*چهارمين جلسه دادگاه متهمان وقايع پس از انتخابات* مشروح اظهارات سعيد شريعتي در جلسه دادگاه
يكي از اعضاي شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي به رغم آنكه كيفرخواست وي در دادگاه قرائت نشد، به بيان مطالبي پرداخت كه آن را مطالبي در جهت تنوير افكار عمومي توصيف كرد. به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، شريعتي كه خود را عبدالله شريعتي معروف به سعيد شريعتي معرفي كرد در چهارمين جلسه رسيدگي به اتهامات متهمان حوادث پس از انتخابات، پس از قرائت دفاعيات سعيد حجاريان به بيان مطالبي از سوي خود پرداخت و تصريح كرد: من در تاريخ هفت مرداد 88 توسط ماموران پليس امنيت با رعايت ضوابط حقوقي و نهايت احترام بازداشت شده و به بازداشتگاه منتقل شدم. چه در هنگام ورود و چه در مدت طول حضور در زندان چيزي جز محبت، احترام و مراقبتهاي استاندارد و قانوني از نظر بهداشتي، غذايي، هواخوري، معاينات پزشكي و ساير موارد از نگهبانان و افسر نگهبان بند مشاهده نكردهام و از اين بابت سپاسگزار همهي آنها هستم كه لطف و مهرباني آنها زندان را براي من تبديل به مكاني جهت عبادت، تفكر و قرب بيشتر به خداوند در ماه عزيز شعبان معظم كرد. وي افزود: همچنين در محضر دادگاه محترم گواهي ميدهم كه مسئولان و كارشناسان پرونده من همگي در زمره افرادي مومن، معتقد، امين و دلسوز نظام بودند كه با منطقيترين روش ممكن صرفا به دنبال كشف حقايق و ريشههاي ماجرا بوده و نه اتهامزنيهاي تخيلي. پيشرفت كار پرونده بر مبناي جدال احسن و تكيه بر نقاط اشتراك اعتقادي براي دست يافتن به اختلافات نظرها و ابهامات موجود در پرونده بوده لذا شهادت ميدهم بر حسن رفتار و گفتار همگي آنان و در پيشگاه دادگاه محترم اعلام ميدارم هر خبر و نقلي پيش و يا پس از اين توسط هر شخص و گروهي حداقل در ارتباط با من چنانچه خلاف موضوعات پيش گفته باشد كذب محض، مضحك و موجب ذمه و معصيت خداوند دانا و حكيم است. شريعتي ادامه داد: ريشهي اصلي رخدادهاي غمانگيز اخير، انتشار و دامن زدن به شايعه تقلب گسترده در انتخابات بود، ادعايي فوقالعاده بزرگ و مسئوليتآور با تكيه بر حداقل مستندات و صرفا بر اساس شايعات، اخبار ناموثق و گزارشات نادقيق. من نه در اينجا بلكه از پيش معتقد بودم كه در انتخابات تقلب نشده است به اين معنا كه اعداد و ارقام اعلام شده با تقريب معقول و مرسوم همه انتخاباتها همين است. وي گفت: به اعتقاد من در مكانيزم موجود رايگيري و شمارش آراء خصوصا در انتخابات رياست جمهوري كه به صورت سراسري و معمولا با تعداد كمي از نامزدها برگزار ميگردد، امكان تقلب در حدي كه با چنين فاصلهاي آرا را دگرگون كند، وجود ندارد. ريشه توهم به وجود آمده آنجا است كه اصلاحطلبان گمان ميكردند با افزايش مشاركت بالاي 60 درصد پيروزي آنان قطعي است اما مشاركت به 85 درصد رسيد اما چون دو قطبي ديگري در جامعه رواج يافت خصوصا با آن ناشكيبايي و اشتباهي كه يكي از بزرگان حامي نامزد مورد حمايت ما در روزهاي منتهي به انتخابات مرتكب شد، نتيجه غير از آن چيزي شد كه ما تصور ميكرديم. عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي اظهار كرد: مهمتر آنكه چون همواره اصل بر صحت انتخابات است، مگر آنكه خلاف آن مستندا ثابت شود مجموعهي مستندات و استدلالهاي ارائه شده از سوي