هفت عاملي كه باعث حذف تيم ملي فوتبال شد ارزيابي AFC از ناكاميهاي ايران در راه جامجهاني
ايران براي صعود مطمئن به جام جهاني هميشه با مشکل روبرو بوده است. غير از جام جهاني 2006 که ايران يک هفته پيش از پايان بازيهاي انتخابي صعودش را قطعي کرده بود تيم ايران در يازده سال گذشته هميشه روي تيغ بوده است. به گزارش ايسنا و به نقل از سايت AFC؛ در سال 1997 ايران در آخرين دقايق در ملبورن به عنوان آخرين تيم بليت فرانسه را گرفت و بعد از 20 سال وارد ليست تيم هاي نهايي جام جهاني شد. چهار سال بعد هم رفتن به جام جهاني 2002 به آخرين دقايق کشيده شد و ايران عليرغم شکست ايرلند در تهران به دليل تفاضل گل کمتر در بازي پلي آف از رسيدن به جام جهاني باز ماند. هفت دليلي که ممکن است جزو عوامل اصلي ناکامي ايران در اين دوره از بازيها باشد را مي توان اينگونه برشمرد. 1- تعويض پي در پي مربيان بعد از نارضايتي هايي که در جام جهاني 2006 پيش آمد برانکو جايش را به قلعه نويي داد که او نتوانست در يکچهارم نهايي جام ملت هاي آسيا 2007 برابر کره جنوبي موفق باشد. منصور ابراهيم زاده مربي موقت هرگز فرصت نمايش توانايي هاي خود را پيدا نکرد و علي دايي بعد از باخت به عربستان در آزادي برکنار شد. محمد مايلي کهن فقط دو هفته مربي ماند و بدون حتي يک جلسه تمريني برکنار شد تا بالاخره افشين قطبي که يکسال پيش نامش مطرح بود مربي شود و روي نيمکت بنشيند. 2- علي کريمي دعوت کردن يا دعوت نکردن دايي از علي کريمي هميشه بحث انگيز بود. يکي از انتقاد طرفداران و رسانه ها از دايي استفاده نکردن از علي کريمي بود که در بازي با عربستان به اوج خود رسيد. او در بازي کره شمالي در پيونگ يانگ به تيم برگشت و در بازي بعدي مقابل امارات پايش به گل باز شد. کريمي 30 ساله در بازي آخر بدليل خستگي در نيمه دوم بيرون رفت. 3- نبود نفرات جايگزين ليست ايران مثل هميشه ، بدون نام هاي بزرگ نماند اما شايد آنها به اندازه نامشان نتواستند ناجي تيم ملي باشند. کريم باقري هرچند يکبار براي ايران گل هم زد اما حضوري پرنوسان داشت و نتوانست در تمرينات بطور ثابت حضور داشته باشد. کاملاً مشخص بود که دايي براي جايگزين کردن جوانترها تلاش مي کند. احتمالاً اگر مايلي کهن هم مي آمد همين کار را مي کرد و افشين قطبي هم حداقل چند بار گفت که فقط بدليل حساسيت بازيهاي آخر فرصت چنين تغييراتي را پيدا نکرد. 4- نداشتن بازيهاي تدارکاتي مناسب تيم ملي براي بازي با تيم هاي قدرتمند بارها با مشکل روبرو شد. ايران به قهرماني بازيهاي غرب آسيا در تهران رسيد و آذربايجان را هم شکست داد اما اين حريفان فشار لازم براي ورود به بازيهاي انتخابي جام جهاني را به تيم نياوردند. بازي با اکوادور و چين و بعد سنگال و کنيا آخرين ديدارهاي ايران پيش از جدال با عربستان در رياض بود. 5- کره شمالي اگر تورنمنتي ديگري بود آنوقت ايران از همگروهي با کره شمالي مي توانست خوشحال باشد. کره شمالي در سال هاي اخير و به غير از ديدارهاي جام جهاني حريف چندان خطرناکي نبوده است. آنها حتي بدليل نتايج ضعيف در بازيهاي جام ملت ها به جام چلنج کاپ آسيا فرستاده شدند اما آنجا هم نتوانستند در بين تيم هاي ضعيف تر به قهرماني برسند و سال گذشته با شکست برابر هند در فينال دوم شدند. اما کره شمالي در بازيهاي جام جهاني چهره ديگري دارد. آنها در دوره قبلي هم براي اين حريف سرسختي بودند و اين بار به غير از باخت 2-1 در تهران نه تنها در پيونگ يانگ دروازه شان را بسته نگه داشتند بلکه در رياض تا دقيقه 90 مقاومت کردند تا ايران از بازيها حذف شود. 6- رسانه ها و فشار طرفداران علي دايي يکسال قبل در روزهاي قرعه کشي بود که از همه رسانه ها درخواست کرد تا همکاري بيشتري با تيم ملي داشته باشند و از طرفداران خواست با صبر بيشتري از تيم ملي حمايت کنند. اما در کشوري که مردم فوتبال را با شور و حرارت و تمام علاقه شان دنبال مي کنند نگه داشتن تيم ملي دور از اعتراض و انتقاد زودهنگام رسانه ها و تماشاگران کاري دشوار به نظر مي آيد. بسياري از تغييرات تيم ملي ايران در طول بازيهاي انتخابي جام جهاني مثل هميشه تحت تاثير فشارهاي سنگيني بود که از خارج تيم مي آمد. 7- " اين فوتبال است" اين دليل ممکن است هميشه دليل محکم فني يا منطقي به حساب نيايد اما سر زبان خيلي از اهالي فوتبال است. در ايران از مربي گرفته تا بازيکنان از اين عبارت استفاده کم و بيش زيادي مي کنند. بعضي ها بدست آوردن تنها يک پيروزي در هشت بازي گروهي، باخت در خانه برابر عربستان، تعويض زياد مربي ها، تغييرات بازيکنان و باز شدن دروازه در هشت دقيقه پاياني در سئول را با همين عبارت توصيف ميکنند. انتهاي پيام