درحالي كه بيش از 9 ماه از دستور مديرعامل شركت ملي نفت ايران براي يكپارچهسازي مديريت پايانههاي نفتي ميگذرد، ولي مشاهده ميكنيم كه موضعگيري مديران بخشهاي مختلف صنعت نفت براي واگذاري پايانهها همچنان متفاوت از اين دستور بوده و بر ارجح بودن فعاليت پايانهها تحت نظر شركتهاي فعلي تاكيد دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در حال حاضر پايانههاي خارگ، نكا و عسلويه در اختيار شركت پايانههاي نفتي ايران است كه براساس اين مصوبه قرار بود به منظور يكپارچهسازي مديريت و راهبري 13 پايانه كوچك و پراكنده كشور، همه پايانههاي موجود در حوزه فلات قاره، پايانه طاهري، پايانه ماهشهر و ديگر پايانههاي كوچك در اختيار شركت پايانههاي ايران قرار گيرد.
در اين زمينه سيفاله جشنساز - مديرعامل شركت ملي نفت ايران ـ در شهريور سال گذشته دستور واگذاري پايانههاي نفتي كشور را در قالب مديريت يكپارچه به شركت پايانههاي نفتي ايران ابلاغ كرده است.
هرچند كه پس از ابلاغ اين دستور موضعگيري مديران مختلف شركتهاي ملي گاز ايران، شركت نفت فلات قاره و شركت پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي مختلف بود و تلاش ميكردند با استدلالهاي متفاوت بر نبود ضرورت اين واگذاريها تاكيد كنند، ولي يك ماه پس از آن غلامحسين نوذري ـ وزير نفت ـ به ايسنا گفت هركاري كه به بهبود عمليات و پروژههاي نفتي كمك كند، انجام خواهيم داد و به منظور اجراي هرچه بهتر و سريعتر پروژههاي نفتي، نسبت به تغيير و تجديد ساختارها عمل خواهيم كرد؛ در مورد يكپارچهسازي پايانههاي نفتي نيز با همين برنامه پيش ميرويم، ولي براي اعلام نظر مشخص و نهايي بايد تا اعلام گزارشها منتظر ماند.
اين درحاليست كه مطابق شرايط گذشته، در مديريت 13 پايانه نفتخام و فرآوردههاي نفتي كشور، سه شركت اصلي وزارت نفت درگير بودهاند. در اين زمينه سه پايانه نفتي خارگ، شمال (نكا) و عسلويه تحت مديريت شركت پايانههاي نفتي ايران؛ پايانههاي سيري، لاوان، بهرگان و مجموعه كوچكي شامل مخازن ذخيرهسازي نفتخام در جزيره خارگ تحت مديريت شركت نفت فلات قاره ايران؛ يك پايانه واقع در بندر طاهري در 30 كيلومتري پايانه عسلويه در حوزه وظايف شركت ملي گاز ايران و چهار پايانه نوشهر(چالوس)، بندرعباس، بندر چابهار و بندر ماهشهر در اختيار شركت ملي پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي ايران بوده است.
وضعيت مبهم تصميمگيريها درخصوص پايانه بندر طاهري
البته در اين راستا پس از ابلاغ مصوبه، سيدرضا كساييزاده - مديرعامل سابق شركت ملي گاز ايران - موافقت خود را با واگذاري پايانه طاهري به شركت پايانههاي نفتي ايران اعلام كرد و حتي در اخبار روابط عمومي وزارت نفت، از تشكيل جلسه تحويل پايانه نفتي بندر طاهري خبر داده شد. بهطوري كه موسي سوري ـ مديرعامل شرکت پايانههاي نفتي ايران ـ در جلسه تحويل پايانه نفتي بندر طاهري اعلام کرده بود كه پشتيباني از تداوم پايدار توليد و ارتقا زنجيره ارزش نفت و گاز کشور، موجب ايفاي نقش شايسته در پايداري و انعطاف پذيري بهينه زنجيره تأمين انرژي ملي و بينالمللي است.
