نشست نقد كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» نوشتهي عبدالحسين زرينكوب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مجدالدين كيواني - مترجم اين كتاب به زبان انگليسي - در اين مراسم كه روز گذشته (سهشنبه، 11 خردادماه) در مركز فرهنگي شهر كتاب برگزار شد، گفت: دكتر زرينكوب يكي از معدود شخصيتهايي است كه ميشود به او صفت جامعالاطراف داد. استاد زرينكوب يكي از آخرينهاي نسل دومي بود كه زير نظر نسل اول دانشگاه تهران تربيت شدند؛ به عبارت ديگر، جزو كساني بود كه پروردهي دست امثال فروزانفر، همايي، پورداوود و... بودند.
كيواني با اشاره به آثار تحقيقي و پژوهشي دكتر زرينكوب اظهار كرد: زرينكوب اولين آثارش در زمينه نقد بوده و پيداست كه اولين عشق و علاقهمندي او نقد ادبي بوده و بيش از هر تحقيقي، در زمينهي نقد ادبي كار كرده است.
به گفتهي او، زرينكوب در كنار تحصيلات حوزوي خود كه در بروجرد و تهران گذراند، به تاريخ ادبيات، فلسفه، علم كلام، ادبيات غرب و حوزههاي ديگري نيز ميپرداخت؛ بنابراين نقدهايي كه مينوشت، تمام اين حوزهها را نيز دربر ميگرفت.
اين مترجم افزود: در بين تمام اين حوزههاي مطالعاتي، استاد زرينكوب به عرفان و تصوف اسلامي نيز گرايش زيادي نشان داد و مطالعات عميقترش در اينباره بود كه گل سرسبد او در اين حوزه كارهايي بوده كه دربارهي مولانا جلالالدين نوشته است.
كيواني گفت: كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را استاد زرينكوب به درخواست بسياري از مريدانش و علاقهمندان به مولانا به زباني غيرفني نوشته است و سعي كرده يك كتاب ساده بدون مراجع و مؤاخذ دستوپاگير به مخاطب ارائه دهد و خودش نيز در مقدمهي كتاب اشاره كرده كه سعي شده نثر كتاب فني نباشد و شيوا و روان باشد تا براي خوانندگان عام نيز قابل استفاده باشد.
اين مترجم با بيان اينكه نثر استاد براي كساني كه با اين اصطلاحات و ادبيات آشنايي داشته باشند، بسيار پرمحتوا و اديبانه و دلكش است، گفت: از ويژگيهاي ديگر كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» اين است كه هنر استاد زرينكوب را در نويسندگي نشان ميدهد. او تهرنگي از هنر نويسندگياش را در شرح زندگي مولانا به كار گرفته و به عبارت ديگر چيزي كه اين كتاب را دلكش كرده، همان حالت داستانياش است.
مجدالدين كيواني اظهار كرد: دكتر زرينكوب عاشقوار واژگان زبان فارسي را به كار ميبرد و براي او، كلمات، خوب و بد نداشت. براي استاد يك به يك كلمات ارزشمند بودند؛ بنابراين هرچه سعي كرده كتاب ساده و رواني بنويسد، باز هم نتوانسته و به گفتهي خودش، نتوانسته از زبان گذشتهاش فاصله بگيرد. استاد زرينكوب اعتقاد داشت كه همين سبك او ميتواند واسطهي اتصال نسل امروز با فرهنگ گذشته شود.
او افزود: علت انتخاب اين نام براي كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» اين است كه اين كتاب از دوران كودكي مولانا شروع شده، و پله پله تمام دوران زندگي، سلوك عرفاني و عروج معنوي او را مرور ميكند.
اين مترجم با بيان اينكه ترجمهي كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» به زبان انگليسي با درخواست دكتر قمر آريان - همسر دكتر زرينكوب - انجام شد، خاطرنشان كرد: ترجمهي اين كتاب در ديماه 86 شروع شد و در مرداد 87 به پايان رسيد. براي انتشار به نيويورك فرستاده شد و پس از چاپ به ايران ارسال شد. وقتي اين كتاب به ايران رسيد كه دكتر آريان در بخش سيسييو بيمارستان در وضع نااميدكنندهاي به سر ميبردند؛ اما با ديدن اين كتاب لبخند رضايتي بر لبان او نشست و همين لبخند مزد تلاش من بود.
