مرکز حافظ شناسي نشان درجه يک خود را براي يک عمر فعاليت در زمينهي حافظ پژوهي و تصحيح ديوان شعرهاي حافظ به دکتر سليم نيساري اهدا کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در فارس، در مراسم بزرگداشت يادروز حافظ كه شامگاه گذشته (جمعه، 20 مهر) در آرامگاه اين شاعر برپا شد، از تلاشها و فعاليتهاي نيساري - مصحح ديوان شعرهاي حافظ - قدرداني شد و نشان درجهي يك حافظشناسي توسط حسن امداد - پژوهشگر و نويسندهي پيشكسوت - به او اهدا شد.
نيساري در سخناني کوتاه در اين مراسم با بيان اينكه از چرايي حضورش در شيراز اطلاعي نداشته و نميدانسته قرار است سخنراني كند، با ذکر خاطراتي از تأسيس دانشکدهي ادبيات فارسي دانشگاه شيراز در سال 33، گفت: برخي از حافظ پژوهان تعصب زيادي در کار خود دارند، که اين مرا ناراحت ميکند؛ چرا که تعصب زياد در کار علمي جايز نيست.
او همچنين از اينکه گاهي به نقل از وي برخي نسخههاي حافظ را بهترين نسخه ميدانند، گفت: جايي نگفتهام فلان نسخه بهترين نسخهي حافظ است.
به گزارش ايسنا، پرويز خائفي نيز در سخناني دربارهي سليم نيساري گفت: با نام دکتر نيساري از کلاس هفتم دبيرستان آشنا شدم و با اين نام تا حالا آمدم و اين نام براي من هميشه با تأليف و تصنيف و کارهاي علمي همراه بوده است.
اين شاعر در ادامه به خواندن مقالهاي دربارهي کتاب «دگرسانيها در غزل حافظ» نوشتهي سليم نيساري پرداخت و گفت که نيساري در اين کتاب، شگفتانگيز است.
نگاهي به زندگي و فعاليتهاي سليم نيساري
به گزارش ايسنا، دکتر سليم نيساري 21 آذرماه 1299 در تبريز متولد شد. پس از گذراندن دوره تحصيلات ابتدايي و متوسطه و قبولي در امتحان نهايي دانشسراي تبريز با رتبه اول براي ادامه تحصيل به تهران آمد و در سال 1321 موفق به اخذ درجه ليسانس در رشته ادبيات فارسي و علوم تربيتي شد. ضمناً به تحصيل دوره دکتري ادبيات فارسي ادامه داد. او براي ادامه تحصيل در سال 1329 به اروپا و سپس به آمريکا رفت و موفق به دريافت درجه فوق ليسانس از دانشگاه لندن و نيز درجه دکتري از دانشگاه اينديانا در آمريکا در رشته علوم تربيتي و زبانشناسي شد.
سليم نيساري علاوه بر تدريس و تحقيق درباره ادبيات فارسي، سمتهاي بسياري را نيز تجربه کرده است و در سال 1344 به عنوان دانشيار عالي برگزيده شد. در سال 1356 در هيأتمديره مؤسسه فرهنگي منطقهيي عضويت داشت و سردبيري يک مجله انگيسي در مؤسسه فرهنگي منطقهيي را نيز برعهده داشت، که حاصل آن همان تصحيح غزليات حافظ بود. در اينباره ميگويد: «مبناي من براي تصحيح غزليات حافظ نسخهاي بود متعلق به سال 813 هجري قمري مشهور به نسخه ايا صوفيه، نسخه ديگري متعلق به 822 هجري بود به خط جعفر حافظ و من بعدها با تطبيق خط متوجه شدم که اين همان جعفر بايسنقري است که شاهنامه نيز از او چاپ شده بود. کار من بيشتر بر اساس اين دو نسخه و چند نسخه ديگر بود.»
بنا بر اين گزارش، کار تصحيح سليم نيساري البته درست مصادف بود با تصحيحهايي که مسعود فرزاد در همان سالها منتشر ميکرد و به نظر بسياري کاري عظيم ميآمد. منابع او هم نسخههاي خطي مربوط به قرن نهم يا دهم و دوازدهم و حتا چاپهاي هند و استانبول بود.
مسعود فرزاد مدعي بود که ميخواهد از همه فعاليتهايي که در مورد حافظ شده است، معدلي گرفته و جامع نسخ حافظ را منتشر کند. نيساري درباره اثر تحقيقي مسعود فرزاد ميگويد: «من چند جا تحت تأثير ايشان قرار گرفتم؛ اما بعدها که خودم شروع به مطالعه عميقتر کردم، متوجه شدم که توضيحاتي که ايشان مطرح کرده بود، در نسخ قديم وجود نداشته و اين مسأله موجب شد که من تمام تلاشم را براي جمعآوري نسخههاي سده نهم متمرکز کنم. بخصوص پس از 1359 که چاپ اول حافظ مرحوم شادروان دکتر خانلري منتشر شد و 14 نسخه را ايشان معرفي کرده بود و در آنجا هم علامتهاي سؤال وجود داشت. البته خود ايشان و حتا مرحوم فرزاد هم گفته بودند که گاهي ناگزير شدهاند به تصحيح قياسي متوسل شوند. ولي من نميخواستم در جريان تصحيح قياسي قرار گيرم.»
