عبدالمالک ريگي كه صبح امروز به دار مجازات آويخته شد، در اعترافهايي از دلايل اقدامات تروريستي و ارتباطش با سازمانها و نهادهاي امنيتي آمريکايي و نيز رابطان آنها پرده برداشته بود.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سرکرده گروهک تروريستي جندالله در اين اعترافها به نقش پررنگ آمريكا و سيا در حمايت از اين گروهك اذعان كرده بود.
وي در اين اعترافات گفته بود، بعد از انتخابات رياست جمهوري آمريکا، عوامل آمريکايي در شهر کويته پاکستان بار ديگر (عوامل آمريکايي در زمان بوش نيز با وي ارتباط برقرار کرده بودند) با وي ارتباط برقرار کردند. وي زمان اين ملاقات را بعد از درگيري هفدهم اسفندماه عنوان کرده بود که در نزديکي زاهدان روي داده بود.
ريگي به درخواست عوامل آمريکايي براي ملاقات با مقامات اين کشور در دوبي اشاره کرده و به عوامل آمريکايي گفته بود در صورتي با آنان ملاقات ميکند که به وي و گروهکش کمک کنند، در غير اين صورت ملاقاتي در کار نخواهد بود.
ريگي گفته بود عوامل آمريکايي به وي قول مساعدت در رفع مشکلات، آزادي اعضاي گروهکش، کمک مالي و نظامي داده بودند.
وي همچنين در اختيار گذاشتن اسلحه، مهمات و يک پايگاه در مکاني از افغانستان نزديک مرز با ايران را از جمله قولهاي مساعدت طرفهاي آمريکايي عنوان كرده بود.
ريگي اعتراف کرده بود كه يکي از دوستان خود را براي اين ملاقات به دوبي فرستاده بود.
وي گفته بود در اين ديدار خود نيز خواستار يک مکان امن در افغانستان يا جايي نزديک منطقه شده بود.
ريگي افزوده بود طرفهاي آمريکايي پاسخ داده بودند اين مسئله را حل و براي حاجي (ريگي) بدون هيچ شرط و شروطي جايي را پيدا خواهند کرد، يعني تضمين امنيت شخص وي را به عمل ميآورند.
عوامل آمريکايي در دوبي همچنين قول استقرار وي را در اين مکان و فراهم کردن تسهيلات را براي آغاز فعاليتش داده بودند.
ريگي در ادامه اعترافاتش گفته بود عوامل آمريکايي گفته بودند پايگاهي دارند به نام "مناس" نزديک بيشکک که ميتوانند، آنرا در اختيار وي قرار دهند.
عوامل آمريکايي همچنين به وي گفته بودند قرار است با يکي از مقامات ارشد سيا در اين پايگاه ديدن کند.
ريگي در بخش ديگري از اعترافات خود در مورد ملاقات با عوامل آمريکايي در دوبي به حساسيت موضوع ايران از سوي مقامات واشنگتن اشاره کرده بود.
ريگي گفته بود در ملاقات دوبي، عوامل آمريکايي به وي گفته بودند ايران راه خود را ميرود و در شرايط فعلي اکنون موضوع ما ايران، نه القاعده و طالبان است.
ريگي به نقل از عوامل سازمان اطلاعات جاسوسي آمريکا سيا گفته بود واشنگتن در حال حاضر هيچ برنامه نظامي ضد ايران ندارد.
سرکرده گروهک تروريستي جندالله به نقل از طرف آمريکايي گفته بود واشنگتن به اين نتيجه رسيده است که هيچ راه و گزينهاي در قبال ايران وجود ندارد، غير از آنکه بايد در برابر ايران ايستادگي کرد.
وي افزوده بود يکي از عوامل بلند پايه سيا به وي گفته بود که حمله نظامي به ايران "مشکل" است.
ريگي در ادامه اعترافاتش در اين زمينه افزوده بود عوامل آمريکايي گفته بودند سيا بر روي و گروهکش "حساس" شدهاند و آمادهاند هر نوع کمکي به آنها بکنند.
وي در ادامه گفته بود طرفهاي آمريکايي در دوبي گفته بودند سيا برنامهاي در دست دارد، تا تمام سازمانهايي را که مخالف نظام (جمهوري اسلامي ايران) هستند و پتانسيل و قدرت جنگ را دارند، مورد حمايت قرار دهد.
ريگي به نقل از عوامل سيا گفته بود سازمان جاسوسي آمريکا بر اين باور است که گروهك جندالله قدرت به چالش کشيدن نظام (ايران) را در منطقه دارد و ميتواند جمهوري اسلامي را با مشکل مواجه کند.
