هفتهاي يادآور حماسه و عشق علياصغر شيرزادي: چطور است كه نميتوانيم از جنگمان بنويسيم؟
به اعتقاد علياصغر شيرزادي، همانطور كه كل ادبيات داستانيمان در شش سال اخير دچار ركود و وقفه بوده، ادبيات دفاع مقدس هم كه در متن اين ادبيات بوده، چنين وضعي داشته است. اين داستاننويس در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در توضيحاتي دربارهي ارزيابياش از وضعيت ادبيات داستاني دفاع مقدس، گفت: ما به بخشي از ادبيات با اين نامگذاريها اعتبار ميدهيم. اگر كل ادبيات داستاني را درنظر بگيريم، با توجه به خودانگيختگي خالقان آثار، مضمونهاي مختلفي را دنبال ميكنند؛ از جمله اتفاقات مربوط به دوران جنگ را؛ چه در خطوط پشت جبهه، چه در شهرها و چه در خود ميدان جنگ. به نوعي، برخي داستاننويسان موضوعهايي مربوط به نوع چالشها، نگرانيها و درگيريهايي را كه مهاجران جنگي با آنها درگير بودند، مضمون داستان خود قرار ميدهند. او در ادامه عنوان كرد: نياييم ادبياتي را كه مضمون و موضوع مربوط به جنگ دارد، با يك خط فارق و پررنگ از مجموعهي ادبيات جدا كنيم. اگر ادبيات داستاني ما رشدي ميداشت يا داشته باشد، قطعا اين مقوله هم در متن آن رشد ميكرد و ميكند. گاهي بايد اينگونه نگاه كنيم، تا بتوانيم از كليشهيي نگاه كردن پرهيز كنيم. در اين زمينه ما نيازمند جزيينگري و ريزبيني هستيم. وقتي ركود و نوعي وقفه در بسياري از زمينههاي فعاليتهاي فرهنگي به وجود ميآيد، خواه ناخواه سايهي سنگين آن روي ادبيات خواهد افتاد و شاهد اين سخن، اينكه خيلي راحت ميتوانيم به فهرست رمانها و داستانهايي كه در چند سال اخير چاپ شدهاند، نگاه كنيم و در متن آنها به وقايع بازتاب جنگ بنگريم. اين نويسنده سپس يادآور شد: هنوز در بسياري جاهاي دنيا، مثلا كشور دانمارك، كه در جنگ دوم جهاني اصلا دفاعي نكرد و آلمانها آمدند و اين كشور - بدون شليك يك گلوله - تسليمش شد، و در چنين كشوري كه اصلا نجنگيد، هنوز كه هنوز است، با اينكه ادبيات داستانيشان درخشان نيست، ميبينيم گاهي داستان كوتاه، نمايشنامه و فيلم با تمركز روي آن مقوله خلق ميشود. چطور است كه ما نميتوانيم اين كار را دربارهي جنگمان بكنيم؟ براي پيگيري مشكل و آنچه مانع ناميده ميشود، نبايد در حوزهي ادبيات دنبالش بگرديم. در حوزهي سياست، فرهنگ سياسي، اقتصاد، اجتماع و در حوزههايي بيرون از ادبيات بايد دنبال مشكل بگرديم. علياصغر شيرزادي همچنين متذكر شد: سايهي سنگين سليقههاي سياسي بر روي بسياري فعاليتهاي فرهنگي افتاده و اگر آنرا ناديده بگيريم، نه تنها به خود دروغ گفتهايم؛ بلكه به كل مخاطبان هم دروغ گفتهايم. با كمي تأمل ميفهميم اگر وقفهاي وجود دارد، ريشهاش در خود ادبيات نيست. حداقل نيمنگاهي جامعهشناختي داشته باشيم، تا به نتايج بهتري در اين مسأله برسيم. انتهاي پيام