بندر سيراف (طاهري) يكي از جاذبههاي تاريخي و سياحتي شهرستان كنگان در استان بوشهر است. وجه تسميهي سيراف با توجه به سابقهي تاريخي آن و كشفيات باستانشناسي كه قدمت بندر را به دورهي پارتها ميرساند، به اردشير بابكان نسبت داده شده است.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كشف دخمههاي سنگي و استودانهايي كه در دامنهي كوهستاني مشرف بر شهر قرار گرفته و جادهي سنگفرش 60 فرسخي ساساني كه از فيروزآباد تا سيراف ادامه داشته است، پايهگذاري اين بندر را در دورهي ساساني يا پيش از آن ثابت ميكند. همچنين شكوه و پيشرفت اين بندر در قرون سوم تا پنجم پس از اسلام به اوج رسيد و در روزگار ديلميان بهدليل قدرت سياسي، اقتصادي و نظامي آنها، بزرگترين بندر خليج فارس و محل صادرات و واردات خليج فارس محسوب ميشد. اين بندر پس از يک دورهي طولاني، از حدود 200 سال پيش، دوباره به يک نقطهي تأثيرگذار در منطقه تبديل شد. قلعهي «نصوري» يادگار اين دوره از رونق بندر است که اکنون مرمت ميشود.
بندر سيراف هميشه مورد توجه كارشناسان و علاقهمندان حوزهي ميراث فرهنگي بوده و ساختوسازهايي كه در سالهاي اخير در عرصهي تاريخي اين بندر انجام شده، آن را بيشتر از قبل در كانون توجه قرار داده است. اين بندر باستاني از سال 2005 جزو فهرست نامزدهاي ثبت جهاني است و براي تحقق اين امر مهم به پيشنيازهايي بايد پاسخ داده شود.
در اين راستا، يكي از استادان رشتهي معماري در دانشگاه بوشهر معتقد است: مهمترين نكتهاي كه در بحث سيراف بايد به آن توجه كرد، اين است كه بدانيم چرا سيراف مهم است؟
به گفتهي بهروز مرباغي، اينجا تنها نقطه در ايران است كه محلهاي در آن از زير خاك بيرون آورده شده است و شهرسازي ايران را در آن ميتوان ديد. اين بحث جدا از آثاري است كه از دورهي پارت يا ساساني در منطقه پيدا شدهاند. همچنين اين مسأله كه اين بندر يکي از مراكز سلطهي امپراطوري پارتها و ساسانيان بر درياي پارس بهشمار ميرفته است، بر اهميت آن ميافزايد.
او بيان كرد: سيراف در دورهي اسلامي مركز اقتصادي منطقه بود و شيراز، اصفهان، آباديهاي اطراف لنگه و كنگ از اين محل تغذيه ميكردند. علاوه بر اينها، شالودهي مسجدجامع سيراف شامل دو لايهي زيرين ساساني و لايهي بالايي اسلامي است كه هر دو بهطور كامل مشخص هستند. خانههاي اعياني و كوچهبنديهايي نيز در اين بندر وجود دارند كه بينظيرند.
وي ادامه داد: با وجود تمام آثار و نشانههاي تاريخي در بندر سيراف، اتفاقهاي ديگري هم در آنجا رخ ميدهد که به جنبههاي منفي و مثبت آنها بايد توجه كرد. اين بندر در درون منطقهي ويژهي اقتصادي عسلويه قرار دارد كه مسائلي از آلودگي هوا و محيط، از جمله مسموم و گاه اسيدي بودن هواي محيط واقعيت دارد و تراکم اقدامات صنعتي، سيراف را تحت فشار قرار داده است؛ اما روي ديگر سکه را هم بايد ديد. زماني كه سيراف، سيراف بود، اساسا بهخاطر وجود ثروت و قدرت در منطقه بود. در واقع، جادهي فيروزآباد اين بندر را به مراکز پول و قدرت اطراف در داخل کشور، و خليج فارس نيز آن را به جهان خارج وصل ميكرد و تجارت قوي و سنگيني در منطقه وجود داشت. اكنون نيز در سايهي حضور منطقهي ويژهي اقتصادي «پارس» پول زيادي به منطقه آمده است و سيراف بايد از اين فرصت استفاده كند.
