به ايسنا گفت: اولا سينماي كودك هر هفت، هشت سال يك بار مخاطبان تازهاي دارد. دوما فيلمهاي كودك اگر پاسخ مثبت از کودکان يك نسل گرفته باشند، بيترديد در نسلهاي بعدي نيز مخاطباني راضي پيدا خواهند کرد. سوما فيلمهاي كودك همچنان نسبت به ساير فيلمهاي سينمايي از موضوعات عاطفيتر، اخلاقيتر و سرگرم كنندهتري برخوردارند كه عملا از عوامل تعيينكننده در جذب مخاطب به سينما هستند، بيآنکه شائبه ابتذال بر آنها وارد باشد. و چهارم آنکه فيلمهاي كودك در شرايطي كه بسياري از كودكان سراسر ايران از داشتن مكانهاي ورزشي و تفريحي به اندازه كافي برخوردار نيستند، ميتواند انتخاب خوبي براي ايام فراغت و تعطيلات بچهها باشد تا به جاي آنکه پاي سريالهاي کرهاي و کلمبيايي نامتناسب با سن و سالشان بنشينند،آنها را با دوستانشان به سينما بکشاند.
اين تهيهكننده در ادامه اذعان داشت: همهي ژانرهاي سينمايي براساس موضوعات و يا مضامينشان، طبقهبندي ميشوند. براي مثال انواع سينماهاي خانوادگي، دفاع مقدس، كمدي، اجتماعي و ... تماما با عطف به مضمون يا موضوعي خاص ، حساب خود را از بقيهي گونههاي سينمايي جدا ميكنند. اما چه در سينما و چه در تلويزيون تا به مقوله سينماي کودک ميرسيم تفكيك براساس مخاطب شکل ميگيرد و فارغ از اينكه، اثر كمدي است يا آموزشي ، خانوادگي است يا اجتماعي، صرفا با توجه به مخاطبان ويژه، اين سينما حسابش با ساير انواع سينمايي جدا ميشود.
طائرپور در ادامهي اين تحليل به ويژگيهاي خاص سينماي كودك فهرستوار اشاره كرد و گفت:از نظر زمان، سينماي كودك اساسا ساعات و ايام بسياري براي اكران در اختيار ندارد. سالي دو تا سه ماه که به دليل امتحانات مدارس مراجعه کننده ندارد، اواخر شهريور و ابتداي مهرماه هر سال هم به دليل بازگشايي مدارس مراجعه کننده ندارد، در سوز و برف زمستاني ، ظهرهاي گرم تابستاني و ساعات پاياني شب هم طبيعتا مراجعه كننده ندارد. در تمامي اوقاتي که والدين گرفتار مناسبهاي خانوادگي، اجتماع و مذهبي هستند نيز مراجعه کننده ندارد... ولذا در مجموع، استعداد اکراني مشابه، اکران کامل فيلمهاي بزرگسالان را ندارد.
وي ادامه داد: از نظر مکان نيز سينماي كودك در بسياري از شهرهاي ايران اصلا سالن مناسب يا داوطلب براي اکران ندارد. سينماي كودك پراكندگي جغرافيايي درستي در مناطق مسكوني ندارد، گراني اياب و ذهاب و سنگيني ترافيک والدين را از مراجعات هفتگي يا ماهيانه به سينما و تئاتر و... منصرف ميکند و شناور و تک سئانسي بودن فيلمهاي کودکان در سينماهاي خانوادگي نيز عملا امکان برنامهريزي را از خانوادهها ميگيرد.
اين تهيهكننده به وضعيت تبليغات رسانهاي سينماي كودك اشاره كرد و افزود: از نظر تبليغات رسانهاي نيز سينماي کودک ازجهت ايجاد ارتباط و فرهنگسازي براي مخاطبان خود که مستقلا انتخاب و اقدام نميکنند، تقريبا بيبهره است. در نتيجه فيلمهاي کودکان جهت دستيابي به موقعيت اکران،در رقابت با ساير فيلمها ، فاقد بنيه لازم هستند ومحدوديتهايي مازاد بر ساير فيلمها را تحمل ميکنند.
تهيهكننده «پاتال و آرزوهاي كوچك» اذعان داشت:مديريتهاي آيندهنگر و دلسوز هميشه اين نوع سينما را مستحق جبران محدوديتهاي زماني و مکاني دانسته و امتيازهاي ديگري را به آن اختصاص دادهاند. ميتوان اكران مجدد فيلمهاي موفق قديمي را يکي از اين امتيازها به حساب آورد. برنامهريزان کنوني اكران و اکثر صاحبان سالن، معتقدند جايي براي اكران مجدد فيلمها نيست. اما مديريت كلان اكران بايد هر مقوله را با توجه به شرايط خاص آن بنگرد.
