*اختصاصي ايسنا* سرهاي غواصان اسير ايراني چگونه زير تانكها قطع ميشد؟ ابعاد تازهاي از وحشيگري رژيم بعث عراق در مورد اسراي ايراني افشا شد
ابعاد ديگري از جنايات جنگي رژيم صدام معدوم در مورد اسراي ايراني در جنگ تحميلي افشا شد. به گزارش سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، پس از انتشار چند دور از وحشيگريهاي رژيم بعث عراق در مورد اسراي ايراني، بازپرس و بازرس ويژه گارد رياست جمهوري عراق در خصوص برخي ديگر از جنايات جنگي خود و همقطاران بعثياش افشاگري كرد. عبدالرشيد عبدالباطن كه اكنون نزديك به دو سال است در زندان ويژه در اختيار دولت عراق است در بازجوييهاي خود تأييد ميكند كه از شكنجه اسراي ايراني و اعترافات زيرشكنجه رزمندگان تازه اسيرشده ايراني در جبههها براي مقامات عراقي فيلم و عكس تهيه ميشد. وي ميگويد: براي اعترافگيري از اسراي ايراني، از تجربيات شكنجه عليه كردها و شيعيان عراق سود ميجستيم. سپس از ابتكارات روسها و كشورهاي بلوك شرق نيز در اين راه كمك ميگرفتيم و با خريد وسايل شكنجه پيشرفته از شرق و مركز اروپا، آن را عليه ايرانيها بهكار ميبرديم. او در خصوص شكنجه در زيربرف در اردوگاههاي واقع در شمال عراق ميگويد: اسراي ايراني را به روشي كه روسها به ما آموخته بودند برهنه ميكرديم و آنها را برروي يك ناقوس بزرگ مجبور به نشستن ميكرديم. وي همچنين تاييد كرد: بسياري از اسراي ايراني كه با شكنجههاي قرون وسطايي در اردوگاههاي شمال عراق در كردستان اين كشور به شهادت رسيدند در قبرستانهاي پراكنده در بيابانها و تپههاي اين استان با لباسهاي كردي دفن شدند. به گفته عبدالباطن، مقامات دولت مركزي در بغداد از ديدن فيلمهاي شكنجه اسرا لذت ميبردند حتي اين فيلمها به دفتر صدام و عدي نيز ارسال ميشد. وي اضافه ميكند: روشهاي شكنجه اسراي تازه كه در خطوط مقدم به اسارت درميآمدند از اواسط جنگ به دليل حملات گسترده ايرانيها شديدتر شده بود. ما اجازه كشتن نيز داشتيم و كسي نميتوانست ما را بازخواست كند بهويژه اين اقدامات در جريان حمله به شرق بصره (كربلاي پنج) و تصرف فاو (والفجر 8) اعمال شد. در مواردي حتي خود من اقدام به قطع دست و پاي اسراي ايراني كردم كه اين اتفاق در شرق بصره افتاد. از اين وضعيت فيلم تهيه شد اما نسخهاي نزد دفتر بازرسي گارد رياست جمهوري نماند و مستقيما بهدست عدنان خيرا...، وزير دفاع و پسردايي صدام داده شد. عبدالباطن در ادامه ميگويد: در عمليات والفجر 8 كه ايرانيها فاو را با يك عمليات غافلگيركننده از دست ارتش صدام خارج كردند گروههايي، مأمور تحقيق و بازجويي از اسراي ايراني اين عمليات شدند. آنها در خلال باجوييها اصلا صحبت نميكردند، من چون به زبان فارسي مسلط بودم ميدانستم در خلوت باهم چه ميگويند. آنها اهل همكاري نبودند و شيوههاي رزم خود را افشا نميكردند، بنابراين دستور داديم گروهي از غواصان اسير ايراني اين عمليات را در حاليكه دستهايشان با سيمهاي ويژه مخابرات بسته شده بود در كنار يكديگر به موازات بخوابانند. آنگاه تانك را از روي سر آنها عبور داديم