ريگي در خاتمه اعترافاتش به نقل از عوامل آمريکايي افزوده بود سيا آماده هرگونه همکاري در زمينه آموزشهاي نظامي و امنيتي با جندالله است.
وي روشهاي آموزش امنيت (شنود) تلفني، رايانه و روشهاي چگونگي بکارگيري ابزار و فن آوري لازم را در سطوح وسيع از جمله اين موارد برشمرده بود.
عبدالمالک ريگي، همچنين در اعترافاتي ديگر با بيان اينكه در کازابلانکا در مراکش با افرادي که خود را نمايندگان ناتو معرفي ميکردند ديدار کرديم، گفته بود: بعد از ملاقات وقتي قضايا را جمعبندي کرديم دو شبهه در ذهن ما ايجاد شد. يکي اينکه اگر اين افراد عضو ناتو هستند؛ چرا در افغانستان با ما ملاقات نکردند، در حالي که در افغانستان پايگاه دارند و خيلي راحتتر و با ضريب امنيتي بالاتري ميتوانند با ما ملاقات کنند.
وي ادامه داده بود: شبهه دومي که براي ما ايجاد شد اين بود که بار اولي که به ما اطلاع داده شد، نيروهاي ناتو قصد مذاکره با ما را دارند گمان کرديم که آنها ميخواهند درباره شرق ايران با ما گفتوگو کنند چون نيروهاي ناتو در افغانستان مستقر هستند و ممکن است در رابطه با موضوع شرق کشور نظرهايي داشته باشند. اما همه اصرار مذاکرهکنندگان بر اين بود که جندالله عمليات را از منطقه مرزي و بلوچستان به پايتخت کشور يعني تهران منتقل کند. اين نکته براي ما جاي سوال داشت و ما را به اين جمع بندي رساند که آنها آمريکايي و يا اسرائيلي هستند که در پوشش ناتو با ما مذاکره ميکنند يا اينکه اين افراد از نيروهاي ناتو هستند ولي براي آمريکا و اسرائيل کار ميکنند. در هر دو صورت ما به اين نتيجه رسيديم که اين افراد با جاهايي غير از ناتو ارتباط دارند.
ريگي ادامه داده بود: مذاکرهکنندگان ميگفتند که اسم گروهي از افراد، آدرس خانههاي آنها و عکسهايشان را به شما ميدهيم و حتي ابزار عملياتي از جمله مواد منفجره و ديگر تجهيزاتي را که از آن در عمليات تروريستي استفاده ميشود، در همان شهرهاي محل عمليات در اختيار شما قرار ميدهيم. شما فقط عمليات را اجرا کنيد و در قبال انجام اين عمليات ما جدا از پولي که براي ديگر همکاريها به شما ميدهيم، مبلغ هنگفت و بزرگي به شما پرداخت خواهيم کرد. آنها گفتند براي هر هدف مبلغي خاص تعيين شده و پس از انجام کار اين پول به شما پرداخت خواهد شد.
سركرده گروهك تروريستي جندالله گفته بود: در مجموع، طرفين به اين نتيجه و اتفاق نظر رسيدم که عمليات به مرکز انتقال پيدا کند. همچنين بايد در رسانهها فعاليت گستردهاي داشته باشيم و سوم هم اين که اهداف و آدمهاي خاصي بايد هدف قرار گيرند. اين سه نکته را آنها مشخص کردند و از طرف ما نيز تاييد شد و از آنها خواستيم تجهيزات را در اختيارمان قرار دهند تا خود را آماده کنيم.
وي با بيان اينكه من از هر طرف به موضوع نگاه ميکنم شکي ندارم که فعاليتهاي ما نتيجه جهل و سطحينگري بود، گفته بود: از جمله درباره ارتباطهايي که با برخي از کشورها داشتيم و حتي کارهايي که انجام داديم مبناي همه نوعي جهل توام با نفرت بود و هنگامي که نفرت پيش ميآيد خود به خود عقل و خرد از کار ميافتد.
ريگي كه با پرس تي وي گفتوگو ميكرد، ادامه داده بود: فکر ميکنم تنها راهي که برايم مانده است توبه در پيشگاه خداوند است و به ديگران ميگويم انسان نبايد هيچگاه تا زماني که قلبش، ايمانش، وجدانش و دينش همگي رضايت ندارند، خون انسان ديگري را بريزد.
