آثار موزه‌ي ملي در سال‌هاي گذشته چه وضعيتي داشتند؟ روايت چهار مدير پيشين موزه‌ي ملي ايران در ميزگرد ايسنا

سيف‌الله كامبخش‌فرد، غلام‌رضا معصومي، جليل گلشن و محمدرضا مهرانديش به‌عنوان مديران پيشين موزه‌ي ملي ايران، در نشستي رسانه‌يي به توضيح عملكرد خود در اين موزه پرداختند.

خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) پس از آن‌كه رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در نشست خبري بعد از بازديد خبرنگاران از انبارهاي سامان‌دهي‌نشده‌ي موزه‌ي ملي ايران اعلام كرد كه با كمك رسانه‌ها از باستان‌شناسان دعوت مي‌كنيم، براي سامان‌دهي اشياي موجود در انبارهاي موزه‌ي ملي به ما كمك كنند و هم‌چنين رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در جريان همين بازديد، بارها تأكيد كرد كه دليل وضعيت كنوني اشياي انبارها را از مديران پيشين موزه‌ي ملي ايران بپرسيد، با دعوت از مديران پيشين اين موزه، نشستي را با حضور خبرنگاران برگزار كرد.

در ابتداي اين نشست، خبرنگار ايسنا با اشاره به وضعيت نامطلوب آثار در انبارهايي از موزه‌ي ملي كه خبرنگاران از آن‌ها ديدن كردند، از مديران پيشين اين موزه خواست تا توضيح دهند، هريك در دوران مديريت خود چه كارهايي را براي حفاظت از اشيا انجام داده‌اند.

كامبخش‌فرد:

از ابتدا به اين نتيجه رسيدم كه اشياي زيرزمين موزه بايد پاك‌سازي شوند

سيف‌الله كامبخش‌فرد كه از سال 1358 تا اواخر سال 1359 رييس موزه‌ي ايران باستان بوده است، با اشاره به تاريخچه‌اي از زمان تأسيس موزه‌ي ايران باستان و اتفاق‌هايي كه در اين موزه پيش آمدند، هم‌چنين رؤسايي كه پيش از آن در موزه‌ي ايران باستان بودند، اظهار كرد: پس از قبول كردن رياست من در موزه و براساس بررسي‌هايي كه انجام دادم، به اين نتيجه رسيدم كه در زيرزميني كه در زمان آندره گدار زير طبقات موزه ساخته شده بود، هر نوع شيء و آثاري كه از كاوش‌هاي باستان‌شناسي، قاچاق، اشياي تقلبي، جعبه‌هاي بزرگ و كوچك حاوي اشيا و قطعات سفال، كاشي‌هاي بزرگ و كوچك منقوش با شرايط نامساعد وجود داشتند، بايد پاك‌سازي و تخليه مي‌شدند.

وي با اشاره به قرار داشتن اشيايي كه از حفاري‌ها به‌دست آمده بودند، در بخش‌هاي چهارگانه و انبار موزه به‌صورت پراكنده در قوطي‌هاي سيگار، كارتن‌ها و تاقچه‌ها بدون آن‌كه در جايي يا دفتري ثبت شده باشند، ادامه داد: قاعده اين بود كه نماينده‌اي از وزارت دارايي دفاتر پلمپ‌شده‌ي مجموعه‌هاي چهارگانه، گنجينه‌ها و اشياي به‌دست آمده از قاچاق‌ها را كنترل كند. به همين دليل، در سال 1338 من و پنج باستان‌شناس مأمور انجام اين كار شديم.

او هم‌چنين به اشاره به‌هم‌ريختگي بسياري از اداره‌ها در بحبوحه‌ي پيروزي انقلاب و به‌دست آمدن اشياي زيادي از قاچاقچيان آثار عتيقه، بيان كرد: وزارت فرهنگ و هنر براي جشن‌هاي 2500 ساله همه‌ي ساخت‌وسازها، پاك‌سازي خيابان‌ها، تكميل گنجينه‌ي بزرگ موزه،‌ گنجينه‌ي ذخاير و ... را انجام داده بود.

