اشاره:
آن چه كه در پي ميآيد دومين بخش از پژوهشي است كه توسط دكتر احمد عليپور در كميتهي مولفههاي اصلي آموزش و پرورش طرح تدوين سند ملي آموزش و پرورش انجام گرفته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران به دنبال بررسي موضوع تحول و نوسازي نظام آموزشي کشور، جهت تسهيل دسترسي خبرنگاران و سياستپژوهان حوزهي آموزش و پرورش خلاصه اين پژوهش را منتشر ميكند.
*********
بررسي وضع مطلوب و موجود عملكرد يادگيري در نظام آموزش استثنايي
انگليس:
انگلستان از روند کلي آموزش فراگير در اروپا تبعيت ميکند. آموزش فراگير در اين کشور به موجب قانون آموزش مصوب 1996 و قانون نيازهاي آموزشي ويژه و ناتواني مصوب سال 2001 به اجرا در ميآيد. به موجب بند 312 قانون آموزش 1996 دانشآموزي داراي نياز ويژه آموزشي است که مشکل وي در يادگيري، تدارک امکانات آموزشي ويژهاي را براي وي ايجاب کند و دشواري وي بيش از حدي باشد که اکثريت همسالان وي تجربه ميکنند. به موجب قانون نيازهاي آموزشي ويژه و ناتواني 2001 همه دانشآموزان بايد در مدارس عادي آموزش ببينند، مگر آنکه اين امر با شرايط و نيازهاي خود کودک يا با خواسته و تمايل والدين کودک و يا با روند آموزش مؤثر براي ساير دانشآموزان منافات داشته باشد. از سپتامبر 2002 از مدارس خواسته شد، که از اعمال تبعيض به نفع دانشآموزان داراي نيازهاي ويژه آموزشي خودداري ورزيده و در صورتي که تشخيص دهند که حضور برخي از آنان در کلاسهاي عادي موجب زيانهاي اساسي در جريان آموزش ساير دانشآموزان است، از پذيرش آنان خودداري کنند.
تصدي شغل معلم آموزش ويژه مستلزم داشتن مرتبه ذيصلاح (OTS) است. دانشجويان مقطع کارشناسي و کارشناسي ارشد يا دارندگان اين مدرک تحصيلي ميتوانند در دورههاي مقدماتي تربيت معلم (ITT) که در مراکز معتبر آموزش ارائه ميشود، شرکت کنند. آنها ميتوانند با شرکت در برنامههاي تربيت معلم که مبتني بر استخدام است از جمله «برنامه معلمان فارغالتحصيل يا ثبتنام شده» يا برنامه «اول تدريس» و يا ساير برنامههايي که توسط اداره تربيت و توسعه اجرا ميشود، به کسب گواهينامه معلمي نايل شوند. يکي از مواردي که معلمان براي کسب "OTS" به آن نياز دارند، شرکت و موفقيت در امتحان مهارتهاست، که پس از گذراندن دوره آموزش، اجرا ميشود.
آموزش عمومي در انگلستان براي سنين 16-5 سال اجباري است. آموزش در مدارس دولتي رايگان است و اين قاعده در مدارس کودکان داراي نيازهاي ويژه نيز صدق ميکند. برنامهريزي براي تامين نيازهاي ويژه در اين کشور مشابه کشورهاي اروپايي در برنامه مداخله پيش هنگام (ECI)، مبتني است. 20 درصد کودکان در انگلستان داراي نياز ويژه شناخته ميشوند. در چارچوب دوره تحصيل عمومي، مراجع محلي آموزشي وظيفه دارند، بر اساس ارزيابي نيازها به صورت فردي به تعيين برنامه آموزش مبادرت ورزند. اين برنامه به صورت کتبي در تعهدنامه نيازهاي آموزشي ويژه ثبت ميگردد و مبناي اقدامات آموزشي و حمايتي براي کودک است. ادارات محلي آموزش بر اساس نيازهاي ثبت شده در تعهدنامه نيازهاي آموزشي ويژه، مسوول فراهمآوري امکانات هستند. اين امکانات خدمات حمايتي آموزش دانشآموزان داراي مشکل يادگيري، خدمات تخصصي دانشآموزان داراي مشکل بينايي و شنوايي، خدمات مشاورهاي و نظارتي براي معلمان و اعضاي مراجع آموزش محلي، خدمات روانشناسي مدرسهاي براي کودکان را در بر ميگيرد. از والدين خواسته ميشود، در کليه مراحل و فرايندهاي تصميمگيري در مورد فرزندان خود مشارکت فعال داشته باشند.
