در مراسم يادبود عنايت‌الله رضا عنوان شد: عنايت‌الله رضا مدام نگران ايران و فرهنگ ايراني بود

مراسم يادبود عنايت‌الله رضا عصر روز گذشته (سه‌شنبه، 22 تيرماه) در مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي برگزار شد.

به گزارش خبرنگار بخش فرهنگ و ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم، سيدكاظم موسوي بجنوردي - رييس مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي - در سخناني از عنايت‌الله رضا به عنوان دانشمندي فرهيخته ياد كرد و گفت: عنايت‌الله رضا در مدت 24 سالي كه متصدي بخش جغرافياي مركز بود و همچنين ار اعضاي مشاوران عالي مركز بود، كارنامه‌ي درخشاني را در حوزه‌ي فعاليت علمي از خود به يادگار گذاشت. وي 131 مقاله تأليف كرد كه بسياري از آن‌ها به تنهايي مي‌تواند يك كتاب مستقل باشد.

او در ادامه،‌ فعاليت علمي عنايت‌الله رضا را شگفت‌انگيز توصيف كرد و از دست رفتن اين استاد فقيد را ضايعه‌اي جدي براي جامعه‌ي علمي كشور دانست و گفت: عنايت‌الله رضا در كنار بسياري از دانش‌هاي گوناگون، ايران‌شناسي برجسته و تمام‌عيار بود.

موسوي بجنوردي در پايان از گستره‌ي وسيع دانش و تجربه‌ي عنايت‌الله رضا سخن گفت و با اشاره به تلاش‌هاي آزادي‌خواهانه و مبارزاتي عنايت‌الله رضا، از وي به عنوان شخصيتي منحصر به فرد و عميقا ايران‌دوست ياد كرد.

اصغر دادبه هم كه اجراي مراسم را به عهده داشت، با بيان اين‌كه «مردي بدين صفت كه تو بودي، جهان نداشت»، اين مصراع را بي‌مبالغه شايسته‌ي تبيين شخصيت عنايت‌الله رضا دانست و در ادامه با نگاهي به تاريخ كهن ايران، به مقايسه‌ي بين عنايت‌الله رضا و برزويه‌ي طبيب پرداخت و گفت: برزويه‌ي طبيب كسي است كه درآمد «كليله و دمنه» را مي‌نويسد و اين شاهكار عصاره‌ي فرهنگ ايران است.

اين استاد دانشگاه يادآور شد: تقابل ايدئولوژي و تفكر فلسفي مسأله‌ي مهمي است. كسي كه محو ايدئولوژي باشد، ناگزير بايد طبق آن‌چه كه آن ايدئولوژي مي‌گويد، سخن بگويد، رفتار كند و چيزي غيراز آن نبيند و نشنود؛ اما در تفكر فلسفي بايد مدام در پي جست‌وجوي حقيقت بود و صداهاي بي‌شماري را شنيد. برزويه‌ي طبيب نيز پس از عمري جست‌وجو مي‌رسد به اين پرسش كه چه كنم و اين‌جاست كه افقي پيش ‌روي تفكر فلسفي باز مي‌شود و عنايت‌الله رضا نيز چنين تجربه‌اي را از سر مي‌گذراند.

دادبه افزود: رضا باورمند، آرمان‌خواه، مبارز و شجاع براي تحقق جامعه‌ي مطلوب مبارزه مي‌كند، حبس مي‌كشد، تبعيد مي‌شود و در عين حال آن‌جا كه بايد، در نقد ايدئولوژي فروگذاري نمي‌كند و در ايدئولوژي متوقف نمي‌شود و با تفكر فلسفي سعي در پاسخ‌ دادن به مسائل جامعه دارد.

اين پژوهشگر زبان و ادبيات فارسي متذكر شد: ميانگين مجموعه‌ي نيكويي‌هايي كه بزرگان براي دستيابي به آن تلاش كردند، بي‌آزاري و آزار نرساندن به ديگري است كه اين در سنت فكري ما يك نظريه‌ي مستقل است و عنايت‌الله رضا تجسم اين نظريه بود. عنايت‌الله رضا در حوزه رفتار فردي و رفتار اجتماعي و در حوزه‌ي ملي و فرهنگي تمام تلاشش معطوف به همين هدف و مسير بود و همواره تا آخرين روزهاي عمرش، دغدغه‌ي ايران و فرهنگ ايراني را داشت.