وي با اشاره به اقدام اخير رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي بازگشايي انبارهاي موزه‌ي ملي روي خبرنگاران و بازديد آن‌ها از اين انبارها، افزود: من و كساني كه در گذشته به‌عنوان مدير موزه‌ي ايران باستان يا موزه‌ي ملي ايران بوديم نيز بايد در آن مراسم حضور مي‌داشتيم تا بتوانيم از عملكرد خود دفاع كنيم.

معصومي:

وقتي آمدم موزه‌ي ملي تعطيل بود

مدير موزه‌ي ملي ايران در سال‌هاي 1359 تا 1361 نيز درباره‌ي دوره‌ي مديريت خود توضيح داد: در آن سال‌ها، هم‌زمان رييس مركز باستان‌شناسي ايران و رييس موزه‌ي ايران باستان بودم. وقتي به موزه‌ي ايران باستان وارد شدم، تعدادي از اشيا كم شده بودند. درحالي‌كه در همه‌ي بخش‌ها صورت‌جلسه‌هايي بودند و براساس آن‌ها مشخص بود كه در هر كجا چه تعداد اثر كم شده است.

غلام‌رضا معصومي اظهار داشت: بيش‌تر اين اشيا توسط باقرزاده و معاونش خارج شده بودند، البته حدود 80 صندوق از اشياي مربوط به فرح از گمرك گرفته و به موزه‌ي ايران باستان آورده شدند.

وي درباره‌ي اشيايي كه گفته مي‌شود، سروسامان ندارند، بيان كرد: آن زمان كه من به موزه‌ي ايران باستان آمدم، موزه تعطيل بود و با برپايي نمايشگاهي اين موزه افتتاح شد. در آن زمان، به همكارانم گفتم، به‌سراغ كاوش باستان‌شناسي نمي‌توان رفت و بايد ابتدا داخل موزه كارهايي را انجام داد.

او با تأكيد بر اين‌كه اگرچه روزهايي بودند كه به‌دليل شرايط خاص، واقعا نمي‌شد كار كرد، گفت: اين خلاف چيزي است كه اكنون مطرح مي‌شود، مبني بر اين‌كه در دوران گذشته، هيچ كاري انجام نشده است.

معصومي با اشاره به اين‌كه در گذشته، آثاري كه مصادره مي‌شدند، در اختيار بنياد مستضعفان قرار مي‌گرفتند، افزود: با رايزني‌هايي كه انجام دادم، حدود 600 تا 800 قلم از اشياي متعلق به «فروغي» به موزه‌ي ايران باستان آورده شدند.

گلشن:

در دوران مديريتم هيچ شيء ثبت‌نشده‌اي در موزه‌ي ايران باستان نبود

هيچ اثر تاريخي در ميراث فرهنگي گم نشده است

جليل گلشن ـ رييس موزه‌ي ايران باستان از سال 1361 تا 1366 ـ در ادامه‌ي اين نشست، با اشاره به اين‌كه تا پيش از سال 1361 موزه‌ي ملي زير نظر مركز باستان‌شناسي اداره مي‌شد، اظهار كرد: از وقتي من مسؤوليت اين بخش را برعهده گرفتم، موزه‌ي ايران باستان به‌عنوان موزه‌اي مستقل مطرح شد.

وي با اشاره به اين‌كه سه تا پنج اداره از تشكيلات سازمان ميراث فرهنگي زير نظر وزارت علوم و بقيه‌ي اداره‌ها زير نظر وزارت ارشاد بودند، ادامه داد: موزه‌ي ايران باستان در سال 1361 زير نظر وزارت علوم بود.

او با بيان اين‌كه بيش‌تر آثاري كه از كاوش‌هاي باستان‌شناسي به‌دست مي‌آمدند، اشياي موزه‌يي و مطالعاتي بودند، گفت: مسايلي كه مطرح مي‌شود، هيچ‌يك به موزه‌ي ايران باستان مربوط نبود، چون حتا اشياي قاچاق نيز زير نظر دفتر حفاظت بود.

وي با تأكيد بر اين‌كه بين سال‌هاي 1361 تا 1366 هيچ شيء ثبت‌نشده‌اي در موزه‌ي ايران باستان نبود، بيان كرد: همه‌ي اشياي داخل موزه‌ي ايران باستان سامان‌دهي‌شده بودند و فهرست آن‌ها تهيه شده بود. صحبت‌هايي كه اكنون مي‌شود، شايد به‌دليل نبود اطلاع مسؤولان از انجام اين كارهاست كه سبب اين حرف‌ها شده است.