آلمان:
غالب کشورهاي عضو جامعه اروپا از رويه مشابهي براي توانبخشي و آموزش کودکان داراي نيازهاي ويژه تبعيت ميکنند. طرح مداخله در اوان کودکي در بسياري از کشورهاي اروپايي اجرا ميشود. اين طرح در همه کشورهاي عضو وظايف کاملاً يکساني را ندارد، اما در همه کشورها خدمات و امکاناتي را از زمان تولد کودکان نيازهاي ويژه آموزشي، به اين کودکان و خانوادههاي آنان ارائه ميدهد. اين طرح توسعه اداره اروپايي توسعه آموزش کودکان داراي نيازهاي ويژه در سالهاي 2003 و 2004 تدوين و اجرا شد.
در آلمان بيش از 1000 مؤسسه خدمات مداخله به هنگام کودکي، به کودکان داراي نياز ويژه آموزش ارائه ميدهند. روش مداخله به هنگام کودکي از ايالتي به ايالت ديگر در آلمان فرق ميکند. ساختار نظام مالي و تسهيلات مؤسسات نيز متفاوت است. تشکيلات مربوطه شامل مراکز مداخله به هنگام کودکي بين رشتهاي، مراکز اجتماعي – پزشکي کودکان، مهد کودکهاي ويژه، مراکز تربيتي و مراکز آموزشي و مشاوره خانواده است. (در سال 1973 گزارش شناسايي و مداخله به هنگام براي کودکان داراي نيازهاي ويژه آموزشي که توسط اتواسپيک و به درخواست هيات امناي آموزش و پرورش آلمان ارائه شد، مباني تشکيل نظام جامعي از خدمات مداخلهاي زودهنگام و بين رشتهاي را براي نخستينبار در ايالت باواريا فراهم ساخت).
مطابق با قانون اساسي و قوانين مدرسه در آلمان کودکان داراي نيازهاي ويژه آموزشي يا در مدارس عادي و يا در صورت لزوم در مدارس آموزش ويژه، آموزش ميبينند. در مدارس آموزش ويژه همه امکانات در راستاي آمادهسازي کودک داراي نيازهاي ويژه آموزشي براي ادامه تحصيل در مدارس عادي بسيج ميشوند.
در جمهوري فدرال آلمان به اقتضاي وجود تفاوتهاي فرهنگي، تربيت معلم براي سطوح و نوع گوناگون مدارس تفاوتهاي زيادي دارد. تربيت معلم در آلمان ترکيبي از مطالعات مرتبط با موضوع تدريس، علوم آموزشي، شيوه تعليم موضوع درسي و ايجاد رابطه معنيدار بين نظريه و فعاليت تعليم در خلال دورههاي آمادهسازي براي خدمت است. افرادي که در حال گذراندن آموزشهاي نظري هستند، بايد خود را با مقتضيات عملي نيز تطبيق دهند.
تربيت معلمان به دو مرحله تقسيم ميشود. دوره آموزش عالي و دوره تربيت عملي. دوره آموزش عالي در دانشگاهها، مدارس فني، هنر و موسيقي و مدارس آموزش فنون آموزش؛ و دوره تربيت عملي در مؤسسهها و مدارس تربيت معلم ارائه ميشوند.
براي کسب صلاحيت در آموزش ويژه به عنوان معلم دو راه وجود دارد.
نخست اينکه، داوطلب ميتواند پس از گذراندن دوره آموزش عالي در امتحانات اول، مربوط به موضوع تدريس، و دوم، مربوط به علوم آموزشي همانند روانشناسي و فلسفه، ايالتي شرکت کند و در صورت موفقيت به مرحله دوم تربيت معلم وارد شود.
