رييسجمهور كشورمان طي سخناني در اختتاميه اجلاس سران گروه 15 در تهران با تاكيد بر اينكه،« بايد امكان مشاركت عادلانه همگاني در مديريت جهاني فراهم گردد.» پيشنهاد كرد با توجه به ظرفيتهاي عظيم كشورهاي عضو گروه 15، كميتهاي دائمي مركب از نمايندگان كشورها ماموريت يابد چارچوبهاي نظري تغييرات لازم براي تحقق اين امر را تدوين و بر مبناي آن راهبردهاي خود را ارائه دهند تا پس از تصويب سران، در دستوركار گروه 15 قرار گيرد.
به گزارش خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مشروح سخنراني دكتر محمود احمدينژاد در مراسم اختتاميه چهاردهمين نشست سران گروه 15 در تهران به اين شرح است:
« روساي محترم كشورها و دولتها
عاليجنابان، خانمها و آقايان
خداوند را سپاس كه ميزبان جمعي از بهترين دوستان خود هستيم. قدرداني خود را از حضور صميمانه روساي محترم دولتها و ميهمنان ارجمند و ويژه و ساير مقامات كشورهاي عضو گروه 15 ابراز ميدارم.
حضار محترم
اطلاع داريد كه در فاصله زماني اجلاس قبلي گروه تا امروز حوادث مهمي در عرصههاي اقتصاد، سياست و امنيت به وقوع پيوسته است.
گرچه حوادث اقتصادي بيش از ساير ابعاد مورد توجه مديران و رسانهها قرار گرفت ليكن سلسله حوادث در حوزه سياست و امنيت نيز بسيار مهم و سرنوشت ساز است.
اقتصاد مبتني بر مصرف حداكثري و سود هرچه بيشتر و ساختارهاي اقتصادي برآمده از آن نه تنها درعمل با شكست مواجه شدند، بلكه در آزمون صداقت ورزي و انجام تعهدات و رعايت اخلاق نيز مردود گرديدند. معلوم شد كه خلق داراييهاي كاغذي و شبكه پيچيده آن و روابط اقتصادي ربوي جز به افزايش مشكلات نيانجاميده و به علاوه كانالي براي انتقال ثروت ملتها به خزانه بزرگ سرمايهداران و متقابلا انتقال مشكلات برخي دولتها به ساير ملتها شده است.
اين سياستها باعث شد كه فروپاشي حقيقي در نظام اقتصاد بينالملل اتفاق بيفتد و درنتيجه دهها هزارميليارد دلار خسارت بر اقتصاد جهاني تحميل گردد. بيشترين آثار آن در كشورهاي فقير با گسترش فقر و بحران غذا ظاهر شد. ساير كشورها نيز زيان هاي هنگفتي متحمل شدند.
درپي اين حوادث و با توجه به ابتناي اقتصاد جهاني بر انديشههاي سرمايهداري ليبرال و بازار آزاد، اين انديشه در صحنه عمل شكست خورد و بياعتمادي به نظام موجود اقتصاد بينالملل گسترش يافت.
همچنين معلوم گرديد بحرانهاي موجود در كانون سرمايهد اري غرب چگونه و با چه سرعتي ساير كشورها را تحت تاثير قرار ميدهد. اين پديده كم نظير دولتها را به سمت كاهش وابستگي اقتصادي به نظام حاكم، تلاش براي اصلاح ساختار و تاسيس بناي جديدي از اقتصاد بينالملل متمايل كرده است.
دولتهاي واقع در بلوك سرمايهداري نيز با عبور از اصليترين مولفهها و خط قرمزهاي اقتصاد ليبرالي و بازار آزاد با دخالتهاي گسترده و ارائه بستههاي حمايتي كلان تا حد دولتي كردن بعضي از بنگاه هاي بزرگ اقتصاد تلاش كردند و بر ناكارآمدي و شكست اقتصاد ليبرالي مهر تاييد زدند. هنوز آرامش و اعتماد به بازارهاي مختلف برنگشته است و البته معلوم است كه با مسكنها نميتوان به درمان اساسي پرداخت.
