اشاره:
آنچه ميخوانيد متن مصاحبهاي است كه توسط گروه توسعهي پايدار كشاورزان دشت گرمسار در اختيار گروه كشاورزي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران قرار گرفته است.
در اين گفت وگو دکتر مريم لاوانچي، استاد دانشگاه و كارشناس و خبرهي بيوتكنولوژي (بخش گياه شناسي) سازمان تحقيقات کشاورزي الجزاير به بيان وضعيت و جايگاه گياهان تراريخته(ترانسژنيك) در جهان ميپردازد.
وي معتقد است برخلاف تبليغات مثبتي كه دربارهي گياهان تراريخته يا بهعبارت بهتر ترانسژنيكها وجود دارد كشت اين محصولات منجر به توليد محصول سالم نميشود چراكه گروهي از اين محصولات به جاي آنكه مقاوم به علف هرز باشند نسبت به علفكشها مقاوم هستند و با توجه به آنكه بيشتر علفهاي هرز و گياهان كشت شده در مزارع داراي خانوادههاي يكسان هستند كشاورز با خيال آسوده و بدون نگراني از آسيب ديدن محصولاتش ميتواند به هر اندازه كه بخواهد علفكش مصرف كند.
از سوي ديگر گروه ديگر گياهان تراريخته حاوي آفت كش هسنتد و اين موضوع به مراتب نگران كننده تر از مصرف موادشيميايي در مزارع است چراكه هميشه درصدي از اين مواد تحت تاثير عوامل گوناگون از بين ميروند و مقداري از آن تحت عنوان باقيماندهي سم و كود شيميايي مشكل زا خواهند شد در صورتيكه در گياهان تراريخت مواد شيميايي داخل بافت و به عنوان بخشي از گياه محسوب ميشود.
با نگاهي خوش بينانه و بدون درنظر گرفتن آسيبي كه اين نوع از گياهان ميتوانند به حشرات مفيد و غيرهدف وارد كنند نابودي حشرات آفت توسط آفتكش موجود در گياهان ترانسژنيك منجر به حذف آفات ضعيفتر و افزايش جمعيت مقاوم به آفتكشها خواهد شد، بنابراين محققان مجبور به توليد و ارائهي گياهان تراريختهي جديد به بازار خواهند شد و اين گياهان نيز سرانجام به سرنوشت سموم شيميايي دچار خواهند شد، چنانچه امروزه شاهد آن هستيم مصرف بيرويه اين نهادهها منجر به افزايش مقاومت جمعيت آفات و بيماريهاي گياهي شده است و زارع پس از آنكه به اين نتيجه رسيد كه با افزايش دز سم نيز قادر به از بين بردن آفات نخواهد شد در پي تعويض نوع سم مصرفي و دريافت سموم جديد ميشود.
در ادامه بخش دوم اين مصاحبه به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميگردد.
*مدافعان گياهان ترانسژنيك توجيه خود از توليد اين نوع از گياهان برپايهي رفع فقر و گرسنگي در دنيا ميدانند و اهداف خود را افزايش راندمان محصول، و كاهش مصرف سموم ميدانند، بهعنوان كارشناس خبرهي بيوتكنولوژيك دراينباره بيشتر توضيح دهيد؟
اين ادعا نادرست و خلاف واقع است چراكه بر اساس ارزيابي كه درسالهاي پس از جنگ جهاني دوم صورت گرفته است بدون تراريختهها ما در دنيا مسالهي كمبود غذا نداريم و حتي ميزان آن 5/1برابر شده است. در واقع مشكل اصلي در توزيع عادلانهي امكانات و غذا است به عبارت ديگر توزيع و پخش مواد غذايي نادرست است. با توجه به آنكه هنوز با كمبود مواد غذايي مواجه نشدهايم بنابراين بايد ايراد كار را در جاي ديگري جستجو كنيم.
