بهرام بيضايي گفت: «وقتي همه خوابيم» دربارهي بخشي از فرهنگ ماست. چرا كه سينما بازتاب دهندهي بخشي از فرهنگ ماست و دراين فيلم دربارهي فرهنگ سخن ميگويم، نه دربارهي اينكه چرا من دراين مدت فيلم نساختهام.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين فيلمساز كه ساعاتي قبل در نشست پرسشوپاسخ فيلم جديداش «وقتي همه خوابيم» در سينما فلسطين سخن ميگفت با بيان اين مطلب ادامه داد:فيلمنامهي اين فيلم پس از «لبه پرتگاه» نوشته شد و معتقدم اين فيلمنامه بيش از هرچيز به نخستين فيلم تاريخ سينماي ايران (حاجي آقا اكتورسينما) مربوط است، چرا كه اين فيلم هم فيلم است و هم پشتصحنه فيلم.
بيضايي اضافه كرد: سهگانهاي دارم دربارهي فيلمسازي و سينما كه فيلمنامهي «اعتراض»، «لبه پرتگاه» و همين فيلم اخير را شامل ميشود.
او با اشاره به آغاز فيلمسازياش درسال 49 گفت: زماني كه فيلم «عمو سيبيلو» را تازه ساخته بودم، آذر شيوا اعتراضي كرد كه منجر به بستهشدن پروندهي فيلمسازياش شد. بنابراين هميشه احساس ميكردم آغاز فيلمسازي من با اعتراض همراه بوده است و به همين دليل فيلمنامهي «اعتراض» را دربارهي آذرشيوا نوشتم كه به نشانه اعتراض دستاورد يك عمر فعاليت سينمايياش را زيرسوال برد و شروع به «سقزفروشي» كرد. اما نه سينماي فيلم فارسي و نه سينماي روشنفكري هيچ يك اعتراض او را درك نكردند.
بيضايي ادامه داد: بعد از اين سهگانه تصور نميكنم كه ديگر دلم بخواهد، دربارهي سينما فيلم بسازم.
او در پاسخ به پرسشي دربارهي رويكردش به مسائل روز و فاصلهگرفتن از ساخت فيلمهاي اسطورهاي گفت: اگر برايم مجوز بگيريد و سرمايهي آن را تامين كنيد، فيلم «ديباچه نوين شاهنامه» يا «طومار شيخ شرزين» را ميسازم.
بيضايي گفت: آيا بعد از هشت سال ميخواستيد باز هم منتظر بمانم تا سرمايهگذاري پيدا نشود كه حتي فيلمنامهاي مانند «مقصد» را تهيه كند. اگر بعد از اين همه سال فيلم نسازم، كمكم فيلمساختن را فراموش ميكنم. اما دستكم بعد از 40 سال سينما را ميشناسم. اما آيا فكر ميكنيد از سينما هم نميتوانم بگويم.
او با اظهار تاسف از فشار سرمايهگذاري و نوعي از نظارت كه مشكلاتي را براي توليد فيلم پديد ميآورد، بيان كرد: اين مشكلات اصلا پيش پا افتاده نيست، وقتي ساخت «لبه پرتگاه» منتفي شد، منتقدان گفتند بيضايي خودش نخواسته فيلم بسازد. چرا بايد كسي براي نبوغ او سرمايهگذاري كند. من ادعاي نبوغ ندارم. بايد ديد چه كارگرداني از چه زاويهاي به موضوعات نگاه ميكند. موضوع فيلم من پيش پا افتاده نيست، شايد من آن را پيش پا افتاده ساختهام.
او با رد اين موضوع كه فيلم «وقتي همه خوابيم» دربارهي ستارهسازي است گفت: ستارهسازي بخشي از اين فيلم است و فراموش نكنيم هيچ بازيگري از مادر، تجاري زاده نميشود. كساني استعدادهايي دارند و در شرايطي قرار ميگيرند و تبديل به بازيگر تجاري ميشوند، درحالي كه شايد استعدادهاي نهان ديگري هم داشته باشد.
بهرام بيضايي با رد خطكشي و تقسيمبندي در كار بازيگري تصريح كرد: با اين خطكشيها تنها به ادارهي نظارت كمك ميكنيم. گفته ميشود صدسال سينما داريم، اما سينماي ما آنقدر شكننده است كه هنوز مشكلاتي مانند پخش صداي فيلم، تصوير و غيره را پيشرو داريم و اينها مسائلي پيش پا افتاده تلقي ميشوند و به ما گفته ميشود، چرا به مسائل ماورايي و اسطورهاي اشاره نميكنيم.
او در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر بيان و ميزانسنهاي تئاتري دراين فيلم گفت: اين تقسيمبنديها را درك نميكنم. اگر در همه فيلمها آدمها لاتي حرف بزنند، آن فيلم واقعي است؟! درحالي كه همه مردم در زندگي لاتي حرف نميزنند.