چنانكه امروز مي بينيم علائم ديگري از بحرانهاي جديد اقتصادي در يونان و در بورسها و بازارهاي اروپا ظاهر شده است. در صورت مهار موقتي بحران باز هم ريشهها و اشكالات اساسي از جمله بيعدالتي و يك سويه بودن نظام فعلي پابرجا خواهد بود.
در امنيت و سياست هم نظام حاكم بر ناكارآمدي و شكست مواجه شده است.
شرايط در افغانستان با حضور يكصد هزار نفر از نظاميان ناتو ناامنتر شده است و دامنه بحران به پاكستان نيز كشيده شده است.
وضعيت امنيتي در عراق بهبود قابل قبولي نيافته است.
داستان غمانگيز اشغال فلسطين و ميليونها آواره فلسطيني در اردوگاهها كه منتظر بازگشت به سرزمين مادري خود هستند ادامه دارد، غزه با تحمل جنگي نابرابر ويران شد، تعداد زيادي از مردم آن كشته شدند و همچنان در محاصره دارويي و غذايي است، كشورهاي همسايه همه روز مورد تهديد رژيم صهيونيستي قرار ميگيرند.
روشن است كه نظامات سياسي و امنيتي از برقراري امنيت پايدار ناتوانند.
شوراي امنيت سازمان ملل براساس قوانين ارتجاعي بعد از جنگ جهاني دوم عمل ميكند و كارآيي و اعتبار خود را نزد ملتها از دست داده است، بعضي از اعضاي دائم آن هنوز در فضاي 65 سال قبل زندگي ميكنند و انتظار دارند ساير دولتها و ملتها تابع آنان باشند.
حضور آنان در شوراي حكام سازمان بينالمللي انرژي اتمي، موجب توقف وظايف حقيقي آن در خلع سلاح، منع اشاعه و كمك به استفاده صلحآميز اعضا از انرژي هستهاي شده است.
سايه تهديد سلاحهاي هستهاي بر جهان گسترده شده است و داشتن و ارتقاء سلاح هستهاي و تهديد به استفاده از آن جزء برنامههاي رسمي و علني بعضي كشورهاست.
همكاران و دوستان عزيز
خانمها و آقايان
امروز بر همگان آشكار شده است كه ادامه وضع موجود امكانپذير نيست و در صورت تداوم آن برمشكلات افزوده خواهد شد، لذا يك ذهنيت و مطالبه واحد براي تغيير و تحول اساسي در جهان شكل گرفته است.
امروز در اينكه جهان بايد با نظامات و ساختارهاي واحدي اداره شود ترديدي نيست، ليكن از يك سو بايد علت واقعي شكست و ناتواني ساختارهاي موجود و از سوي ديگر بايد شرايط و ويژگيهاي نظامات مطلوب را بررسي كرد.
ابتناي نظامات موجود بر مادهگرايي (ماترياليسم) است. در اين فلسفه، استيلاي كامل بر همه امورو ثروت، سود، لذت و قدرت حداكثري به عنوان هدف تعيين ميگردد و رسيدن به آن با هر وسيله و از هر طريقي تجويز ميگردد، دروغ، فريب، فشار تبليغاتي، فشار سياسي و اقتصادي، انحصار ،عدم شفافيت، اعمال قدرت نظامي ولو با سلاحهاي كشتار جمعي و اتمي، دخالت در امور ديگران، جلوگيري از پيشرفت و تعالي ملتها، تجاوز به مرزهاي فرهنگي و اخلاقي يا مرزهاي جغرافيايي، بهرهمندي از امتيازات ويژه ، بيعدالتي و تبعيض و نظاير آن مجاز شمرده ميشود و اخلاق و معنويت و كرامت انساني در مناسبات اجتماعي جايي ندارد.
در اين انديشه اگر از اخلاق، حقوق بشر و آزادي صحبت ميشود تا آنجا اعتبار دارد كه منافع مادي حداكثري به خطر نيفتد و يا به عنوان ابزار سياسي عليه ديگران به كار گرفته شود.
هر جا اقتضا كند بدترين رفتارها نسبت به نوع بشر و خشنترين ديكتاتوريها اعمال ميگردد. اعمال رفتارها و استانداردهاي چندگانه امري رايج است. بردهبرداريها، جنگهاي جهاني اول و دوم و ساير جنگهاي قرن گذشته و ابتداي قرن حاضر مبتني بر همين فلسفه و انديشه شكل گرفته است.
