مجيد ميرفخرايي دربارهي سريال «در چشم باد» ، گفت: به تازگي بعضي پرسشهايي دربارهي اين سريال مطرح و ايراداتي گرفته ميشود كه منطق تصويري ندارد؛ به احتمال قوي غرضي در اين گونه نقدها مطرح است و البته شايد هم از نگاه منفي به كار نشات بگيرد.
طراح صحنه و لباس سريال تاريخي « درچشم باد» در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خاطرنشان كرد: نميتوان نام نقد بر آن چه به تازگي در خصوص سريال « درچشم باد» مطرح شدهاست، گذاشت؛ چرا كه نقد اصولي دارد كه نقادان با تجربه از آن مطلع هستند؛ تنها كسي كه روزهاي اول كارياش باشد نقد را به اين ايرادهاي جزئي و غرض و مرض تبديل ميكند.
او اين ايرادات را با هدف صرفا ايرادگيري دانست و با يادآوري اينكه سريال «در چشم باد» سه مقطع مهم تاريخي يعني سالهاي 1300، 1320 و دورهي انقلاب و پس از آن را به تصوير ميكشد، در اين زمينه يادآور شد: به تصويركشيدن اين سه دورهي عظيم دقتهاي بسياري را ميطلبيد؛ ما سعي كرديم تا جاي ممكن اين دقتها را لحاظ كنيم تا «در چشم باد» به سريالي ماندگار تبديل شود.
ميرفخرايي ادامه داد: خدشهداركردن يك سريال به وسيلهي ايرادهايي كه گرفته ميشود، با دو هدف ممكن است رخ دهد؛ نخست اينكه بعضي قصد دارند تا با ورود به مسائل حاشيهاي از رنگيننامههاي ورزشي تقليد كنند تا فروش بيشتري داشته باشند كه جاي تاسف دارد. ضمن اينكه همواره در خصوص كارهايي كه موفق بودند اين موج غرض و مرض وجود داشته است و همواره هر كار خوبي كه اتفاق ميافتد يك موج منفي بهدنبال دارد.
او سپس با توضيح دربارهي ايراداتي كه به طراحي صحنه سريال «در چشم باد» گرفته شدهاست، گفت: درباره مطلبي كه دربارهي عكس روي كيف نوشته شدهاست، بايد بگويم اگر به تاريخ ضبط اين صحنه مراجعه كنيد و منشي صحنه آن را از فايل درآورد، خواهيد ديد كه در آن زمان سريال «جومونگ» اصلا پخش نميشدهاست. بنابراين اگر روي كيف، عكس دختر ژاپني ديده شده، ميتواند عكس هر فيلمي باشد.
ميرفخرايي سپس ادامه داد: درباره ماشينها نيز بايد بگويم كه همه اسناد وجود دارد؛ ما سي ماشين از سردار رويانيان گرفتيم كه همه با نمره اصلي به ما داده شدند؛ اينها سنديت دارد.
طراح صحنه و لباس سريال «در چشم باد» گفت: در خصوص صحنههاي بازار نيز بايد بگويم بازار را پاكسازي كرديم و سپس اين صحنهها را گرفتيم؛ بنابراين اگر اتفاق خاصي رخ داده، در حركت تند دوربين بوده كه قابل اغماض است؛ افرادي كه به اين صحنهها ايراد ميگيرند فريم را نگه داشتند و روي آن زوم كردند؛ وگرنه از روي حركت سريع دوربين نميتوانستيم چنين ايراداتي را تشخيص بدهيم.
ميرفخرايي يادآور شد: براي گرفتن صحنه بازار در شلوغي، دوربين را در كارتون يخچال گذاشتهايم و كارتون را سوراخ كردهايم؛ اگر اتفاقي سريعي رخ دادهاست مطمئن بوديم در حركت دوربين لو نميرود.
او تاكيد كرد: اينها جزئي نگري است كه هيچگاه يك منتقد واقعي به آن نميپردازد، بلكه ايرادگيري مبتديانهاي است كه با هدف فروش مطالب انجام شدهاست؛ اين كار شديدا ضد فرهنگ است و راه به جايي ندارد.
ميرفخرايي گفت: طبيعتا در سريالهاي اين چنين، بيشترين بودجه براي دوران تاريخي (سالهاي 1300 و 1320) اختصاص داده ميشود؛ ما براي گرفتن صحنهي خيابان طالقاني نياز به شهركسازي داشتيم، اما با همكاري پليس خيابان طالقاني را بند آورديم و آن را بازسازي كرديم؛ مسلم است كه برخي از اين صحنهها با عجله گرفته شدهاست، چرا كه مدام مراقب بوديم اتفاقي رخ ندهد؛ بنابراين اگر اتفاقي هم رخ دادهاست در حركت معمول دوربين و تصوير عادي قابل تشخيص نبودهاست.
او درعين حال گفت: اگر بودجهي كافي براي ساخت شهركي سينمايي از تهران جديد وجود داشت، اين اتفاق رخ ميداد، اما درحال حاضر ميدانيم كه اين بودجه وجود ندارد و در نتيجه كار كمي دشوارتر ميشود.
ميرفخرايي درباره صحنههاي آمريكا نيز توضيح داد: برخي افراد توقع دارند كه ما جذابيتهاي آمريكا را در اين سريال به تصوير ميكشيديم، اين درحالي است كه هدف ما به تصويركشيدن جذابيتهاي آمريكا نبودهاست.شخصيت ما در خانهاي در آمريكا زندگي ميكردهاست؛ « درچشم باد» با يك فيلم توريستي يا فيلمي كه ميخواهد فروش داشته باشد، فرق دارد؛ «در چشم باد» در جهت سينما و بازيگر جلو ميرود.
اين طراح صحنه و لباس تاكيد كرد: در نهايت سعي شدهاست سريال «در چشم باد» به گونهاي جلو برود كه از نظر طراحي صحنه قابل دفاع باشد؛ تاكنون افرادي كه با من صحبت كردهاند معتقد بودند كه اين سريال موفق بودهاست.
انتهاي پيام