نامزد مورد حمايت ما به هيچ عنوان كفايت ابطال سراسري انتخابات نميكند و حداكثر در صورت وارد بودن اعتراضات منجر به ابطال 100، 200 يا حداكثر 500 صندوق ميشود كه با خروج آراي همه كانديداها و اين صندوقها از مجموعه نتايج تغيير محسوسي در نتيجه انتخابات حاصل نميشود لذا ادعاي ابطال انتخابات با چنين مستنداتي مسموع نيست و ما چه بپذيريم و چه نپذيريم و چه بپسنديم و چه نپسنديم، بايد به نتيجه آرا قانونا تمكين كنيم. اين متهم ادامه داد: گذشته از موضوع تقلب آقاي مهندس موسوي به عنوان كانديداي مورد حمايت ما اشتباهات بزرگ ديگري نيز مرتكب شدند. اشتباه اول ايشان ورود نابهنگام و ناهماهنگ، بدون برنامه تبليغاتي و بدون چشمانداز روشني براي چگونگي اداره كشور در آينده بود كه موجب شگفتزدگي، سردرگمي و به هم ريختن برنامه انتخاباتي اصلاحطلبان شد. شريعتي اضافه كرد: مهندس موسوي عليرغم اينكه در 20 سال گذشته در مجامع علمي و برخي مراجع حكومتي، مناصب سياسي و فرهنگي داشتهاند اما به دليل پرهيز از ورود فعال در عرصه كنشگري سياسي، حرفهاي و جمعي با پيچيدگيهاي عمل سياسي در اين دوران آشنايي كامل نداشتند و براي هدايت و رهبري يك جريان انتخاباتي و سياسي از ظرفيت و مهارت كافي برخوردار نبودند لذا دو عارضه توهم و استغنا كه من همواره در نقد رفتار ايشان و اطرافيانشان بيان داشتهام، هم موجب پديد آمدن اصطكاكات فراوان در طول مسير حركتهاي انتخاباتي و هم موجب عملكرد احساسي ايشان در رويارويي با نتايج انتخابات شد. وي گفت: عدم تعادل و عدم برخورداري ايشان و ماشين انتخاباتيشان از يك شيب و شتاب قابل تحمل در فرآيند رفتار تبليغاتي و انتخاباتي، مشكل و اشتباه ديگر ايشان بود. ايشان در حالي پاي به عرصه رقابت گذاشت كه حتي ميانهروترين اصلاحطلبان هم به رفتار و ادبيات محافظهكارانه و به قول خودشان اصلاحطلبي اصولگرايانه ايشان نقد داشتند و ظرف كمتر از سه ماه با چنان سرعت و شتابي پيش رفتند كه حتي تندروترين مخالفان نظام هم به جرگه حاميان ايشان پيوستند. شريعتي تاكيد كرد: به صراحت معتقدم دستگاه فكري و ماشين انتخاباتي ايشان تاب تحمل چنين شتاب سهمگيني را نداشت و در مقابل آثار اين شتاب ناتوان، شكننده، آسيبپذير و آسيبزننده مينمود و چنانچه ايشان انتخاب ميشد تازه اول مشكل ايشان در رويارويي با سيل توقعات و انتظارات متناقض و متضاد بود كه به طور طبيعي آثار خود را بر ثبات، آرامش و روال طبيعي اداره كشور ميگذاشت. عضو شوراي مركزي جبههي مشاركت ايران اسلامي گفت: اشتباه ديگر و بزرگترين اشتباه آقاي موسوي نوع مواجهه ايشان با مسئلهي نتايج انتخابات و نحوه اعلام آن بود كه تعجيل، تحريكشدگي، احساسات زدگي موجود در آن از سياستمداري باسابقه و پخته بعيد مينمود. ادعاي فوقالعاده بزرگ، تحريك كننده و خطرناك ايشان صرفا مبتني بر برخي گزارشات ناكافي و ناموثق، تكروانه و اسباب تحميل پيروي ناگزير گروهها و شخصيتهاي سياسي حامي ايشان بود. وي افزود: شرايط و اقتضائات رفتار جمعي ايجاب ميكرد كه ايشان با تامل و تحمل بيشتر و گردآوري اطلاعات و مستندات كافي و محكمهپسند نحوه تصميمگيري در مورد چگونگي برخورد با نتايج انتخابات را به گروههاي سياسي حامي خود و هزينه و فايده كردن هر تصميمي بر مبناي خصايل و خصايص موجود در عرصه سياسي كشور و ميزان تحمل تنش در ساختار