ابراهيم حاتميكيا كارگردان سينما در قالب نشستي با عنوان بررسي سينماي دههي 70، پس از نمايش «آژانس شيشهاي» در جمع دانشجويان دانشگاه شريف به سئوالات مختلفي پاسخ داد.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، روز گذشته ـ چهارم آذرماه ـ در دومين روز از همايش «سي سال انقلاب اسلامي، دستاوردها، آسيبها و فرصتها» اين نشست با اجراي حسين معززينيا ـ منتقد ـ برگزار شد.
سينما وسيلهاي براي بيان اهدافم است
ابراهيم حاتميكيا به آغاز كارش درحرفهي سينما اشاره كرد و گفت: سال 1361 براي فيلمبرداري از عملياتي راهي مناطق جنگي شدم، اما در آخرين لحظه اين عمليات لغو شد و به دنبال آن تصميم گرفتم طرحي كه از مدتها قبل درذهن داشتم را كليد بزنم و بدين ترتيب فيلم اول من با عنوان «تربت» ساخته شد.
او افزود: بدين ترتيب ورود من به سينما ورودي كاملا هدفمند و هدفدار بود. معتقدم اگر اين هدف را از من بگيرند، دليل حضورم دراين حوزه را نخواهم دانست. سينما براي من ايستگاه پايان نيست، بلكه وسيلهاي است براي بيان اهدافم، احساس ميكنم اگر قرار باشد اين اهداف در سينما بيان نشود، دليلي براي حضور دراين حوزه وجود نخواهد داشت.
فيلمسازي حرفهاي من پس از جنگ شروع شد
اين كارگردان همچنين فيلم «هويت» را اولين تجربه خود دانست كه بعدها به دلايلي به جاي سينما از طريق رسانه ملي پخش شد.
او با بيان اينكه پس از اين فيلم، «ديدهبان» اولين تجربه سينمايي او بهشمار ميرود، تصريح كرد: اين فيلم دقيقا زماني ساخته شد كه جنگ به پايان رسيده بود و بدين ترتيب ميتوان گفت، فيلمسازي حرفهاي من به تعبيري با پايان گرفتن جنگ آغاز شد و بعدها، از زمان ساخت «وصل نيكان» به بعد فيلمهاي من وارد فضاي شهر شد.
حاتميكيا اذعان داشت: در ساخت اين فيلمها، هيچگاه در پي بيان مسائل جنگ به شيوه حماسي نبودم و دغدغه اصليام انتقال مسائل مربوط به جنگ بود و تنها قصد داشتم از افرادي كه در جبههها با آنها بودهام، بگويم و خيلي زود فهميدم كه فيلمهاي جنگي برايم اغناكننده نيست.
او همچنين گفت: صرفا حوزه هنر برايم اغناكننده نبوده و نيست. همواره معنا داشتن فيلم برايم از اهميت ويژهاي برخوردار بوده و لازم است، پيش از ساختن فيلم بتوانم ارتباطي قلبي و اعتقادي با موضوع فيلم برقرار كنم.
حاتميكيا يادآور شد: فعاليت دراين حرفه را از اوايل انقلاب و از سينماي آماتوري و در محضر استاداني چون عالمي، عسگرينسب و حاجي مشهدي آغاز كردم و انواع دورههاي آماتوري را پشتسر گذاشتم. در آن دورهها گفته شده بود كه تا جايي كه ميتوانيد حرف خود را با كمك تصوير بيان كنيد و پيش از ساخت اثر بهدنبال حرفي تازه و جذاب باشيد.
من نيز بنابرهمين آموزشها، دردوران جنگ و پس از آن تخيلات خود و فضاي شخصيام را به تصوير كشيدم.
