اشاره:
آن چه كه در پي ميآيد نخستين بخش از پژوهشي است كه توسط دكتر عليرضا كيامنش در كميتهي مولفههاي اصلي آموزش و پرورش طرح تدوين سند ملي آموزش و پرورش انجام گرفته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران به دنبال بررسي موضوع تحول و نوسازي نظام آموزشي کشور، جهت تسهيل دسترسي خبرنگاران و سياستپژوهان حوزهي آموزش و پرورش خلاصهي اين پژوهش را منتشر ميكند.
*********
طرح نظام ملي سنجش آموزش در آموزش و پرورش ايران
مقدمه:
قضاوت و داوري معتبر و علمي در مورد محصول و كيفيت نظام آموزشي، مقايسهي عملكردها در سالهاي مختلف، شناسايي تغييرات و جهت حركت تغييرات در نظام آموزشي به ابزارهاي دقيق و معتبر، و سنجش مستمر نياز دارد. بدون داشتن متولي مشخص و توانمند از نظر علمي براي تهيهي ابزارهاي مناسب سنجش، انجام سنجشهاي دقيق و مستمر، ارائهي گزارشهاي تحليلي از وضعيت آموزش و روند تغييرات ايجاد شده، شناسايي موانع و مشکلات آموزش و برنامهريزي در جهت رفع موانع اگر غيرممکن نباشد حداقل مشکل، پرهزينه و با آزمايش و خطا همراه خواهد بود.
در اين مطالعه سعي بر آن بوده است که:
1) مباني نظري سنجش ملي از عملکرد تحصيلي دانشآموزان مورد بررسي قرار گيرد.
2) تجارب کشورهاي مختلف جهان در زمينهي کارکرد مراکز سنجش ملي، کنترل کيفيت نظام آموزش و پرورش و بهبود فرايند ياددهي- يادگيري بررسي و تحليل گردد.
3) دستورالعملها و آئيننامههاي امتحانات و نگاه به امتحان از آغاز آموزش و پرورش رسمي در کشور تاکنون بررسي شود.
4) نظر صاحبنظران و دستاندرکاران تعليم و تربيت در مورد وضعيت سنجش پيشرفت تحصيلي در کشور، نياز به سنجش ملي و همچنين فرصتها و تهديدهاي موجود براي ايجاد يک مرکز ملي سنجش پيشرفت تحصيلي و نقش اين مرکز در ارزشيابي آموزشي شناسايي شود.
5) بر اساس نتايج چهار فعاليت ذکر شده، ضرورت يا عدم ضرورت تشکيل مرکز ملي سنجش پيشرفت تحصيلي دانشآموزان مشخص شود.
بررسي مباني سنجش ملي:
تعيين ميزان ارزش و شايستگي محصول آموزش براي تصميمگيري و پاسخگويي در مورد مسائل آموزشي، مستلزم جمعآوري اطلاعات مناسب در ارتباط با يادگيري دانشآموزان ميباشد.
اطلاعات مورد نياز جهت تصميمگيريهاي منطقي در حوزهي آموزش عبارتند از:
1) ميزان موفقيت دانشآموزان در رسيدن به هدفهاي آموزشي
2) شناسايي نقاط قوت و ضعف دانشآموزان در كسب دانش و مهارتهاي آموزش داده شده
3) شناسايي تفاوتهاي احتمالي در ميزان عملكردهاي آموزشي گروههاي مختلف دانشآموزي
4) شناسايي رابطهي ميان موفقيت تحصيلي با ويژگيهاي دانشآموزان و ويژگيهاي محيطي مدرسه
5) شناسايي ميزان تغييرات احتمالي ايجاد شده در عملكرد دانشآموزان در طول سالهاي تحصيلي
6) شناسايي تاثير تغييرات ايجاد شده در نظام آموزشي بر عملکرد دانشآموزان
مسئولين نظام آموزشي تنها در صورت آگاهي دقيق از آنچه كه دانشآموزان در نتيجهي آموزش ميدانند و ميتوانند انجام دهند (بازدههاي آموزشي) و آنچه بايد بدانند و انجام دهند (ضرورتها و انتظارات آموزشي) در موقعيت تلاش براي رفع كمبودها و ضعفهاي شناخته شده قرار ميگيرند.
