مهندسي فرهنگي/‌ مفاهيم علوم اجتماعي - آسيب‌هاي اجتماعي/‌ راهبرد‌ها و استراتژي‌هاي پيشگيري از مصرف مواد مخدر/6 استراتژي متوازن كنترل مواد مخدر

اشاره:
آن‌چه كه در پي مي‌آيد، ويرايش نخست ششمين بخش از مقاله‌ي « راهبرد‌ها و استراتژي‌هاي پيشگيري از مصرف مواد مخدر» از مجموعه‌ي مقالات آشنايي با مفاهيم علوم اجتماعي، ويژه‌ي خبرنگاران سياستي و سياست‌ پژوهان‌اجتماعي ا‌ست كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران تدوين شده است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به دنبال بررسي موضوع مهندسي فرهنگي و اهميت پيشگيري و كنترل آسيب‌هاي اجتماعي در اين زمينه به بررسي اين موضوع مي‌پردازد. 
اين مقاله به توضيح درباره‌ي راهبردها و استراتژي‌هاي پيشگيري از مصرف مواد مخدر و اعتياد مي‌پردازد. مقالات «آشنايي با مفاهيم علوم اجتماعي» با ادبياتي ساده، مفاهيم تخصصي را براي خواننده توضيح مي‌دهد كه با استفاده از آن‌ها تا حدودي مي‌توان به ارزيابي سياست‌گذاري اجتماعي پرداخت. سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي و فني در هر حوزه را مقدمه‌ي ايجاد يك عرصه‌ عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفه‌مندان با مديران و سياست‌گذاران درباره‌ي سياست‌ها و استراتژي‌ها و برنامه‌ها در آن حوزه مي‌داند و اظهار اميدواري مي‌كند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياست‌گذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديد‌گاه‌هاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزه‌هاي مختلف شود. سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيق‌تر نياز‌هاي خبرنگاران و سياست‌پژوهان محترم، علاقه‌مندي خود را براي دريافت(ahbord.isna@gmail.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفه‌مندان، مديران و سياست‌گذاران محترم در ارائه‌ي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش آن‌ها اعلام مي‌كند.  
در ادامه متن كامل اين مقاله به حضور خوانندگان تقديم مي‌شود.



چ ـ استراتژي پيشگيري مبتن بر نوع گروه‌هايي كه برنامه پيشگيري برايشان طراحي شده است

هدف از پيشگيري اين است كه جامعه هدف به هيچ‌وجه از داروهاي اعتيادآور استفاده نكند و خود را در معرض خطرات ناشي از آن قرار ندهد. در اين استراتژي كه يك برنامه پيشگيري مبني بر گروه‌هايي كه اين برنامه برايشان طراحي شده است، سه راهبرد پيشگيري مستقل وجود دارد:

1ـ پيشگيري جامع يا كلي:
اين نوع پيشگيري در واقع در برگيرنده راهبردهايي براي پيشگيري از نشانه‌هاي اوليه مصرف مواد با شروع مصرف آن در جمعيت به طور عمومي (عام) است، يعني براي همه.

2ـ پيشگيري برگزيده:
اين روش در واقع شامل آن نوع از راهبردهاي پيشگيري است كه براي گروه‌هاي هدف يا زير مجموعه‌هايي از جمعيت عمومي طراحي شده است مثل فرزندان والدين مصرف كننده مواد و يا محصلين بي‌بضاعت مدارس.

3ـ پيشگيري الزامي:
راهبردهاي ايجاد شده در اين نوع پيشگيري براي آن دسته از شركت كنندگان برنامه پيشگيري است كه در حال حاضر داراي شواهدي از مصرف مواد يا نشانه‌هاي پيشرونده مصرف مواد هستند و يا عوامل خطر در آن‌ها زياد است. مانند اختلالات رفتاري، هيجان طلبي و خطرجويي زياد، پرخاشگري و بي‌مبالاتي جنسي.