كيواني سپس به نكاتي دربارهي دشواريهاي ترجمهي اين كتاب اشاره كرد و گفت: ترجمه نميتواند صددرصد از دنياي فكري، احساسي و تجربي مترجم جدا باشد؛ همانطور كه يك نوشته نميتواند فارغ از دنياي فكري، احساسي و تجربي مؤلف آن باشد. نتيجهي كار مترجم تابعي از درجه تسلط او به دو زبان، آشنايي با موضوع متن مورد ترجمه، زمينهي احساسي و عاطفي مترجم نسبت به نويسنده و موضوع كتاب است.
به گفتهي او، ترجمه، نسخهبرگردان متني از زبان ديگر نيست. وقتي متني از زباني به زبان ديگر درآمد، صددرصد همان متن اصلي نيست و صرف متفاوت بودن دو زبان مبدأ و مقصد، ايجاب ميكند كه ترجمه با متن اصلي متفاوت باشد. تصور بازآفريني سبك متن اصلي، افسانهاي بيش نيست. سبك متن اصلي ويژگيهاي خود و سبك متن ترجمه نيز ويژگيهاي ديگري دارد و صددرصد نميتوانند مانند هم باشند.
اين مترجم گفت: اصل در ترجمه فهماندن محتواي متن به خوانندگان زبان مقصد است. ضمن اينكه ترجمه نبايد به تفسير تبديل شود. همانطور كه هر متني را در هر موضوعي همگان نميتوانند به راحتي بفهمند، ترجمهي چنين متوني نيز نميتواند لزوما براي هركس به راحتي قابل فهم باشد.
او اظهار كرد: گرچه «پله پله تا ملاقات خدا» بيشوكم داستانگونه نوشته شده؛ ولي داستاني است مستند كه درونمايهاش از مقولات متعارف داستان نيست. سخن از زندگي و افكار عارف بزرگي است كه همگان كموبيش از افكار ژرف او آگاهاند. در اين كتاب همهجا سخن از عشق مولانا به خداوند و تلاش او براي وصول به حضرت حق است و جز بخشهايي از كتاب كه به فعاليتهاي روزمرهي او مربوط است، بقيه به جنبههاي عرفاني زندگي مولانا ميپردازند.
كيواني گفت: چون مقولات مجرد و معنوي در «پله پله تا ملاقات خدا» فراوان است، برگردان چنين مقولاتي عموما دشوار مينمايد.
او دربارهي سبك نگارش دكتر زرينكوب و دشواريهاي ترجمهي اين سبك نيز اظهار كرد: تمام كساني كه با زرينكوب آشنايي دارند، معتقدند كه اگر نگوييم اساسا دشوارنويس است، يقينا سادهنويس نيست، استاد زرينكوب يك رشتهي فكري را كمتر به اجزاي آن تقسيم ميكند. گرايش عمومي او به اين است كه وقتي نوشتن انديشهاي را شروع ميكند، بلاانقطاع پيش ميرود، فارغ از اينكه چنين رشتهاي بيش از 10 يا 12 سطر جا بگيرد.
او افزود: بنابراين فكر در فكر، صحنه در صحنه، جمله در جمله و توصيف در توصيف در سراسر «پله پله تا ملاقات خدا» فراوان است. بديهي است چنين نثري كار خواندن را دشوار ميكند و وقتي اين سبك نگارش را به انديشههاي ديرياب بيافزاييم، كار ترجمهي آن سختتر مينمايد.
كيواني از ديگر ويژگيهاي نثر دكتر زرينكوب را فخامت و اديبانه بودن آن عنوان كرد كه قهرا هر معادل معمولي را در زبان مقصد نميپذيرد و افزود: زرينكوب سخت متأثر از نثر كلاسيك فارسي است و اين شيوه را به آساني به كار ميبرد. چنانچه وقتي از روزگاران گذشته سخن ميگويد، بسياري از اصطلاحات و تعبيراتي را كه در آن روزگار معمول بوده، به آساني به كار ميبرد.
به گفتهي اين مترجم، او براي آسانترشدن كار ترجمهي اين كتاب واژگان آن را به سه دسته شامل واژگان غيراصطلاحي، اصطلاحات (عرفاني، فلسفي و ديني) و كلمات و تركيباتي كه معادل تثبيتشدهاي براي آنها در انگليسي وجود نداشت، تقسيم كرده است.