وي استفاده مشترک و بهينه از منابع و دارايي هاي انساني و (فني) فيزيکي، اطلاعات و فناوري پايانهها و حذف يا کاهش اتلاف و بيکاري منابع و دارايي ها را از اهداف يکپارچه سازي پايانه هاي نفت و گاز کشور خوانده و گفته بود كه حذف فعاليت موازي و پيشگيري از دوباره کاري ها، کاهش استراتژيک هزينهها، افزايش بهرهوري، افزايش رضايت مشتريان از طريق ايجاد هماهنگي و يکنواختي روشهاي روبهرويي و رفتار با مشتريان، از ديگر اهداف واگذاري پايانه نفتي شهيد طاهري است.
سوري همچنين استقرار و ارتقاي استانداردهاي معتبر و روزآمد در پايانههاي نفتي، افزايش قابليت انعطافپذيري و پاسخگويي، به کارگيري و توسعه منابع انساني شايسته در حوزههاي تخصصي پايانهها، گسترش و حمايت از کار تيمي و تخصصي، انتقال دانش فني، تخصصي و تجارب کارکنان در حوزه پايانههاي نفتي کشور را از ديگر اهداف واگذاري پايانه نفتي شهيد طاهري به شرکت پايانههاي نفتي ايران برشمرده بود.
به گفته او طلسم مقاومت چند ساله يکپارچهسازي پايانههاي نفتي کشور با واگذاري پايانه نفتي بندر طاهري به شرکت پايانههاي نفتي ايران شکسته شد.
اين درحاليست كه عزيزالله رمضاني ـ مديرعامل شركت ملي گاز ايران ـ در اسفند سال گذشته در خصوص واگذاري پايانه بندر طاهري به شركت پايانههاي نفتي در راستاي طرح يكپارچه كردن پايانههاي نفتي، تصريح كرده بود كه در شركت ملي گاز به لحاظ اينكه بايد عملياتمان را خودمان مديريت كنيم و بندر طاهري به عنوان يكي از فاكتورهايي كه در عمليات ما ميتواند موثر باشد، ترجيح ميدهيم در اختيار شركت ملي گاز باشد.
يكپارچهسازي پايانهها در نتيجه مطالعات مشاور بينالمللي
اين اختلاف نظرها درحالي رو به افزايش بود كه كارشناسان شركت ملي نفت در توجيه درست بودن اين طرح توضيح داده بودند كه بخشي از يافتههاي پروژه ارتقاي سيستمها و بهبود بهرهوري شرکت ملي نفت ايران (طرح نصر) که فاز نخست آن از سوي يک مشاور بينالمللي (Bain & Company) اجرا شد، نشان ميدهد که يکپارچهسازي فرآيندهاي دريافت، اندازهگيري، اختلاط ، صادرات، واردات، عمليات دريايي، ذخيره سازي و مديريت پايانههاي نفت و گاز کشور ميتواند موجب ارتقاي توليد، کاهش هزينهها، بهبود کيفيت و بهينهسازي فرآيندها و ساختارها و به ويژه کاهش مقامهاي سازماني در سطح شرکت ملي نفت ايران و وزارت نفت شود.
بر اساس نتايج به دست آمده از اجراي اين پروژه، به علت نايکپارچگي سيستم مديريتي پايانههاي نفت و گاز کشور، مشکلات و تنگناهاي بسياري وجود دارد؛ درحالي که سيستم مديريتي يکپارچه، عاملي کليدي براي دستيابي شرکت ملي نفت ايران به اهداف و برنامههاي کوتاه مدت و بلندمدت خود به شمار ميآيد.
