اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد بخش اول كارگاه سياستهاي مديريت و بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز است كه به موضوع " ضرورت تزريق گاز در مخازن ايران" اختصاص داشت.
در اين كارگاه كه از سوي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) برگزار شد، دكتر حقيقي به بيان تجارب و ديدگاههاي خود در اينباره پرداخت.
دكتر حقيقي كارشناسي ارشد مهندسي شيمي خود را از دانشگاه تهران و كارشناسي ارشد و دكتري مهندسي نفت را از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي اخذ كرد. وي در حال حاضر دانشيار پرديس فني دانشگاه تهران است. او كه از اولين مدرسان مهندسي مخزن در دانشگاه تهران است در سال 77 مديريت طرح ضربتي تامين نيروي انساني در بخش بالادستي نفت را عهده دار بود.
سرويس مسائل راهبردي ايران، اظهار اميدواري ميكند ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و متخصصان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستهاي مديريت و بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز، ضمن مستندسازي تاريخ سياستگذاري عمومي و نظارت عمومي بيشتر بر آن، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت فرآيند سياستگذاري در اين حوزه شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران rahbord.isna@gmail.com آمادگي خود را براي انعكاس ديدگاههاي وزارت نفت، معاونت توسعه منابع انساني و پژوهش اين وزارتخانه، شركت ملي نفت و شركتهاي تابعه، شركت ملي گاز، همچنين استادان، متخصصان و دانشجويان به منظور بررسي دقيقتر ابعاد موضوع مورد بحث در اين نشست اعلام ميكند.
در پي متن كامل گزارش اين كارگاه به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود
ايسنا:
همانطور كه همه ميدانند جنس مخازن ايران از نوع خاصي است به همين دليل تزريق گاز به آنها از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، همچنين گاز در مقابل ساير تزريقها مانند آب و مواد شيميايي بسيار كارآمدتر است با توجه به اينكه مخازن كشور ايران آسيبپذير هستند، توضيح دهيد چگونه بايد عمل شود؟
«كشورهاي دنيا در حال تزريق ثالثيه هستند در حالي كه ما هنوز به تفاهم نرسيدهايم كه تزريق ثانويه خوب است يا بد»
دكتر حقيقي:
در ارتباط با روشهاي ازدياد برداشت از مخازن بايد گفت تاكنون حداقل 10 روش مختلف عنوان تحقيق بوده و اثبات شده كه موجب افزايش برداشت ميشود، اين روشها شامل تزريق گاز به روش امتزاجي وغيرامتزاجي، تزريق آب، بخار، مواد شيميايي، سولفكتنك (كشش سطحي ميان سنگ و نفت را كم ميكند) و حتي روشهاي ميكروبي ميشود، اما روشهايي كه در كشور به واقعيت پيوسته، تزريق آب و گاز است، روشهاي ديگر اثبات شدهاند اما در عمل از آنها استفاده نميشود به اين دليل كه قيمت نفت در آن زمان بسيار پائين بود و همچنين استفاده از آن روشها بسيار هزينهبر بود، اما در حال حاضر به دليل افزايش قيمت نفت روشهاي عنوان شده براي ازدياد برداشت ميتواند اقتصادي باشد، در حال حاضر پيش از انجام روشهاي ديگر كه به آنها روشهاي ثالثيه گفته ميشود، روش ثانويه كه همان تزريق گاز و آب است را مورد استفاده قرار ميگيرد.
توليد اوليه، توليد بدون تزريق و توسط انرژي اوليه خود نفت است، توليد ثانويه، توليد توسط تزريق گاز و آب است، توليد ثالثيه، توليد توسط تزريق موارد ديگري است، در حال حاضر توليد ثانويه مطرح است و اغلب مخازن كشور توليد اوليه دارند، بسياري از كشورهاي دنيا هم اكنون در حال توليد ثالثيه هستند، در واقع به لحاظ تئوريك، روش تزريق ثانويه اولين كاري است كه بايد انجام شود.