سياسي پس از ادعاي به بزرگي تقلب چند ميليوني در انتخابات واگذار مينمود. شريعتي خاطرنشان كرد: اين اشتباه منجر به خياباني شدن سياست شد و آسيبهاي بزرگي بر ثبات، امنيت و منافع ملي و زندگي و معيشت و جان و مال شهروندان زد و طمع بيگانگان را در تداوم بيثباتي و ناآرامي در كشور و بهرهگيري از آن در اعمال فشار به نظام جمهوري اسلامي در عرصههاي بينالمللي برانگيخت. باز كردن پاي هواداران به اعتراضات خياباني به اعتقاد من اشتباه بزرگي بود. اصالتا سياست هنر كم كردن هزينههاي زندگي روزمره مردم و تعامل با ساختار قدرت است و وظيفهي سياستمداران اين است كه پشت ميزهاي مذاكره و روي كرسيهاي پارلمان و دولت يا در سازمانهاي سياسي و حزبي تدابيري بينديشند كه هزينه سياسي زندگي مردم را به حداقل ممكن برساند. وي گفت: كشاندن مردم در خيابان و خياباني كردن سياست يعني به حداكثر رساندن هزينه زندگي سياسي مردم و اين به دور از تدبير و خارج از رسالت سياستمدار متعهد است. آن هم در شرايطي كه اين استعداد وجود دارد كه نه خطاها و ناكارآمديها يا قانونشكنيهاي يك فرد يا حداكثر دولت مورد اعتراض قرار گيرد بلكه به سرعت كل نظام سياسي و اساس و مباني و بنيانهاي آن مورد تعرض قرار گيرد. من معتقدم در ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعهي ايران سياست خياباني و خياباني كردن سياست ممكن است آغازش با كسي باشد اما سرانجامي نخواهد داشت و خود به خود حتي بدون دخالت قواي قهريه ميرا خواهد شد و اندك افراد پرشر و شور كه شايد بيشتر مايه بگذارند تحت تاثير عوامل بيروني به سمت ونداليسم و خرابكاري شهري سوق مييابند و سياست خياباني بدين نحو و در چنين شرايطي به ابتذال كشيده ميشود و بدين ترتيب هزينههاي غيرقابل جبراني بر جان، مال و عرض مردم و امنيت و منافع ملي، نظم و انسجام اجتماعي و قواعد مردمسالاري تحميل خواهد شد كه ثمري جز همافزايي كينهها به دنبال نخواهد داشت. شريعتي اظهار كرد: در اين ميان به عنوان عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي نقدهايي هم در رويكردهاي كلان و هم در رفتار و عملكرد انتخاباتي به حزب متبوع خود وارد ميدانم. آنچنان كه پيشتر البته با ادبياتي متفاوت در خبرنامه حزب نوشتهام، مشكل استراتژيك ما از دست دادن حرم اعتماد يعني اعتماد به نفس، اعتماد متقابل ميان ما و مردم و اعتماد متقابل ميان ما و نظام است كه دوستان علاقمند حزبي را به آن مقاله ارجاع ميدهم. اين متهم ادامه داد: مهمتر از همه آنها اينكه ما عليرغم اين ادعا در مرامنامه خود كه رسالت خويش را گسترش پايگاه مشروعيت حكومت ديني و ولايت فقيه قلمداد كردهايم اما در طول 10 سال گذشته از اين معنا فاصله گرفتهايم و ميان ما و ركن اصلي نظام بياعتمادي و عدم تعامل سازنده پيش آمده است و سياستورزي در حزب ما را با بنبست مواجه كرده است. شريعتي اظهار كرد: ما در انتقال اعتقادات و آرمانهايمان به نسل جوانتر حزب دچار مشكل شدهايم و آينده حزب ما به اين لحاظ در خطر كژتابي و انشقاق و انحراف سياسي قرار گرفته است. كما اينكه در همين انتخابات نشانههاي اين پديده خطرناك را به عينه ديديم و مصائب و مشكلات آن را لمس كرديم. گذشته از اين موارد ما در اين انتخابات نيز اشتباهات بزرگي را مرتكب شديم از جمله حمايت ناگزير و تحميلي و ناگهاني ما از آقاي مهندس