و سرشان زير تانك قطع شد اما بقيهشان باز هم صحبت نكردند و اين اقدام باز هم ناكام ماند. وي در خصوص انفجار اسراي ايراني نيز ميگويد: در اين زمينه اطلاع خاصي ندارم، ايرانيها را براي مرگ تدريجي شكنجه ميكرديم. انفجارها بيشتر مخصوص كردها و برخي از شيعيان بود. تا آنجا كه اطلاع دارم برخي از كردها را در مركز و شمال عراق با اين شيوه كشتيم. از اين فجايع نيز فيلم تهيه شده است. در كشتار شيعيان جنوب عراق نيز از اين روش كمتر استفاده شد و با تير خلاص قتل عامها صورت پذيرفت. وي سوزاندن دست و ساير اعضاي بدن اسراي ايراني را با سيگار در اردوگاهها بسيار طبيعي ذكر ميكند و تاييد ميكند كه گروهي از اسراي فني ايراني را براي بيگاري به خارج از اردوگاهها نيز منتقل ميكردند. عبدالباطن در خصوص همكاري ارتش و استخبارات عراق با تشكيلات گروه تروريستي منافقين در شكنجه اسراي ايراني نيز ميگويد: آنها بارها در اين زمينه با ما همكاري داشتند و يادم ميآيد چند اسير ايراني نيز زيردست آنها به قتل رسيدند. در برخي از اين شكنجهها، خشونت منافقين بسيار بيشتر از ما بود بهطوري كه من برخي از آنها را اساس يا گشتاپو صدا ميزدم. عبدالرشيد عبدالباطن افسر عاليرتبه گارد رياستجمهوري عراق در اواخر دهه چهل از سوي استخبارات عراق به همراه گروهي از افسران و ماموران امنيتي اين كشور براي طي دوره زبان و ادبيات فارسي به ايران اعزام ميشوند. در دانشگاه تهران در اواسط دهه پنجاه فارغالتحصيل ميشود و سپس در حوزه ترجمه و بررسي اخبار ايران در مدارج بالاي ارتش بعثي عراق به كار گرفته ميشود. با آغاز تجاوز صدام معدوم به جمهوري اسلامي ايران، وي در سمت بازجو و بازپرس اسراي ايراني در گارد رياستجمهوري عراق گمارده ميشود و جنايات او از اينجا به بعد كليد ميخورد. او حتي در خلال بازجوييهايش مانند قصابها جوارح اسراي ايراني را ميبريد و با تيرخلاص اسيران ايراني را به شهادت ميرساند. شواهدي در دست است كه اين مزدور وحشي صدام معدوم در جريان عمليات كربلاي پنج شخصا اسيران مجروح ايراني را در بصره و زبير بر روي تخت درمانگاههاي نظامي بازجويي كرده و سپس بهدليل عدم اعترافات مورد نظرش از اين اسيران مجروح آنان را به شهادت ميرساند. در برخي از مواقع، مجروحين ايراني درحالي كه غريبانه به شهادت رسيده بودند با پتوي خونين بيمارستان و درحالي كه سرم آنها نيز به بدنشان وصل بوده است در بيابانهاي زبير و بصره دفن شدهاند. اين افسر جنايتكار حتي يكي از آجودانهاي خود را نيز در اعتراض به كشتار اسيران ايراني اعدام صحرايي كرده است. او در اعترافاتش كه در اواخر سال 2007 ميلادي اخذ شده است از اعمال خود اظهار ندامت نميكند. اما عبدالباطن به نكته ديگري هم اشاره ميكند و آن نوع شكنجه زندانيان سياسي زن عراقي توسط رژيم بعث صدام است. وي ميگويد: وقتي اين گروه از زنان بعد از تجاوز وحشيانه باردار شده و نوزادانشان به دنيا ميآمدند به عنوان «سيبل» در اختيار افسران رده بالاي مست عراقي قرار ميگرفتند و آنها نيز نوزادان را با يك يا چند تير خلاص ميكردند. انتهاي پيام