آرش شفاعي: تكليف جشنوارهي شعر فجر با خودش مشخص نيست
به اعتقاد آرش شفاعي، مهمترين مسألهي جشنوارهي شعر فجر اين است كه تكليفش با خودش مشخص نيست. اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي ارزيابياش از جشنوارهي شعر فجر اظهار كرد: جشنوارهي شعر فجر، جشنوارهاي است كه قرار است به موضوع شعر بپردازد؛ منتها معلوم نيست كه راهكار اين جشنواره، شيوهي اجرا و نگرشش به شعر چيست؟ او يادآور شد: در هر سه دورهي جشنواره شاهد تقدير بودهايم و بخشهاي رقابتي هم به بخش جوانان محدود بوده؛ اما جالب است كه تعداد چهرههاي جواني هم كه اين جشنواره به آنها پرداخته، در زمينهي نگرششان به شعر، آدمهايي بودهاند از يك طيف شعري و يك نگرش. شفاعي متذكر شد: تا زماني كه راهبرد بلندمدت براي جشنوارهي شعر فجر انديشيده و مشخص نشود كه ميخواهد رقابتي باشد يا محلي براي تجليل از دوستان، اين جشنواره همچنان به اين دور تكراري كه در سه دوره داشته است، ادامه ميدهد. شاعر مجموعهي «تهران شبيه هر شب ديگر سياه بود» گفت: اگر قرار است جشنوارهي شعري داشته باشيم كه در فضاي ادبيات ما بنبستشكني كند، نگاه اصلياش بايد به آشتي دادن مخاطبان انبوه شعر با شعر امروز باشد؛ ولي محدود كردن جشنواره در سالنهاي خاص و روزهاي خاص با مدعوان خاص و بعد، بذل و بخشش كردن سكه هيچ مشكلي از شعر و مخاطبان شعر امروز حل نميكند؛ بلكه بر سوءتفاهمها دامن ميزند. اين روزنامهنگار افزود: معتقدم دورهي سوم جشنواره يك نمايشنامهي تكراري و خستهكننده بود و تنها بازتاب و بازخوردش، پررنگ كردن سوء تفاهمهايي بود كه بين شاعران در حوزهي شعر وجود دارد. در اين جشنواره به 80 نفر در كنار 30 نفر سكه دادند؛ يعني تعداد سكههايي كه در اين جشنواره داده شد، سر به صدها ميزند؛ منتها هيچكس نيامد بگويد كه مبناي علمي و عملي اين ريختوپاش چه بوده است؟. آيا چهرههاي تقديرشده و يا تقديرنشده در اين جشنواره ميدانند مبناي انتخاب يا انتخاب نشدنشان چه بوده است؟ شفاعي اضافه كرد: مشكل ديگر اينكه اعضاي هيأتانتخاب و اعضاي شوراي سياستگذاري جشنواره و دبيرها جزو تجليليها و تقديريها بودند و نميدانم چگونه ميشود در محضري عمومي، جشنوارهاي رسمي با پول بيتالمال برگزار كرد و به اين تناقضها كه در جشنواره وجود دارد، پاسخ نداد؟ او خاطرنشان كرد: به هرحال، جا داشت حداقل اعضاي شوراي انتخاب و دبيران جشنواره اندكي بزرگواري از خود خرج ميكردند و اسم خود را در فهرست برگزيدگان جشنواره درج نميكردند تا باعث خندهي حضار نشوند. اين شاعر در عين حال يادآور شد: شايد برگزاركنندگان اين دليل را بياورند كه چون اسم تعدادي از نامزدها جزو برگزيدهها نبوده و يا دلايل اينچنيني ميتواند موجب نقد و اعتراض شود؛ حتا اگر فرض آنها اين است، باشد؛ اما مبناي انتخاب چيست؟ حتا برخي از كساني كه برگزيده شده بودند، معترض بودند به اينكه چرا، و طيفهاي زيادي از شاعران شهرستان بودند كه چهرهي شعر هستند؛ اما ديده نشدند. و در عوض، آدمهايي ديده شدند كه در شاعر بودنشان شك است. شفاعي در پايان گفت: وقتي مبنا نيست، دربارهي همهچيز ميتوانيد «ان قلت» دربياوريد كه همهي «ان قلتها» هم درست است. حتا سال گذشته در طيفي، شاعري انتخاب شد، كه در همان طيف، شاعرتر از او هم بود. تكليف جشنواره با خودش معلوم نيست و تنوعي هم نيست. آدمي كه 10 سال است هيچكس از او شعر نشنيده، جايزه ميگيرد؛ اما ديگري ديده نميشود و اين موضوع در جشنوارهاي كه دبيرش داور، عضو هيأت گزينش و برگزيده است، عجيب نيست. انتهاي پيام