به گزارش ايسنا، كارگردان «ارتفاع پست» درادامه در پاسخ به سوالي كه مبنيبر روايت ملودرام فيلمهاي او مطرح شده بود، نيز گفت: در دوران پيش از انقلاب، بهدليل فضاي نامناسبي كه سينماها داشتند، امكان سينما رفتن نداشتم. از سوي ديگر عاشق سينما بودم و به همين دليل به ناچار به تماشاي فيلمهاي هندي مينشستم و امروز ممكن است بخشي از اين بيان ملودرام برگرفته از تاثيرات آن فيلمها باشد.
او دربارهي اهميت ارتباط با مخاطب عنوان كرد: از ابتدا ارتباط با مخاطب، يكي از اهدافم بود و يكي از بحثهاي جدي من و زندهياد آويني اين بود كه براي مردم كار ميكنيم و بايد اين موضوع را با تمام قوا احساس كنيم. در واقع ارتباط با مخاطب بهشدت برايم مهم است و معتقدم اگر اين ارتباط حذف شود، كار ما بيمعنا خواهد بود.
كارگردان «موج مرده» درادامه از اهميت شرايط و زمانه صحبت كرد و افزود: يكي از مسائلي كه در ساخت فيلم برايم از اهميت ويژهاي برخوردار است، مسالهي شرايط زمانه است تاجايي كه ميتوانم بگويم اگر زمان را از من بگيرند، قادر به انجام هيچگونه حركتي نخواهم بود، اكثر فيلمهايم نيز واكنشي به شرايط زمانه محسوب ميشوند.
«وصل خوبان» را در پاسخ به «عروسي خوبان» نساختم
حاتميكيا در بخش ديگري نيز در پاسخ به سوالي كه مبنيبر پاسخگويي او به مخملباف در «وصل خوبان» مطرح شده بود اظهار كرد: در فيلم «وصل خوبان» به هيچ عنوان در پي پاسخدادن به «عروسي خوبان» مخملباف نبودم. البته ممكن است در آن زمان نسبت به آن ديدگاه معترض بودم اما دركل معتقدم «وصل خوبان» براساس فضاي حاكم بر آن زمانه ساخته شده است.
ميدانستم انجمن سينماي دفاع مقدس ريشهي اين سينما را خواهد زد
اين كارگردان در بخش ديگري از صحبتهايش به انجمن دفاع مقدس اشاره كرد و گفت: از ابتداي شكلگيري اين انجمنها هيچگاه پا به آن نگذاشتم و از همان موقع ميدانستم كه اين نهاد ريشه اين سينما را خواهد زد، چرا كه در پشت آن تفكر نظامي حاكم است و قطعا اين رويكرد متوجه بسياري از مسائل حوزه فرهنگ نخواهد شد.
او همچنين به برخي مشكلات كه به هنگام ساخت «برج مينو» با آنها مواجه شده بود اشاره كرد و افزود: از همان هنگام متوجه شدم كه اگر قصد ساختن فيلم جنگي داشته باشم، همين افراد اولين مانع من خواهند بود و جالب آنكه آنها افرادي هستند كه روزي در يك سنگر و در كنار يكديگر جنگيدهايم. من نيز هنگامي كه ديدم نميتوانم از فضاي جبهه دل بكنم، اين مساله درذهنم شكل گرفت كه بايد فيلمي بسازم كه باتوجه به كمبود امكانات و عدم دسترسي به اسلحه و تسهيلات نظامي در آن تنها يك گلوله شليك شود.
حاتميكيا همچنين به ديدارش با حبيب احمدزاده اشاره كرد و گفت: پيش از ساخت «آژانس شيشهاي» روزي احمدزاده به ديدن من آمد و درباره حادثه گروگانگيري يك رزمنده در آژانس هواپيمايي صحبت كرد. از همان زمان من جذب اين موضوع شدم و بدينترتيب اين فيلم شكل گرفت. حال آنكه شايد اگر اين مساله براي فرد ديگري روايت ميشد او جذب اين داستان نميشد.