واژهي سنجش در آموزش و پرورش را ميتوان براي هر راهبرد يا فعاليتي كه جهت كسب آگاهي از دانش، نگرش يا مهارتهاي يك يا گروهي از دانشآموزان به كار مي رود، استفاده كرد. نيتکو (2001) سنجش را فرايند به دست آوردن اطلاعات براي تصميمگيريهاي آموزشي تعريف كرده است. هدف اصلي سنجش و ارزشيابي كمك به تعيين و افزايش تدريجي استانداردهاي كسب شده در سطح كشور يا استان و منطقه ميباشد. از سنجش و ارزشيابي به عنوان ابزاري قوي براي بهبود كيفيت آموزش و همچنين بهبود فرايند ياددهي- يادگيري استفاده ميشود (National Council of Educational Research and Training, 2000).
از اطلاعات به دست آمده از سنجش ميتوان براي هدفهاي مختلف استفاده كرد؛ هدفهايي نظير:
- تصميمگيريهاي آموزشي در مورد دانشآموزان در زمينههاي ارتقا از يك پايه به پايهي ديگر و يا تكرار پايه؛
- ارائهي بازخورد به دانشآموزان در مورد پيشرفتهاي درسي، نقاط قوت و ضعف درسي؛
- برانگيختن دانشآموزان در جهت تدوين و مشخص كردن هدفها و انتظارات آموزشي خويش با توجه به سطح توانمنديهاي كسب شده؛
- قضاوت در مورد اثربخشي آموزش و مناسب بودن برنامههاي درسي؛
- توصيف موفقيت نظام آموزشي؛
- تعيين اثربخشي فعاليتهاي مدرسه؛
- كنترل و نظارت موفقيت تحصيلي دانشآموزان در طول زمان؛
- جهتدهي به تصميمها و خط مشيهاي آموزشي.
سنجش بازدههاي آموزش معمولا با چهار شيوهي مختلف انجام ميگيرد. اين چهار شيوه ضمن آنكه از ابعاد چرايي انجام سنجش (جمع آوري اطلاعات)، استفادهكنندگان اطلاعات حاصل از سنجش، ابزارهاي جمعآوري اطلاعات و فرايند انجام سنجش با هم تفاوت دارند، اما مكمل يكديگرند.
اين شيوهها عبارتند از:
1) سنجشهاي كلاس محور و مدرسه محور
سنجش پيشرفت تحصيلي دانشآموزان در رسيدن به هدفها و مطالب تدريس شده در كلاس درس، شناختهترين و متداولترين شيوهي سنجش است كه توسط معلمان و مدارس انجام ميگيرد. امتحانات و سنجشهاي كلاسي در واقع با آموزشهاي داده شده و فعاليتهاي انجام شده در كلاس درس مرتبط هستند.
ميتوان هدف از سنجشهاي كلاسي را در دو مقولهي ذيل خلاصه كرد:
الف) پي بردن به ميزان رشد هر يك از دانشآموزان كلاس.
ب) پي بردن به ميزان موفقيت دانشآموزان در رسيدن به معيارها يا استانداردهاي تعيين شده توسط معلم براي درس.
به علت متفاوت بودن پرسشهاي سنجش در مدارس مختلف، از نتايج اين سنجشها نميتوان جهت مقايسه و شناخت نقاط قوت و ضعف مدارس بهره گرفت.
2) سنجشهاي (امتحانات) سراسري يا عمومي
هدف اين نوع امتحان، اندازهگيري عملكرد تمام دانشآموزان يك پايه (معمولا آخرين سال يك دورهي آموزش) با آزمون يا آزمونهاي يكسان و شيوهاي هماهنگ است. با توجه به دقيق بودن پرسشهاي امتحان و يكسان بودن اجرا و نمرهگذاري، امكان مقايسهي دانشآموزان، مدارس و مناطق آموزشي از طريق نمرههاي كسب شده در سنجش وجود دارد.
سنجشهاي عمومي معمولا رقابتي و اثرگذارند. در مواردي كه از نتايج سنجش جهت تصميمگيري در مورد دانشآموزان (ارتقا، مدرك و گواهي تحصيلي) استفاده ميشود، دستاندركاران با مشكلات و اعتراضات زيادي روبهرو ميشوند. از جمله ميتوان به اعتراض نسبت به عدم عادلانه بودن اين سنجشها به علت عدم يكساني امكانات و تجهيزات مدارس، تاثير عوامل مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بر عملكرد دانشآموزان و همچنين امكان تقلب و دستكاري در نتايج اشاره كرد.