موسوي بدون آنكه از برنامهي تبليغي، رفتار انتخاباتي و ديدگاه روشن ايشان براي اداره كشور اطلاع كافي و دقيق داشته باشيم در حالي كه ايشان حاضر نبود حتي با اعضاي بلند پايه حزب ما عكس يادگاري بگيرد و به گونهاي با ما رفتار ميشد كه انگار حزب ما وصله ناچسبي در مجموعه حاميان ايشان بوديم. شريعتي گفت: ما سالها در ميان خود بحث كرده بوديم كه كشور نيازمند تزريق روحيهي گفتگو و صلح و آرامش به جاي تنشهاي فرساينده سياسي و يقهگيريها و اتهامزنيها است اما آقاي موسوي با خصايص قبلي كه داشت به راحتي اسير اين نوع بازيها شد و نويد تداوم اين گونه كشمكشها و روياروييها را به جامعه داد و اين خلاف اعتقاد و برنامه و ديدگاه ما بود. عضو شوراي مركزي جبههي مشاركت ايران اسلامي خاطرنشان كرد: پس از اعلام نتايج انتخابات آقاي موسوي بدون مشورت و بدون مستند چنان كه گفته شد ادعاي فوقالعاده بزرگي مطرح كرد كه هزينههاي سرسامآوري را ميشود براي آن تصور كرد. متاسفانه حزب ما نيز تنها ساعاتي پس از انتشار بيانيه آقاي موسوي و صرفا با تكيه بر ادعاهاي ايشان مردم را دعوت به اعتراض كرد و عليرغم هشدار برخي از دوستان در جلسه حزب خود را شريك در هزينهها و آسيبهاي وارده نمود. اين در حالي بود كه حزب ما استراتژي كلان خود را سياستورزي جامعهمحور متكي به پارلمانتاريسم اعلام كرده بود و ادعاي چنين تقلب بزرگي يعني اعلام پايان پارلمانتاريسم و انتخابات در ايران و يعني اعلام پايان كار حزب ما و اين يعني بر سر شاخ نشستن و بن را بريدن. چرا كه با چنين ادعايي ديگر هيچ فرد عاقلي حاضر به گوش دادن به نداي ما براي دعوت به انتخابهاي ديگر نخواهد بود. اين متهم اضافه كرد: عارضه ديگر چنين ادعاي بزرگ و بيبنيادي به وسوسه انداختن بيگانگان و ايجاد و تداوم بيثباتي و ناآرامي در كشور و خارج شدن مدار سياسي از دست نيروهاي داخلي و ميدانداري عوامل بيگانه بود كه حزب ما عليرغم مخالفت مبنايي با اين روشها، بيتوجه و غفلتزده گرفتار هزينههاي ناشي از آن شد. شريعتي گفت: شخصا هنگامي كه اطلاعيه شجاعانه، دلسوزانه و دردمندانه برادر عزيز و بزرگوارم دكتر سعيد حجاريان در بيان خطاهاي فردي و جمعي و استعفاي ايشان را از حزب ديدم و در چشمان آشنايش نگريستم ترديدي برايم باقي نماند كه اولين قدم و كمترين كاري كه بايد انجام دهم استعفاي از حزب در جهت جبران بخشي از آسيبهايي است كه چه به عنوان موافق و چه مخالف در تصميمگيريهاي جمعي حزب شركت داشتهام و از آن ناحيه هزينههايي به ساير اعضا و از آن مهمتر به كل جامعه و نظام وارد شده است. اين متهم تاكيد كرد: ايران عزيز ما در چهارراه حوادث اجتماعي و نقطه تلاقي مطامع زورمندان و قدرتطلبان جهان است و همه آنها درصددند كه از هر فرصتي براي كسب منافع بيشتر در منطقه و ايران ما بهره ببرند. به عنوان يك فعال سياسي اين فهم و برداشت را دارم كه بيثباتي و ناآرامي در كشور عزيزمان ايران خواست بيگانگان است و در اين ميان تفاوت چنداني ميان كاخ سفيد، كاخ اليزه، كاخ كرملين، كاخ واكنيگهام و كاخهاي قدرتمندان ديگر جهاني نيست. همه اينها از بيثباتي و آشوب در ايران بهره ميبرند و خود را براي رد و بدل كردن امتيازها و رسيدن به مطامع زورگويانه خود سوار بر موج بيثباتي و ناآرامي و اختلاف در كشور آماده ميكنند. شريعتي اضافه كرد: اگر به ديده