«آژانس شيشهاي» بهترين فضا براي توضيح مانيفستام بود
كارگردان «آژانس شيشهاي» در بخش ديگري از صحبتهايش فضاي حاكم بر جامعه را در زمان ساخت اين فيلم، بهترين موقعيت براي بيان مانيفست خود دانست و اين فيلم را مانيفستي خواند كه در قالب آن حرفهاي خود را مطرح كرده است.
او در ادامه يكي از موارد و موضوعات مهم سهيم دراين اثر را محدوديتها و فشارهاي آن دانست و گفت: هنگامي كه فيلمنامه اين فيلم را مينوشتم، بههيچ عنوان اميدي به ساختهشدن آن نداشتم و همين امر موجب شد كه در نگارش فيلمنامه اين فيلم خيلي راحت برخورد كنم و تنها هدفي كه از نگارش آن دنبال ميكردم، بيان حرفهاي دلم بود و در واقع واكنشي به شرايط زمانه، پس از آن نيز كه اين فيلم ساخته شد مورد توجه قرار گرفت و هنوز بسياري از افراد مخاطب و علاقهمند اين فيلم هستند كه اين مساله نيز از زيباييهاي هنر است، چرا كه اثر هنري پس از آنكه از مقطع زماني خود جدا ميشود نيز جلوههاي ديگري پيدا ميكند كه همين مساله از زيباييهاي هنر بهشمار ميرود.
فيلمسازي براي من نوعي بيان حديث نفس است
حاتميكيا در بخش ديگري از اين همايش در پاسخ به سوالي كه امكان ساخت «آژانس شيشهاي» زمانه فعلي را جويا شده بود، گفت: طي اين سالها بارها از من خواسته شده كه كارهاي قبلي خود را تكرار كنم، اما من هيچگاه نميتوانم اينگونه فيلم بسازم و آثارم بيش از هرچيزي به شرايط زمانه خود متكي هستند.
او در پاسخ به سوال ديگري نيز عنوان كرد: فيلمسازي براي من نوعي بيان حديث نفس محسوب ميشود و فيلمهايم به نوعي ثبت خاطراتم بهوسيله دوربين است.
همچنين اين كارگردان دربخش ديگري مطرح كرد: هنوز از برخي افراد كينه به دل دارم، چرا كه هنگامي كه اين آب و خاك زير گلوله بود، آنها به جاي پرداختن به جنوب به سمت شمال نگاه كردند و من فيلمسازاني كه بهجاي جنوب، شمال را مورد توجه قرار دادند، فراموش نميكنم.
كارگردان «دعوت» در پاسخ به اين سوال كه آيا به سينماي دفاع مقدس باز خواهد گشت هم گفت: اواخر جنگ آقاي نوريزاد در «سوره» از من سوالي پرسيد و من در پاسخ به او گفتم كه اگر از من فيلم غيرجنگي ديديد ميتوانيد آن را بسوزانيد. اكنون پس از دو دهه، هنوز بارها اين حرف را برسر من كوبيدهاند، در حاليكه من مومنانه در اين فضا كار كردم و مدتها نيز از آن دست نكشيدم.
زماني نيز برسر فيلم «موج مرده» صحبتهايي شد و من ناراحت شدم و گفتم ديگر هيچگاه فيلم جنگي نخواهم ساخت، اما واقعيت آن است كه اگر انگيزه و صحبتي براي گفتن داشته باشم، براي بيان آن حتي تا «هيماليا» نيز خواهم رفت. اما اينكه بگويم صرفا فيلم اجتماعي، فرهنگي و يا ... ميسازم به هيچ عنوان درست نيست.
او ادامه داد: البته شايد بتوان اين مساله را اينگونه توجيه كرد كه هنوز حرفهاي نشدهام. همچنين به هيچ عنوان هم نميتوانم فيلم سفارشي بسازم، چون لازم است با موضوع فيلم ارتباط برقرار كنم.