او افزود: چيزي كه به من در ترجمهي اين كتاب كمك كرد، آشنا بودن به اصطلاحات بود؛ چراكه 12 كتاب را در حوزهي عرفان و تصوف ترجمه كرده بودم. از سوي ديگر، بر اثر مطالعهي آثار دكتر زرينكوب با نثر فاخر و اديبانهي او آشنايي داشتم.
كيواني در پايان اظهار كرد كه جامعه آمريكايي، جامعهي كتابخواني است و آمادگي دارد كه كتابهاي بيشتري از اين دست به آن زبان ترجمه شوند و ما از اين طريق ميتوانيم ملت و فرهنگ خود را بيشتر معرفي كنيم.
اصغر دادبه نيز در اين مراسم با اشاره به ويژگيهاي كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» گفت: نخستين ويژگي برجستهي اين اثر، داستانگونگي يا رمانگونگي آن است.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه چگونه گفتن به شعر اختصاص ندارد و در همهي موارد چگونه گفتن مهم است، شيوهي نگارش استاد زرينكوب را به كپسولي تشبيه كرد كه با نثري زيبا، مسائل و مطالب دشوار را در خود جاي ميدهد.
به اعتقاد دادبه، تمام آثار دكتر زرينكوب به اين روش وظيفهاي را ايفا كرده كه آثار محققان ديگر چنين تأثيري نگذاشته است.
او چگونه گفتن و چگونه نوشتن را از ويژگيهاي اصلي نثر زرينكوب دانست و گفت: در اين اثر رمانگونگي در عين حفظ تحقيق و مستند بودن صورت گرفته است. به عبارت ديگر، در كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» از منابع دست اول نام برده شده و يك تفكيك بسيار مهم در ذهن و عمل ايشان صورت گرفته است.
دادبه افزود: اين كتاب مريدانه و كرامتانديشانه نوشته شده است و خود استاد در مقدمهي كتاب تأكيد كرده كه كوشيده بين واقعيتها و غيرواقعيتها تفكيك ايجاد كند.
اين پژوهشگر اديبانه و پركشش بودن نثر كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را يكي از دلايل تيراژ گستردهي اين كتاب عنوان كرد و گفت: از ديگر خصايص برجستهي اين اثر دكتر زرينكوب اين است كه در عين رمانگونگي و مستند بودن، از اختصار هم برخوردار است.
او به تحليلهاي تاريخي و مستند در اين كتاب اشاره كرد و گفت: از جمله توجهات زندهياد زرينكوب، تحليلهاي تاريخي بوده است؛ يعني مسأله را از همان آغاز شروع ميكند، خواننده را به دل تاريخ ميبرد و تمام ماجراها را جزءبهجزء جلو چشم او ميآورد. اين امر هم از جهت داستاني و هم از جهت تاريخي و تحليلي بسيار قابل توجه است.
به گفتهي دادبه، يكي از نكات بديعي كه استاد زرينكوب در اين كتاب ميخواهد نشان دهد، اين است كه اگر تربيت در خانواده استوار باشد، ميتواند بر ناهنجاريهاي خانواده غلبه كند.
او همچنين گفت: سفري كه در زندگي مولانا پيش ميآيد و رويدادهايي كه در طول آن سفر تجربه ميكند، در اين كتاب به بهترين نحو به خواننده ارائه ميشود.
دادبه با اشاره به لغات و اصطلاحات غريبي كه زرينكوب در اين كتاب به كار برده است، اظهار كرد: اين لغات و اصطلاحات از ويژگيهاي منحصربهفرد نثر استاد زرينكوب است. زرينكوب از بهكار بردن اين واژهها ابايي نداشت؛ چراكه معتقد بود كه زبان بايد دادوستد شود تا زنده بماند.
او افزود: از ويژگيهاي نثر زرينكوب اين است كه در عين آنگونه نوشتن، بيهوده الفاظي را كه ساختگي بودند، به كار نميبرد.
اين استاد دانشگاه اظهار كرد: دكتر زرينكوب وقتي به متن يا موضوعي ميپرداخت، در آن متن غرق ميشد و در آن فرو ميرفت. او در اين كتاب خود مولانا شده است؛ خودش را در او ديده و مولانا را در خودش.
دادبه افزود: از ديگر خصوصيات كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» اين است كه شكوه زبان فارسي را مينماياند.
او ترجمهي اين كتاب را كار ارزشمندي عنوان كرد و گفت: جا دارد كه بيشتر به ترجمهي چنين آثاري پرداخته شود.