عبرت و نگاه وطندوستانه و بر مبناي شناخت دقيق از رفتار قدرتطلبان جهاني به ماجراهاي اخير بنگريم پشت همهي اين ماتمسراييهاي مزورانهي روساي جمهور، وزراي خارجه، نمايندگان پارلمانها و غيره و ذلك ميتوانيم خندههاي موذيانه آنها را بنگريم كه به گمان خود فرصت يافتهاند كه فشارهاي بينالمللي را بر ايران بيفزايند و با تحقير و سركوب عزت و اقتدار جهاني ايران اسباب خشنودي دشمنان و رنجيده خاطر شدن دوستان ما در جهان را فراهم آورند و ايران را از مواضع حقطلبانه خود در مناسبات بينالمللي عقب بنشانند. وي اضافه كرد: همهي نيروهاي سياسي و تك تك آحاد مردم كه دل در گرو عزت جهاني ايران دارند؛ در اين مقطع زماني بايد هوشيارانه به رفتار بيگانگان و خواست و مطلوب آنان كه تداوم ناآراميها و بيثباتي و خشونت در ايران عزيز است، نظر كنند و با برگرداندن آرامش و وحدت و انسجام و همدلي و اتحاد، طمع خام بيگانگان را از ميان بردارند. شريعتي با اشاره به فعاليتهاي چند ساله اخير به ويژه در انتخابات خاطرنشان كرد: من ضمن درود به همه جوانهاي فعال در اين عرصه ياد ميكنم از فرمايش مقتدايم حضرت امام خميني (ره) كه از ايشان منقول است فرمودهاند چه كسي گفته است كه حرف مرد يكي است. مرد آن است كه حرفش دو تا شود يعني اگر پي به اشتباه خود برد جسارت و شجاعت اعلام تجديدنظر و جبران اشتباه خود را داشته باشد. من در طول اين انتخابات سخنرانيهاي زيادي كردهام، مقالات متعددي نوشتهام و خبرهاي زيادي را كه از منابع غيرموثق و صرفا بر اساس شنيدهها و گفتهها بوده است و خود نيز به صحت آنها اطمينان كامل نداشتهام، ذكر كرده و سبب شدم برخي از آنها در منابع خبري درج شوند. اگرچه شرافتمندانه بايد ذكر كنم كه همه نيت من افزودن بر گرمي و نشاط و شور عمومي و افزايش مشاركت ملي در انتخابات بوده است اما اين هدف ارزشمند به من اجازه نميداده است كه سخنان و گفتار ناحق و ناراستي را دست مايه اهداف سياسي و تبليغاتي خود كنم. عضو شوراي مركزي جبههي مشاركت ايران اسلامي تصريح كرد: من اقرار ميكنم كه برخي نقل و قولهاي من ناصواب بوده است و بعضا زحمات خادمان كشور را زير سوال برده و حقوقي را از كساني ضايع كرده است و احيانا بر توهمات و توقعات و انتظارات دامن زده است. اين جفا از نظر من اخلاقي نبوده است و من خود را در اين ميان از پايبندي به اخلاق سياسي و سياست اخلاقي در فاصله ميبينم. خصوصا آنكه احتمال ميدهم آن روند تاثيري بر خدشه وارد شدن به اعتماد عمومي و امنيت و آرامش جامعه داشته، سهمي حتي اندك در حوادث پس از انتخابات داشته باشد. به همين خاطر اولا از پروردگار منان طلب آمرزش و استغفار ميكنم، ثانيا از همه كساني كه حقي از آنها ضايع كردهام در اين جا به اجمال و بعدا كه فرصت يافتم كه به دقت جستجو كنم تك تك، رسما پوزش خواهم خواست و از همه شما دوستانم كه به حرف و سخن من اعتماد كرديد و احيانا ناخواسته بدون تحقيق و بر مبناي اعتماد صرف شريك در اشتباه من بوديد عذر ميخواهم و اميدوارم به حرمت دوستيهايمان از من درگذريد. شريعتي در بيان آنچه كه آن را خطاب به جوانان موج سبز ميخواند، اظهار كرد: خاطرتان هست كه در ايام انتخابات سرود سازماني يكي از فرقههاي ضدانقلاب توسط بخشهايي از ستاد آقاي موسوي برگزيده شده و بر روي آن نماهنگ انتخاباتي ساخته شد و البته همان زمان