همانطور كه پيش از اين عنوان شد در روش ثانويه تزريق آب و گاز انجام ميشود، انتخاب ميان آب و گاز وابسته به اين است كه كدام يك موجود است، تزريق آب در مناطق نفتخيز جنوب به علت خشك بودن و نبود آب كافي براي كشاورزي و مصارف شهري امكان پذير نيست، تزريق آب فقط در مناطق دريايي نظير فلات قاره انجام ميشود، بنابراين در مناطق خشك نيازي به مطالعه نيست كه آب بهتر است يا گاز؛ به اين علت كه تزريق گاز تنها راه موجود است و راه ديگري وجود ندارد.
« تزريق باعث برداشت بيشتر و بهرهبرداري آسان نفت ميشود »
تزريق گاز به دو روش امتزاجي و غير امتزاجي انجام مي شود، در تزريق امتزاجي فشار گازي كه از مناطق ديگر ميآوريم را افزايش و به مخزن تزريق ميكنيم بطوري كه فشار گاز تزريقي با فشار مخزن به هم نزديك شود، در اين صورت گاز قابليت حل شدن در مخزن را خواهد داشت مانند گازي كه در نوشابهها وجود دارد. تزريق امتزاجي علاوه بر برداشت بيشتر، بهرهبرداري نفت از مخازن را نيز آسان ميكند، با تمام اين تفاسير هماكنون در مخازن كشور تزريق غيرامتزاجي بمنظور تامين فشار مخزن انجام ميشود، در تزريق غيرامتزاجي گاز با فشار کم وارد مخزن ميشود به همين دليل در نفت حل نميشود و فقط فشار مخزن كه به دليل توليد اوليه كاهش يافته را تامين ميكند، به عبارت ديگر از اين طريق تامين فشار ميكنيم.
«بيشتر مخازن كشور كانديداي بسيار خوبي براي تزريق امتزاجي هستند»
تزريق امتزاجي به اين دليل كه باعث افزايش دو برابر ضريب بازيافت ميشود در بسياري از مخازن كشور داراي اولويت است در حالي كه اگر تزريق غيرامتزاجي انجام شود كمتر از نصف اين ميزان برداشت خواهيم داشت، به طور مثال در توليد اوليه ضريب بازيافت 20% داريم اگر تزريق امتزاجي انجام دهيم 40% و اگر تزريق غير امتزاجي باشد ضريب بازيافت 30% ميشود. اگرچه در تزريق امتزاجي ضريب بازيافت درصد بسيار بالايي است اما اين نوع تزريق سرمايهگذاري بسيار زيادي طلب ميكند به اين علت كه در اين روش تزريق گاز بايد با فشار بالا صورت گيرد، اگرچه همه مخازن كانديد تزريق امتزاجي نميشوند به اين علت كه فشار مخزني كه قرار است به آن گاز تزريق شود در نوع تزريق نقش دارد اما شايان ذكر است بيشتر مخازن كشور ميتوانند كانديداي بسيار خوبي براي تزريق امتزاجي باشند.
ايسنا:
چرا بعضي از مخازن كانديد تزريق امتزاجي نميشوند؟
دكتر حقيقي:
اگر دير شروع به تزريق كنيم و فشار مخزن از حدي پائينتر آيد زمانيكه فشار مخزن كم باشد گازهاي همراه نفت بيرون آمده و ديگر نميتوان گاز را به صورت امتزاجي تزريق كرد، به طور نمونه، اگر در اواخر عمر مخزن تصميم به تزريق گاز گرفته شود تزريق امتزاجي مقدور نخواهد بود، اما مخازن بسيار زيادي در كشور وجود دارند كه كانديداهاي بسيار خوبي براي تزريق امتزاجي نفت هستند، همانطور كه پيش از اين بيان شد تزريق امتزاجي حداقل دو برابر بيشتر از تزريق غير امتزاجي، باعث افزايش ضريب برداشت نفت ميشود بنابراين تزريق امتزاجي از اهميت خاصي برخوردارميباشد. اما اينكه چرا انجام نميشود به اين علت است كه يا مخازن كانديد مناسب نيستند و يا اينكه مخازني كه كانديد مناسبي هستند نياز به سرمايهگذاريهاي بسيار بالا دارند، به اين علت كه بايد تجهيزات و كمپرسورهاي بسيار زيادي بر سر چاه فراهم شود تا فشار گاز را آنقدر افزايش دهد كه پس از تزريق در داخل نفت حل شود بنابراين مسئله سرمايهگذاري يكي از جنبههاي انجام نشدن تزريق امتزاجي است و مورد ديگر اينكه زمان تزريق بسيار مهم است و همچنين تركيب نفت هم نقش بسزايي دارد.
