رضا اميرخاني: تبليغات رسمي كتاب در ايران بي‌فايده است

رضا اميرخاني درباره‌ي تبليغات كتاب در كشورمان، گفت: تبليغات رسمي در ايران بي‌فايده است و مخاطب تنها به هم‌مسلكان خود اطمينان دارد. اين داستان‌نويس در گفت‌وگو با خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: با سرطانِ پنجاه‌هزار عنواني، هيچ روش تبليغ منصفانه‌اي نمي‌توان پيدا كرد. تقريبا مخاطبان نسبت به تبليغات تلويزيوني و روزنامه‌يي بي‌اعتنا هستند؛ مگر آن‌كه چالشي راجع به كتابي طرح شود. او همچنين بحث گرانيِ كتاب را يك بحث كاملا انحرافي دانست كه كاربردش تنها مشغوليت افكار عمومي است. اميرخاني با بيان اين‌كه قيمت كتاب در ايران، برج دررفته است و خرج دررفته و چندان سود رشك‌برانگيزي براي ناشر ندارد، اظهار كرد: قيمت كتاب در ايران تابعي است از تعداد صفحات با متغيرهايي از جنس قيمت كاغذ و هزينه‌ي فيلم و زينك و چاپ و جلد و پنج تا پانزده درصد حق‌التأليف و تا پنجاه درصد سود ناشر و خواب سرمايه در بازگشتي به صورت متوسط شش‌ماهه، كه اين رقم، رقم كاملا معقول و برج دررفته‌اي است. او افزود: اين هزينه‌هايي كه برشمرديم (كه در ايران تقريبا مي‌شود، قيمت پشت جلد) در دنيا زيرِ چهل درصد قيمت پشت جلد است و سود ناشر و نويسنده بسيار بيش‌تر است؛ به عبارت ديگر، رمان به عنوان كالايي پرمشتري در دنيا به صورت متوسط 20 دلار قيمت دارد، حال آن‌كه در ايران به صورت متوسط بين 5 تا 7 دلار قيمت دارد، از آن طرف، كتاب‌هاي خاص براي مخاطبانِ خاص، به دليل شمار‌گانِ پايين، قيمت‌هاي بسيار بالا دارند و در نظام عرضه و تقاضايي، مخاطب حاضر است تا براي يك كتاب تخصصي تا 50 دلار هزينه كند، حال آن‌كه در ايران قيمت هر كتابي تابعي است از تعداد صفحات. اميرخاني درباره‌ي علت انحرافي خواندن بحث گرانيِ كتاب، گفت: چون كتاب، هم در نسبت با قيمت‌هاي جهاني، هم در سبد هزينه‌هاي ايراني در مقايسه با درآمدها، قيمت متعادلي دارد، به جاي گرانيِ كتاب، بايد راجع به گراني كالاهاي ضروري، مثل گوشت، شير و ساير مواد لبني و پروتئيني بحث شود. او ادامه داد: گوشت و شير، كه در رشد نسل‌ها موثرند، در ايران، قيمت‌شان معادل قيمت لندن و نيويورك است، شير در نيويورك از تهران ارزان‌تر است و گوشت در لندن با تهران هم‌قيمت است. تقريبا همه‌ي غذاهاي حاضري (نه رستوراني) در دنيا در مقايسه با ايران، ارزان‌تر هستند، اين‌ها بسيار مهم‌اند و مي‌توانند خطرات نسلي داشته باشند. من كتاب را جزو سبد كالاهاي ضروري مي‌دانم؛ اما به نظر مي‌رسد در آن سبد، وضعيت مواد خوراكي، وضعيت اسف‌بارتري باشد. نويسنده‌ي كتاب «بيوتن» و «نفحات نفت» معتقد است: بازار كتاب، به دليل قدرت پايينِ دولت در ويترين‌ها و نظام عرضه، بازار متعادلي است و رقابت بخشِ خصوصي، بازارگردان است و اگر انتشاراتي دولتي مثل سوره‌ي مهر هم در اين بازار وارد شود، مجبور مي‌شود تا قواعد بازار را رعايت كند. دخالت‌هاي نابجاي دولت، مثل ايجاد نشر و توليد كتاب نفروش و خريد همان كتاب‌ها به صورت دولتي، خريد كتاب متمركز در كتابخانه‌هاي عمومي به صورت غيرشفاف و برپايي نمايشگاه بين‌المللي با آفت جانبي حذف شبكه‌ي توزيع، اگر چه به اين بازار ضربه مي‌زند؛ اما چندان نقشي ندارد. همين باعث شده است تا بازار كتاب، بازاري نسبتا سالم باشد. او همچنين عنوان كرد: طرحي براي نمايشگاه كتاب شهري دارم، به صورتي كه به نظام توزيع لطمه نزند و همه‌ي چرخه‌ي صنعت نشر در آن منتفع شوند، كه از آن‌جايي كه به اين ارشاد و مسؤولانش اميدي ندارم، به شهرداري تهران تقديم خواهم كرد، براي شب‌هاي ماه مبارك، تا آقايان خودشان هر سال از اين نمايشگاه بين‌المحلي پرايراد خودشان، تقدير و تشكر نكنند! انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۱۸ خرداد ۱۳۸۹ / ۰۹:۴۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8903-10958
  • خبرنگار :