راه دوم اينکه ميتواند پس از اتمام آموزش عالي در دوره آموزش تکميلي ديگري که مربوط به نيازهاي ويژه آموزش و مرتبط با معلوليتهاي گوناگون ميباشد، ثبت نام کند که اين دوره نيز داراي امتحانات پاياني است.
لازمه کار به عنوان معلم دريافت پروانه کار با گذراندن موفق دو مرحله تربيت معلم است. دو امتحان دو مرحله آموزش عالي و تربيت معلم به صورت ايالتي برگزار ميشود. در بعضي از ايالتها دارندگان مدرک تحصيلي کارشناسي و کارشناسي ارشد ميتوانند بدون گذراندن دوره اول، در دوره دوم شرکت نمايند.
بر اساس قانون فدرال رفاه اجتماعي آلمان کليه کودکاني که به موجب بررسيها داراي نيازهاي ويژه شناخته ميشوند، مشمول برخورداري از کمک مالي هستند. اين کمکها با عنايت به طول دوره تحصيل اجباري به منظور تهيه و تدارک امکانات حمايتي و آموزشي در اختيار خانواده اين کودکان قرار ميگيرد. 85 درصد کودکان داراي نيازهاي آموزشي در مدارسي تحصيل ميکنند که با بودجه دولتي تامين ميشوند و 15 درصد باقي مانده در مدارس خصوصي وابسته به کليساها، سازمانهاي رفاهي و ساير نهادهاي غيردولتي ميباشند.
در اين کشور آموزش کودکان داراي نيازهاي ويژه به وظيفهاي براي مدارس عادي تبديل شده است. در فواصل سالهاي 1994 تا 1999 کنفرانس وزيران آموزش و فرهنگ ايالتها بر اولويتهاي آموزش ويژه در سطوح مختلف رشدي متمرکز شد. اصطلاح تاکيد بر حمايت آموزش فردي در آموزش ويژه به ارائه خدمات ويژه فردي براي هر دانشآموز در حيطههاي يادگيري، گفتار، رشد هيجاني و اجتماعي، رشد ذهني، رشد جسمي، شنوايي، بينايي، وجوه مشترک جنبههاي فوق و بيماريهاي مزمن منجر شد. برنامههاي آموزش انفرادي يا درماني که مبتني بر ساختار عمومي نظام حمايتي و تسهيلات هستند، امکانات لازم را براي رويارويي با موقعيتهاي دشوار در فرايند يادگيري فراهم ميآورند.
فرانسه:
با تصويب قانون 1989 حق هر کودک در زمينه برخورداري از آموزش از سن سه سالگي فراهم شد. مطابق با يادداشت تفاهم غيررسمي (1991) كه توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و امور اجتماعي امضا شد، تاکيد شد نزديکترين مدرسه به محل زندگي دانشآموز داراي نياز ويژه ملزم به پذيرش او در کلاس است.
مطابق با تغييرات دهه 1970 نظام آموزش و بر اساس قوانين تمرکز زدايي، امور آموزشي از سازمانهاي اجرايي مرکزي (وزارتخانهها) به ادارات خدمات آموزش ملي – منطقهاي منتقل شد. آموزش ويژه در فرانسه تنها در حيطه اختيارات وزارت آموزش و پرورش نيست و تا حد زيادي تحت نظارت وزارت بهداشت و امور اجتماعي و دادگستري نيز ميباشد. مطابق با رئوس کلي قانون افراد داراي نيازهاي ويژه 1975، از تعريف فرد استثنايي خودداري شده و تعهداً قانونگذاران فرانسه رويه ديگري را برميگزينند، آنها سازماني محلي را با نام کميسيون منطقهاي آموزش ويژه تعيين ميکنند که در مورد اقدامات مالي يا يادگيري لازم براي پاسخگويي به نيازهاي يک دانشآموز به خصوص، تصميمگيري کند.