گلشن ادامه داد: اشيايي هم كه پس از انقلاب از گمرك گرفته و به موزه‌ي ايران باستان تحويل داده شدند، فهرست‌نويسي و فهرست‌هاي آن‌ها براي اداره كل اموال دولت فرستاده شدند.

او با اشاره به مصوبه‌ي مجلس در سال 1364 كه براساس آن، همه‌ي واحدهاي ميراث فرهنگي استان‌ها زير نظر وزارت ارشاد بود، اظهار كرد: در آن زمان، حدود 11 اداره با هم تجميع شدند و سازمان ميراث فرهنگي از آن‌ها ايجاد شد. در سال 1367 نيز اساسنامه‌ي ميراث فرهنگي مصوب شد.

وي سامان‌دهي نشدن برخي اموال موزه‌ي ايران باستان را در آن زمان به‌دليل وجود مشكلاتي مانند جنگ در سال 1367 دانست و افزود: در آن سال، اداره كل اموال با هدف سامان‌دهي و مرمت آثار تاريخي تعريف شد.

او بيان كرد: موزه‌ي ايران باستان پيش از انقلاب تعطيل و در حال مرمت بود. در زمان من زيرزمين اين موزه مرمت شد و كارگاه‌هاي پيش از انقلاب سامان‌دهي شدند و در سال 1364 توسط رييس‌جمهور وقت افتتاح شد.

وي درباره‌ي عملكرد خود در موزه‌ي ايران باستان، توضيح داد: در آن زمان، با ايجاد كارگاه مرمت، حفاظت و مرمت اشياي اين موزه مانند پارچه‌اي متعلق به 2700 سال پيش از محوطه‌ي ارجان آغاز شد. هم‌چنين حدود 400 نسخه‌ي خطي يا چاپ سنگي مرمت شدند.

گلشن ادامه داد: آن زمان، در عين اين‌كه جنگ تحميلي بود، براي جلوگيري از آسيب ديدن آثار به‌منظور حفاظت از اين نسخ خطي، از آن‌ها در دو نسخه ميكروفيلم گرفته شد. هم‌چنين به‌منظور اطلاع و استفاده‌ي محققان، اطلاعات مربوط به مجموعه‌ي اشياي گرفته‌شده در مرز بازرگان به‌صورت كتاب چاپ شد.

او گفت: در تشكيلات كل سازمان ميراث فرهنگي در آن زمان، اداره كل اموال تعريف شد و براي رسيدگي به اموال به‌دليل نياز به افراد متخصص، مركز آموزش عالي ايجاد شد. در بدو امر، برنامه‌ريزي اين‌چنيني با توجه به مشكلات موجود انجام شد.

وي بيان كرد: در دوران تصدي من در موزه‌ي ايران باستان، اشياي قاچاق به اين موزه وارد نمي‌شدند. اشيايي كه به اين موزه وارد مي‌شدند، فقط اشياي حاصل از كاوش‌هاي باستان‌شناسي بودند. پس از تصدي من در موزه، اشياي حاصل از حفاري‌هاي قاچاق به موزه‌ي ايران باستان تحويل و مشكل از اين‌جا آغاز شد.

او اظهار داشت: از جمله آثاري كه موزه‌ي ايران باستان از پخش‌گاه مي‌گرفت، آثار قاچاق و آثار حفاري‌هاي باستان‌شناسي اعم از موزه‌يي و غيرموزه‌يي بود كه بعدها به موزه‌ي ملي ايران تحويل شدند. اين اشيا، هرچند داخل كارتن يا گوني بودند، اما فهرست داشتند.

گلشن با تأكيد بر اين‌كه همه‌ي اشياي موجود در موزه‌ي ايران باستان داراي فهرست بودند، ادامه داد: فقط مجموعه‌ي «دكتر نيري» كه مهرهايي از دوره‌ي ساساني تا اسلامي بودند، هنوز فهرست نشده بودند. پس باز تأكيد مي‌كنم كه تا سال 1366 در موزه‌ي ايران باستان تا جايي كه من مي‌دانم، تقريبا اثري نبود كه ثبت نشده باشد و در فهرست اموال دولت قرار نگرفته باشد.

