يك مدرس دانشگاه با اظهار تأسف نسبت به وضعيت حفاظت از برخي آثار تاريخي در كشور، بيان كرد: خوب است، راهكاري پيشنهاد شود تا مديريت برخي اماكن فرهنگي در حوزهي اختيارات اهل فرهنگ و دوستداران اين مسأله قرار گيرد تا با تغيير شرايط يا فضاي سياسي، اين مديران بهراحتي جابهجا نشوند.
احمد نادعليان در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: از دوران دانشجويي و سال 1362 پيوسته در گوشه و كنار ايران، از طبيعت و آثار باستاني عكاسي ميكردم. بعدها متوجه شدم، در دو مقطع زماني متفاوت، از يك اثر تاريخي عكاسي كردهام. مقايسهي اين دو تصوير نشان ميدهد كه سه قطعه از يك سرستون در شوش جابهجا شده كه ممكن است، افتاده و جدا شده باشند.
او ادامه داد: شايد اين تكهسنگها بهتنهايي شبيه سنگي معمولي و بيارزش باشند؛ ولي براي كليات سرستون بسيار باارزشاند. اين سرستون در مقياس بزرگ، از دورهي هخامنشي است و از آنجا كه تعداد چنين آثاري كه به تخت جمشيد (پارسه) و شوش متعلقاند، در ايران كم است و بيشتر آنها آسيب ديدهاند و بهترين نمونهي آنها در موزهي لوور فرانسه نگهداري ميشود، باعث تأسف است كه نمونهاي از اين اثر در ايران، چنين وضعيتي دارد. حتا بخشي از آن را در 100 سال گذشته به موزهاي براي حفاظت بهتر ميتوانستند انتقال دهند.
اين هنرمند هنرهاي محيطي بيان كرد: اگرچه ميدانم در بدنهي دانشگاهها يا سازمان ميراث فرهنگي، افراد دلسوز، محقق و پژوهشگر كه راهكارهايي را پيشبيني كنند، زياد هستند، ولي بهنظر ميرسد، افرادي كه در تمام اين سالها، مديريت مكاني را برعهده داشتند، نه بودجهي كافي در اختيار داشتند و نه اراده و نه شايد لياقت نگهداري از اين آثار را داشتند.
او با اشاره به اينكه سرماي خوزستان نسبت به استان فارس كمتر است، ولي تركخوردگيهاي آثار، گذشت زمان، شرايط طبيعي و حضور افراد ممكن است، چيزهايي را از يك اثر كم كند، گفت: معتقدم براي نگهداري، مرمت و حفظ آثار بهصورت آرماني بايد راهكاري پيشنهاد شود تا به جاي اينكه با تغيير شرايط و فضاي سياسي، مديران بهراحتي جابهجا شوند، بهنوعي مديريت بعضي اماكن فرهنگي در حوزهي اختيارات اهل فرهنگ و دوستداران اين مسأله قرار گيرد.
انتهاي پيام