تلاش نيساري سرانجام پس از تنبعات بسيار، منجر شد به اينکه ديوان حافظ را بر اساس 48 نسخه سده نهم در سال 1377 به چاپ برساند.
گرچه طرح کار سليم نيساري در اين کتاب بر اساس ايراد و انتقاد از ديگران نبود؛ اما او در مقدمهاي بر تدوين غزلهاي حافظ كه در سال 1367 به چاپ رسيده بود، نظري انتقادي درباره نسخ مرحوم قزويني، خانلري و فرزاد داشت. با اين همه خودش در اينباره نظر ديگري دارد. او ميگويد: «مسأله حافظ يک امر اختصاصي است که با ديگر شعرا متفاوت است. حافظ به گونهاي است که وارد فرهنگ و زندگي شده و امروز هم حتا با وجود شعراي معاصري که اثرشان جاويد است، ميبينيم که هنوز هم حافظ لسان الغيب و صدرنشين است. مطلبي که به ذهن ميرسيد، اين بود که به تدريج متوجه شدم آنچه به عنوان ديوان حافظ منتشر شده، حاوي اشتباهاتي است که با توجه به نسخ خطي سده نهم مقداري از آنها غلط هاي آشکار است. فکر ميکردم اگر کاري انجام شود و اين اغلاط اصلاح شود، مفيد فايده خواهد بود».
سليم نيساري در اين کتاب تلاش دارد تا علاوه بر معرفي مختصر مصحح، گاهي درباره روحيات نويسنده و نوع اشتباهات و يا آن چيزهايي که در بعضي از نسخهها بوده و خيلي جالب به نظر ميرسيده است، مطالبي را نقل کند، که از بابت معرفي نسخه و ارزيابي نسخه اهميت دارد. چنانچه در پيشگفتار اين کتاب درباره ارزيابي نسخهها ميگويد: «عدهاي فکر ميکنند ارزش هر نسخه مربوط است به تاريخ کتابت و هرچه تاريخ کتابت دورتر باشد، نسخه معتبر خواهد بود. ولي قدمت تاريخ کتابت تنها يک فايده دارد و آن اين است که اشتباهاتي که در نسخ بعدي وجود دارد، مسلماً در نسخه پيشين نيست؛ ولي از بابت معيارهاي ديگر مثل دانش، دقت و اهليت يک کاتب و نحوه ارزيابي بسيار دقيقتر و بااهميتتر است.»
تلاش سليم نيساري در اين کتاب بيشتر آن بوده که هر آنچه را از سده نهم، شامل نسخههايي که در کتابخانههاي خصوصي، عمومي و يا موزهها ممکن است پيدا شود که او توانسته عکس يا ميکروفيلم از آنها به دست آورد، براي تدوين يک کتاب جامع از نسخ قرن نهم در اختيار مخاطبان قرار دهد. به همين دليل در اين کتاب از قريب 260 نسخه استفاده شده است که برخي از آنها را نيساري خود در کتاب سليمانيه استانبول يا کتابخانه مرکزي دانشگاه استانبول و همچنين کتابخانه ملي پاريس مشاهده کرده است. او در مورد اعتبار اين نسخ ميگويد: «من هيچگاه نخواستم مطرح کنم که کدام نسخه را بيشتر قبول دارم؛ چون معتقدم يک نسخه هيچگاه به صورت انفرادي براي پژوهندگان، مبناي راهيابي به گفتار صحيح حافظ نيست. اين است که هيچگاه نسخه خاصي را تأييد نکردم.»
بنا بر اين گزارش، نيساري مهمترين مسأله را در حافظپژوهي را در اين ميداند که «متن منتشرشده مستند به ضبط نسخههاي قرن نهم باشد.»
سليم نيساري هماکنون عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي است و برخي از آثار او عبارتاند از: تاريخ ادبيات ايران، درس انشاي فارس، کتاب اول فارسي (دارا و سارا با دوستان)، فارسي ياد بگيريد، راهنماي مکالمه انگيسي و فارسي، برگزيدهاي از غزلهاي سعدي، برگزيدهاي از غزلهاي حافظ، غزلهاي حافظ، مقدمهاي بر تدوين غزلهاي حافظ، غزلهاي حافظ (بر اساس 43 نسخه خطي سده نهم)، ديوان حافظ (بر اساس 48 نسخه خطي سده نهم).
انتهاي پيام