بسيار واضح است كه از ساختارهاي مبتني بر انديشهي مادي نميتوان انتظار خدمت صادقانه و پاك به بشريت داشت.
امروز ايجاد تغيير اساسي در وضع موجود و نياز به تاسيس نظامات جديد به مطالبه عمومي تبديل شده و اراده جمعي در اين مسير حركت مينمايد.
نظامات جديد ميبايستي كه در چهارچوبهاي نظري و فلسفي مبتني بر ايمان به خداي مقتدر و مهربان و حكيم تعريف و سازماندهي گردد. خداوندي كه مهربان است و همه را به مهرباني و دوستي و عشق ميخواند. عادل است و همه را به عدالت دعوت ميكند. انسان را بزرگ داشته است و همه را به حفظ كرامت و حقوق انساني دستور ميدهد.
همه ما بندگان خدا هستيم و كسي بر ديگري جز به پاكي و صداقت و تقوا برتري ندارد.
نظامات مطلوب بشري ميبايد مبتني بر اخلاق، عدالت، پاكي، صداقت و حفظ حقوق و ارزشهاي انساني باشد. در اين صورت است كه عدهاي خودخواه و زورگو اجازه نخواهند يافت منافع ملتها را فداي منافع شخصي و گروهي خود كنند و جهان را به ناامني و آشوب بكشند و به جاي منطق و عقل و عدالت از سلاح زور و قدرت استفاده كنند.
دوستان گرانقدر
شرط اول تحقق چنين انديشهاي همكاري، همفكري و همدلي همه ما و همه دولتهايي است كه با ما همراهند. بايد امكان مشاركت عادلانه همگاني در مديريت جهاني فراهم گردد.
پيشنهاد ميگردد كه با توجه به ظرفيتهاي عظيم فكري، فرهنگي، علمي، اقتصادي و سياسي كشورهاي عضو و ميهمانان ارجمند، كميتهاي دائمي مركب از نمايندگان كشورهاي حاضر ماموريت يابد تا چهارچوبهاي نظري تغييرات را تدوين و بر مبناي آن راهبردهاي خود را ارائه دهند. تا پس از تصويب سران در دستوركار گروه 15 قرار گيرد.
همچنين پيشنهاد ميگردد:
1-با توجه به اينكه شرايط موجود جهاني، همگرايي در مسائل مختلف منطقهاي و بينالمللي را بيش از گذشته ضروري ساخته است، كميته مشورتي با حضور وزراي خارجه تشكيل شود تا با نشستهاي منظم اين امر را پيگيري كنند.
2-با توجه به چالشهاي موجود در اقتصاد جهاني، اتكاء بر منابع و توانمنديهاي عظيم و گسترده موجود در گروه بيش از پيش ضرورت دارد. از اينرو پيشنهاد ميگردد كميتههاي تخصصي در زمينههاي صنعتي، كشاورزي، بانكي، انرژي و فنآوريهاي نوين تشكيل گردد تا نحوه تقويت روابط و گسترش تعاملات در اين زمينهها را بررسي و تصميمات مشترك اتخاذ نمايند. تاسيس بانك مشترك، انجام معاملات و تجارت به صورت مبادله كالا با كالا و يا با سبدي از ارزهاي معتبر و يا ارزهاي بومي كشورها و نظاير آن ميتواند در دستوركار باشد.
ضمن تشكر مجدد و صميمانه از روساي جمهور و دولتها و مقامات عاليرتبه حاضر و ميهمانان حاضر عزيز و گرامي، فرصت را مغتنم شمرده رياست اجلاس را به برادر عزيزم جناب آقاي ماهيندا راجا پاكسا رياست محترم جمهوري سريلانكا واگذار ميكنم. به ايشان تبريك ميگويم و اميدوارم گروه پانزده در دوره رياست ايشان گامهاي بلندي در برقراري عدالت و صلح و دوستي در جهان و ارتقاء همكاريها در نيل به اهداف بلند خود بردارد.
موفق و پيروز باشيد.»
انتهاي پيام