ريگي همچنين گفته بود: يکي از مسوولان بلند پايه سيا ميگفت اگر بخواهيم حمله نظامي به ايران را ترتيب دهيم، بسيار مشکل خواهد بود ولي، برنامهاي داريم تا به تمام سازمانهايي که مخالف نظام (جمهوري اسلامي ايران) هستند، کمک کنيم.
متن کامل اعترافات سرکرده گروهک تروريستي جندالله در گفتوگو با شبکه خبري پرس تي.وي به شرح زير است:
کمک سيا به سازمانهاي مخالف جمهوري اسلامي ايران
اين حرف يکي از مسوولان بلند پايه سيا بود که ميگفت اگر بخواهيم حمله نظامي به ايران را ترتيب دهيم، بسيار مشکل خواهد بود ولي، برنامهاي داريم تا به تمام سازمانهايي که مخالف نظام (جمهوري اسلامي ايران) هستند، کمک کنيم؛ البته آن سازمانهايي که پتانسيل و قدرت جنگ را دارند و نه هر سازماني. آنها گفته بودند که به اين نتيجه رسيدهاند که گروه و سازمان ما (جندالله) اين قدرت را دارد که بتواند سيستم و نظام را در منطقه به چالش بکشاند و مشکلاتي برايش ايجاد کند.
ناصر بليدهي ـ رييس گروهک جداييطلب سيستان و بلوچستان ـ ايميلي براي ما فرستاد. وي خودش سخنگوي حزب مردم پاکستان است که از احزاب سکولار قومي به شمار ميآيد. او ايميلي فرستاده بود که گروهي از افراد ناتو قصد دارند با من ملاقات داشته باشند و همکاري کنند. او گفت که اگر بخواهيم، ميتواند بين ما و ناتو رابط شود.
بعد از چند روز، ياسين اهوازي ـ رييس گروه جدايي طلب الاهوازيه ـ پيامي با همين مضمون براي من فرستاد. ياسين اهوازي يکي از اعضاي حزب خلق عرب الاهواز است. به ياسين جواب مثبت دادم و هماهنگ کردند که اين قرار ملاقات کجا ترتيب داده شود. آنها نظرشان بر اين بود که اين ملاقات در کشور مغرب صورت گيرد. من و يکي از دوستانم به نام سلمان عزيزي با ايشان به کراچي رفتيم. بعد از مدتي ياسين براي ما ويزا فرستاد و ما از شهر کراچي بليط تهيه کرديم.
زماني که آنجا رسيديم، ياسين اهوازي در فرودگاه به استقبال ما آمده بود. ما از فرودگاه به هتلي رفتيم و در اين هتل که الحيات نام داشت، مستقر شديم. چند ساعت بعد ياسين اهوازي به دنبال ما آمد و گفت که بايد براي ملاقات حرکت کنيم.
يکي از مسايلي که با توضيحات در اين نشست براي ما مطرح کردند، اين بود که عملياتهاي خود را از منطقه بلوچستان و مناطق مرزي به مناطق مرکزي منتقل کنيم. به من گفتند که اين مساله هم به نفع ما و هم به نفع شماست. ميگفتند، در منطقهاي که عمليات انجام ميداديم، بر حکومت، اقتصاد و بر کل چرخه نظام تاثير ندارد. زماني اين عملياتها تاثير بيشتري خواهند داشت که اين در مرکز ايران انجام شوند. در آن موقع است که دولت (جمهوري اسلامي ايران) متوجه جديت اين عملياتها خواهد شد.
بعد از دو ماه دوباره ياسين اهوازي ايميلي براي من فرستاد و مجددا در ماه ژوييه درخواست ملاقات را مطرح کرد و اصرار داشت که من بگويم او (ياسين اهوازي) هم در اين ملاقات و در اين سفر حضور داشته باشد. از طريق همان رابطي که در سفر قبلي هماهنگ کرده بوديم، ايميل فرستادند، ويزا گرفتيم و از همان طريق قبلي به کشور مغرب رفتيم.
در اين ديدار گفتند که در اين مسير با ما همکاري ميکنند و ارتباط ما را با رسانههاي مختلف برقرار خواهند کرد و ما هم هر چند وقت يک بار با اين رسانهها مصاحبه کنيم به خصوص زماني که عملياتي انجام ميداديم؛ (ميگفتند) آن زمان بسيار مهم است که شما مصاحبهها و گفتوگوهايتان را بيشتر کنيد و در اين گفتوگوها مقاصد خود را بيان کنيد.
