در نشست جايگاه و كاركرد نقد در ادبيات كودك عنوان شد: ادبيات كودك و نوجوان ما ايزوله است
نقدهاي ادبيات كودك و نوجوان ما بيشتر ويژه متخصصان نوشته شده است و ما در حوزهي نقد نسبت به نقدي كه براي والدين و بچهها نوشته شده باشد بيتوجه بودهايم. به گزارش ايسنا، علياصغر سيدآبادي در نشست " جايگاه و كاركرد نقد در ادبيات كودك " با بيان و با اشاره به اين كه " نقد هر گفتوگو پيرامون يك اثر ادبي را شامل ميشود، گفت: من فكر ميكنم صحبت كردن در حوزهي نقد براي بچهها هم ممكن است. همان طور كه ما در مورد نقاشي با آنها صحبت ميكنيم، ميتوانيم رويكرد انتقادي را نسبت به اثر مكتوب يا بچهها در ميان گذاريم، البته همان طور كه در وصف نقاشيها براي بچه مجاز نيستيم كه از مكاتب نقاشي صحبت كنيم اين موضوع در نقد آثار ادبي آنها هم صدق ميكند. اين نويسنده، شاعر و روزنامه نگار تصريح كرد: هر اثري عناصري را داراست كه ميتواند در مورد آنها با بچهها وارد گفتوگو شود، ميتوان در مورد ظرفيتها، شباهتهاي يك اثر با اثر ديگر يا داستانهاي ديگر با بچهها صحبت كرد اما اين بخشي در ميان ادبيات كوك ما مغفول مانده است. همچنان كه نقد والدين يا واسطهها در ادبيات مشكوك و نوجوان ما كم رنگ است. در ادامه، دكتر عباس رئوف، متخصص علوم تعليم و تربيت با حضور در اين نشست كه در زمره نشستهاي تخصصي سراي اهل قلم كودك و نوجوان بيست و دومين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران بود، گفت: ما نيازمند نقد كتاب كودكان نيستيم و من به شخصه نتوانستهام با نقدهاي اين حوزه ارتباطي بگيريم چون نه تنها صداقتي در آنها نيست بلكه غرضورزي هم ميشود. اين مدرس علوم تعليم و تربيت تاكيد كرد: ما نميتوانيم و نبايد به كتاب كودك با بهاي كم بپردازيم، اين واقعيتي است كه ما دچار فقر شدهايم؛ بنابراين اغلب بدون شناخت حرف ميزنيم و نظر ميدهيم و مچگيري ميكنيم. وي تصريح كرد: ما بايد مشخص كنيم چه كتاب با چه ويژگيهايي براي كودك مناسبتر است و اين مقوله را جايگزين نقد ادبيات كودك كنيم، اما ما هنوز در زمينه نوع كتاب مناسب براي كودكان مشكل داريم. دكتر رئوف گفت: اگر به كودك خودآموزش دهيم كه ادبيات هم همان زندگي است و همچون زندگي داراي شادي و خنده و رنج و اندوه و آداب و رسوم حادثها و راههاي درست و غلط است، اگر او بداند كه گاه ادبيات قدرتمندتر از زندگي است و ميتواند زندگي نيز ببخشد و زندگي در لابهلاي كتابها خفته است همه كودكان ما در بزرگسالي خودشان منتقد هر كتابي خواهند بود. اين متخصص علوم تعليم و تربيت تصريح كرد: بچهها بايد كتابهايي را بخوانند كه در آنها متفكر بودن، پرنشاط بودن، پرانرژي بودن، و دوست داشتن زندگي را ايجاد ميكند اما ناقدان كتابهاي كودك، نوجوان ما هرگز نميخواهند و نميتوانند با نقد خود اين لذتها را به بچهها بچشانند. وي تاكيد كرد: بايد كتابهاي داستان كودك و به ويژه كودكان پيش دبستاني عصارهكشي شوند و با مشخص كردن درصد موفقيت اين آثار در حوزه فضاسازي، شخصيتپردازي، گفتوگو ياد الگوهاي موجود در متن يك اثر و جزئيات داستاني و غيره بهترينها به آنان داده شود. مهدي يوسفي نيز از ديگر مدعوين اين نشست با اشاره به تاريخچه پردازش به ادبيات كودك و فقدان آن در سطح جهاني گفت: پس از جنگ جهاني دوم، رشتههاي عام مثل فرهنگ مورد توجه قرار گرفت و نقد ادبيات كودك همزمان با متحول شدن دوران كودكي شكل گرفت اما در ايران ادبيات كودك پيوسته ذيل ادبيات بزرگسال بررسي شده است و ما هميشه تلاش كردهايم اين نوع ادبيات و نقد آن را با ادبيات و نقد ادبيات بزرگسال پيوند زنيم. اين منتقد ادبيات كودك و نوجوان تصريح كرد: ما در نقد ادبيات كودك بيشتر به نقد كار بررسي، كارگاهي پيش ميرويم كه دغدغه اصلي آن معرفي كتاب است. وي گفت: ما در ايران دچار اختلاط نقد كتاب كودك با نقد ادبيات بزرگسال شدهايم حالا اگر بخواهيم به واسطهها- والدين- راهنمايي كنيم بايد اين راهنمايي در بخش مرور كتاب باشد و بحراني كه در اين شرايط پديد ميآيد اين است كه منتقد جايگاهي ندارد و پس نقد فاقد معناي واقعي خود است. مهدي يوسفي با تاكيد بر اين كه ما به معناي واقعي منتقد كودك و نوجوان نداريم، گفت: نقد كنش اجتماعي پرداخته است نه صرفا مطالعه موردي يك اثر. ادبيات كودك ايران به شدت ايزوله شده است و اين به سبب نوع ساختار ايدئولوژيك حاكم است ادبيات كودك سعي ميكند استقلال خود را حفظ كرده و اين واكنش خود نشان از ايزوله بودن آن دارد. اين منتقد ادبي كودكان و نوجوانان تاكيد كرد: ادبيات كودك ايران بايد حدود محدود كننده خود را بردارد تا بتواند وارد ديالوگ با بخشهاي ديگر جامعه و جهان شود. واقعيت اين است كه ادبيات كودك ما خيلي منفك از جامعه است و ارتباطش با همه قطع شده و در اين فضا سعي ميكند شبيه ادبيات بزرگسال شود. وي تصريح كرد: نقد بايد اين توانايي را دارا باشد كه بين رشتههاي مختلف علمي پيوند بزند و بنابراين منتقد ادبيات كودك بايد در درجه اول يك كودك شناس باشد نه ادبيات دان. چون منتقد ادبيات كودك وظيفه اخلافي را داراست كه نميتوان نسبت به آن بيتوجه بود. اين نشست با پرسش و پاسخ حاضران پايان يافت. انتهاي پيام