حاتميكيا همچنين به حل برخي مسائل ميان ملت ايران و عراق اشاره كرد و گفت: در زمان جنگ براي بيست متر پيشروي بهسمت كربلا بايد چندين شهيد ميداديم، اما اكنون به راحتي ميتوان اين مسير را طي كرد. اينگونه مسائل براي من بسيار عجيب است و اگر قرار باشد، در اين روزگار فيلمي بسازم و در آن، اين مسائل را در نظر نگيريم، احساس خواهم كرد كه ديدم كور شده است.
او در ادامه به دلخوريهايش از جشنواره فجر به هنگام نمايش «از كرخه تا راين» اشاره كرد و از شهيد آويني به عنوان تنها كسي كه ميتوانسته به او انگيزه و قدرت كار بدهد، ياد كرد و همچنين نگارش نامهاش به آويني را برگرفته از همين فضا دانست.
اين كارگردان در پاسخ به فردي كه ميگفت، شما در مصاحبهاي تلويزيوني هنگامي كه بحث مخملباف بود گفتيد «خدا عاقبت همه ما را به خير كند» منظورتان از اين جمله چه بوده، افزود: اين جمله، ذكر بسيار خوبي است و اصلا بد نيست كه هميشه آن را تكرار كنيم.
به گزارش ايسنا، حاتميكيا دراين همايش فيلمهاي خود را اجتماعي دانست و عنوان كرد: مشخصا فيلمسازي اجتماعي هستم، حال اگر گاهي فيلمهايم طعم سياسي نيز داشته بحثي طبيعي است. اما در كل از نظر خودم، سبقه اجتماعي فيلمهايم قويتر از سابقه سياسي آنها است.
او در پاسخ به مطلبي كه او را كارگردان صاحب سبكي ندانسته بود نيز اظهار كرد: هيچ حرفي دراين مساله نيست. اينها مواردي است كه گاه به ما نسبت ميدهند، اما از نظر من اين ادعاها بيهوده است.
حاتميكيا از فريدون جيراني ياد كرد و گفت:يكي از مسائلي كه از جيراني آموختم، اين بود كه تنها رشتهاي از سينما كه مختص بعد از انقلاب است، سينماي جنگ است. اين سينما مولفههاي خود را دارد و شبيه هيچ نوع ديگري از سينما نيست.
اكنون نيز اگر نگاهي به فيلمهاي شهري بيندازيم به خوبي احساس خواهيم كرد كه اين فيلمها هيچگونه هويتي ندارند و گويي تحريف شدهاند. اما سينماي جنگ مناسبات خاص خود را داشته و درهيچ كجاي دنيا مانند و نمونه آن را نداشتهايم.
حاتميكيا در پاسخ به سوالي كه مبني برساخت فيلم انقلابي اسلامي توسط او مطرح شده بود نيز اذعان كرد: در زمان انقلاب اسلامي سن زيادي نداشتم و خيلي به شكل دروني و قلبي مسائل انقلاب را درك نكردم. به همين دليل بعيد ميدانم، بتوانم فيلمي در اين زمينه بسازم.
اما ارتباط «آژانس شيشهاي» با فيلم «بعدازظهر سگي» از ديگر سوالاتي بود كه دراين نشست مطرح شد. حاتميكيا نيز در پاسخ به اين سوال گفت: تنها يكبار آن فيلم را ديده بودم و به هنگام نوشتن فيلمنامهي «آژانس» نيز با وجودي اينكه آشكارا ميدانستم يكبار ديگر اين قصه ساخته شده، هيچگاه سراغ آن نرفتم تا دوباره آن را ببينم. سعيد عقيقي نيز كتابي دراين زمينه نوشته و در آن شباهتهاي ميان اين دوفيلم را نوشته، اما من نام اين مسائل را چيزي جز تمارد نميتوانم بگذارم و معتقدم فيلم من به مراتب بهتر از «بعداز ظهر سگي» است.
