انتقادهاي يك تورگردان از غرفهي ايران در اكسپوي شانگهاي: هيچ جاذبهاي را از ايران معرفي نكردهايم وزارت بازرگاني اين همه هزينه كرد كه در اكسپو چاي بفروشد؟!
«هيچ جاذبهاي را از ايران در نمايشگاه اكسپوي شانگهاي معرفي نكرده و كاري را براي اثر گذاشتن بر مخاطب و انتقال حرف خود انجام ندادهايم.» حسين احمدي ـ عضو جامعهي تورگردانان ايران ـ پس از حضور در اكسپوي شانگهاي و بازديد از غرفهي ايران در اين نمايشگاه، با بيان اين مطلب به خبرنگار بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد: غرفهي ايران در اين نمايشگاه از بيرون نماي خوبي دارد و نظر هر بينندهاي را جلب ميكند و معمولا صف طولاني براي ديدن اين غرفه كه معماري سنتي زيبايي دارد، تشكيل ميشود؛ اما بهنظر ميرسد، اين غرفهي بهظاهر زيبا، شعار يا الگوي خاصي ندارد، درحاليكه كشورهاي ديگر براساس شعار اكسپوي 2010 شانگهاي «شهر بهتر، زندگي بهتر» و رويكرد خود نسبت به اين شعار، غرفهآرايي كردهاند و با بهرهگيري از نمادهاي فرهنگي خود تلاش كردهاند، بيشترين اثرگذاري را بر مخاطب داشته باشند. او با اشاره به استفاده نكردن از اين فرصت براي معرفي جاذبههاي گردشگري ايران، بيان كرد: وزارت بازرگاني بهعنوان متولي اين نمايشگاه، نگاه كاملا بازاري و اقتصادي به اكسپو دارد، درحاليكه ما ششماه در كشوري حضور داريم كه ميخواهيم گردشگران زيادي را از آن جذب كنيم و قرار است، بازار هدف گردشگري ما باشد. ميتوانستيم از اين ظرفيت براي جذب چينيها به ايران استفاده كنيم، چون مردم اين كشور كه از ما كالا نميخرند، آنها فقط ميخواهند با حال و هواي ايران آشنا شوند و ما بايد ايران واقعي را به چينيها در اكسپو نشان دهيم. وي گفت: درست است كه بودجهي اين نمايشگاه را وزارت بازرگاني تأمين كرده، اما آيا هدف آنها، حضور ملي بوده، اگر اينطور است بايد بخشهاي ديگر را هم به مشاركت ميطلبيدند. بخش خصوصي از دولت در فعاليتهايي كه انجام ميدهد، انتظارهايي دارد و ميخواهد دست كم از نظر و تخصص اين بخش در اجراي برنامهها استفاده كند. اين تورگردان به جاي خالي مهندسان و مبتكران شهرسازي و شهرداري و برنامهريزان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در غرفهي ايران در اكسپوي شانگهاي اشاره كرد و ادامه داد: هر 15 روز يكبار پنج نفر بهعنوان نماينده از سازمان توسعهي تجارت ايران در اين نمايشگاه حضور مييابند. اين كار هزينهي زيادي صرف ميكند؛ اما اين افراد كه هر 15 روز يكبار تغيير ميكنند، هنگام بازگشت چه دستاوردي براي كشور دارند؟ بايد توجه كرد كه ما در اكسپوي شانگهاي با فكر مردم مواجه هستيم. احمدي گفت: وقتي در غرفهي ايران حضور داشتم، برخي چينيها ميخواستند از چگونگي سفر به ايران مطلع شوند و اطلاعاتي را از ايران بهدست آورند؛ ولي متأسفانه هيچ كسي در اين غرفه نيست كه به مردم علاقهمند اطلاعات بدهد و آنها را راهنمايي كند. نمايندگان سازمان توسعهي تجارت نيز فقط در غرفه نشستهاند. آيا وزارت بازرگاني كه براي اين كار بزرگ از دولت بودجه گرفته است، نبايد كارشناسان بخش خصوصي گردشگري را در اين حركت بينالمللي مشاركت دهد و دست كم در هر تعويض 15 روزه، از يك كارشناس حرفهيي گردشگري استفاده كند؟ عضو جامعهي تورگردانان اظهار كرد: در غرفهي ايران حتا يك مترجم مسلط چينيزبان وجود ندارد. البته افرادي هستند كه بهسختي به زبان انگليسي با مخاطبان ارتباط برقرار ميكنند. وي افزود: شايد غرفهي كشورهايي مانند فرانسه در مقابل غرفهي سنتي ايران، آنقدرها هم وزين نباشد؛ اما آنها گردشگران ميليوني خود را دارند و فقط كافي است انگشت خود را بلند كنند، آنوقت توجه همه را جلب ميكنند. البته ما با كشورهاي ديگر كاري نداريم؛ اما دست كم بايد بدانيم هدفمان از اين حضور چيست. آيا ميخواهيم ماهوارهي «اميد» را نشان دهيم، مگر ما پس از نفت دنبال گردشگري نيستيم، براي آن چه كردهايم، چقدر از اين فرصت كه واقعا ميتواند مفيد باشد استفاده كردهايم؟! او ادامه داد: غرفههاي كشورهاي ديگر به توزيع بروشور اصلا نيازي ندارند، چون بيشتر اين كشورها فقط كافي است يك اشاره كنند تا هزاران گردشگر جذب كنند. مسأله اين است كه ما هيچ كاري براي اثرگذاري بر مخاطب و انتقال حرف خود انجام ندادهايم. احمدي اظهار كرد: تصاويري كه غرفهي ايران به آنها مزين شده است، هيچ سنخيتي با زيباييها و شگفتيهاي ايران ندارد. در واقع ما هيچ جاذبهاي را از ايران در اكسپوي شانگهاي معرفي نكردهايم. بايد توجه كرد كه غرفهآرايي يك شرط است و جذب مخاطب شرط ديگر حضور موفق بهشمار ميآيد. اين فعال گردشگري بيان كرد: غرفهي قطر در همسايگي ايران است. اطراف اين غرفه با تلويزيونهايي كه نمادهاي فرهنگي اين كشور را نمايش ميدهد، پوشيده شده است، درحاليكه ما در غرفهي خود از هيچ نماد سمعي و بصري استفاده نكردهايم و هيچ تبليغي از استانها نداريم، در شرايطي كه شايد اين فرصت ديگر بهدست نيايد. او با تأكيد بر اينكه بايد قابليتهاي گردشگري، طبيعت و فرهنگ مردم ايران را به جهان نشان دهيم، گفت: ما به جاي استفاده از اين فرصت نادر، در غرفهي خود براي يكي از بانكهاي ايراني تبليغ ميكنيم و چاي، فرش و عرقيجات گياهي را ميفروشيم. وزارت بازرگاني اين همه هزينه كرده است كه در اكسپو چاي بفروشد؟ البته هندوستان هم اين كار را ميكند، يعني غذاهاي محلي خود را به مخاطبان عرضه ميكند، ولي ما با آن كشور تفاوت داريم. مردم جهان هندوستان را ميشناسند، ولي از ايران چه شناختي دارند؟ آيا ما ميخواهيم اين شناخت را با چاي و بستني ايجاد كنيم؟! احمدي معتقد است: اگر در اين نمايشگاه طوري رفتار كنيم كه هر روز يك گردشگر به ايران جذب شود، قطعا درآمدي دو برابر آنچه از فروش عرقيجات، چاي و بستي در اكسپو بهدست ميآوريم، عايد كشور ميشود. اين تورگردان با اشاره به تصاوير رييسجمهور در غرفهي ايران، اظهار كرد: مردمي كه به غرفهي ايران ميآيند، با هيچ اثر سمعي و بصري مواجه نميشوند و شايد با اين دكور و وضع تبليغات، فقط پنج درصد بتوانيم بر ذهن مخاطبان اثر بگذاريم. او معتقد است: مهندسان شهرداري در هر جايي