فضل‌الله رضا - برادر عنايت‌الله رضا - نيز در تماسي تلفني از كانادا، از برگزاركنندگان مراسم ياد‌بود عنايت‌الله رضا سپاس‌گزاري كرد و گفت: تجليل و تكريم دانشمندان، تجليل و تكريم علم و دانش است.

او افزود: آن‌چه كه ما را به هم پيوند مي‌دهد، وحدت فرهنگي ايران اسلامي است و همه بايد در اين راه كمر به خدمت به فرهنگ ايران ببنديم؛ چنان‌چه همين‌جور هم بوده و خواهد بود و عنايت‌الله يكي از خدمت‌گزاران فرهنگ ايران بود.

فضل‌الله رضا در پايان اظهار كرد: برگزاري مراسم تجليل و يادبود برادرم عنايت‌الله رضا از سوي مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي نشان افتخار دانشي است كه از سوي دانشمندان به آن شادروان اعطا شده است.

فتح‌الله مجتبايي ديگر سخنران اين مراسم نيز به مرور نخستين ديدارها و آشنايي‌اش با عنايت‌الله رضا در اوايل دهه‌ي 50 پرداخت و به دوراني كه با عنايت‌الله رضا در كالج دماوند همكار بوده است، اشاره كرد و گفت: من در هفته سه روز عنايت‌الله رضا را مي‌ديدم و در آن روزگار كلاس كه تمام مي‌شد، از ميدان مخبرالدوله تا سه‌راه شاه آن روزگار پياده مي‌رفتيم و در اين راه از ماجراهايي كه در دوران غربت بر او رفته بود، سخن مي‌گفت. اي كاش آن سخنانش را ضبط مي كردم و نگه مي‌داشتم. او از شوروي سخن مي‌گفت كه اردوگاه‌هاي كار اجباري‌اش را از نزديك ديده بود و جوانان ما در آن روزگار فكر مي‌كردند بهشت موعود است. به اعتقاد من، اگر آن خاطرات مكتوب مي‌شد، يكي از مهم‌ترين سندهاي تاريخ سياسي - اجتماعي ما بود.

مجتبايي در ادامه متذكر شد: عنايت‌الله رضا در دانشگاه مسكو به تحصيل فلسفه و علوم انساني پرداخت. روسي را خوب مي‌دانست و به زبا‌ن‌هاي فرانسه و انگليسي هم تسلط داشت. اطلاعاتش درباره‌ي روسيه‌ي قديم و منطقه‌ي قفقاز بسيار بالا بود و همچنين دانش گسترده و نگاه تحليلي عميقي درباره‌ي روابط ايران دوران ساساني با بيزانس داشت. او دانشمندي بزرگ بود و در سال‌هاي بعد از پيروزي انقلاب براي مدتي هيچ كاري نداشت و اصلا از اين مسأله نگران نبود. اعتماد به نفس بالا و قناعتش تحسين‌برانگيز بود. تا اين‌كه از سوي مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي به همكاري دعوت شد و اين همكاري تا روزهاي پاياني زندگي‌اش ادامه پيدا كرد. عنايت‌الله رضا فدايي ايده‌آل‌هايش بود و اين‌گونه نبود كه از دور به آن‌چه كه باور دارد، خيره نگاه كند؛ بلكه در دل آتش رفت و سوخت و با تجربه‌هاي گران‌سنگي بيرون آمد كه اگر از آن تجربه‌ها از سوي نظام استفاده مي‌شد، امكان تحقق مكتبي جديد فراهم مي‌شد.