3) سنجشهاي ملي
سنجش ملي آموزشي آن نوع سنجش است كه براي تمام كشور اجرا ميشود. سنجش ملي آموزشي را تحت شرايطي ميتوان همان امتحانات رسمي يك كشور دانست که با ارتقاي تحصيلي و اعطاي مدرك همراه است و با برنامهي درسي ملي به شكل رسمي عجين ميباشد.
به طور كلي سنجش ملي آموزشي ميتواند با اهداف زير انجام شود:
- نشان دادن عملكرد دانشآموزان در طول زمان
- ارزشيابي تأثير اصلاحات يا ابداعات آموزشي
- مقايسهي عملكرد دانشآموزان در ابعاد منطقهاي، جنسيتي، پيشينهاي
- گزارش عملكرد دانشآموزان در برابر بروندادهاي برنامهي درسي
- اندازهگيري عملكرد دانشآموزان در برابر شاخصهاي محلي يا بينالمللي
- ايجاد مبنايي ملي براي مقايسهي عملكرد دانشآموزان در آينده
- تفاوت سنجشهاي عمومي و ملي:
سنجشهاي عمومي معمولا با هدف تعيين ميزان دانش و مهارت دانشآموزان در مطالب آموخته شده و در نهايت تصميمگيري در مورد ارتقا و صدور مدرك تحصيلي، هدايت تحصيلي، گزينش دانشآموزان براي ورود به دورهها يا برنامههاي خاص انجام ميگيرند. تعيين ميزان دانش و مهارت فرد فرد دانشآموزان و قضاوت در مورد عملكرد هر فرد، مهمترين كاركرد سنجشهاي عمومي است. به همين دليل در اين نوع سنجش تمام دانشآموزان پايهي تحصيلي مورد نظر در سنجش شركت دارند.
پرسشهاي سنجشهاي عمومي يا كشوري معمولا يك بار مصرف هستند. به همين دليل امكان بررسي و محاسبهي شاخصهاي آماري آزمون و سؤالهاي آزمون پيش نميآيد. با توجه به تاثير نتايج سنجش بر دانشآموزان اين امكان وجود دارد كه معلمان به تدريج به سوي تدريس مطالب مورد پرسش در سنجشهاي عمومي گرايش پيدا كنند.
سنجشهاي ملي (از طريق سرشماري و سنجش تمام دانشآموزان كشور در پايهي تحصيلي خاص يا از طريق انتخاب يك گروه نمونهي معرف از دانشآموزان هدف) به خصوص سنجشهاي نمونه محور، معمولا با هدف ارزشيابي آموزشي و بررسي ميزان موفقيت نظام آموزشي در رسيدن به هدفهاي آموزشي و كسب معيارهاي آموزشي انجام ميگيرند. در اين نوع سنجش حوزهي وسيع و گستردهاي از هدفهاي برنامهي درسي در آزمون مورد توجه قرار ميگيرد.
سنجشهاي ملي برخلاف سنجشهاي عمومي كه هر سال تكرار ميشوند، با فاصلهي زماني 2, 4 و يا بيشتر انجام ميگيرند. در سنجشهاي ملي گاه تمام دانشآموزان و گاه نمونهي معرفي از دانشآموزان يك پايه در آزمون شركت ميكنند. چون عملكرد دانشآموزان در محتواي برنامهي درسي مورد توجه ميباشد نه عملكرد فرد فرد دانشآموزان، لذا ضرورتي ندارد كه تمام دانشآموزان به سؤالهاي يكسان پاسخ دهند. با استفاده از نمونهگيري ماتريسي چندگانه گروههاي مختلف نمونهي دانشآموزي به مجموعهي سؤالهاي مختلف آزمون پاسخ ميدهند. اين شيوه باعث ميشود كه از يك طرف، زمان اجراي آزمون در مدارس كاهش يابد و وقت كمتري از آموزش به ارزشيابي اختصاص داده شود و از طرف ديگر دامنهي وسيعتري از هدفهاي برنامهي درسي در آزمون مورد پرسش قرار گيرند.
