فريد فرخندهكيش در مطلبي به بيان ديدگاههاي خود دربارهي نام درياي خزر پرداخت.
به گزارش خبرنگار بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مطلب كه فرخندهكيش ـ پژوهشگر ـ نسخهاي از آن را در اختيار ايسنا قرار داده، به اين شرح است: سالها پيش وقتي در آموزش و پرورش مسؤوليتي داشتم، شاهد تغيير و جابهجايي نام درياي شمال ايران از «خزر» به «مازندران» و برعكس بودم. يادم ميآيد، همان روزها مقالهاي در روزنامهاي خواندم كه در ارتباط با قومي به نام «خزر» بود و در آن به سابقهي اين قوم و ريشههاي آن پرداخته شده بود. در اين سالها هميشه اين دغدغه در ذهنم وجود داشت كه به چه دليل از اين نام استفاده ميشود و چرا نامهاي ديگر كه به بيش از 35 نام ميرسد، مورد توجه قرار نگرفتهاند، تا اينكه تصميم گرفتم، در اين زمينه پژوهشي كتابخانهيي داشته باشم و براساس آن ميتوانم بگويم كه نامي مناسبتر از «كاسپين» يا «كاسپي» براي درياي شمال ايران وجود ندارد و اين نام مانند «خليج هميشه فارس» عنواني است كه افتخاري ملي محسوب ميشود، با اين تفاوت كه همهي كشورهاي جهان اين دريا را با نام «كاسپين» ميشناسند، ولي ما در مكتوبات داخلي خود، نام ديگري را بر آن گذاشتهايم. شايد اين فرصتي باشد (و براي كشور ما آسيب) كه در آينده، كشورهاي ساحل شمالي براي اين دريا نام آن را با تمايلات خود تغيير دهند. همانگونه كه بهتازگي جمهوري آدربايجان اين دريا را «درياي آذربايجان» ناميده است.
واژهي «كاسپين» برخلاف تصوري كه آن را نامي انگليسي ميدانند، نامي فارسي است و برگرفته از نام قومي كه سالها در كرانهي درياي شمال ايران (گيلان) زندگي ميكرد و تا قسمتهاي مركز فلات ايران نيز نفوذ داشت. در بسياري از متون گذشته، مورخان نامهاي كاشان و قزوين را كه از شهرهاي مركزي ايران هستند، برگرفته از نام اين قوم (كاسي) ميدانند. از نگاه مردمشناسي جديد، مازندرانيها و گيلانيها (كه در جهان ايشان را به نام كاسپين ميشناسند) از نوادگان مردمي هستند كه از غرب اين دريا آمدند. اين مردم خود به دو دستهي «كاسسيها» و «كاسپيها» تقسيم ميشوند. «سي» در زبان گيلكي بهمعني صخره و «پي» بهمعني جلگه است و كاسهاي ساكن جلگه «كاسپيها» و ساكنان كوهستان «كاسسيها» ناميده ميشدند.
كاسپينها بر پايهي نوشتهي «هروت» در دوران هخامنشي جزو استان يازدهم بهشمار ميرفتند و 200 تالان ماليات ميپرداختند (جغرافياي تاريخي ايران باستان). در كهنترين نقشههاي جهان كه موقعيت اين پهنه در آنها آمده، چون نقشهي «هكاتوس» (مربوط به 500 پيش از ميلاد) و نقشهي معروف «آرانونس» (200 پيش از ميلاد) همهجا نام اين دريا برگرفته از نام «كاسپين» است.
بنا بر اظهار دكتر عنايتالله رضا نام «درياي مازندران» در سال 1316 و در دوران رضاشاه به اين دريا و بدون هيچ سند و زمينهي تاريخي گذاشته شد. اگرچه قبل از آن، نام «طبرستان» كه معرب «تپورستان» است، بر اين دريا گذاشته شد و گروهي اعتقاد دارند، كلمهي «مازندران» كه تقريبا مصادف و هممعني با «طبرستان» است، از آن سالها رواج يافته است.
اما معروفترين نام براي درياي شمال ايران نام «خزر» است. اين نام برگرفته از نام قومي به همين نام است و پس از قرن چهارم هجري قمري اين نام مطرح شد. «خزرها» قومي ساكن جنوب و غرب درياي شمال ايران بودند كه بعدها سراسر ضلع غربي اين دريا را اشغال كردند. اين قوم ابتدا زندگي شباني و كوچي داشتند و پس از مدتي تا جنوب «ولگا» پيش رفتند و پس از پذيرش دين يهود نيز خوي نامتمدن و وحشيگر آنها زايل نشد و به غارتگري و چپاول اقوام مجاور پرداختند. اين قوم با ايرانيان در ستيزه بودند و خسارتهاي فراواني بر ساسانيان وارد ساختند و يكي از عوامل مؤثر تضعيف ارتش ايران در برابر حملات مستمر روم شرقي بودند.
در دوران اسلامي ايران، سپاهيان مشترك مسلمان ايراني و عرب بارها با خزرها درگير شدند و در نهايت و پس از قرنها در سال 965 ميلادي (354 هجري قمري) اين قوم بهطور كلي متلاشي شد. خزرهاي يهودي پس از آن به سوي اوكراين، مجارستان، لهستان و اروپاي شرقي رفتند.
انتهاي پيام