آلبوم «بهانه از توست» اثر جديد آواز و تار محمدرضا لطفي ـ نوازنده چيردست سهتار و تار ايران ـ وارد بازار موسيقي شد.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين آلبوم كه شامل تکنوازي تار استاد لطفي و آواز اوست، «محمد قويحلم» نيز تمبك مينوازد.
اين آلبوم كه به صورت بداهه نوازي است، شامل يك تراك 44 دقيقهاي است كه محمدرضا لطفي در آن با استفاده از اشعار مولانا، آواز دشتي ميخواند. اين آلبوم شامل بخشهايي از كنسرت آمريكاي سال 1996 لطفي است.
محمدرضا لطفي دربارهي اين آلبوم نوشته است:«يكي از بارزترين و تاثيرگذارترين شيوههاي اجراي موسيقي درشرق هنر تكنوازي است. اين هنر با توجه به گستردگي نتهاي گوناگون كه امروزه به نام گوشهها از آن ياد ميكنيم، كمك ارزندهاي براي هنر بداهه است كه اساس خلاقيت را در موسيقي رسمي شكل ميدهد. اگر قرار باشد موسيقي ما زنده بماند، بايد به اين فرم از موسيقي ايراني بهاي زيادي بدهيم تسلط يك نوازنده متكي بر تسلط بر فن نوازندگي، ممارست در آموزش، يك يا چند رديف به جاي مانده، حفظ و درك، ساختارها و تبيين آنها به يكديگر و تجزيه و تحليل علمي رديف از نظر شكل و محتوا، توجه به زيباشناسي هنري، معرفتشناسي نغمات و در نهايت به معرفتشناسي عرفاني كه بر سر پيشرفت هنر ما در ايرانزمين بوده است. ده نكتهي باريكتر از مو بايد نوازنده به مقام تكنوازي و در غايت به هنر بداههنوازي (خلاقيت در آن) برسد. متاسفانه در اين صدسال اخير زندگي و برخورد هنر اروپايي كه آري از هنر بداهه بوده بر سر تاريخي اين هنر از هم متلاشي كرده است. به جز علما و چند اساتيد نيمه دوم قرن بيستم كه در ادامهي اين سنت تنومند كار را تداوم بخشيدند، هنر بداههنوازي رفتهرفته ضعيفتر شد، چرا كه داشتن حال كه اساس هنر بداهه را تشكيل ميدهد در زندگي ماشيني تحميلي چنان كمرنگ شده كه امروز مردم علاقهمند به اين هنر ديگر قادر به ايجاد رابطه با تكنوازي نيستند. عدم تمركز، تفرقه فكري و مشغوليات زندگي مادي، دوري از طبيعت و جدايي از سنتهاي درست عرفاني و عدم معاشرت با كساني كه در زمينههايي مانند خطاطي، شعر و ديگر هنرهاي ايراني (كه هنوز كارشان در تداوم زنجيرهي تكامل اين هنرهاست) باعث عدم شناخت موسيقينوازان جوان شده است. روزي در زندگاني مولانا كبير خواندم كه مولانا چند سال اول زندگي عرفانياش را با جناب ترمدي گذرانيد تا علم حال را بياموزد. آن روز كه اين مطلب را خواندم تعجب كردم كه مگر علم حال آموختني است؟ اين سوال برايم ماند تا بالاخره از استادي عارف سوالم را پرسيدم. ايشان فرمودند كه مولانا در آن چند سال در اين محيط رشد از تغييرات حالي استاد و تاثيري كه از ايشان برايش پيش ميآمد متوجه دگرگوني حال خود ميشد. من هميشه در كلاسهايم به شاگردانم تاكيد ميكنم كه بايد بگرديد و انسانهايي را بيابيد كه حال خوش و عرفاني دارند و با اين افراد مجالست كنيد تا حال شما نيز خوش شود به قول شمس تبريزي كه فرمود: با هركسي كه حال شما را خوش كند نشست و برخاست كنيد هرچه شما را گرم كرد بچسبيد و هركه شما را سرد كرد رها كنيد. هنرهاي شرقي در پرتوي خورشيد شرق و گرماي پرانرژي آن رشد كردهاند. اين همه شور و غوغا و خلاقيت از خورشيد جان شما حاصل ميآيد. پس اين جان شماست كه بايد پرفروغ و تابنده بماند كه محل امن زندگي هر هنرمندي است. در اثري كه ميشنويد اشعار و دستگاه و آواز مورد نظر بهصورت بداهه انتخاب شدهاند و كل برنامه در چارچوب هنر بداههنوازي است كه اميد است اين حقير توانسته باشد قطرهاي از جان دوست را به دل شما منتقل كند. همه پهانه از اوست.»
به گزارش ايسنا، آلبوم قبلي محمدرضا لطفي «پاسداشت از شيوه طاهرزاده» بود كه در كنسرت اخير او در روزهاي 30 و 31 ارديبهشتماه در تهران رونمايي شد.
انتهاي پيام