«بدون هيچ ترديدي تزريق امتزاجي ضريب بازيافت را 100 درصد افزايش ميدهد»
« در حال حاضر تزريق گاز بسيار كوركورانه انجام ميشود»
حال كه تزريق گاز به عنوان تنها انتخاب كشور است اهميت بسيار زيادي دارد كه تزريق چگونه انجام شود، در اين صورت با دو نوع تزريق مواجه هستيم امتزاجي و غير امتزاجي، البته بايد عنوان شود، كه هماكنون در هيچكدام از مخازن كشوربجز مخزن رامشير تزريق امتزاجي انجام نميشود. اكنون پس از گذشت چند سال و در حالي كه همه براي امر تزريق اتفاقنظر دارند اين سوال مطرح ميشود كه گاز چطور تزريق شود؟ براي روشن شدن اين مسئله مطالعات جامع فني و اقتصادي نياز است، اما آنچه كه واضح است و هيچ بحثي در آن نيست، تزريق امتزاجي صدرصد ازدياد برداشت را افزايش ميدهد. هم اكنون زمان آن رسيده است كه پا فراتر گذاشته و بررسي كنيم چه برنامهريزيهايي بايد براي مخازن كانديد تزريق انجام شود، در حال حاضر تزريق گاز بسيار كوركورانه انجام ميشود.
ايسنا:
اينگونه عنوان ميشود كه مخازن كشور نسبت به نفت خصلت ترشوندگي بسيار زيادي دارند و درواقع نفتدوست هستند، همچنين داراي شكافهايي هستند كه اگر تزريق دير صورت گيرد و آب وارد اين شكافها ميشود و خسارات جبران ناذپذيري به مخازن وارد ميشود، در اين زمينه توضيحاتي عنوان كنيد؟
«تنها سود تزريق غيرامتزاجي جلوگيري از ورود آب به مخزن است»
«پيش از انقلاب هيچ پروژه تزريقي انجام نشده بود»
«پس از انقلاب به اثبات رسيد كه تزريق باعث افزايش ضريب بازيافت ميشود»
دكتر حقيقي:
مسئله مطرح شده، در توجيه تزريق غيرامتزاجي است، همانطور كه پيش از اين عنوان شد گاز در تزريق غيرامتزاجي حل نميشود اما باعث نگهداري فشار مخزن شده و اجازه نميدهد فشار مخزن افت كند، در نهايت آب نميتواند وارد مخزن شود، در واقع تنها سود تزريق غيرامتزاجي اين است كه اجازه نميدهد آب وارد مخزن شود، بنابراين اگر مخزني كانديد مناسبي براي تزريق امتزاجي نباشد بيشك بايد مورد تزريق غيرامتزاجي قرار گيرد، بيشتر از 15 سال است كه تزريق گاز در مخازن صورت ميگيرد، تجربيات تزريق گاز مربوط به بعد از انقلاب است پيش از آن هيچ پروژه تزريقي انجام نشده بود اما پس از انقلاب اين تجربه در عمل به اثبات رسيد كه تزريق گاز باعث افزايش ضريب برداشت ميشود اين مسئله ديگر نيازي به تحقيق ندارد.