ح ـ استراتژي متوازن كنترل مواد مخدر (استراتژي ملي كنترل مواد مخدر در آمريكا)

اين استراتژي نتيجه عملكردهاي كشور آمريكا در زمينه كنترل مواد مخدر است. به نوعي مي‌توان اذعان داشت كه اين استراتژي يك برنامه مطلوب و تقريبا كاملي است كه مي‌تواند راه‌گشايي براي كنترل مواد مخدر در تمامي كشورها به خصوص ايران باشد. مهمترين موضوعات مطرح شده در اين استراتژي عبارت است از:

1ـ تاكيد بر امر پيشگيري (نه درمان) و افزايش آگاهي‌هاي عمومي در خصوص مضرات سوء مصرف مواد مخدر به عنوان بخش مهمي از استراتژي مذكور
2ـ تلاش جهت سازمان‌دهي اقدامات ملي به منظور جلوگيري از تجارت و كسب درآمد از طريق قاچاق مواد مخدر
3ـ حمايت از برنامه‌هاي آگاهي رساني وزارت آموزش و پرورش و مدارس و تست مواد مخدر از دانش آموزان به منظور شناسايي افراد نيازمند درمان، بازپروري و مشاوره، هم‌چنين جلوگيري از ابتلاي افراد در معرض مصرف مواد
4ـ تاكيد بر تعهد دولت در قبال خانواده‌ها و حمايت مالي و ابزاري به منظور فراهم آوردن محيطي عاري از مواد مخدر براي فرزندانشان
5ـ اقدام دولت جهت افزايش سقف بودجه ملي در زمينه‌هاي تحقيقات،‌ طرح‌هاي افزايش دادگاه‌هاي رسيدگي به پرونده‌هاي مواد مخدر و هم‌چنين درمان معتادان
6ـ تاكيد ويژه بر آموزش جوانان و ارتقاي آگاهي‌هاي آنان در خصوص مضرات و ظواهر فريبنده در دفعات مصرف
7ـ ايجاد مراكزي از سوي دولت براي معتادان بي‌خانمان و بي‌كار، تا از اين طريق افراد ضمن برخورداري از حمايت مالي و افزايش مهارت‌هاي شغلي، از لحاظ درماني و معنوي و تقويت ايمان نيز تحت پوشش قرار گيرند.
8ـ افزايش تحقيقات و رسيدگي به پرونده‌هاي منبع كه در واقع تامين كننده مواد مخدر مصرفي هستند.

بخش حساس استراتژي پيشگيري از سوء مصرف، آگاه ساختن جوانان از ضررهاي ناشي از مواد مخدر بر سلامتي و آينده آنان است. جوانان بايد ياد بگيرند كه در تمام عمر، مسئول حذر كردن و پاك ماندن از مواد مخدر هستند. در مجموع استراتژي متوازن بر سه محور اساسي متمركز است:
1ـ قطع مصرف مواد مخدر قبل از شروع آن
2ـ درمان افراد معتاد
3ـ نابودي بازار مواد مخدر
 
در زير به ترتيب اولويت به بحث درباره هر يك از اين سه محور مي‌پردازيم:
1ـ قطع مصرف مواد مخدر قبل از شروع آن:
اولويت اول استراتژي متوازن، قطع مصرف مواد قبل از شروع آن است. اين استراتژي آموزش جوانان را در زمينه پرهيز از مصرف مواد مخدر به دليل آثاري كه اين مواد مي‌توانند بر سلامت و آينده فرد داشته باشد مورد تاكيد قرار مي‌دهد و شامل دو برنامه است:

1ـ 1ـ فعاليت‌هاي آموزشي و اجتماعي: تلاش‌هاي پيشگيرانه اولين قدم در مقابله با مواد مخدر است. اين تلاش‌ها نويدگر جلوگيري از مصرف است، قبل از آن كه خانواده‌ها درد و رنج در دام اعتياد افتادن يكي از عزيزانشان را ببينند.
برنامه‌هاي مقابله با مصرف مواد مخدر به خصوص برنامه‌هاي تحقيقاتي كه جامعه را دربر مي‌گيرند، براي آموزش خطرات ناشي از مصرف مواد مخدر به جوانان و هم‌چنين آماده سازي زمينه براي نفي اجتماعي مصرف مواد مخدر بسيار با ارزش هستند؛ اما مقابله با مصرف مواد مخدر نيازمند يك بحث جامع در زمينه سياست‌هاي عمومي است. زيرا فعاليت‌هاي مذكور تنها شامل يك سري برنامه‌هاي پراكنده دولتي نيستند، بلكه شامل تلاش خانواده‌ها و جامعه در راه شكوفايي جوانان هستند.
متاسفانه طي سال‌ها و به دليل فرهنگ متداول، والديني كه سعي در آگاه كردن فرزندانشان از خطرات ناشي از مواد مخدر و آموزش آن‌ها براي آزادي در اتخاذ تصميمات صحيح دارند، هيچ‌گونه حمايتي نمي‌شوند. در موسيقي، فيلم و تلويزيون، مصرف مواد مخدر اغلب پرطرفدار و مهيج و مصرف كنندگان و حتي فروشندگان مواد مخدر افرادي افسار گسيخته و قانون گريز، معرفي مي‌شوند. كودكان ما بايد از سنين پايين بياموزند كه در تمام طول زندگي‌شان مسئول پرهيز از مواد مخدر هستند. وقتي والدين و مربيان شرايط مساعدي را فراهم كردند آنگاه مرحله دوم استراتژي اول آغاز مي‌شود.
2ـ 1ـ حمايت از برنامه تست مصرف مواد مخدر از دانش آموزان و جوانان: در سطح مدارس و دانشگاه‌ها برنامه آزمايش تست مواد مخدر يك وسيله موثر براي شناسايي دانش‌آموزان نيازمند به بازپروري و مشاوره و اعلام خطر براي كساني كه هنوز آلوده نشده‌اند است. هدف از تست جوانان تنبيه آن‌ها نيست حتي در مدارس. اگر بدون سعي در بازپروري دانش‌آموزان و محصلان مصرف كننده مواد،‌ اقدام به اخراج آن‌ها از مدارس كنند، جامعه با موجي از افراد مصرف كننده مواد مخدر مواجه خواهد شد كه خود در درازمدت يك معضل جدي به شمار مي‌رود. هدف اصلي از انجام اين تست، دور نگه داشتن دانش‌آموزان و شاغلان به تحصيل از مواد مخدر و ترغيب آن‌ها به مشاوره و بازپروري است. هم‌چنين آزمايش تست مواد مخدر در مدارس و مراكز تحصيلي مي‌تواند در راستاي پيشگيري و به عنوان بخشي از يك استراتژي جامع پيشگيري استفاده شود. تست مواد مخدر كارآمد است زيرا نشانگر درك انگيزه‌هاي جوانان است. براي اغلب جوانان تنها علم به اين‌كه هر لحظه امكان خواستن آن‌ها براي تست وجود دارد كافي است كه مواد مخدر مصرف نكنند و يا اصولا به طرف مصرف مواد نروند. دولت نيز متعهد به ارائه ابزار مورد نياز به خانواده‌هاست تا آن‌ها بتوانند محيطي دور از مواد مخدر را براي تحصيل جوانان‌شان مهيا كنند.