نمايشگاه برپا كردهاند، موفق بودهاند، چون اثرگذاري مطلوبي را بر مخاطب داشتهاند. ما ميتوانستيم در اين نمايشگاه تلفيقي از معماري شهري، هنر، امنيت و فرهنگ ايراني را بهنمايش بگذاريم. شايد براي اين كار محدوديت داريم، ولي دست كم متوليان ميتوانستند هر ماه يكبار دكوراسيون داخلي را براي اثرگذاري بيشتر با بهكارگيري نمادهاي عرفاني، ادبي، فرهنگي و طبيعي ايران تغيير دهند. وي با بيان اينكه نياز ما پر كردن خلأ صنعت نفت است و فقط با جهانگردي ميتوان اين كار را انجام داد، افزود: بودجهي زيادي براي اين نمايشگاه صرف شده است، ولي ما فقط 10 درصد توانستهايم ايران را به بازديدكنندگان اكسپو بشناسانيم. او در ادامه به غرفهي چين كه ورود به پاويون آن حدود دو ساعت وقت ميخواهد، اشاره كرد و گفت: چين در اين غرفه، استانهاي خود را فقط با نور، صدا و تصوير تبليغ ميكند. تمام تصاوير تركيبي از سنت، فرهنگ، تاريخ، ادبيات، شعر و محصولات اين كشور است. در اين شرايط، ما چگونه با چسباندن چند پوستر و تصاويري از سران كشور ميتوانيم بر مخاطب اثر بگذاريم؟ وي بيان كرد: اتفاقا غرفهي چين بسيار ساده است و اصلا با تكنولوژي، فخرفروشي نكرده، بلكه از آن براي نشان دادن تاريخ و فرهنگ مردم اين كشور استفاده كرده و فضاي آن بهگونهاي است كه پس از حدود چهار ساعت گشت، اصلا احساس خستگي ايجاد نميشود. احمدي ادامه داد: البته همسايگان ايران مانند پاكستان در اين نمايشگاه خيلي ضعيف ظاهر شدهاند؛ ولي ما از ايران انتظار ديگري داريم. شايد اگر در يك جشنوارهي فيلم شركت ميكرديم، بيشتر از اين غرفه اثر ميگذاشتيم، چون دست كم ما در فيلمهاي خود، زندگي روزمرهي مردم و فرهنگ آنها را نشان ميدهيم و قطعا ماهوارهي «اميد» نميتواند جاي آن را پر كند. البته نشان دادن اين توانمنديها خوب است؛ اما مردم جهان با آن ايران را لمس نميكنند. اين فعال گردشگري اظهار كرد: پل خواجو كه نماي غرفهي ايران در اكسپوي شانگهاي است، براي ما آشناست؛ اما خارجيها كه نميدانند اين چيست و كجاي ايران قرار دارد و حتا شايد با يكبار ديدن، آن را فراموش كنند. اين تورگردان با اعتقاد به اينكه وزارت بازرگاني ميتواند اين بودجه را ملي خرج و از متخصصان بخشهاي مختلف استفاده كند، گفت: متأسفانه ما در اين كارها به يكديگر بخل و حسادت ميكنيم. مگر اين كارها ملي نيست؟ اگر كشوري موفق شود نشانهي همكاري تمام بخشهاي آن است. وي افزود: وقتي رييسجمهور براي ديدن غرفهي ايران در اكسپوي شانگهاي وقت ميگذارد، حتما آن رويداد مهم است و آن كار ارزش دارد، پس چرا از افراد متخصص براي بهتر نشان دادن خود استفاده نميكنيم؟ آيا ما فقط بهخاطر دريافت تشويق و حق مأموريت بايد آدمهاي خود را به اين نمايشگاه بفرستيم؟ احمدي در پايان از رييسجمهور درخواست كرد كه اگر بودجهاي را براي چنين كارهايي ميگذارد، حداقل از مجريان آن بخواهد ملي فكر و عمل كنند. چرا ما هميشه اين همه هزينه ميكنيم و كمتر به نتيجه ميرسيم؟ البته هنوز براي اكسپو دير نيست و فرصت مانده است. انتهاي پيام