4) سنجشهاي بينالمللي:
تا حد زيادي مشابه سنجشهاي ملي مبتني بر نمونه هستند. تفاوت عمده در اين است كه سنجشهاي ملي در داخل كشور تهيه و به اجرا در ميآيند، اما در سنجشهاي بينالمللي بخشي از مراحل انجام كار به صورت گروهي و يا توسط متخصصان ديگر كشورها انجام ميگيرد. سؤالهاي آزمون در برگيرندهي فصل مشترك برنامههاي درسي كشورهاي شركتكننده در مطالعه ميباشد. سعي ميشود هر سؤال آزمون در برنامههاي درسي 80 درصد كشورهاي شركتكننده وجود داشته باشد. به همين دليل فقط بخشي از سؤالهاي آزمون، در برنامهي درسي يك كشور تدريس ميشود.
هدف از مطالعات بينالمللي مشخص كردن پيشرفت تحصيلي دانشآموزان يك كشور در داخل همان کشور و مقايسهي آن با پيشرفت تحصيلي دانشآموزان ساير كشورهاي شركت كننده در مطالعه مي باشد. اين مطالعات معمولاّ به روش روندپژوهي، هم دستهاي و يا روندپژوهي و هم دستهاي انجام ميشوند.
بررسي سنجش آموزشي در چند کشور:
بررسي وضعيت سنجش و ارزشيابي آموزشي در نظام آموزش و پرورش 16 کشور جهان، شامل 9 کشور در قارهي آسيا و اقيانوسيه (استراليا، اندونزي، تايلند، سنگاپور، ژاپن، عربستان سعودي، کره جنوبي، مالزي و هنگ کنگ)، 6 کشور در قارهي اروپا (انگلستان، اسکاتلند، ايتاليا، سوئد، هلند و فرانسه) و 2 کشور در قارهي امريکا (امريکا و کانادا) كه در امر سنجشهاي ملي در مقياس بزرگ يا كوچك تجارب موفق و گسترده دارند، نشان ميدهد که اين كشورها نيز چنانکه در ساختار و طول دورههاي آموزشي با يكديگر تفاوت دارند، در سنجش از عملکرد تحصيلي دانشآموزان و بهرهگيري از انواع سنجش به خصوص بهرهگيري از سنجشهاي عمومي و ملي (در مقياس کوچک و يا کشوري) نيز مشابه نيستند. تاكيد بر نقش شيوههاي مختلف سنجش عملكرد دانشآموزان به عنوان ابزار سنجش ميزان موفقيت دانشآموزان در كسب هدفهاي آموزشي تعيين شده يا مورد انتظار را ميتوان فصل مشترک بسياري از کشورها ناميد. کشورهاي مختلف از جمله تايلند، جمهوري کره ، انگلستان، اسکاتلند، استراليا، ايتاليا، امريکا و کانادا از سنجشهاي ملي براي ارزشيابي نظام آموزش خود بهره ميگيرند. در كشورهاي امريكا، هلند، استراليا، ايتاليا، اسكاتلند، جمهوري كره، و انگلستان سازمانهاي مستقلي براي انجام مطالعات مختلف در زمينهي مسائل تعليم و تربيت از جمله سنجش عملكرد تحصيلي دانش آموزان داير است. بعضي از اين موسسات غيردولتي (هلند و انگلستان)، هزينههاي خود را از طريق فعاليتهاي پژوهشي و آزمون (انگلستان) تامين ميكنند و بعضي ديگر (امريكا، جمهوري كره و استراليا) دولتي هستند، اما وظايف خود را مستقل از وزارت آموزش و پرورش انجام ميدهند.
انجام سنجشهاي ملي، بيانگر عزم ملي اين کشورها در کسب آگاهي از ميزان پيشرفت دانشآموزان خود از ابعاد مهم تحصيلي نظير سواد، رياضيات، علوم و در مواردي فناوري اطلاعات و ارتباطات و شهروندي است. براي نمونه شوراي تحقيقات آموزشي استراليا به صورت گسترده براي مدارس آزمونهاي گروهي و فردي از جمله آزمونهاي حساب كردن، سوادآموزي، توانايي عمومي، تيزهوشان و استعدادهاي درخشان، سواد هيجاني و نيازهاي خاص را تهيه ميکند. در تايلند "سازمان توسعهي برنامهي درسي و آموزش" وزارت آموزش و پرورش مسئوليت حفظ کيفيت آموزش و پرورش را بر عهده دارد که اين وظيفه را از طريق اجراي سالانهي سنجش ملي بروندادهاي يادگيري در پايان مقاطع ابتدايي (پايه 6)، مقدماتي (پايه 9) و پيشرفته (پايه 12) انجام ميدهد.