2ـ درمان افراد معتاد به مواد مخدر:
اولويت دوم استراتژي متوازن، درمان است كه بر نياز به تبادل تجربه خانواده‌ها، دوستان و ديگر افراد جهت غلبه بر مشكل اعتياد تاكيد دارد. معتادان بايد توسط سازمان‌ها يا كساني كه با آن‌ها كار مي‌كنند ـ كارفرمايان، نهادهاي انتظامي، انجمن‌هاي خيريه و ارائه دهندگان خدمات بهداشتي و درماني - شناسايي و به مراكز درماني ارجاع شوند. درمان معتادان به دو شيوه انجام مي‌شود:
1ـ 2- به كارگيري اصول بهداشت عمومي براي درمان معتادان: الگوي بهداشت عمومي سه درس كليدي در خصوص سياست‌ مواد مخدر را به ما مي‌آموزد. |
نخست جوانان بايد درباره ظواهر فريبنده مواد مخدر آموزش ببينند. مصرف مواد مخدر يك چيز را نويد مي‌دهد اما چيز ديگري را تحويل مي‌دهد. چيزي حزن انگيز و مخرب براي مصرف كنندگان، خانواده‌هاي آنان و جوامع آن‌ها. سرخوردگي ناشي از آن براي مدتي پنهان مي‌شود و در همين دوران است كه عادات مصرف توسط مصرف كنندگان به ساير جوانان آسيب‌پذير انتقال داده مي‌شود.
درس كليدي دوم در خصوص الگوي بهداشت عمومي است و اين مربوط به كساني است كه هنوز در دوران «ماه عسل» هستند. اين درس نتايج مهمي در مقوله درمان اعتياد دارد. ارائه ندادن (نشدن) درمان مناسب در اين بخش باعث مي‌شود كه حجم بالايي از افراد خواهان كمك، تحت تاثير روش‌هاي ناكارآمد قرار بگيرند. براي بسياري از مصرف‌كنندگان از جمله اكثريت گروه سني 15 تا 25 ساله، پاسخي خوش‌بينانه به مصرف مواد مخدر توسط آن‌ها دليلي براي ماندن در مراكز درماني نيست، بلكه نشانگر اين مطلب است كه آيا در حقيقت نياز به كمك وجود دارد يا خير.
درس سوم شامل كساني است كه مصرف آن‌ها آن‌قدر پيشرفت كرده كه نيازمند درمان هستند اما به طور جدي جوياي درمان نيستند، زيرا حتي بهترين برنامه درماني نيز نمي‌تواند به آن‌ها كمك كند. بر اساس تحقيقات به عمل آمده توسط اداره خدمات انساني و بهداشتي اكثر مصرف كنندگان مواد مخدر كه نيازمند درمان هستند اين حقيقت را رد مي‌كنند. منطق كنوني درباره درمان اعتياد، مبتني بر اين نكته است كه مشكل‌ترين كار، ارائه درمان به كساني است كه ولگرد و بي‌جا و مكان هستند، كارايي خود را از دست داده‌اند زيرا سخت‌ترين موارد عملاً مربوط به كساني است كه هرگز ديده نشده‌اند. درس سوم الگوي بهداشت عمومي شامل نياز اساسي براي تشويق مردم به طي دوره درمان است. مشكل اين بخش آن است كه بايد به بيماري پرداخته شود كه ويژگي اصلي آن انكار است. رفع خلا انكار، نيازمند آن است كه ما به عنوان افراد يك كشور فضايي ايجاد كنيم كه در آن، افراد صادقانه و مستقيم با پديده اعتياد برخورد كنند و بدين نحو افراد نيازمند درمان را به طي دوره درمان تشويق كنيم. اين شكل از اجبار كه با عطوفت همراه است با همكاري خانواده‌ها، دوستان، همكاران و اجتماع آغاز مي‌شود. اين امر همچنين نيازمند حمايت موسسات و اداره‌كنندگان آن‌ها - مجريان قانون، اجتماعات مذهبي، ارائه دهندگان خدمات درماني - براي شناسايي و هدايت افراد نيازمند كمك به درمان اعتياد است. در عين حال اين كار نيازمند استفاده از متون بديع براي مبارزه با اعتياد نظير داروهاي خاص است.
2ـ 2ـ ديدگاهي جديد درباره درمان كوتاه مدت: پايان بخشيدن به دوران «ماه عسل». اكثر كساني كه به عنوان مصرف كننده مواد مخدر شناخته شده‌اند با يك مشكل روبه رو هستند، مشكلي كه تا حد نياز به پذيرش در يك مركز درمان پيچيده نشده است. اين افراد احتمالا به يك مداخله كوتاه مدت از يك گفت‌و‌گوي پنج دقيقه‌اي اصولي گرفته تا چند جلسه مشاوره پاسخ مي‌دهند. درجه آموزش حرفه‌اي لازم براي انجام اين تدابير با قدرت و حدت افزايش مي‌يابد. اما بيشتر آن‌ها مي‌توانند در مطب پزشك يا در اداره خدمات اجتماعي بيمارستان همراه شوند. در حالي كه ارجاع براي ارزيابي كامل و درمان براي برخي افراد مدنظر است، تدابير كوتاه مدت وقتي مي‌توانند كاملا موثر باشند كه توسط مرجعي براي يك مصرف كننده لحاظ شوند. تحقيقات نشان داده است كه درمان‌هاي كوتاه مدت به ويژه در خصوص مراجعه كنندگان با درجه مصرف غيرمزمن بسيار موفق هستند.

ادامه دارد...

تدوين: مختار نائيجي
دانشجوي كارشناسي ارشد جامعه شناسي دانشگاه تربيت مدرس تهران
خبرنگار علوم اجتماعي سرويس مسائل راهبردي ايران

  • چهارشنبه/ ۲۴ مهر ۱۳۸۷ / ۰۰:۴۶
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8707-17958
  • خبرنگار : 71128