وي با اشاره به وضعيت پخش‌گاه كه پيش از آن ساخته شده و به‌گونه‌اي بود كه به‌دليل باغچه‌هايي كه در حياط موزه طراحي شده بودند، با هر بار آب دادن باغچه‌ها، آب داخل پخش‌گاه نفوذ مي‌كرد، اظهار كرد: وقتي من بودم، ايمن‌سازي و ايجاد فضاي مناسب براي پخش‌گاه انجام شد و اشيا در آن نگهداري مي‌شدند تا رطوبتي متوجه آن‌ها نباشد.

گلشن با تأكيد دوباره بر لزوم درنظر گرفتن شرايط پس از انقلاب اسلامي و زمان جنگ تحميلي، گفت: آن زمان، شرايطي بود كه هيچ‌كسي به ميراث فرهنگي توجه نمي‌كرد. در دوره‌هاي بعد، مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي از جمله رؤساي اين سازمان تلاش كردند، سازمان ميراث فرهنگي را به موضوعي مورد توجه مردم تبديل كنند.

وي ادامه داد: ما توانستيم آثار را حفظ و مرمت كنيم و به دوره‌اي برسانيم كه بتوانيم روي آن‌ها نقد انجام دهيم. من اين شرايط را ناشي از نبود آگاهي از وضعيتي كه آثار داشتند و تلاشي مي‌دانم كه براي حفاظت از آن‌ها انجام شد.

او در پاسخ به پرسش خبرنگاري درباره‌ي مشخص نبودن وضعيت اشيايي كه در سازمان ميراث فرهنگي استان تهران بودند، پس از جدا شدن ساختمان اين سازمان از موزه‌ي ملي، تأكيد كرد: به‌طور قطع و يقين مي‌توانم بگويم، هيچ اثر تاريخي در ميراث فرهنگي گم نشده و اين يكي از افتخارات كشور است كه هيچ‌يك از آثار مورد هجوم واقع نشده‌اند. اين آثار وقتي مركز باستان‌شناسي پس از انقلاب بود، بعد از هربار كاوش به اداره‌هاي كل ميراث فرهنگي در استان‌ها تحويل داده مي‌شدند. آثاري هم كه تحويل ميراث فرهنگي تهران مي‌شدند، بعدها به موزه‌ي ايران باستان فرستاده شدند. پس از آن، سرپرست‌هاي كاوش آثاري را كه از حفاري‌هاي باستان‌شناسي به‌دست مي‌آمدند، با فهرست به پخش‌گاه تحويل مي‌دادند.

مهرانديش:

خوشحالم رييس سازمان ميراث فرهنگي به فكر سامان‌دهي اشياي موزه‌ي ملي است

سال پيش، موزه‌ي ملي 25ميليارد تومان بودجه داشت ولي دوميليارد تومان گرفت

در ادامه‌ي اين نشست، محمدرضا مهرانديش كه در سال‌هاي 1386 تا 1388 رياست موزه‌ي ملي ايران را برعهده داشت، توضيح‌هايي را درباره‌ي مديريت 27 ماهه‌ي خود ارائه كرد.

او با بيان اين‌كه در 40 روز گذشته روزه‌ي سكوت گرفته بود و اين‌كه پس از بركناري خود، 14 نقل قول درباره‌ي اين موضوع شنيده است، بيان كرد: يكي از دلايلي كه امروز در اين نشست حضور يافتم، اين بود كه دانستن حق مردم است و در يكي دوماه اخير، نكاتي گفته شده‌اند كه بايد از آن‌ها ابهام‌زدايي و اتهام‌زدايي شود، بويژه درباره‌ي انبارهاي سامان‌دهي موزه‌ي ملي ايران.