من و بسيار ديگري از دوستان مخالف انتخاب اين سرود بوديم. در آنجا وعده آمدن گل، تفنگ و گندم ميداد كه من ميخواهم برادرانه عرض كنم اگر اين موج سبز بر مدار شخصمحوري، مدعاهاي بزرگ و بيپشتوانه، توهم و استغنا و تحميل هزينه بر مردم و نظام در عمل به رويارويي با نظام برآمده از انقلاب اسلامي سوق يابد و از آن ناگوارتر مطمح نظر و مورد طمع بيگانگان قرار گيرد يقين بدانيد كه از گل و گندم در آن خبري نخواهد بود و خدا نكند كه منجر به آوردن تفنگ تنها شود كه در آن صورت نه فقط از باد سبز بهار رونق و پيشرفت و شكوفايي اين خاك خبري نخواهد بود؛ بلكه باد خشونت و خونريزي همه را با خود خواهد برد. اين متهم با اشاره به حوادث افغانستان و عراق تصريح كرد: در پايان چند كلامي به محضر مقام معظم رهبري عرضه ميدارم: محضر مبارك مقام معظم رهبري حضرت آيتالله خامنهاي (دام عزه) عرض ارادت و سلام خالصانه اين سرباز كوچكتان را بپذيريد اگرچه به قول حافظ عليه الرحمه "من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم" اما چون به حافظه مهربان و دوستپرورتان اعتقاد دارم عرض ميكنم كه من همان سعيد شريعتي خودتان هستم كه دور يا نزديك ميدانيد، ارادت و علاقمندي ثبت و ضبط شده من به خودتان را. در اين مجال كوتاه فرصت بيان همه آنچه در دل دارم برايتان نيست و جسارت تصديع ندارم. انشاءالله روزي فرصت دست دهد تا تفصيل آنچه بايد بگويم قلمي كنم. غرض اينجا بيش از يك عرض ارادت و عذر تقصير نيست. همه دوستان، خانواده و نزديكان من ميدانند كه حضرت عالي نه فقط به لحاظ حقوقي، رهبر نظام مورد علاقه و اعتقاد من و از نظر شرعي حجت و مرجع امور ديني من هستيد بلكه همگان از جايگاه شما در ميان دل و علاقه و احترام شخصي من به شما خبر دارند. همواره كوشيدهام كه اين احترام و اعتقاد را اظهار و بر آن مباهات كنم و حتي اگر در كوران حوادث سياسي ابهامات و انتقاداتي نسبت به مواضع سياسي حضرت عالي داشتهام يا از بيان آن صرف نظر نموده و يا با مراعات شان مريدي و مرادي در نهايت ادب و احترام آن را بيان نمودهام. اما انكار نميكنم كه بر حسب هيجان و تلاطم و توفنده بودن رودخانه سياست در ايران ممكن است پاروزني ناشي چون من هر از گاهي ناشيانه پارويي به خطا زده باشم و جانب حرمت از كف فرو نهاده باشم. اين بماند. ميدانم كه جنابعالي از پيامدهاي تلخ انتخابات حقيقتا شيرين 22 خرداد تا چه حد آزرده خاطر، رنج ديده و دغدغهمنديد. آنگاه كه شنيدم شما عدهاي را در اين انتخابات مردود اعلام كرديد به ياد روايت ابن اسم كوفي از ماجراي صلح امام حسن (ع) افتادم كه پس از پذيرش آن صلحنامه عدهاي از ياران زبده و اصحاب امام مجتبي (ع) كه حتي در برخي از اسناد حضرت حسين بن علي (ع) هم در ميان آنها ذكر شده، به اين تصميم معترض شده و به سوي خيمه امام رفتند. حال يا حجربن عدي يا جابربن عبدالله انصاري پرده خيمه را بالا زد و به طعنه و خشم و اعتراض عرض كرد السلام عليك يا مذلالمومنين و اصحاب هر يك با لحني تند مراتب اعتراض خود را بيان داشتند اما كريم اهل بيت كريمانه بر آنها نگريست و با مدارا آنان را به مصالح و منافع و شرايط و محذورات پذيرش صلحنامه رهنمون شد و اسباب شرمساري و عذرخواهي آن مردان بزرگ تاريخ اسلام را فراهم نمود. يقين دارم شما نيز به شيوه و مشي جد مكرمتان عمل خواهيد