ايسنا:
آيا صحت دارد مخازن شكافدار نياز بيشتري دارند و آسيبپذيرتر هستند؟
دكتر حقيقي:
در مورد مخازن شكافدار بايد عنوان شود بحثهايي كه عده اي مطرح ميكنند تزريق گاز بهتر از تزريق آب است، من معتقدم زماني كه آب در دسترس نيست فقط ميتوان گاز تزريق كرد، اين صحيح است كه در مخازن شكافدار به علت ويژگي شكافها بايد تزريق گاز صورت گيرد اما هم اكنون در مخازن فلات قاره نظير سيري تزريق آب صورت ميگيرد. دكتر سعيدي عنوان ميكند تزريق آب به علت شكافدار بودن مخزن كار صحيحي نيست، نظر من اين است كه بايد در اين مورد تحقيق شود و مخازن مورد به مورد بررسي شوند، در رابطه با مخزن درود گفته ميشود عملي كه Total و فرانسويها انجام ميدهند كه در جريان آن به مخزن آب تزريق ميكنند جنايت است، به علت ويژگي شكاف دار بودن و عدم يكنواختي به اين مخازن بايد گاز تزريق شود، اعتقاد من اين است كه در مواقعي كه آب در دسترس است و ميتوان به مخزن تزريق كرد بررسي شود كه اگر امكانپذير است از آن استفاده شود، بنابراين بايد با بررسي دقيق مشخص شود كدام تزريق بهتر است، اما به طور كلي تزريق گاز در مخازن شكافدارکربناته موفقتر بوده است.
ايسنا:
در رابطه با مخزن درود بيشتر توضيح دهيد؟
دكتر حقيقي:
در رابطه با مخزن درود مسئله اين بود كه نميخواستند آب را به تنهايي تزريق كنند، روش ديگري تحت عنوان تزريق آلترناتيو وجود دارد كه تزريق دورهاي آب و گاز است در اين روش دورهاي آب و دورهاي گاز تزريق ميشود و به همين ترتيب ادامه مييابد. اين روش بسيار جديدي است كه از تزريق آب به تنهايي يا گاز به تنهايي بهتر عمل ميكند.
در دنيا به اين روش WAG ميگويند Water alternative gas به معناي ديگر در اين روش اول آب سپس گاز تزريق ميشود و به طور متناوب ادامه مييابد، اگر در درود از اين روش استفاده شده باشد بسيار خوب است، سئوال شما اين است كه در مخازن شكافدار كدام تزريق بهتر است، نظر من اين است كه بايد مخازن مورد به مورد بررسي شوند تا مشخص شود در كدام تزريق مخزن بهتر عمل خواهد كرد.
ايسنا:
آقاي آل آقا معتقدند مخازن شكافدار نسبت به مخازن ديگر آسيبپذيرترند و بايد توجه بيشتري به آنها شود بنابراين ميتوان گفت مسئله تزريق گاز به اين نوع مخازن از اولويت مضاعفي برخوردار است، نظر جنابعالي در اين زمينه چيست؟
«مخازن شكافدار نياز به مديريت نوين و قوي دارند»
«بيترديد مديريت نوين مخازن صد در صد حياتي است»
دكتر حقيقي:
در اين زمينه بايد عنوان شود مخازن شكافدار بسيار پيچيدهتر از ساير مخازن هستند، لذا در اين مخازن بايد مديريت مخزن صحيح اعمال شود. شايد مخازن يكنواخت كه هيچ درز و شكافي در آنها وجود ندارد نياز به مديريت نوين مخزن نباشند اما در مورد مخازن شكافدار بايد مديريت نوين و قوي اعمال شود، نرخ توليد از مخازن شكافدار مسئله مهم و بسيار حساسي است، به معناي ديگر، سرعت برداشت از اين مخازن در توليد نهايي آنها نقش حائز اهميتي دارد به همين علت تصميمگيري در اين زمينه بسيار مهم و حساس است. در حالي كه در مخازن يكنواخت نرخ توليد از مخزن با حساسيت مواجه نيست و به بازار بستگي دارد، در صورتي كه بازار خوب باشد توليد بيشتر ميشود و اگر ارز نياز باشد توليد كاهش مييابد، همان طور كه گفته شد در مخازن شكافدار نرخ توليد از حساسيت خاصي برخوردار است لذا بيترديد مديريت نوين مخازن صددرصد حياتي است. به اين علت كه مخازن معمول دنيا فاقد شكاف و از سنگهاي ماسهاي تشكيل شدهاند، در اين مخازن، نفت در ميادين ماسهاي وجود دارد و داراي فشار است زمانيكه در نقطهاي حفاري صورت ميگيرد از طريق ايجاد انبساط مخزن نفت توليد ميشود.