كارگردان «سگكشي» با بيان اينكه بازي تئاتري و سينمايي وجود ندارد گفت: بازي خوب و بد داريم. نه سينمايي و تئاتري. همينطور ميزانسن مناسب و غيرمناسب. از نظر من ميزانسنها و بازيهاي اين فيلم اينگونه درست بود.
اين فيلمنامهنويس و كارگردان دربارهي ديالوگنويسي فيلم جديدش هم توضيح داد: فهم من از سينما اينگونه است كه سينما وقت بسيار كمي دارد و هرلحظهاي گرانبها است. بنابراين بايد بسيار فشرده باشد. اصلا نوكر واقعيت وقتگير نيستم. ما در زندگي وقت ميكشيم. پس آيا بايد فيلم هم وقتكشي داشته باشد. درحالي كه براي ساخت فيلم تمام زوايد را كنار ميزنيم، تا كاملا فشرده شود.
بيضايي ادامه داد: شيوه نگاه كردن به گفتوگونويسي در تئاتر و سينما متفاوت است. فيلمهايي داريم كه بازيگران آن بسيار پرحرف هستند يا بد و لوس حرف ميزنند، اما نميتوان گفت اين فيلمهاي واقعيتر يا باورپذيرتر هستند و اصولا نميتوان تصور كرد كه همه فيلمها بايد شبيه هم باشند.
بهرام بيضايي در پاسخ به پرسش ديگري دربارهي حديث نفس خود در اين فيلم عنوان كرد: اين فيلم حرف دل من نيست. نميتوان تصور كرد فيلمسازي تنها براي دقدلياش فيلم بسازد. در تمام اين فيلم تلاش كردم قضاوتي دربارهي كاراكترها صورت نگيرد. فيلم من دربارهي خوبي و بدي نيست، بلكه دربارهي خاليكردن زيرپاي افراد است. چرا كه اين موضوع جزيي از فرهنگ ما شده بنابراين فيلم من دربارهي مجموعه شرايط غلطي است كه در آن هيچكسي سرجاي خودش نيست.
كارگردان آثاري همچون «مسافران» و «باشو غريبه كوچك» در پاسخ به پرسشي دربارهي تهمتهايي كه فيلم به مطبوعات و سينما وارد ميكند توضيح داد: شما هرگز دربارهي تهمتهايي كه سينما و مطبوعات به من زدهاند چيزي گفتهايد؟! مطبوعات و سينما هردو آسيبپذير و حساس هستند و بههمين دليل ميتوانند وسيلهاي شوند براي عوض كردن واقعيت. من دربارهي حساسيت آنها حرف زدهام و تهمت نزدهام.
بهرام بيضايي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: هنوز فكر ميكنم فيلمي را كه دوست داشتهام نساختهام. اما در امكانات و شرايط فعلي اين فيلم بهترين انتخاب من بود. البته از هيچ كدام از آثارم ناراضي نيستم و هيچ كدام را شبيه ديگري نميدانم. براي من سينما به سينماي اجتماعي و اسطورهاي تقسيم نميشود و از امروز اطمينان دارم در سالهاي آينده كساني هستند كه دربارهي وجه اسطورهاي همين فيلم بگويند. چرا كه هضم فيلم نيازمند كمي زمان است.
او با اشاره به اينكه «وقتي همه خوابيم» شبيه «سگكشي» نيست گفت: از سينماي اسطورهاي به سمت اجتماعي تغيير نگرش ندادهام، بلكه وجه اجتماعي در همان كارهاي اوليهام وجود دارد. من يك نفر هستم و يك نفر نميتواند به دو وجه مختلف تقسيم شود، بلكه هر يك از اين وجوه آيينهي يكديگر هستند.
او با اشاره به ساخت فيلم كوتاه «قالي سخنگو» ادامه داد: وقتي كه اين فيلم را ساختم كه اسطورهاي هم بود هيچكس دربارهي آن سخن نگفت و كسي نخواست آن را كشف كند. بياييد از اين تقسيمبنديها دست برداريم. چرا تصور ميكنيم كه فيلمساز هميشه بايد مطابق ميل ما فيلم بسازد و به انتظارات ما پاسخ گويد. درحالي كه هر فيلمسازي براي خودش توقعاتي دارد. اين فيلم دربارهي واقعيت و صدمهپذيري آن است.
به گزارش ايسنا، بهرام بيضايي در پاسخ به پرسش يكي از حاضران دربارهي رويكرد سطحي اين فيلم به مسائل پشتپرده سينما گفت: هيچ مطلبي در جهان نيست كه نتوان دربارهي آن سخن گفت. وقتي دربارهي اساطير كار ميكردم، منتقدان مطالبي نوشتند كه تا سالها نتوانستم كار كنم. آنها معتقد بودند كه از واقعيت دور هستم. و امروز هم هيچ تهيهكنندهاي نيست كه بخواهد فيلمي با ابعاد پيچيده اسطورهاي بسازد. سينما هنر گراني است و حتي اداره نظارت هم براي ساخت آثار توصيههايي ميكند. ضمن اينكه دربارهي هيچ چيزي نميتوان به اين شكل قاطع قضاوت كرد و به آدمها برچسب زد و موضوعات را براي آنها دستهبندي كرد.
