دكتر باقر آيتاللهزاده شيرازي آمده بود تا كارها را در حوزهي ميراث فرهنگي سامان دهد و مشكلات را حل كند.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بنيانگذار سازمان ميراث فرهنگي كه در مراسم سالگرد درگذشت شيرازي در مركز هنرپژوهي نقش جهان وابسته به فرهنگستان هنر در سالن دكتر شيرازي سخن ميگفت، با بيان اين مطلب ادامه داد: دربارهي دكتر شيرازي به دو نكته اشاره ميكنم؛ يكي مسألهي انقلاب اسلامي در كشوري با پايههاي فرهنگي بسيار كهن و اقداماتي كه براي كيفيت معرفي ميراث فرهنگي در ايران انجام داده بود و ديگري در دوران بعد از انقلاب اسلامي كه كاري انجام داد تا در اين زمان، كسي ميراث فرهنگي را بيمعنا نداند.
مهدي حجت بيان كرد: امروز جايگاه ميراث فرهنگي تثبيت شده است. به همين دليل بايد در كتابي همهي كارهايي را كه براي اين تثبيت جايگاه انجام شدهاند و تجربههايي كه صلاح نبود مجموعهي ميراث فرهنگي به مجموعهاي كه فقط گردشگر از آن ديدن كند، تبديل شود، جمعآوري شوند.
وي اظهار داشت: به اعتقاد دكتر شيرازي ما در كشور عادت به خامخواري داريم. چون همهچيز خود را خام فروختيم و درحال فروش ميراث فرهنگي نيز بهصورت خام هستيم. بهگونهاي كه فقط آنرا بزك ميكنيم تا از آن پول درآوريم. درحاليكه ميراث فرهنگي گنجينهاي است كه ميلياردها امكان در آن وجود دارد.
او گفت: بزرگترين شانسي كه براي ميراث فرهنگي در آن زمان داشتيم، تأسيس و تصويب اساسنامهي سازمان توسط مجلس شوراي اسلامي بود و بعد از آن ما به سمتي رفتيم كه شروع كرديم، تعارضهايي را كه در زمينهي ميراث فرهنگي وجود دارند، حل كنيم و نخستين كسي كه ميتوانست در جهتهاي مختلف در اين زمين كار و ديگران را راهنمايي كند، شيرازي بود.
حجت افزود: روزي در دادگاههاي كشور از همهي استانها در زمينهي ميراث فرهنگي از بالاترين مسؤولان استانها پروندهي شكايت داشتيم كه اين ما را به بنبست رسانده بود. به همين دليل، در جلسهاي به اين نتيجه رسيديم كه بايد براي تشنگيمان يك قنات در سر كوه ايجاد كنيم تا براي هميشه اين مشكل برطرف شود و در همان جلسه، همه با هم عهد بستيم تا سازمان ميراث فرهنگي را تشكيل دهيم.
در ادامه، سيدمحمد بهشتي ـ رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي ـ در پاسخ به پرسش مدير ميزگرد در اينباره كه با اشاره به كاربلد بودن دكتر شيرازي در حوزهي مديريت ميراث فرهنگي در ايران و اينكه آيا مديريت اين ميراث را ميتوان با هر عياري سنجيد؟ گفت: در يك كلمه خير. ما معمولا دو نوع علم در اين حوزه داريم؛ يك علم حصولي و ديگري حضوري. حصولي بهمعناي جستوجو براي كسب دانش از تشنگي و حضوري بهمعناي جستوجو بهدنبال علم و طلب آن در هر نقطهاي.
وي ادامه داد: اصولا در حوزهي فرهنگي، بخصوص ميراث فرهنگي عمق ريشههاي فرهنگ ايراني به اين قضيه بازميگردد. بهطور اساسي نميتوان در اين عرصه بهجز داشتن يك عطش تشنگي حضور مؤثر داشت. در ساعت كاري نميتوان به آن مبتلا بود و بعد از آن ساعت، از تشنگي درآمد. اين مورد مانند يك كار اداري نيست. زماني كه به اين قضيه مبتلا شديم، ديگر از آن نميتوانيم جدا شويم.
او ابتلا به ميراث فرهنگي را شبيه به ابتلا به ايدز از نوع خوب آن ارزيابي كرد و گفت: اگر شخصي دردمند اين قضيه شود، اين ويروس با آن ميماند. كساني كه در اين حوزه دانا هستند، سر و صورت خونيني دارند. كسي كه به اين قبيله متعلق است، بنا به مأموريت اداري و چيزهايي كه در اين زمينه تعريف شدهاند، از خواب و خوراك خود ميماند. چون مبتلا به عطشي شده است كه هيچگاه آنرا نميتواند برطرف كند.