اما درون مخازن شكافدار، نفت از شكافها وارد چاه ميشود، به معناي ديگر نفتي كه درون سنگهاي متخلخل وجود دارد، در دو مرحله وارد چاه ميشود، در مرحله اول، نفت از اين سنگها وارد شكافها و پس از آن وارد چاه ميشود، حجم تمام اين شكافها 1 درصد كل مخازن هم نيست، در مخازني كه حفاري ميشود اول نفت داخل شكافها توليد ميشود كه تنها 1 درصد است و 99 درصد ديگر، داخل بدنه اصلي سنگ وجود دارد، بنابراين بايد زمان سپري شود تا نفتهاي داخل بدنهي اصلي سنگهاي متخلخل خارج شود ، اما عملا اين سنگهاي آهكي يا ماسهاي 10-20 درصد ميان سوراخهاي ميكروني فضاي خالي دارند ولي تمام اين شكافها فقط 1 درصد حجم كل مخزن را در بر ميگيرد، 20 يا 30 درصد باقيمانده فضاي خالي مربوط به خود سنگ است، به علت همين دو مرحلهاي بودن است كه بايد زمان معيني براي توليد در نظر گرفته شود. اگر نرخ توليد را يكباره افزايش دهيم و زمان مورد نياز را در اختيار مخزن قرار ندهيم، ضريب بازيافت نخواهيم داشت، به همين دليل است كه زمان جنگ ايران و عراق كه بخشي از مخازن كشور در اشغال عراقيها بود و توليد از آنها متوقف بود پس از گذشت چند سال در حفاري مجدد شاهد بالارفتن ضريب بازيافت مخزن بوديم، گذشت زمان باعث بالا رفتن نرخ توليد شد، بنابراين واضح است كه هر مخزني نرخ بهينه دارد و بايد اين نرخ بهينه مشخص شود، بهترين حالت اين است كه چند سال درب مخازن بسته باشد و زمان كافي در اختيار مخازن قرار گيرد تا نفت از تخلخلهاي سنگ بيرون آيد و درون شكافها تراوش پيدا كند، در رابطه با مخزن نفت شهر بيان ميشد كه 95 درصد نفت آن خارج شده و فقط 5 درصد باقي مانده است در زمان جنگ ايران و عراق اين مخزن توسط عراقيها اشغال و آنها مخزن نفت شهر را توسط سيمان پر كردند پس از اتمام جنگ در حفاري مجدد از اين مخزن مشاهده شد كه نفت بسيار زيادي قابل بهرهبرداري است علت اين امر گذشت مدت زمان كافي است؛ بنابراين با تامين اين مسئله به مخازن كشور ميتوان نرخ توليد را افزايش داد، لذا هر چقدر نرخ توليد را كاهش دهيم مخازن مدت زمان بيشتري دراختيار دارند تا نرخ توليد را افزايش دهند، اما به لحاظ اقتصادي كشور قادر نيست كه مدت زماني از مخزن هيچ توليدي نداشته باشد، به اعتقاد من بايد زمان بهينهي نرخ توليد مخزن را محاسبه كنيم و نبايد از اوپك تبعيت كنيم به اين علت كه اوپك مسائل اقتصادي نرخ توليد كشور را تعيين نميكند، و اگر بيشتر از ظرفيت توليد شود ضريب بازيافت پائين آمده و نفت قابل توليد كاملا از دست خواهد رفت. اعتقاد من اين نيست كه درب مخزن كامل بسته شود اما بايد براي توليد نرخي وجود داشته باشد، اساسا براي هر مخزن شكافدار نرخ بهينه وجود دارد كه اگر بيشتر از آن توليد شود ضريب بازيافت كاهش مييابد.