معلماني که در امر آموزش ويژه تخصص دارند، بايد دوره عمومي تربيت معلم را گذرانده و داراي دو سال تجربه کاري باشند و سپس دوره يک ساله ديگري را با موفقيت طي و ديپلم آموزش ويژه را دريافت کنند.
در فرانسه هزينههاي آموزش ويژه به طور کامل توسط دولت تامين ميشود. هيچ هزينهاي بابت امور آموزش، توان بخشي و خدمات ويژه مورد نياز کودکان داراي نيازهاي ويژه آموزش به خانواده تحميل نميشود. بنا به گزارش مالي 1992 در فرانسه، هزينه آموزشهاي ويژه درصد کل جمعيت دانشآموزان کشور، 27/5 درصد کل بودجه آموزش را به خود اختصاص داد.
طبق بخشنامه مصوب 1976 کودکان داراي نيازهاي آموزشي ويژه در مدارس و کلاسهاي عادي فرانسه آموزش ميبينند، مگر آنکه معلوليت آنان در حدي باشد که چنين امري را ميسر نسازد. تدوين برنامه آموزشي براي کودکان داراي نيازهاي ويژه و تصميمگيري در اين مورد که چه حمايت مالي يا کمک آموزشي بايد در جهت اجراي اين برنامههاي آموزشي به آنان ارائه شود، از جمله مسئوليتهاي کميسيون منطقهاي آموزش استثنايي است. هيچ تصميمي بدون تنفيذ از سوي اين کميسيون قابل اجرا نخواهد بود. اين آموزش معمولاً بر مبناي يک طرح فراگير شخصي و يک برنامه پيگيري توان بخشي يا درماني صورت ميگيرد. در مواردي ممکن است کودک به مؤسسات پزشکي – آموزشي هدايت شود.
ژاپن:
در سال 1979 آموزش کودکان داراي معلوليت ذهني، جسمي، نقايص سلامتي ويژه اجباري شد. قبل از اين تلاشها معطوف به مدارس و کلاسهاي ويژه بود، اما از اين پس، آموزش فراگير به سرعت رشد کرد. آغاز آموزش فراگير در ژاپن انتقاد بسياري از دستاندرکاران در اين کشور و حتي کشورهاي غربي را به دنبال داشت. بسياري بر اين باور بودند که اين شيوه از آموزش گيج کننده است و دانشآموز استثنايي را در محيطي قرار ميدهد که براي او ساخته نشده است. از سوي ديگر منظور داشتن کلاسها و مدارس مجزا براي کودکان استثنايي به معناي اجبار آنان به تحصيل در مکانهايي محدود کننده بود که به معناي فراهم آوردن امکانات آموزشي براي همه کودکان در کم محدوديتترين محيط آموزشي است و کودکاني را نيز که دچار شديدترين معلوليتها هستند را در بر ميگيرد.
چندين کميته در وزارت آموزش، فرهنگ، ورزش، علوم و فناوري ژاپن وظيفه اصلاح وضعيت آموزش ويژه را برعهده دارند، که کميته "اتاقهاي مرجع"، کميته "به سوي آموزش ويژه، در قرن 21"، کميته "چگونه آموزش حمايتي ويژه را مهيا کنيم"، از جمله آنهاست.
" کميته به سوي آموزش ويژه در قرن 21" که در سال 2000 با هدف تامين آموزش مناسب براي کودکان داراي نيازهاي آموزشي ويژه در مدارس عادي تشکيل شد، به تعريف آموزش حمايتي ويژه مبادرت ورزيده است؛ اين آموزش از نظر برنامهريزي درسي بر فراهم آوردن برنامه تدريس انفرادي براي همه کودکان داراي نياز ويژه تاکيد دارد. کميتههاي فعال در وزارت آموزش، فرهنگ، ورزش، علوم و فناوري ژاپن با رويکرد جديد آموزش ويژه با تکيه بر آموزش فراگير و حمايتي، افزايش صلاحيتهاي معلمان و تشکيل کميتههاي درون مدرسهاي براي بحث درباره نيازهاي همه کودکان داراي دشواريهاي يادگيري با شرکت همه معلمان را محورهاي فعاليت خويش ميدانند.
ادامه دارد...