به گزارش ايسنا، مريم مشرف هم با بيان خاطرهاي از زمانِيكه بر سر كلاسهاي مثنويخواني استاد زرينكوب حضور مييافته است، گفت: اگر ما زبان و ادبياتمان را يك زندگي فرض كنيم، زرينكوب در همين زندگي يك چرخشگاه بزرگ و بسيار بالاتر از نقطهي عطف است.
عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي افزود: زمانيكه استاد زرينكوب مطالعهي مولاناشناسي را آغاز كرد، جز رسالهي دكتر فروزانفر هيچ كتاب اساسي در حوزهي مولويپژوهي وجود نداشت و اين دكتر زرينكوب بود كه به مقولهي مولاناشناسي يك بار علمي داد.
او با اشاره به كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» اظهار كرد: استاد زرينكوب به جاي اينكه يك بعد خطي به مولاناپژوهي بدهد، از بعدي حجمي به آن نگاه كرد؛ يعني به آن بعد داد.
به گفتهي مشرف، زرينكوب در اين كتاب حقيقت را از افسانه غربال كرد و يك اثر علمي در اختيار مخاطب قرار داد.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: زرينكوب با استناد به اطلاعات وسيعي كه در زمينهي تاريخ ايران داشت، اين كتاب را اديبانه نوشت و اطلاعات تاريخي او بدان حد بود كه جلد چهارم تاريخ كمبريج با مقالهي دكتر زرينكوب شروع ميشود. استاد با اين اشراف به تاريخ ايران يك سيماي واقعي از آن عصر ترسيم ميكند و بسياري از صفات مولانا و عصر او را از طريق تحليلهاي تاريخي به خواننده مينماياند.
مريم مشرف توجه به بعد فرهنگي را از ديگر ويژگيهاي اين كتاب عنوان كرد و گفت: دكتر زرينكوب تصوير بسيار دقيقي از مناسبات، آداب و فرهنگ مردم آن عصر ارائه ميدهد و شرايط آن دوران را به قدري زيبا بيان ميكند كه كسي كه اين كتاب را ميخواند، تنها زندگي مولانا را نخوانده است؛ بلكه فيلمي مستند از زندگي و فرهنگ مردم آن عصر را جلو چشم خود ميبيند.
او به بعد ادبي اين اثر اشاره كرد و اظهار كرد: دكتر زرينكوب كاملا با شيوههاي قصهگويي آشنا بود و به واسطهي سروكار داشتن مستمر با «مثنوي»، خواندن «مثنوي» و انتقال روح « مثنوي» به او با شگردهاي داستاننويسي به خوبي آشنا بود.
مشرف استفادهي بجا از ايجاز و اطناب را از ويژگيهاي ديگر اين اثر عنوان كرد و گفت: زرينكوب در زماني تاريخ يك عصر را در 20 صفحه بيان ميكند و در جاي ديگر متن را با چاشني ذوق ميآرايد و تا جاييكه ميتواند، آن را ميپروراند و اين بسيار دلپذير است.
اين استاد دانشگاه ترجمهي اين كتاب را خوب و ارزشمند دانست و گفت: «پله پله تا ملاقات خدا» كتابي علمي است و اگر گفته ميشود ساده است، يعني تنها ارجاعات آورده نشده است.
او افزود: نثر استاد زرينكوب در عين حفظ تعادل و وضوح زبان، هم علمي و تحليلي است و هم اديبانه و سليس و اين بسيار اهميت دارد كه تمام اين ويژگيها و پيراستگي متن اصلي در متن انگليسي حفظ شود كه در ترجمهي دكتر كيواني اين امر اتفاق افتاده است.
مشرف جملات بلند و كاربرد اصطلاحات فراوان را از ويژگيهاي نثر دكتر زرينكوب عنوان كرد كه باعث سختي و پيچيدگي ترجمهي آن ميشود؛ اما به گفتهي او، دكتر كيواني به خوبي از عهدهي اين كار برآمده است.
كتاب «پله پله تا ملاقات خدا» از پرمخاطبترين آثاري است كه دربارهي زندگي و آثار مولوي نوشته شده است. نسخهي فارسي اين كتاب تاكنون 30 بار و در 300هزار شمارگان منتشر شده است. اين كتاب به تازگي توسط مجدالدين كيواني به انگليسي برگردانده شده و در آمريكا به چاپ رسيده است.
انتهاي پيام