وي با بيان اين‌كه مشكل اصلي موزه‌ي ملي ايران انبارها نيستند، گفت: در روزهاي اخير، در سازمان ميراث فرهنگي مديران 40سال گذشته در مظان اتهام قرار گرفته‌اند. درحالي‌كه در اين 40سال، 10 مدير در موزه‌ي ملي بوده‌اند كه از اين ميان، هشت مدير به‌مدت 20سال و دو مدير ديگر، يعني تهراني‌مقدم و كارگر به‌مدت 20سال در اين موزه مديريت كرده‌اند. البته امروز كه هيچ‌كدام از آن‌ها در نشست حضور ندارند، من مجبورم با يك پرش زماني موضوع را ادامه دهم، زيرا اين دو بايد حضور مي‌داشتند و اقدامات 20 ساله‌ي خود را توضيح مي‌دادند.

مهرانديش اظهار كرد: وقتي من به موزه‌ي ملي وارد شدم، در مراسم معارفه‌ي خود گفتم كه ما انتخاب نمي‌كنيم، بلكه انتخاب مي‌شويم. در آن زمان، مشاور رييس وقت سازمان ميراث فرهنگي در امور رسانه‌ها بودم و به من پيشنهاد مدير كلي در چند بخش داده شد كه يكي از آن‌ها مدير موزه‌ي ملي ايران بود. من در سال 1386 هرگز بهترين گزينه‌ براي موزه‌ي ملي نبودم. حتا آن زمان گفتم كه اگر كسي مانند مسعود آذرنوش براي اين سمت مطرح بود، هرگز آن را نمي‌پذيرفتم. اكنون نيز مي‌بينيد كه گزينه‌ها چه كساني هستند.

وي ادامه داد: در روزهاي آغاز كار، اولويت خود را پژوهش‌محوري اعلام كردم. در آن راستا، بخش‌هايي مانند تاريخ هنر، پارينه‌سنگي و تالار نشست‌هاي تخصصي را ايجاد كردم. البته 16 اولويت كاري تهيه شده بودند كه نخستين آن‌ها پژوهش‌محوري بود.

مدير پيشين موزه‌ي ملي ايران بيان كرد: در آن زمان، پس از ديدن انبارهاي موزه بسيار متأسف شدم. در انباري كه پخش‌گاه بود و امروزه به آن «انبار سامان‌دهي» مي‌گويند، وجود 200هزار شيء تاريخي تخمين زده شد كه تمام آن اشيا هويت داشتند. به اين ترتيب كه مشخص بود، در كجا حفاري شده‌اند و حفار آن‌ها كيست.

او با اشاره به گفت‌و‌گوي خود با يكي از رسانه‌ها با اين عنوان كه «موزه‌ي ملي ايران به انبار كاوش‌هاي باستان‌شناسي تبديل شده است»، گفت: مشكل اصلي موزه‌ي ملي نداشتن فضاست و اين موزه به فضايي دست كم 20 برابر فضاي كنوني نياز دارد.

وي با اشاره به بازديد خبرنگاران از انبارهاي موزه‌ي ملي،‌ اظهار كرد: در انبار سامان‌دهي كه شما ديديد، بخشي با كوتاه شدن ديوار اشياي توقيفي ايجاد شده است. به‌دليل نبود فضا، مجبور به انجام چنين كاري بوديم و اين، به‌دليل اهميت مسأله‌ي سامان‌دهي اشيا بود. هم‌چنين در اسفند 1386 كارگروه اشياي ثبت‌شده‌ي موزه‌ي ملي ايران را با حضور هفت باستان‌شناس و موزه‌دار تشكيل دادم و براي همه‌ي آن‌ها ابلاغ زدم.

مهرانديش با يادآوري گفته‌ي دبير كارگروه انبار سامان‌دهي در روز بازديد خبرنگاران مبني بر اين‌كه كار سامان‌دهي اشيا از دوسال پيش آغاز شده است، گفت: مديران موزه‌ي ملي در امتداد يكديگر كار كرده‌اند؛ ولي وقتي مديري جابه‌جا مي‌شود، كار متوقف مي‌شود. البته زماني نيز تغييراتي ايجاد مي‌شوند و تغيير اصلي كه من در ابتداي مديريتم انجام دادم، به مسؤول انبار سامان‌دهي كه از مديريت پيشين مانده بود، مربوط مي‌شد كه من روند كار او را نمي‌پسنديدم.

