محمد تقوي: حافظ حافظه‌ي قوم ايراني است حافظ در به كار گيري امكانات زباني چيره دست است

استاديار دانشگاه فردوسي مشهد گفت: آن امكانات زباني كه حافظ به كار گرفته است، با امكانات زباني همه‌ي آدم‌ها سازگاري دارد و يك نسبت عادلانه بين كاربردهاي واژگان برقرار مي‌كند. محمد تقوي در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در خراسان رضوي، با اشاره به اين‌كه علت اين امر را كه حافظ مورد اقبال عمومي ‌است، مي‌توان از دو منظر تخصصي و عمومي‌ مطرح كرد، گفت: شايد براي شكل عمومي‌ اين امر نتوان يك دليل و توجيه علمي به معناي امروزي پيدا كرد؛‌ تنها مي‌توان به جنبه‌هاي مضموني‌اش اشاره كرد و با توجه به اين‌كه بنا بر اطلاقي كه كرده‌اند،‌ حافظ حافظه‌ي قوم ايراني است. او در ادامه افزود:‌ حافظ توانسته است آن خصلت‌هاي روحي و رواني اين قوم فرهنگي را به زبان هنرمندانه‌اي بيان كند و زماني كه مي‌گوييم اين دغدغه‌ها همه را شامل مي‌شود، در اصل آن نسبتي كه بين انسان،‌ جهان و خداوند به عنوان يك حقيقت مطلق مطرح است، نيز در اين مي‌گنجد. وي با اشاره به اين‌كه حافظ به يك تعادل بين زمين و آسمان رسيده است و آن را نوعي فرهيختگي كه همه‌ي آدم‌ها دركي از آن دارند، مطرح مي‌كند، ابراز داشت: حافظ نه به دنبال آن وجه آرماني وجود آدمي‌ است و نه به آن دل‌خوشي‌هاي خيلي ساده تن مي‌دهد. تقوي تصريح كرد:‌ محققان معتقدند اگر براي انسان لايه‌هاي وجودي مختلفي قاتل شويم، بخشي از اين‌ها معطوف به نيازهاي روحي و رواني است،‌ كه در تفسير بعضي از بزرگان،‌ "لسان الغيب" است و آن را همان بعد غيبي وجود آدمي ‌مي‌دانند و به همين اعتبار به او لسان الغيب مي‌گويند. وي با اشاره به اين نكته كه حافظ در به كارگيري امكانات زباني چيره‌دست است،‌ گفت: آن امكانات زباني كه حافظ به كار گرفته است، با امكانات زباني همه‌ي آدم‌ها سازگاري دارد و يك نسبت عادلانه بين كاربردهاي واژگان برقرار مي‌كند و اين‌گونه نيست كه لغات را فقط به معناي لغوي‌اش به كار ببرد. اين استاد زبان و ادبيات فارسي در ادامه افزود:‌ اين ابهام و گنگ بودن علل و عوامل زيبايي و دل‌پذير بودن، به همان لطف سخن، به قول خود حافظ، شايد هيچ‌وقت روشن و واضح نشود و هر كسي بسته به علاقه‌ي خود، يك نظر و نگاهي دارد و در مجموع، اين‌ها كه كنار هم گذاشته مي‌شود، هنوز هم مسأله حل نشده و مبهم مي‌ماند. تقوي به قابليت چندمعنايي بودن شعر حافظ اشاره كرد و گفت: علت اين امر اين است كه نسبتي كه با دنياي واقعي و با زبان به عنوان وسيله‌ي ارتباطي دارد، به هم مي‌ريزد. در اين‌جا اين شاعر در اصل گزارشگر دنيايي است كه در ذهن مردم از آن ذهنيت‌هاي مختلفي وجود دارد و وقتي به شعر رو مي‌كنند، به تناسب آن ذهنيت خود مي‌توانند از آن درك خاصي داشته باشند. او در ادامه با بيان اين‌كه شعر حافظ به صورت تعمدي داراي قابليت معناهاي مختلف است،‌ اظهار داشت:‌ آن وجه غالب شعر حافظ اين است كه بازگوكننده‌ي حالات ويژه يا همان برداشت‌هاي عرفاني با توجه به مضامين و تعابير موجود در شعر حافظ است. تقوي ابراز داشت:‌ در گزاره‌هاي شعر حافظ،‌ گزاره‌هاي عرفاني به شكل دقيق و هنرمندانه منعكس شده است. اين استاد زبان و ادبيات فارسي افزود: يكي از كارهايي كه شاعران مي‌كنند، هنجارشكني يا خلاف عادت گفتن است و اين در شعر حافظ هم منعكس است؛‌ اما در اصل در شعر هم اين را تحقق بخشيدند و به هر حال از نگاه زبان‌شناسانه و ادبي صرف، اين نيز امكان هنري است. او همچنين گفت:‌ البته حافظ اولين‌بار واژه‌ي "رند" را به كار نبرده است؛ بلكه سنايي و شاعران ديگر هم گاهي آن را به كار برده‌اند؛ حافظ فقط اين كلمه را بسيار به كار برده و به يك اصطلاح حافظانه تبديل شده و در شعر حافظ يك نماد شده است. تقوي خاطرنشان كرد:‌ چون بعضي از محققان در حوزه‌ي حافظ شناسي اين را به خوبي تدوين كردند كه رند يا انسان آرماني مورد نظر حافظ در حقيقت همان حضرت آدم‌ است كه به عنوان نمونه‌ي انساني مطرح است و كاملا نشان مي‌دهد كه رند جايگاهي مثل حضرت آدم دارد. انتهاي پيام
  • دوشنبه/ ۲۲ مهر ۱۳۸۷ / ۱۰:۴۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8707-10893
  • خبرنگار :