دراين نشست بهرام بيضايي دربارهي استفاده از كتاب شاهنامه در فيلمش گفت: هنگام ساختن فيلم بهدنبال كتابي بودم كه هيچ تعبيري به همراه نداشته باشد، بنابراين كتاب بيضرري مانند شاهنامه را انتخاب كردم. اما بعد متوجه شدم ميتوان به مفاهيمي از آن رسيد. ما مفاهيمي مانند شاهنامه را ميخوانيم اما زندگي واقعيمان چيز ديگري است.
سپس مژده شمسايي بازيگر فيلم با ارائه توضيحات كوتاهي دربارهي شيوه بازي خود گفت: سينما كار گروهي است و بازيگران جلوهي بيروني اين همكاري را نشان ميدهند، هرچند ساخت اين فيلم بسيار سخت بود. اما همكاران بسيار خوبي داشتيم كه به ما كمك ميكردند.
او ادامه داد: دراين فيلم دو داستان موازي داريم و تلاش شده ميزانسنها، شيوه بازيها و حركت دوربين متفاوت باشد. شايد در بخشي كه بازي فيلم در فيلم است، كمي اغراق در بازيها وجود داشته باشد. اما كوشيدهايم بازيها در پشتصحنه روانتر باشد.
سپس عليرضا جلالي تبار، بازيگر اين فيلم با توضيحاتي درخصوص شروع كار هنرياش در تئاتر گفت: در اين فيلم بيش از آنكه به بازي خودم توجه كنم، به نگاهكردن استاد توجه ميكردم. اساسا بازي يكي از مقولات سينماست. در فيلم «سگكشي» جنگ استاد بيضايي را با شرايط ميبينيم و دراين فيلم هم درگيريهاي اصناف سينمايي را. قرار نبود كسي از قبل چيزي با خودش بياورد. بلكه تكتك بازيگران كاملا صادقانه بازي كردند.
هدايت هاشمي ديگر بازيگر اين فيلم كه بيش از ده سال است در تئاتر بازي ميكند، نيز بيان كرد: نخستين همكاريام با استاد بيضايي در نمايش «افرا» بود و ايشان در دو همكاريمان علاقهمند بود نقش افراد پير را بازي كنم.
هاشمي ادامه داد: توصيف بازي تئاتري در سينما تنها در نقدهاي سينمايي وجود دارد، در اين سالها كه تئاتر رونق گرفته برخي از بازيگران سينما در تئاتر هم بازي كردهاند، اما هرگز اين نقدها صورت نگرفته كه شما سينمايي بازي ميكنيد. اين خطكشيها ساخته دست ما ايرانيها است و در هيچ جاي دنيا چنين تقسيمبنديهايي وجود ندارد، چرا كه بازيگري، بازيگري است.
او در پايان سخنان خود گفت: يادمان باشد كه «اقوام بشر به موجب اخلاق زندهاند»، هيچوقت راضي نباشيد آدم بزرگ و يگانهاي مانند بهرام بيضايي 8 سال كار نكند. شما دوستان مطبوعاتي قدرت خود را در حمايت از او فراموش نكنيد.
شقايق فراهاني ديگر بازيگر اين فيلم نيز تنها به گفتن جملهاي كوتاه بسنده كرد: هميشه آرزو داشتم در يكي از آثار استاد بيضايي از جلوي دوربين رد شوم و خوشحالم به اين آرزو رسيدم.
همچنين محمدرضا درويشي آهنگساز فيلم كه پنجمين همكاري خود را با بهرام بيضايي تجربه كرده است هم در سخناني گفت: كاركردن با بيضايي هميشه از زيباترين تجربههاي كاري بنده است. بدون ذهن خلاق و كمكهاي مستقيم او نميتوانم برايشان كار كنم. دراين پروژه سخت هم با همفكري او و همكاري اركستر ناسيونال اكراين موسيقي اين فيلم ساخته شد.
او در پاسخ به پرسشي مبنيبر اينكه برخي از ملوديهاي اين فيلم يادآور موسيقي «پدرخوانده» است توضيح داد: بهخاطر چند شباهت نميتوان گفت، ملودي اين فيلم از «پدرخوانده» گرفته شده است. البته برخي از كليشهها كاملا تعمدي است. چرا كه در اين فيلم دو جنس موسيقي داريم، بخشهايي به فيلم و بخشهايي به پشت صحنهي فيلم مربوط است.
حسام نوابصفوي ديگر بازيگر اين فيلم هم توضيح داد: همه عوامل اين فيلم بازي خوبي را ارائه دادند و من هم مفهوم خطكشيهاي سينمايي و تئاتري را درك نميكنم.
انتهاي پيام