طائرپور گفت: من بهعنوان يك تهيه کننده بخش خصوصي صرفا به دليل علاقه و اعتقاد به سينماي كودك واعتنا به نياز مخاطبان ويژه اين نوع سينما،نقش خود را در اين جريان آزمون و خطا ايفا كردهام و با بازخريد حقوق«پاتال»، چاپ كپيهاي تازه و ورود مشروط و محدود به چرخه اكران، گام خود را برداشتهام، اميدوارم استقبال علاقهمندان به سينماي كودك و خانوادهها از اين تجربه نيز گام دوم و موثر اين جريان را رقم بزند.
وي ادامه داد: آرزو ميكنم اكران «پاتال» به اكران فيلمهاي ديگر كودك اعم از قديمي و تازه متصل شود.
طائرپور در بخش پاياني اين مصاحبه از هنرمنداني ياد كرد كه با او در پروژه «پاتال و آرزوهاي كوچك» همكاري داشتند و در فاصله اين سالها از دنيا رفتهاند: كامبيز صميمي مفخم طراح هنري وعروسكگردان و بازيگر، احمد آقالو بازيگر ، رسول ملاقليپور تدوينگر و محمدرضا سرهنگي سرپرست امور توليد فيلم "پاتال " بودند که امروز يادشان را گرامي ميداريم.
وي يادآور شد: سال 69 فيلم «پاتال و آرزوهاي كوچك» در گروه سينماهاي كودك ـ كه آن زمان وجود داشت ـ و تعداد ديگري از سينماهاي آزاد به نمايش درآمد. آن موقع اين فيلم بدون هيچ وامي با شش، هفت ميليون تومان بودجه ساخته شد و با بليت متوسط پانزده تومان، حدود يازده ميليون تومان فروش كرد.
طائرپور دربارهي شرايط اكران مجدد اين فيلم گفت:وزارت ارشاد به دليل اينكه فيلمهاي در نوبت اكران زياد است صرفا براي پنج سالن در تهران و پنج سالن در شهرستانها مجوز اکران داده است که درادامه اكران تهران براي شهرستانها تصميمگيري خواهم كرد.
به گزارش ايسنا،«پاتال و آرزوهاي كوچك» به كارگرداني مسعود كرامتي در سال68 به تهيهكنندگي فرشتهطائرپور و وحيد نيكخواه آزاد ساخته شد.
فيلمنامه آن را رضا كيانيان، مهدي سجادهچي نوشته بودند که در کارگاه فيلمنامه "خانه ادبيات و هنر کودکان" مورد بازنويسي قرار گرفت. ساير عواملي كه در اين پروژه 21 سال قبل همكاري داشتند عبارتند از: فيلمبردار: عظيم جوانروح، طراح صحنه و لباس و سازنده عروسک : کامبيز صميميمفخم،تدوين: زندهياد رسول ملاقليپور،موسيقي متن: محمد رضا عليقلي ، شعر: وحيد نيکخواهآزاد ، عکس: شاپور پورامين،گريم:محمود مهدوي.
بازيگران: رضا كيانيان، منصوره شادمنش، احمدآقالو، فريبا جديكار، احمدرضا اسعدي، حميدرضا مرادي، علي آقايي، عليرضا رييسي، شراره مدني، فريبا سجادي، سهيلا تياري، اقدس صحتبخش، مهران رسام، شاپورپورامين، حميد صالحين، فريد سجادي.
در خلاصه داستان «پاتال و آرزوهاي كوچك» آمده است: «موجودي عجيب به نام «پاتال» از ميان يک كرهجغرافيا كه مادر «وحيد» براي او خريده، بيرون ميآيد تا به جبران محبت «وحيد» آرزوهاي او را برآورده سازد. به مدد نيروي شگفتانگيز«پاتال» آرزوهاي «وحيد»، خواهرش «شيرين» دوستانش «محسن و «حميد» برآورده ميشود. «وحيد» به جاي پدر به اداره ميرود و پدر به جاي او به مدرسه، مادر، دخترك كوچكي ميشود و «شيرين» جاي او را ميگيرد. «محسن» اكنون هرچه بگويد بزرگترها اطاعت ميكنند و برخلاف گذشته همه بزرگترها «حميد» را نه تنها از خوردن منع نميكنند بلکه مدام به او دستور ميدهند كه بيشتربخورد! ... ولي در پايان همه بچهها بازگشت به شرايط قبل از ديدار«پاتال» را آرزو ميكنند.»
انتهاي پيام