كرد و نخواهيد خواست كه مردودين اين امتحان بزرگ كه در ميان آنان پيشكسوتان انقلاب اسلامي و جوانان و نوجوانان پرهيجان حامي نامزدهاي انتخاباتي حضور دارند، عليرغم اين مردودي درب مهربان مدرسه نظام اسلامي را به روي خويش بسته ببينند و شرايطي فراهم خواهد آمد كه هر يك به اندازه سهم خود به جبران خطا و خطيئه نسبت به نظام و انقلاب و دستاوردهاي آن بپردازند. من اگرچه پس از پيام تبريك جنابعالي در روز بعد از انتخابات نه فقط حجت سياسي بلكه حجت شرعي را نيز در باب سكوت و پذيرفتن نتيجه انتخابات بر خود تمام شده ديدم و افسار شتر فتنه را بر گردنش آويختم و از شهر خارج شدم كه مداخلهاي در امور نداشته باشم اما به هر لحاظ به سهم اندك خود كه احتمال ميدهم در توهمات و توقعات مردم و احيانا عصبانيت حاميان نامزد مورد حمايت افزوده باشم در جريحهدار كردن دل و جان شما هر چند ناخواسته خود را قاصر و شرمسار ميدانم. اگرچه خالصانه بر نيتم كه خداي متعال ميداند تا پيش از انتخابات افزايش مشاركت ملي در انتخابات بوده تاكيد ميكنم اما به هر حال شد آن چه شد و من هم خود را در آن سهيم ميدانم بي آن كه قصد سويي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي در هيچ لحظه از لحظات فعاليت انتخاباتي از ذهنم گذشته باشد. من در اينجا و در مخاطبه با مقام ولايت فقيه اعتراف افتخارآميزي ميكنم و بارها هم در شرايط عادي از اين ديدگاه خود دفاع كردهام كه به جمهوري اسلامي متكي بر نظريه فقهي ولايت فقيه حضرت امام خميني (ره) و مصداق صادق و لايق آن در زمان حاضر يعني آيتالله سيدعلي خامنهاي اعتقاد راسخ دارم و سخت معترفم كه حجت ما در امر ولايت فقيه تنها و تنها مجموعه حدود 40 سال نظريهپردازي و 10 سال تجربه عملي امام راحل و استقرار نظام جمهوري اسلامي متكي بر نظريه ولايت فقيه است كه منشوري چند وجهي از حاكميت مردم بر سرنوشت خويش و ميزان بودن راي ملت، برگزيدن مجتهد عادل و مدبر جامعالشرايط توسط خبرگان رهبري و تصدي مقام ولايت امر توسط ايشان فقه المصلحه و مجمع تشخيص مصلحت نظام را شامل ميشود و راويان صادق آن ياران همراه و شاگردان ممتاز آن امام عزيز و اولي بر همه آنان حضرت عالي ميباشيد. من بر اين ديدگاه مانا هستم و رشد و پويايي، تعالي، پيشرفت و انسجام و اتحاد ميهن اسلامي و ايران عزيز را در گرو استقرار اين نظام ميدانم و هيچ جايگزين مشروع و كارآمدي را تاكنون براي اين نظام و براي جامعه ايران نيافتهام، اين هم بماند. مقام معظم رهبري آگاهيد كه در سنت قديم لشكريان هرگاه سرباز و سرداري مرتكب خطا و اشتباه ميشد در سينياي يك جلد قرآن كريم و يك دشنه ميگذاشت و براي عذر تقصير به پيشگاه امير لشكر ميرفت. معني اين سنت هم آن بود كه يا از من به كلامالله مجيد درگذر و يا با اين دشنه عقوبت كن. من هم تلويحا و تمثيلا همان سنت را پيشه ميكنم، ابتدا آيهاي كريمه را خدمتتان عرضه ميكنم و در كنار آن پرچم سه رنگ جاويد، جمهوري اسلامي منقش به نشان مبارك الله و شمشيري كه در آن نشان است را به عوض دشنه. خواهي درگذر و خواهي عقوبت كن. والامر اليكم تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود سر ما خاك ره پير مغان خواهد بود حلقه زلف بتان از ازلم در گوش است بر همانيم كه بوديم و همان خواهد بود پاينده باد جمهوري اسلامي ايران انتهاي پيام