او اظهار كرد: در اطراف سيراف (حدود هشت كيلومتر به طرف بوشهر) زيباترين ساحل منطقه با نام «اختر» وجود دارد كه در فهرست ميراث طبيعي ثبت شده است. اين ساحل علاوه بر اينكه از نظر طبيعي زيباست، از جنبههاي ديگر نيز جزو حوزهي پشتيبان سيراف محسوب ميشود. اين درحالي است كه در اين منطقه، ساختوساز پالايشگاه آغاز شده است.
مرباغي گفت: اگر قرار است، پالايشگاهي ساخته شود كه نميگويم ساخته نشود، بايد در حوزهي اختيارات و مديريت شهر سيراف ساخته شود تا حقوق و عوارض آن به شهر برسد و با اعمال ضوابطي مانند فيلتراسيون، از عوارض منفي آن جلوگيري شود.
اين مدرس دانشگاه با تأييد ساختوسازهايي كه در بخش تاريخي سيراف انجام ميشود، تأكيد كرد: مسألهي مهمي كه در برابر اين موضوع وجود دارد، اين است كه حدود شهر را تعيين كنيم تا مشخص باشد، شهر (سيراف) از كجا آغاز و در كجا تمام ميشود، زيرا شهر هنوز طرح جامع و تفصيلي ندارد. بنابراين وقتي طرح تفصيلي وجود ندارد، چطور ميتوان به مردم گفت كه در يك محله بنايي را بسازند يا نسازند.
او با بيان اينكه افرادي كه در اينجا زندگي ميكنند، در واقع، در جايي هستند كه تعريف شهر ندارد، ولي شهر است، ادامه داد: سهسال پيش توافق شد، براي بندر باستاني سيراف طرح ويژهي نجات تدوين شود. اين تفاهمنامه ميان رييس وقت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ـ رحيممشايي ـ، استاندار بوشهر و رييس وقت منطقهي ويژهي پارس به امضا رسيد و به تصويب هيأت مديرهي شرکت ملي نفت و هيأت دولت رسيد. جوهر اصلي اين تفاهمنامه بر اين اساس نهاده شده كه سيراف بسيار باارزش است و نميشود فقط در حد ضابطه و آييننامه، طرحي براي آن نوشت و بايد يك طرح ويژه براي آن تهيه كرد.
وي با اشاره به اينكه قرار بود، هزينهي اين طرح ويژه را منطقهي ويژهي پارس تأمين كند و البته مبلغ زيادي براي آنها نيست، گفت: اين تفاهمنامه نشان ميدهد كه در دورههايي جرقههايي براي انجام كار اساسي زده ميشود، ولي متأسفانه به نتيجه نميرسد. برگزاري کنگرهي بينالمللي سيراف هم يکي از اين جرقههاي مهم بود که متأسفانه تکرار نشد.
مرباغي دربارهي اينكه آيا با ساختوسازهايي كه در عرصه و حريم محوطهي تاريخي سيراف انجام ميشود، نشانههاي آثار تاريخي بهجامانده از بين ميرود؟ توضيح داد: وقتي اين ساختوسازها انجام ميشود، ممکن است شهر در مقابل عمل انجامشده قرار گيرد و پس از مدتي، قوانين و طرحهاي موجود در اين محوطهها تعديل و جواز ساخت داده شود؛ ولي معتقدم، اگر ارزش تاريخي و ملي سيراف مشخص شود، به قطع و يقين امکاناتي در نظر گرفته خواهد شد تا مثلا 50 خانهاي كه در طول چند سال گذشته ساخته شدهاند، تخريب، تخليه و جابهجا شوند. اين منطقه بسيار ثروتمند است و امکان چنين حرکتي وجود دارد، مشروط به اينكه بدانيم چه اهميتي دارد.
او بيان كرد: بهطور كلي، سيراف بهعنوان يك محوطهي تاريخي مطرح است كه بخشهايي از آن در فهرست آثار ملي ثبت شده و بخشهايي نيز مورد مناقشه است. البته مطالعات ژئوفيزيك در سطح 200 هكتار انجام و مشخص شد كه چند لايهي تمدني در اين منطقه وجود دارد.
وي با اشاره به طراحي محور تاريخي سيراف و برنامهريزي براي ساماندهي آن، اضافه كرد: اين طرح سيماي معماري بندر سيراف را متحول ميكند، ولي اصليترين كار اين است كه در سراسر ايران اهميت سيراف مطرح شود.
انتهاي پيام