«كوركورانه در حال توليد از مخازن هستيم»
« هيچكس نبايد به خود اجازه دهد بدون طراحي مدل و شبيهسازي مخازن فعاليتي در آنها انجام دهد »
بنابراين بايد توجه ويژهاي به تعيين نرخ بهينه داشته باشيم، متاسفانه در اغلب مخازن و شايد بيش از 90 درصد آنها هيچ مطالعهاي در اين زمينه انجام نشده و كوركورانه در حال توليد از مخازن هستيم، نكته حائز اهميت اين است بايد مخازن مورد مطالعه قرار گيرند و با جرات ميتوان گفت تمام هزينه براي اين مطالعات از هزينه حفر يك چاه كمتر است، تمام مخازن كشور بايد مطالعه و شبيه سازي شود تا مشخص شود كه هر مخزن با چه نرخي بايد توليد كند و چاههاي جديد در كدام قسمت مخزن بايد حفر شوند، هم اكنون بسيار سنتي و از روشهاي سالهاي گذشته براي حفر چاه استفاده ميشود در حالي كه با توجه به تكنولوژيهاي روز ميتوان براي تمام مخازن شبيهسازي كامپيوتري داشت، اگر مدل شبيهسازي مخزن در اختيار باشد ميتوان قبل از اقدام به هر نوع سرمايهگذاري نتيجه آن را بدست آورد و پس از اطمينان اقدام به سرمايهگذاري كرد، البته مدل بايد داراي اعتبار باشد و از اين طريق ميتوان با انتخاب بهترين روش ضريب بازيافت را بالا برد، هيچكس نبايد به خود اجازه دهد بدون طراحي مدل و شبيهسازي مخازن فعاليتي در آنها انجام دهد، زماني كه به علت نبود تكنولوژي چارهاي جز تخمين زدن نداشتيم اما هماكنون كه تكنولوژيهاي بسيار پيشرفتهاي در دنيا موجود است و خود ما نيز آموختهايم كه چگونه بايد از آنها استفاده كنيم به هيچ عنوان نبايد بدون طراحي مدل كاميپوتري و شبيهسازي مخزن شروع بهرهبرداري كنيم؛ بنابراين تمام مسئولين بايد اقدام به شبيهسازي براي مخازن كرده و از طريق آن، از مخازن بهره برداري كنند، اطمينان دارم كه در هيچ كجاي دنيا به غير از كشور ايران بدون طراحي مدل كامپيوتري و شبيهسازي اقدام به توليد كنند
ايسنا:
آيا هيچ اقدامي تاكنون انجام نشده است؟
« متاسفانه بيشتر از 80 درصد مخازن كشور مدل كامپيوتري ندارند و اين يك فاجعه است »
«در مديريت و شبيهسازي مدل براي مخازن ديگر نبايد كوركورانه عمل كرد»
« مديريت نوين زماني است كه ابزار كامپيوتري دراختيار باشد و اين ابزار توانايي مديريت نوين را فراهم ميكند »
دكتر حقيقي:
اقداماتي انجام شده است اما در اين زمينه كه از اهميت بسيار بالايي برخوردار است بايد با سرعت عمل بيشتر حركت كرد، اگر متخصص آن وجود ندارد. بايد عنوان شود ميتوان از افراد متخصص دنيا استفاده كرد اما موضوع مهم اين است كه ما خود در كشور متخصصين جواني داريم كه به راحتي ميتوانند اين عمل را انجام دهند شايد تجربه كافي براي اعتبار بخشيدن به مدلها نداشته باشند اما ميتوان از كشورهاي ديگر كمك گرفت، در حال حاضر سازوكار انجام طراحي مدل كامپيوتري و شبيهسازي بوجود آمده اما انتقاد من اين است كه بسيار كند پيش ميرود، ديگر نميتوان كوركورانه تصميم گرفت، شايد بسيار جالب باشد كه بدانيد به طور مثال در تزريق گاز به مخزن آغاجاري كه گاز را با تمام دردسرها از پارس جنوبي به آغاجاري ميآوردند، بدون مطالعات كامپيوتري به صرف اينكه خوب است انجام ميدادند اما اول بايد مطالعه شود و از طريق مدل كامپيوتري مشخص شود كه آيا تزريق گاز صددرصد مثبت خواهد بود يا خير؟ چرا بايد انقدر كوركورانه عمل شود، به موازات نصف مدت زمان سپري شده براي كشيدن خط لوله ميشد مطالعات عميقي در رابطه با تزريق گاز انجام داد؛ مديريت نوين مخازن بدون داشتن مدل كاميپوتري قابل قبول نيست، مديريت نوين زماني است كه ابزار كامپيوتري دراختيار باشد و اين ابزار توانايي مديريت نوين را فراهم ميكند. حتي نرخ توليد هم نياز به مدل كامپيوتري دارد متاسفانه بايد گفت بيشتر از 80 درصد مخازن كشور مدل كامپيوتري ندارند و اين يك فاجعه است، اگر مخازن شبيه سازي و مدل كامپيوتري داشته باشند ديگري كسي نميتواند دخالتي در مديريت مخازن داشته باشد، البته مدل بايد معتبر باشد، حال اين سوال مطرح ميشود كه مدل معتبر چيست؟
مدلي معتبر است كه هرگاه گذشته 30-40 ساله مخزن مورد بررسي قرار ميگيرد بتواند توليد هم اكنون مخزن را پيش بيني كند، همچنين اطلاعات مخزن را صحيح پيشبيني كند، روشي به نام تطبيق تاريخچه وجود دارد كه اگر در مخزن انجام شده باشد آن مدل معتبر است، البته فراموش نشود كه پيشبيني نميتواند صد درصد صحيح باشد به اين علت كه فقط خدا ميداند زير زمين خواص سنگ چگونه توزيع شده اند هر چقدر هم عنوان شود كه تمام اطلاعات موجود است، نميتوان گفت صددرصد اين اطلاعت صحيح است. اما مدلي كه بتواند 40 سال گذشته مخزن را پيش بيني كند ميتوان گفت پيشبينيهايش در رابطه با آينده هم تا 90 درصد صحيح است.
ايسنا:
تاريخچهها وجود دارند؟
«تاريخچه توليد نفت به اين علت كه نفت به دلار فروخته شده، موجود است»
«با كشورهاي دنيا فاصله تكنولوژيكي داريم و نميدانيم در دنيا چه ميگذرد»
دكتر حقيقي:
تاريخچهها موجود است به اين علت كه در نفت درآمد حاصل از فروش به دلار دريافت شده و مشخص است ميتوانيم براي اعتبار بخشيدن به مدلهاي كاميپوتري بايد تاريخچه توليد نفت مخازن را مورد استفاده قرار دهيم، حال اين سوالات مطرح ميشود كه شبيه سازي از چه زماني آغاز شده و برنامههاي وزارت نفت براي شبيه سازي چيست و چند مخزن تا كنون شبيه سازي شده است و چه چالشهايي وجود دارد كه سبب كند پيش رفتن كار شبيه سازي ميشود؟ چرا مسئله مهمي كه گفته ميشود و همگان در جريان هستند كه خيلي اهيمت دارد پيگري نميشود؟ در واقع اين سئوالات بسيار اساسي هستند و رسانهها بايد بر روي آنها مانور دهند، اين بحث بسيار مهمتر از آن است كه عنوان ميشود گاز را تزريق كنيم يا بفروشيم؟ به اين علت كه تمام مسائل در صنعت نفت را تحت الشعاع قرار داده و به فاصله تكنولوژيكي كه كشور با دنيا پيدا كرده است، برميگردد. اين وقفه تكنولوژيكي به علت ترك نيروهاي كشورهاي چند مليتي كه اعضاي كنسرسيوم نفت بودند پس از از انقلاب بوجود آمد.
