*همايش كوروش هخامنشي و ذوالقرنين* باستاني پاريزي: اينكه اسم يك ايراني آريايي در قرآن آمده باشد براي جامعه روحانيت ايران بسيار مهم است
محمدابراهيم باستاني پاريزي در مراسم افتتاحيه همايش كوروش هخامنشي و ذوالقرنين كه از سوي مركز دائرهالمعارف بزرگ اسلامي برگزار شد، به بيان خاطراتش از ترجمه «ذوالقرنين يا كوروش كبير» پرداخت. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عضو هيات علمي دائرهالمعارف بزرگ اسلامي در اين همايش گفت: از اتفاق روزگار است كه 60 سال تمام از ترجمهي ذوالقرنين يا كوروش كبير ميگذرد. وي با اشاره به اينكه اين كتاب چگونه ترجمه شده است، گفت: در سال 1329 مرحوم حسن فرامرزي پسر عبدالله فرامرزي در سفارت هند كه تازه در آن زمان مستقر شده بود رايزني ميكرد و آقاي مسعود برزين هم كارمندشان بود. يك روز آمد به من گفت قرار است ابوكلام آزاد در بازگشت از لندن به هندوستان در شهريور 1330 مهمان دكتر مصدق و البته آيتالله كاشاني در تهران باشد. باستاني پاريزي با بيان اينكه در آن زمان مطالب ترجمه شدهاش در يكي از روزنامههاي عربي به نام خاور به چاپ ميرسيد، گفت: اين شخص به من گفت كه ابوكلام آزاد تفسيري بر قرآن دارد. فصلي كه مربوط به ذوالقرنين بوده را از اردو به عربي ترجمه كرده كه در يك مجله به چاپ رسيده است. اگر حالش را داريد آن را ترجمه كنيد تا به ابوكلام هديه دهيم. ما هم شروع به ترجمه كرديم و به مرحوم ابوكلام هديه داده شد. اين استاد برجستهي تاريخ، دربارهي تفسير ابوكلام، اظهار كرد: ابوكلام از راه تحقيق وارد شد و دربارهي عبارت "يسئلونك عن ذيالقرنين" اين سوال را مطرح كرد كه سوالكننده در اينجا چه كسي بوده است؟ برخي منابع ميگويند يهود بودهاند. عضو هيات علمي دائرهالمعارف بزرگ اسلامي، افزود: در تورات كوروش به صورت اسم كوروش آمده است. ما در كتب تاريخي خودمان آن را به صورت كيروش نوشتيم كه درست هم است. وي با بيان اينكه تنها تصويري كه از كوروش باقي مانده است تصوير برجستهاي در پاسارگاد است، ادامه داد: بر روي آن تصوير نام كوروش نوشته نشده است ولي نقاشي از دورهي صفويه داريم كه اين تصوير را كشيده و بالاي آن سه خط به خط ميخي نوشته شده كه من كوروش پادشاه هخامنشي هستم ولي آن نوشته الان وجود ندارد. باستاني پاريزي با بيان اينكه 60 سال پيش كتاب مذكور را ترجمه كرده است با خواندن اين شعر كه "نخستين من بودم در اين باغ / اگر كنيت كني بلبل وگر زاغ"، گفت: حرف مال ديگري است. مال ابوكلام است كه در ابتداي شروع استقلال هندوستان وزير فرهنگ آن كشور بوده است. عضو هيات علمي دائرهالمعارف بزرگ اسلامي در ادامه، گفت: انعكاس اين مسئله در جامعهي روحانيت ايران بسيار مهم است كه اسم يك ايراني آريايي در قرآن آمده باشد. اين از نظر جامعهي ما ايرانيها خيلي حرف است. اين استاد برجستهي تاريخ، خاطرنشان كرد: اولين بار يك ايراني قرآن را ترجمه و در تبريز چاپ كرده كه اين نكته را در مورد كوروش و ذوالقرنين قبول كرده است. بار دوم مرحوم تابنده گنابادي كتابي تحت عنوان سه داستان اساطيري در قرآن به چاپ رسانده كه بر همين مسئله تاكيد كرده است. مرحوم علامه طباطبايي هم در كتابشان منعكس كردهاند كه با استدلالهايي كه ابوكلام آزاد كرده است تا دليل ديگري بر رد آن پيدا نكنيم آن را قبول ميكنم. باستاني پاريزي با بيان اينكه در مقدمهي كتاب كوروش، روايات ايراني را نقد كرده است، افزود: ابوريحان بيروني نام كوروش را در ذيل پادشاهان بابل آورده و مهمتر از همه فارسنامهي ابنبلخي ميگويد مادر كوروش يهودي بوده است. همچنين در كتابي خواندم كه كوروش خود با يهوديان مقيم بابل مكاتبه ميكرد. وي افزود: در آن زمان مرحوم جهانگير تفضلي گفت كه ميخواهد 20 هزار نسخه از اين كتاب را چاپ و صحافي كند. يك روز آمد و گفت تمام 20 هزار نسخه كه چاپ و صحافي شده بود، خمير شد چون گفتند شما ميخواهيد قسمت يهود را به اسرائيل برسانيد و اين موضوع از طرف سازمان امنيت و اطلاعات كشوري يعني همان ساواك بود. عضو هيات علمي دائرهالمعارف بزرگ اسلامي، با بيان اينكه اين كتاب تاكنون 13 بار به چاپ رسيده است به خاطرهاش از اولين جلسهاي كه در شيراز برگزار شد و از آن موضوع ذوالقرنين مطرح شده بود اشاره كرد. انتهاي پيام