شايد استراحت در طبيعت و پيدا كردن محلي راحت و سبز كنار رودخانهاي آرام بدون درنظر گرفتن محل رويش گياهان خاص در آن منطقه، حق مسافر يا گردشگر باشد. شايد رها كردن يا چال كردن زبالههايي مانند تهماندههاي غذا و ميوه به خيال آنكه در خاك تجزيه ميشوند و به حكم اينكه هيچ سطل زبالهاي پيدا نميشود، حق ما باشد و هيچ مشكلي نداشته باشد؛ اما حق طبيعت را چه كسي ادا ميكند و چه كسي پاسخگوي نابودي خاموش و سريع آن است؟
به گزارش بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محمد منظرنژاد ـ راهنماي اكوتوريسم و فعال طبيعتگردي ـ بهدنبال سفري كه به پارك ملي لار و مشاهدههاي خود از نحوهي سفر مردم به اين منطقهي طبيعي و حفاظتشده داشته، مطلبي را در اختيار ايسنا قرار داده و در آن آورده است: پارک ملي لار اين روزها با بارندگيهايي که شده، بسيار زيبا و سرسبز است و واقعا براي افرادي که عاشق طبيعت هستند و اصول اوليهي زيستمحيطي را رعايت ميکنند، منطقهي بسيار زيبايي بهشمار ميآيد.
در طول مسير، پيش از آنكه به منطقهي لار وارد شويم، مسافراني مشاهده ميشوند كه براي صرف صبحانه و استراحت در کنار رودخانهي «هراز» دنبال جاي مناسب هستند و تلاش دارند، محلي را با يک درخت و نزديک رودخانه پيدا كنند. حساسيت اين افراد در انتخاب محل استراحت خيلي براي من مهم بود، بهخاطر اينکه معمولا بعد از هر وعدهي غذايي، زبالههايي توليد ميشوند و دوست داشتم ببينم كه اين مسافران حساس، چقدر نسبت به زبالههاي خود حساسيت نشان ميدهند.
در اين حال، راهنماي گروهي كه همراهشان بودم، دربارهي کوهستان و پارک ملي لار صحبت ميکرد و اين موضوع نظر اين مسافران را جلب کرد. يکي از اين مسافران درحاليکه لواشکي در دست داشت، نزديك ما آمد و زبالهي آن را روي زمين انداخت، يکي از اعضاي گروه ما که پشت کولهي خود کيسهي زباله بسته بود، از اين فرد خواست، زباله را در کيسه اندازد. مسافر هم با يک عذرخواهي آشغال را داخل کيسه انداخت.
نكتهي جالب توجه، حساسيت اين افراد هنگام ورود به طبيعت است که دوست دارند، جايي خوب و خوشمنظره و تميز را پيدا کنند؛ ولي هنگام ترک آن محل، بيدقتي ميکنند.
به نظرم وقتي اين مسايل را متذکر شويم، شايد تأثير خوبي بگذارد. من هم اين مورد را به اين مسافر گوشزد كردم که شما در ورود به طبيعت، حساسيت از خود نشان ميدهيد، ولي حالا آشغال خود را به زمين انداختهايد، چرا؟ اما اين مسافر گفت: «مگه طبيعت براي باباته؟!»
منظرنژاد در ادامهي نوشتار خود آورده است: هنگام ورود به طبيعت پارک ملي لار، محيطبانهاي پارک با برخوردي شايستهي يک طبيعتگرد، اين مسافران را به پارک بدرقه ميکردند.
در ورودي پارك امکانات خوبي براي گردشگران از جمله سرويس بهداشتي ايجاد شده بود؛ ولي متأسفانه آنقدر کثيف بود که مسافران از داخل شدن به آن خودداري ميکردند. از محيطبان دليل اين مسأله را پرسيدم كه در پاسخ، سري تکان داد و گفت: من با هزينهي خودم اين سرويس بهداشتي را نظافت ميكنم و سطل زباله براي آن خريدهام؛ اما گردشگران رعايت نميکنند. از اين محيطبان تشکر کردم و ديگر حرفي نداشتم بزنم.
اميدوارم روزي همهي گردشگران تلاش کنند، هنگام ورود به منطقهي گردشگري، اصول بهداشتي و ديگر موارد اوليهي توسعهي پايدار را رعايت کنند تا ديگران هم بتوانند از اين امکانات بهرمند شوند.
اين فعال طبيعتگردي مطلب خود را اينگونه ادامه داده است: در کنار رودخانهي «دليچاي» اين پارك هنگام توقف تمام مسافران، سه نوع گردشگر مشاهده كرديم، تعدادي از افراد که با وسيلهي شخصي اين مسير را طي کرده بودند. افرادي که با دوچرخه آمده بودند و گردشگراني که پيادهروي و کوهپيمايي را انتخاب کرده بودند.
افرادي که با ماشين سواري آمده بودند، بيشتر در کنار وسيلهي نقليهي خود اسکان يافتند و مشغول تدارکات ناهار بودند و مثل هميشه، کباب برپا بود.
افرادي که با دوچرخه آمده بودند، مسير تعيينشدهاي را طي ميکردند و ورزش گروهي انجام ميدادند. ديدن اين طبيعتگردان بسيار لذتبخش بود.
گروهي نيز بهصورت منسجم با يکديگر حرکت و عکاسي ميکردند. ما هم با اين گروه همراه شديم. در ميان گروه، يک کارشناس محيط زيست حضور داشت که در مسير، مسافران را با حيات وحش و خزندگان منطقه آشنا ميکرد. در اين مسير پيادهروي که حدود پنج ساعت رفتوبرگشت طول كشيد، گياهان زيادي وجود داشت و عطر ملايمي را در فضا پخش کرده بود که سبب کنجکاوي مسافران شده بود، آنها نام گياههان را ميپرسيدند و عکاسي ميکردند.
بر اين باورم که ورود به طبيعت بايد با چشمان باز باشد. بايد تلاش کنيم وقتي به طبيعت وارد ميشويم با مطالعهي قبلي باشد و تلاش کنيم ببينيم تا به حساسيتهاي طبيعت پي ببريم.
يكي از طبيعتگردان همراه گروه اشاره كرد كه لار، منطقهاي بکر و دستنخورده است و اميدوار است، مسافران زيادي به اين منطقه وارد نشوند.
اما بايد گفت، اطلاعرساني و اهميت آموزش نگهداري و اصول ديدن طبيعت قدم نخست در تبليغ و شناساندن منطقهي طبيعي است و بايد بيشتر از تبليغ و شناساندن منطقهي طبيعي، به آموزش حساسيتهاي ورود و مسؤوليتپذير بودن مسافران پرداخت.
بايد بدانيم همانطور که بهدنبال فضاي طبيعي تميز براي گذران زمان فراغت هستيم، بايد آن را پاكيزه ترک کنيم و تاحد ممكن در پاکيزگي مناطق، کمکرسان باشيم.
منظرنژاد در پايان مطلب خود افزوده است: زمان برگشت به تهران، كنار رودخانهي هراز، باز هم ناظر پوستهاي هندوانهي جاماندهي مسافران در طبيعت بوديم و به اين مسافران کيسه زباله داديم؛ ولي آنها گفتند، پوست هندوانه به طبيعت برميگردد و کود ميشود؛ ولي آيا اين کار آنها منظرهي طبيعت را از بين نميبرد؟
معتقدم گردشگران به رعايت اصول زيستمحيطي ملزم هستند، زيرا وظيفهي مهمان احترام به ميزبان است، پس بايد به ميزبان خود که طبيعت است، احترام بگذاريم.
انتهاي پيام