ما بر اساس تحقيقاتي كه انجام دادهايم به اين نتيجه رسيديم كه استفاده از تراريختهها و ترانسژنيك منجر به افزايش راندمان نشده و استفاده از سموم حشرهكش نيز كاهش نيافته است، ازسوي ديگر هنگاميكه محصول تراريخته را خريداري ميكنيم مجبور به پيدا كردن حشره كش خاصي از كارخانجات توليدسم هستيم كه با محصول مورد نظر ما همخواني داشته باشد؛ بنابراين توليد و وابستههاي توليدي طرفداران محصولات تراريخته است كه خريد و فروش ميشود.
با كشت محصولات ترانسژنيك افزايش عملكردي رخ نداده است، در اينجا بايد به اين نكته اشاره كنم با كمي دقت ميتوان به اين نتيجه رسيد كه در واقع شركتهايي كه امروزه محصولات تراريخته توليد ميكنند همان شركتهاي هستند كه در40 سال گذشته حشرهكش توليد ميكردند و علي رغم ادعاي دروغين آنها كه «گياهان تراريخته احتياج به حشره كش ندارند»، حشره كشها را هم همراه با اين نوع از گياهان توليد و به بازار عرضه ميكنند.
هنگاميكه مردم جهان نسبت به مسائل زيست محيطي و عواقب ناشي از مصرف حشرهكشها آگاه شدند، افراد سودجو به فكر افتادند تا با اختراع اين نوع از گياهان اين ادعا را داشته باشند كه به فكر آلودگي محيط زيست بوده و براي آن راهحلي دارند اما پس از گذشت چند سال از كشت اين گياه متوجه شديم كه كشاورزان همچنان حشره كش مصرف ميكنند و آنها نيز سموم بيشتري به فروش ميرسانند.
*آيا مستنداتي وجود دارد كه محققين، مدافعين و افرادي كه امروز در توليد تراريختهها نقش دارند، در واقع همان افرادي هستند كه در گذشته از سموم شيميايي دفاع ميكردند؟
بله، در اين باره ميتوان به شركت بزرگ مونتسانتو اشاره كرد كه در جنگ ويتنام با آمريكا عامل مخربي را «ناپالم» را بهوجود آورد. لازم به توضيح است در اين جنگ هنگاميكه آمريكايي ها نميتوانستند ويتناميهايي را كه در جنگلها مخفي شده بودند پيدا كنند، جنگلهاي انبوه ويتنام را با استفاده از توليدات شركت مونتسانتو از بين ميبردند، تا بلكه بتوانند آنها را شكست دهند. صاحبان شركت مونستانتو در انقلابها و جنگهاي گوناگون، محصولاتي را به منظور قتل عام و نابود مردم توليد ميكردند.
گفتنيست شركتهايي همانند مونستانتو همواره به قدرتهايي كه به دنبال سود و منافع خود بودند، در از بين بردن انسانها و منابع طبيعي همواره كمك ميكردند.
*به باور شما بهترين راه براي شناساندن گياهان تراريخته و هشدا نسبت به مخاطرات و اثرات سوء اين گياهان بر سلامت، طبيعت و انسانها چيست؟، باتوجه به آنكه دراين باره نه تنها كشاورزان و توليدكنندگان بلكه مصرف كنندگان و جوامع نيز مورد تهاجماند؟
براساس تجربيات كشورم و جلسات بسيار گوناگوني كه با اقشار گوناگون مردم داشتيم، هنگاميكه به صورت منطقي و با دليل و برهان با مردم صحبت كرديم، پذيرفتند كه به سادگي نبايد از بذر و محصولات تراريختهها استفاده كنند. من كارشناس و محقق علوم بيوتكنولوژي هستم و در واقع با آن مشكلي ندارم اما پيشنهاد ميكنم اگر كشوري خواست تراريختهها را در بازار عرضه كند، بايد سالهاي زيادي آن را آزمايش و كنترل كند و پس از ارزيابي زيست محيطي و مطمئن شدن از عدم اثرات منفي ايمني زيستي از آن استفاده كنند. ما بايد به جايي برسيم كه براي بهتر شدن سلامت بشريت و طبيعت به طور واقعي تلاش كنيم و اگر محصولاتي بخواهند اين اصول را زير پا گذارند مطمئن باشيد حتي محققين بيوتكنولوژي و علوم مرتبط با آن نيز مخالفت خود را اعلام خواهند كرد.