اين كارگردان در بخش ديگري از اين نشست درباره نمادينبودن فيلمهايش عنوان كرد: ارزش فيلم به لايههاي مختلف آن است و هرچه اين لايهبندي قويتر باشد، فيلم بهتر ميشود. من نيز دوست دارم آثارم حاوي اين لايه بنديها باشد اما هيچگاه در پي آن نبودهام تا به واسطه اين لايهها بر فضاي ديگري دلالت كنم.
او همچنين عنوان كرد: زماني منتقدان «آژانس شيشهاي» را فيلم روزنامهاي خواندند و گفتند پس از گذشته زمان اين فيلم حرفي براي گفتن نخواهد داشت، اما اكنون پس از ده سال اين اثر همچنان مخاطب و علاقهمندان خود را دارد.
اميدوارم «به رنگ ارغوان» در جشنوارهي فيلم فجر امسال اكران شود
حاتميكيا در پاسخ به سوالي كه دربارهي «به رنگ ارغوان» مطرح شده بود نيز اظهار كرد: اين فيلم درحال حاضر توقيف شده است و ما در پي رفع اين مسالهايم و اميدواريم بتوانيم در جشنواره فجر امسال آن را به نمايش بگذاريم. اكنون سهسال از زمان ساخت اين فيلم گذشته و اگر زهري هم در فيلم موجود باشد، با گذشت زمان از بين رفته است.
كارگردان «حلقه سبز» در پاسخ به سوالي كه نظر او را دربارهي رسول ملاقليپور جويا شده بود نيز گفت: ملاقليپور پيشگام سينماي جنگ است و من روزي هنگامي كه فيلمهاي او را درسينما ميديدم از خود ميپرسيدم كه آيا خواهد آمد روزي كه اين تعداد آدم به تماشاي فيلم من بنشينند؟ فيلمهاي ملاقليپور دلي بود و كلا نسل ما نيز همينگونه است. اما اين ميزان در رسول به مراتب بالاتر از ما بود.
به گزارش ايسنا، حاتميكيا در بخش ديگري از اين همايش عنوان كرد: در هنر، مرغ يك پا بيمعني است. من نيز اگر روزي به اين نتيجه برسم كه بايد حرفي بزنم كه نقيض حرفهاي قبليام باشد، حتما اين كار را خواهم كرد و اميدوارم روزي به آن درجه از غرور حرفهاي نرسم كه بخواهم خلاف اينكار را انجام بدهم.
او دربارهي ارتباطش با نسل جوان هم گفت: همواره به نسل بعد از خود احترام گذاشتهام و معتقدم اگر از سوي اين نسل نيز احترام ديدهام به همين علت است، اما هيچگاه به اين نسل باج ندادهام و آنها را بيخود لوس نكردهام، اما با اين حال تفاوتهاي ميان نسلها را قبول دارم.
حاتميكيا در پايان صحبتهايش به مسعوده دهنمكي اشاره داشت و گفت: تغييرات صورتگرفته او را جادوي عجيب سينما ميدانم و اين مسالهاي است كه از سينما هنري متفاوت ساخته است.
گفتني است، فريدون جيراني، احمدطالبينژاد و سيفالله داد نيز قرار بود دراين همايش حضور داشته باشند كه هريك بهدليل موفق به شركت دراين همايش نشدند.
در ابتداي اين نشست حسين معززينيا كه به عنوان مجري برنامه حضور داشت، از دانشجويان خواست با توجه به موضوع اين نشست كه به سينماي دههي 70 مربوط است از طرح سوال دربارهي مسايلي مانند فيلمهاي اخير حاتميكيا خودداري كنند.
اين همايش فردا چهارشنبه _ 6 آذر ماه _ نيز با نمايش فيلم «چهارشنبهسوري» به كارگرداني اصغر فرهادي به بررسي سينماي دههي 80 خواهد پرداخت.
انتهاي پيام