ايسنا:
منظور شما اين است كه اين اتفاقات پس از انقلاب بوجود آمد؟
« يكي از مواهب انقلاب اين بود كه كشور توانايي توليد نفت خود را بدست گرفت»
دكتر حقيقي:
همانطور كه اطلاع داريد تمام توليدات نفت كشور توسط 7 شركت خارجي انجام ميشد و خود هيچ نقشي در توليد نفت نداشتيم، شركت ملي نفت ايران فقط تداركاتچي بود، هيچ نقشي در توليد نداشت و يكي از مواهب انقلاب ما اين بود كه كشور توانايي توليد نفت را يافت، پيش از انقلاب فقط حرف اين بود كه نفت ملي شده است اما در عمل كشور ايران هيچ توانايي در توليد نفت نداشت و كشورهاي خارجي متولي توليد نفت ايران بودند، در حقيقت شركت نفت پس از انقلاب ملي شد و تحت اختيار ايرانيان قرار گرفت به معناي ديگر نفت ايران پيش از سال 1357 توسط كمپانيهاي آمريكايي توليد ميشد و پس از انقلاب بود كه خودمان توانايي توليد آن را يافتيم، ، پس از انقلاب توليد نفت را خود در اختيار گرفتيم ميتوانستيم شركتهايي تاسيس كنيم كه با استفاده از تكنولوژيهاي روز بهترين نوع توليد را داشته باشيم، اما به همان روش قبل توليد نفت را ادامه داديم.
ايسنا:
آيا علت خاصي در ميان بود يا فقط به اين فكر بوديم كه توليد كنيم؟
«پس از انقلاب توليد نفت را در حالي در دست گرفتيم كه هيچ اطلاعاتي از آن نداشتيم»
«تنها چالش پس از انقلاب جلوگيري از افت توليد بود و اين ضربهي بزرگي به كشور وارد كرد»
«پيش از انقلاب نيروهاي ايراني هيچ نوع دخالتي در توليد نفت نداشتند»
دكتر حقيقي:
اين علت كه فقط فكر توليد بوديم صحيح است و اين كار مستلزم اين بود كه نيروهايي در اين خصوص پرورش دهيم زمانيكه تمام آن در اختيار آمريكاييها بوده و ما هيچ اطلاعي نداشتيم هيچ نيروي متخصصي هم در اين زمينه وجود نداشت، نيروها قبل از انقلاب به هيچ عنوان درگير كار نبودند و پس از آن فقط چالش اصلي اين بود كه بتوانند حداقل توليد كه پيش از آن وجود داشت را حفظ كنند، سالهاي زيادي را فقط درگير اين مسئله بوديم و اين ضربه بزرگي به كشور وارد كرد، اگر از همان ابتدا نفت در دست خودمان بود و مهندسين ايراني تخصص اين كار را داشتند هم اكنون شاهد اين اتفاقات نبوديم البته بايد عنوان شود كه پالايشگاهها در دست ايرانيان بود اما بالادستي نفت فقط و فقط در دست خارجيان بود و نيروهاي ايراني هيچ نوع دخالتي در توليد نفت نداشتند، تعداد اندكي از مهندسين ايراني حضور داشتند اما تصميم گيري را فقط خارجيان برعهده داشتند، پس ملي شدن صنعت نفت توسط دكتر مصدق باز هم توليد نفت در دست خارجيان بود و در واقع اينگونه نبود كه ايرانيان توليد نفت را برعهده داشته باشند، اين مسئله باعث شد كه متخصصي نداشته باشيم و تمام مهندسان از كشور خارج شدند و تنها چالش اصلي توليد نفت بود، پس از آن هم متاسفانه درگير جنگ شديم.
ادامه دارد ...