* دولتها براي آنكه از علم و تكنولوژي روز عقب نمانند و دچار اتهام عقب افتادگي نشوند، تمايل دارند به توليد تراريختها دارند و در اين زمينه سرمايهگذاري كنند، به نظر شما، چه راهحلي براي متقاعد كردن و گوش زد كردن مخاطرات اين نوع محصولات به دولتها وجود دارد؟
درست است، به باور من نبايد براي جلوگيري از تهمت عقب افتادگي هر نوع فناوري و تكنولوژي جديد را بپذيريم. متاسفانه بارها در كشورهاي گوناگون ديده شده است كه محققين آنها ژنهايي را از كشورهاي ديگر را آورده و به بذرهاي بومي خود تحميل كردهاند، غافل از آنكه اين اقدام چه خطراتي ميتواند براي جوامع آنها داشته باشد، ممكن است همين كشور در آينده مجبور شود به ازاي هر ژن و يا بذري كه خريد و فروش كرده، بهاي سنگيني را بپردازد.
احتياجات واقعي كشورمان را در نظر بگيريم و آنرا جايگزين فناوريهاي وارداتي كنيم. كارشناسان و محققين هركشور با سواد، علم و دانش خودشان ميتوانند فعاليتهاي تحقيقاتي را همسو با حفظ امنيت زيستي انجام دهند.
بايد تفكر و فرهنگ جامعه را بالا ببريم و شايد بتوانيم با تجربهاي كه در ارتباط با محصولات تراريخته در جهان رخ ميدهند به نتايج و تصميم گيريهاي مناسبي دست پيدا كنيم. براي نمونه در كشور نروژ تصميم گرفتند تا تغييرات ژنتيكي در ماهي سالامون بوجود آورند، اما متاسفانه اين تغيير موجب پيدايي اثرات سوء و منفي شد؛ محققان موسسهي ارائه دهندهي طرح در پيش گفته به راحتي اين موضوع را پذيرفتند و به دولت اعلام كردند كه بايد هرچه سريعتر جلوي نوع ماهي ترانسژنيك را گرفت و دولت نيز اين اقدام را انجام داد؛ به باورمن اگر قراراست تكنولوژي يا علمي براي اولين بار ارائه و آزمايش شود بايد با موسسات علمي- تحقيقاتي همكاري كرد كه كاركنان آنها افراد درستي هستند، و اگر اشتباهي در اين راستا رخ داد نبايد ترسيد بلكه بايد دقيق بود.
افرادي كه ميخواهند براي اولين بار علمي يا محصولي را وارد كشور كنند بايد داراي ديد وسيع و فكرش باز باشند و به درستي احتياجات كشورشان را بشناسند؛ همچنين بايد به اين موضوع توجه داشته باشند آنچه در آزمايشگاه آزمايش ميشود، بهطورحتم نميتواند راهحلي براي رفع گرسنگي، فقر، توليد خوراك و الگويي قطعي براي بشريت باشد و بايد 18 تا 10 سال در آن مكان بر روي موضوع مورد نظر كار شود، سپس آن محصول را وارد بازار كرده و خريد و فروش كنند؛ درنهايت با تفكرمان را تغيير دهيم.
متاسفانه پس از جنگ جهاني، اين تفكر نادرست بوجود آمد كه كشت وسيع و بيحد و اندازه ميتوانند تنها راه حل بر طرف كردن مشكلات غذا باشد اما در واقع مشاهده كرديم اين موضوع راهحل مناسبي نبود؛ من اعتقادي به كشاورزي بزرگ و بياندازه ندارم، به باورمن كشاورز خرده پايي كه بتواند با تنوع به توليد خود، ادامه دهد داراي الويت است چراكه با اين روش ميتوانيم مردم و كشورمان را نجات دهيم.
ادامه دارد...