او با اشاره به يكي از بيانيه‌هاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مبني بر اين‌كه عمده‌ترين دلايل تغيير مدير پيشين موزه‌ي ملي ‌را تعلل، كندي و عدم اجراي تأكيدهاي ويژه براي سامان‌دهي اشيا دانسته بود، توضيح داد: امروز خوشحالم كه رييس سازمان ميراث فرهنگي به فكر سامان‌دهي اشياي موزه‌ي ملي است. در دوسال گذشته، هرگز به ياد ندارم كه او با من در اين‌باره صحبت كرده باشد. اين در حالي است كه در اين مدت، 1600 كارتن شيء تاريخي را باز كرديم و علاوه بر فهرست‌برداري دوباره از آن‌ها، با فهرست پيشين تطبيق داده شدند؛ اما متأسفانه جايي وجود نداشت كه اين اشيا در آن‌جا قرار گيرند.

وي با بيان اين‌كه من نيز مي‌توانستم انبار سامان‌دهي موزه‌ي ملي را باز كنم، به گفته‌هاي مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي مبني بر نبود فهرستي از اشياي تاريخي اشاره كرد و گفت: اين موضوع را تكذيب مي‌كنم، زيرا نه فقط در دوره‌ي مديريت من، بلكه در تمام دوره‌هاي پيشين نيز اين فهرست وجود داشته است.

او درباره‌ي اين‌كه گفته شده، در سال‌هاي اخير مكاتبه‌اي با سازمان ميراث فرهنگي براي سامان‌دهي اشياي موزه‌ي ملي نشده است، تصريح كرد: در دوسال اخير، پنج‌هزار مكاتبه در موضوع‌هاي مختلف داشتم كه بسياري از آن‌ها خطاب به رييس سازمان و معاونان او بودند. نكته‌ي جالب توجه اين است كه از ماه‌هاي ابتدايي درباره‌ي سامان‌دهي اشيا مكاتبه كردم و حتا آخرين مكاتبه، يك روز پيش از بركناري‌ام، درباره‌ي انبار سامان‌دهي اشيا براي تجهيزات و امكانات آن بود.

مهرانديش پس از اين اظهارات، نامه‌هايي را به تاريخ‌هاي 26 شهريور 1386، 30 دي‌ماه 1386 و 22 اسفندماه 1386 خطاب به معاون وقت فرهنگي و ارتباطات سازمان و مكاتبه‌هاي ديگري را با معاون بعدي فرهنگي و ارتباطات سازمان، معاون جديد حفظ و احياي سازمان و رييس سازمان ميراث فرهنگي نشان داد كه با موضوع سامان‌دهي اشياي موزه‌ي ملي و درخواست امكانات و تجهيزات به اين منظور نوشته شده بودند.

وي هم‌چنين نامه‌اي را خطاب به رييس سازمان ميراث فرهنگي در تاريخ 23 آبان‌ماه 1388 نشان داد كه در آن، گزارشي از كارگروه سامان‌دهي اشياي تاريخي ارائه شده بود. آخرين نامه‌ي مهرانديش نيز خطاب به مدير كل فعلي موزه‌ها در تاريخ 12 بهمن‌ماه 1388 براي سامان‌دهي اشيا بود.

او در ادامه‌ي سخنان خود در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا مبني بر اين‌كه گرفتن اعتبار توسط مديران يك هنر دانسته مي‌شود، شما به‌جز نامه‌نگاري چه تلاشي در اين‌باره كرديد؟ اظهار كرد: موزه‌ي ملي در سال 1387، 25ميليارد تومان بودجه‌ي مصوب براي توسعه داشت، ولي فقط دوميليارد تومان توانست در اختيار بگيرد و اين مبلغ نيز براي بازسازي موزه‌ي دوران اسلامي صرف شد.

وي در اين‌باره توضيح داد: گرفتن اعتبار پروسه‌اي بسيار طولاني دارد و اگر اين بودجه در زمان خود گرفته نشود، سال بعد تخصيص داده نمي‌شود. در اين راستا، چند جلسه‌ي چالشي بودجه برگزار شدند و در نهايت، با حمايت رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، دوميليارد تومان بودجه گرفتيم و به‌دليل اين‌كه بازسازي موزه‌ي دوران اسلامي متوقف شده بود، تلاش كردم، اين مبلغ را در اين پروژه مصرف كنم.