نظرات مختلف در واگذاري پايانههاي حوزه فلات قاره ايران
پس از ابلاغ دستور واگذاري مديريت همه اين پايانهها به شركت پايانههاي نفتي ايران، محمود زيركچيانزاده ـ مديرعامل شركت نفت فلات قاره ايران ـ با بيان اينكه لزومي به يكپارچهسازي مديريت و راهبري پايانههاي نفتي كشور وجود ندارد، توضيح داده بود كه درحال حاضر شركت نفت فلات قاره، مديريت يكپارچه سه پايانهي نفتي لاوان، بهرگان و سيري را بر عهده دارد كه به نظر ميرسد تفكيك مديريتهاي پايانههاي نفتي، تبعات هزينهاي و مديريتي به دنبال داشته باشد.
بهاين ترتيب با ابراز مخالفتها براي واگذاري پايانههاي حوزه فلات قاره در آذر سال گذشته، جشن ساز با بيان اين كه طرح يكپارچهسازي پايانههاي نفتي در حال انجام است، خاطر نشان كرده بود كه مطالعه و بررسي در خصوص انتقال شركت فلات قاره به مناطق عملياتي در حال انجام است، ضمن اين كه اين شركت اعلام كرده، ممكن است در صورت اين انتقال خساراتي متوجه شركت ملي ايران شود كه بعد از مطالعه در يك پروسه سه ماهه در صورتي كه خسارتي متوجه اين شركت نشود، اين انتقال انجام ميشود.
درحالي كه پس از آن در ارديبهشت امسال، مديرعامل شرکت نفت فلات قاره ايران از واگذاري مجدد مديريت و راهبري سه پايانه نفتي بهرگان، جزيره سيري و جزيره لاوان به اين شرکت خبر داده و در رابطه با آخرين وضعيت اجراي طرح يکپارچه سازي مديريت و راهبردي پايانههاي نفتي ايران، گفته بود كه باتوجه به اين که در سه پايانه نفتي لاوان، سيري و بهرگان عمليات توليد، بارگيري و صادرات نفت خام به صورت يکپارچه انجام ميشود، از همان ابتدا معتقد بوديم که بايد مديريت و راهبردي آنها در اختيار شرکت نفت فلات قاره باقي بماند.
او تصريح كرده بود كه در اين رابطه يک کارگروه تخصصي در مديريت برنامهريزي تلفيقي شرکت ملي نفت ايران تشکيل شده که پس از بررسي هاي صورت گرفته در اين کارگروه به نظر مي رسد، پيشنهاد شرکت نفت فلات قاره مورد قبول قرار گرفته است.
اگرچه كارشناسان اين مقاومتهاي انجام شده ازسوي مديران شركتهاي تابع وزارت نفت براي واگذاري پايانهها را طبيعي دانسته و توضيح ميدهند كه معمولا مديران بهويژه در بخش دولتي در مقابل كوچك شدن حوزه مديريتي خود مقاومت ميكنند، ولي بههرحال اين يك موضوعي است كه مصوب و ابلاغ شده و از نظر قانوني لازمالاجراست.
در اين رابطه برخي كارشناسان برنامهريزي وزارت نفت نيز اظهار كردهاند كه بهتر بود يكپارچهسازي پايانهها ابتدا در شركت ملي نفت انجام ميشد و سپس در ساير شركتها مورد اجرا قرار ميگرفت.
در هر صورت مشاهده ميشود كه باتوجه به استدلالهاي بنيادي دو طرف مبني بر ضرورت و عدم ضرورت يكپارچهسازي مديريت پايانههاي نفتي از يك سو و همچنين ابلاغ دستور اجرايي شدن آن توسط شركت ملي نفت ايران ازسوي ديگر، بايد هرچه سريعتر تصميم نهايي گرفته و وضعيت پايانههاي نفتي مشخص شود تا اينگونه تعليق در تصميمگيريها، كاهش كيفيت عملكرد پايانههاي نفتي كشور را به همراه نداشته باشد.
گزارش از خبرنگار ايسنا حميده صداقت
انتهاي پيام