در جمهوري كره قبل از تهيهي ابزار سنجش، برنامهي درسي ملي تجزيه و تحليل و استانداردهاي پيشرفت مشخص ميشوند. آزمونهاي مورد استفاده براي انجام سنجشهاي ملي، توسط "موسسه ملي ارزشيابي آموزشي" تهيه ميشوند. سنجش ملي پيشرفت تحصيلي براي نظارت بر استانداردهاي ملي پيشرفت تحصيلي (نه براي مدرك و تعيين وضعيت تحصيلي دانشآموزان) در چندين موضوع درسي و در پايههاي 3، 6، 9 و 10 اجرا ميشود. اکثر مدارس به صورت داوطلبانه در اين سنجش ها شرکت ميکنند. بهبود کيفي آموزش ابتدايي و متوسطه، بهبود و توسعهي آموزش و يادگيري در سطح ملي از طريق تهيه و اجراي برنامههاي درسي و ارزشيابي آموزشي رسالت اصلي و اوليهي اين موسسه را تشكيل ميدهد.
در ايتاليا، هدفهاي برنامهي درسي هر درس در هر پايه توسط وزارت آموزش و پرورش تدوين ميشود. آزمونهاي كشوري (ملي) با توجه به هدفهاي تدوين شده براي هر درس توسط "موسسه ملي سنجش نظام آموزشي" در درسهاي اصلي نظير زبان ايتاليايي، زبان انگليسي، رياضيات، علوم، مذهب (كاتوليك)، تاريخ، جغرافيا، فناوري اطلاعات، موسيقي و هنر تهيه و اجرا ميگردند. آزمونهاي ملي از دو بخش شفاهي و كتبي تشكيل ميشوند.
در سوئد، به كمك نتايج به دست آمده از آزمون ملي در مورد هر دانشآموز قضاوت ميشود. شرکت در آزمون ملي مقطع دبستان داوطلبانه است، اما شرکت در آزمون درسهاي زبان مادري، رياضي و زبان انگليسي در پايهي نهم اجباري است. با اين وجود نمرهي حاصل از اين آزمونها در سرنوشت دانشآموز اثرگذار نيست.
در هلند، موسسهي ملي تدوين برنامهها، برنامهي درسي، محتوا و هدفهاي مورد انتظار را مشخص ميكند. در اين کشور سنجشهاي ملي با هدف اندازه گيري يادگيري دانشآموزان و مقايسهي آن با هدفهاي تعيين شده از طريق انتخاب نمونه معرف با فاصلهي 2 سال در پايههاي 2، 4، 6 و 8 صورت ميگيرد. به عبارت ديگر اثربخشي برنامههاي قبلي و برنامههاي جديد، با توجه به تجديد نظر در برنامهها هر 5 سال يك بار، از اين طريق مورد ارزشيابي قرار ميگيرد. از دادههاي اين سنجشها براي ارزشيابي اثربخشي برنامههاي درسي و در صورت ضرورت تغيير در هدفهاي مورد انتظار استفاده ميشود. اين آزمونها توسط "موسسهي ملي اندازهگيري آموزشي" انجام ميشود.
بسياري از کشورها با شرکت در مطالعات بينالمللي و بهرهگيري از اين فرصتها، ضمن فراهم آوردن تصوير روشن از وضعيت آموزش و پرورش خود، اين امکان را نيز براي خود فراهم ميآورند تا تصوير واقعي خود را در يک آئينهي جهاني مشاهده کنند. در اين کشورها سنجش و جمعآوري اطلاعات با هدف شناخت ضعفها و مشکلات و تفسير منطقي از علل ضعفها و مشکلات انجام ميشود و در پي هر ارزشيابي براي بهبود و بالا بردن کيفيت آموزش، برنامههاي خاص تدوين و به اجرا درميآيد.
ادامه دارد...