مدير پيشين موزه‌ي ملي ايران در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به گفته‌ي آندره گدار مبني بر اين‌كه انبارهاي موزه‌ي ملي فقط براي 10سال جواب‌گو هستند، گفت: ما 70سال است كه اشياي تاريخي را در اين موزه دپو مي‌كنيم. هم‌چنين هر دانشجوي باستان‌شناسي مي‌داند كه 70سال است، در اين موزه كار شده است. به علاوه، در اين موزه 150هزار شيء توقيفي وجود دارند، ولي مگر وضع آن‌ها بهتر است؟

وي با اشاره به اقدامي كه در دوسال اخير براي ديجيتالي كردن اطلاعات 110هزار شيء تاريخي انجام شده است، ادامه داد: نبايد 30سال خدمت مديران را زيرسؤال برد. درحالي‌كه هر كسي به سهم خود كاري انجام داده است، اين چيزي كه نمايش داده شد، فقط پنج درصد موزه‌ي ملي است، چرا 95 درصد ديگر آن نمايش داده نمي‌شود؟ اين درست نيست كه با فرافكني، مديران 40سال را در مظان اتهام قرار دهيم؟ اين ادبيات فرهنگ نيست، زيرا ادبيات فرهنگ بسيار آرام است.

مهرانديش با اشاره به اين‌كه خانم نظري به‌عنوان امين اموال اشياي سامان‌دهي فعاليت مي‌كرد و خانم چناري امين اموال اشياي بلاتكليف اين موزه بود، اضافه كرد: تصور مي‌كنم، انبار سامان‌دهي براي پايان كار خود به 10سال زمان نياز دارد. اگرچه خوشحالم كه اين موضوع، اكنون مورد توجه رييس سازمان ميراث فرهنگي قرار گرفته و اميدوارم همان‌طور كه در خبرها اعلام شده است، اين كار در مدت سه‌سال و حتا زودتر از آن انجام شود.

در پايان اين نشست، كامبخش‌فرد در پاسخ به اين پرسش كه سازمان ميراث فرهنگي براي سامان‌دهي انبارهاي موزه بايد به چه نكاتي بيش‌تر توجه كند، گفت: سامان‌دهي اشيا بايد با اشخاصي كه آگاه هستند، انجام شود.

گلشن نيز در اين‌باره بيان كرد: سازوكار مناسب اداري و امكانات لازم براي سامان‌دهي اشياي موزه‌ي ملي بايد فراهم شود كه اين موضوع تهيه‌ي مكان و نيروي انساني لازم را دربرمي‌گيرد. علاوه بر اين، براي تهيه‌ي فهرست اشيايي كه به حفاري‌هاي غيرمجاز مربوط مي‌شوند، به كارشناسان زبده نياز است.

لازم به ذكر است كه خبرنگار ايسنا در هفته‌ي گذشته از احمد تهراني‌مقدم ـ رييس موزه‌ي ملي در سال‌هاي 1366 تا 1375 ـ و محمدرضا كارگر ـ رييس موزه‌ي ملي در سال‌هاي 1375 تا 1386 ـ نيز دعوت كرد، ولي آن‌ها در اين نشست حضور نيافتند. هم‌چنين ضمن هماهنگي با روابط عمومي حوزه‌ي رياست موزه‌ي ملي، به‌صورت كتبي و شفاهي از آزاده اردكاني ـ سرپرست موزه‌ي ملي ايران ـ دعوت شد كه او نيز با بيان اين‌كه روابط عمومي (روابط عمومي كل سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري) گفته، برگزاري چنين برنامه‌اي با ما چك نشده است، در اين نشست حضور نيافت. ضمن آن‌كه تلاش‌هاي خبرنگار ايسنا براي انجام هماهنگي‌هاي مورد نظر سرپرست موزه‌ي ملي با روابط عمومي سازمان، در كل بي‌نتيجه ماند.

انتهاي پيام

  • یکشنبه/ ۲۳ اسفند ۱۳۸۸ / ۱۰:۵۵
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8812-13638
  • خبرنگار : 71191