همچنين سيدجعفر مهرداد در سخناني گفت: عنايت‌الله رضا نام خانوادگي‌اش را از نياي بزرگش گرفته بود كه حاج آقا رضا مجتهد گيلاني بود؛ مجتهدي متنفذ، آگاه به زمان، ثروتمند و دقيق كه تأثيرات مهمي را در منطقه‌ي گيلان بر جاي گذاشت. ده سال قبل از صدور فرمان مشروطيت در دوران حكومت شعاع‌السلطنه در گيلان يك مدرسه به سبك جديد تأسيس شد، در اين ميانه مجادله‌ بزرگي درگرفت و مجتهد آگاه گيلاني با نگاه باز و ژرفش در حمايت از تأسيس مدرسه، دو فرزند نوجوانش را كه ملبس به لباس روحانيت بودند، در آن مدرسه ثبت ‌نام كرد و حالا به اعتقاد من، هر گيلاني بافرهنگ بايد مديون اين خانواده باشد.

او در ادامه با بيان اين مطلب كه جاي احمد سميعي گيلاني، از دوستان نزديك عنايت‌الله رضا، در اين مراسم خالي است، به ارائه‌ي اطلاعاتي درباره‌ي خانواده‌اي كه عنايت‌الله رضا در آن پرورش پيدا كرده بود، پرداخت.

خسرو معتضد نيز با مرور خاطراتي، بر دقت علمي و گستره‌ي وسيع دانش و اطلاعات عنايت‌الله رضا تأكيد كرد و متذكر شد: رضا يكي از اولين خلبانان هواپيماهايي است كه در زمان رضاشاه وارد ايران شده بود و با آن‌ها پرواز مي‌كرد. او جزو انجمن هواپيمايي ايران در سال 1319 بود و از معدود آموزش‌دهندگان خلباني در باشگاه خلبانان بوده و اين در كنار ديگر ويژگي‌هاي شخصيتي عنايت‌الله رضا كم‌تر ديده شده است.

اين پژوهشگر تاريخ سپس به پيوستن عنايت‌الله رضا در سال 1323 به سازمان حزب توده اشاره كرد و در تبيين شجاعت و نگاه انتقادي او متذكر شد: او در هنگامي كه در شوروي بود و از سوي نهادهاي امنيتي اطلاعاتي اتحاد جماهير شوروي تحت مراقبت‌هاي شديد قرار داشت، در جلسات سازمان حزب توده به مخالفت و انتقاد برمي‌خاست و هرگز پرواي اين مسأله را نداشت. او نشان ستاره‌ي سرخ‌ چين را در اختيارگرفت و با اين نشان در چين و شوروي هر امكاناتي كه مي‌خواست، در اختيارش قرار مي‌گرفت؛ اما هرگز به آن امكانات رو نكرد، عميقا فردي وطن‌پرست و ميهن‌دوست بود و مدام نگران ايران و فرهنگ ايراني بود.

معتضد متذكر شد: در 25 سال اخير عمرش من همواره با عنايت‌الله رضا همراه بودم و در هفته پنج روز ساعت‌ها تلفني با هم صحبت مي‌كرديم و از گستره‌ي دانش و تجربه‌هاي او بهره مي‌بردم. عنايت‌الله رضا احساس مي‌كرد كه در سال‌هاي اخير شناخته شده است و از اين مسأله رضايت داشت كه قدر كارش دانسته مي‌شود و احساس مي‌كرد دايرة‌المعارف همان‌جايي بود كه مدت‌ها در پي‌ آن بوده است.

در اين مراسم همچنين همداني - نويسنده‌ي زندگي‌نامه‌ي عنايت‌الله رضا - بخشي از اين اثر را خواند.

نمايش نماآهنگي از عنايت‌الله رضا و شعرخواني نيز از ديگر برنامه‌هاي اين مراسم بود.

در مراسم يادبود عنايت‌الله رضا اعضاي مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، جمعي از استادان دانشگاه و ‌دانشجويان، برخي از اعضاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي و افرادي همچون احمد مسجدجامعي، ايرج افشار، عبدالله انوار، غلامحسين كرباسچي و علي‌اشرف صادقي حضور داشتند.

انتهاي پيام

  • چهارشنبه/ ۲۳ تیر ۱۳۸۹ / ۱۲:۱۴
  • دسته‌بندی: علمی2
  • کد خبر: 8904-12081
  • خبرنگار :