آنها گفتند که اسامي افرادي به همراه آدرسها، عکس و همه اطلاعاتشان را به ما ميدهند و حتي ابزارهاي عملياتي از قبيل مواد منفجره و ابزارهاي لازم براي عملياتهاي تروريستي نيز در همان شهرها در اختيار ما قرار ميدهند و ما فقط عمليات را اجرا ميکرديم. (گفتند) در قبال انجام هر يک از اين عملياتها پول هنگفت و بزرگي در اختيار ما قرار ميدهند و اين پول جدا از همکاري آنها بود. (گفتند) براي هر شخص مبلغي تعيين شده و اين مبلغ را به شما خواهيم داد.
نظر همه ما بر اين بود که (با آنها) دشمن و اهداف مشترک داريم. حالا ناتو، اسراييل و يا هر کس ديگري باشد ولي چون اهداف مشترک داريم و خواسته آنها با اهداف ما همخواني دارد و در تناقض نيست، بنابراين ميتوانيم با هم همکاري کنيم و برنامه مورد نظر را پيش ببريم.
ما فهرستي از اقلام و وسايل نظامي مورد نياز در جنگهاي چريکي را تهيه کرديم و اين فهرست را تحويل داديم. آنها گفتند، ترتيبي ميدهند که اين وسايل را در همان منطقهاي که ما هستيم دريافت کنيم. البته گفتند که اگر بتوانيم يک آدرس ايميل از طريق جي. پي. اس براي آنها بفرستيم، اين ابزار و وسايل نظامي را در هرجايي از جمله پاکستان يا مناطق مرزي ايران و يا در افغانستان، در همان منطقهاي که ما جي. پي. اس آن را به آنها ميداديم، به طريقي اين وسايل را به ما ميرسانند.
برنامهريزي براي عملياتهاي تروريستي مهم
(آنها معتقد بودند) اين نوع عملياتها (که ما انجام ميداديم) خيلي تاثير گذار نيستند زيرا در اين علمياتها، مثلا 10 يا 20 يا يکصد نفر از افراد معمولي، سرباز يا حتي نظامي کشته ميشوند ولي اين حملهها براي نظام (جمهوري اسلامي ايران) خيلي نقصان و خسارت ندارد چرا که افراد ديگر جاي آنها را پر خواهند کرد. ولي اگر افراد مهم در نظام ترور شوند، اين ترورها خيلي تاثيرگذار خواهد بود.
نفوذ در کشورهاي منطقه
دو نفر (از اعضا گروهک جندالله) در سفر حج توسط نيروهاي اطلاعاتي عربستان دستگير شدند و ما به دنبال اين مساله، خيلي تلاش کرديم تا با خود مقامات عربستان سعودي ارتباط برقرار کنيم و با آنها درباره آزادي اين دوستان صحبت کنيم که به نتيجهاي نرسيديم و موفق نشديم تا اين دوستان را آزاد کنيم.
بعد دوباره از طريق فاروغ (با ماموران ناتو و رژيم اسراييل) ارتباط برقرار کرديم که اگر ميتوانند افراد ما را از عربستان آزاد کنند. آنها قول دادند و گفتند که تلاش ميکنيم و اگر موفق شديم به شما اطلاع ميدهيم. بعد از چند روز تماس گرفتند و گفتند که ما ميتوانيم اين افراد را آزاد کنيم و تا چند روز ديگر آزاد خواهند شد. چند روز بعد دوستانمان که در عربستان دستگير شده بودند، توسط افراد ناتو يا اسراييل آزاد شدند.
(يک روز هم) فاروغ تماس گرفت و گفت من را دستگير کردهاند. دوباره با عاملان ناتو يا اسراييل تماس گرفتم و قضيه را به آنها توضيح دادم که فاروغ به محل برگزاري نشست آمده اما در فرودگاه بحرين دستگير شده است. بعد همين افراد ترتيبي دادند که فاروغ آزاد شد.
ندامت!
فعاليتهاي من در جندالله (از روي) جهل و سطحينگري بوده است، در اين مساله هيچ شکي نيست. به هر طرف قضيه مينگرم حتي در رابطه با ارتباطاتي که با برخي از کشورها داشتيم و در ارتباط با کارهايي که کرديم، همه اينها مبنايشان نوعي جهل بود؛ جهلي که با نفرت توام شده بود و اين مساله عقل و خرد از کار مياندازد. من تنها راهي که (به آن) فکر ميکنم توبه در پيشگاه خداست و به بقيه ميگويم که انسان هيچگاه خون انسان ديگر را نبايد بريزد.
انتهاي پيام