وي ادامه داد: اين آشنايي محصول انس و الفتي است كه در اين زمينه ايجاد ميشود. دكتر شيرازي يكي از كساني بود كه به اين عطش مبتلا شد و حتا تا دوران پس از بازنشستگي نيز عطش آن برطرف نشد و هيچگاه آنرا رها نكرد.
رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي بيان كرد: سال گذشته، آخرين روز حضور او بين ما و درست در مجلسي كه در همين ساعت و در اين همين مكان برگزار شد، پيش از آغاز سخنرانياش، نامهي عجيبي را به من نشان داد و دربارهي اتفاق عجيبي صحبت كرد. اين نشان ميدهد، در روز آخر نيز او همچنان نسبت به اين حوزه احساس مسؤوليت داشت.
بهشتي اظهار داشت: بنا بر مسؤوليت دردمندانهاي كه شيرازي نسبت به فرهنگ اين سرزمين داشت، براي اينكه مسؤوليت خود را در اين زمينه انجام دهد، مانند آب و بهشكل آن عمل ميكرد كه هرگاه لازم بود به هر شكلي در ميآمد و همچنان نقش خود را بهعنوان كسي كه دردمند اين موضوع است، ايفا ميكرد.
وي ادامه داد: زماني كه به سازمان ميراث فرهنگي آمدم، به اعتبار اينكه مسؤولان اين سازمان از دوستان من بودند، اين كار را قبول كردم. دكتر شيرازي از نخستين كساني بود كه من شناختم. نخستين سالي كه وارد سازمان شدم، او يك دورهي فشرده دربارهي ميراث فرهنگي براي من گذاشت و قرار شد، از هر دري صحبت كنيم و تقريبا از همهي آثار ايران بازديد كرديم. او از هر فرصتي براي معرفي اين موضوعها استفاده ميكرد و نقش خود را بهگونهاي ايفا كرد تا ويروس ميراث فرهنگي در من نيز نفوذ كند. دكتر شيرازي ميدانست كه اگر كسي به اين ويروس مبتلا نشده باشد، كمكي در اين زمينه نميتواند انجام دهد.
او مرحوم شيرازي را مانند آبي دانست كه زياد ديده نميشود؛ ولي در عين حال، نقش حياتي و اساسي در اين زمينه دارد.
بهشتي گفت: دكتر شيرازي اداي تواضع را درنميآورد، تواضع يك امر ارادي نيست. او بهطور طبيعي انعطاف داشت. او عرض اندام نداشت، زياد خود را بهنمايش درنميآورد، براي آب بودن شرط لازم، نداشتن عرض اندام و به رخ نكشيدن خود است و گاهي اگر اين كار را انجام ميداد، از روي ناچاري بود.
وي ادامه داد: منظور از همهي مشخصههايي كه براي مرحوم شيرازي شمرده ميشوند، اين است كه او از مرز ارادي بودن گذشته بود، چون براثر اين آب بودن او هر كاري را ميكرد و انعكاس وجود كسي بود كه براثر اين انس به آن تبديل شده بود. او بهطور طبيعي بنا به همان مشخصهي آب بودنش خود تشنگي بود و به طبع آن خود چشمه.
او اضافه كرد: شيرازي در عرصهي مديريت چيزي نبود كه بتوان آنرا آموزش داد. ما بايد مديريت او را بشناسيم و دچار حيرت شويم و دربرابر آن خضوع و خشوع داشته باشيم تا ما نيز در عرصهي مديريت و آموزش و بنا به ظرفيتهاي خود دچار تشنگي شويم.
به گزارش ايسنا، رييس ايكوموس ايران نيز در سخناني دربارهي دكتر شيرازي و ويژگيهاي او، بيان كرد: در مسألهي ميراث فرهنگي، آشنايي با اين مقوله ضرورت دارد و عدم آشنايي آن مشكلاتي را بهوجود ميآورد. در اين عرصه، خدا نعمتي بزرگ را نصيب ما كرد و آن اينكه مديران ستادي استانها شناخت و آشنايي مناسبي در اين زمينه داشتند.
زرگر ادامه داد: مديريت ميراث فرهنگي بدون عشق انجام نميشود. من در عمل به اين قضيه اعتقاد دارم كه نميشود با دو خط كاغذ كسي را نصب يا عزل كرد و اگر كسي را بدون شيفتگي به اين قضيه نصب كنيم، از عهدهي وظايفاش برنميآيد.
وي گفت: در جلسهاي كه سالهاي پيش در شوراي عالي شهرسازي با حضور دكتر شيرازي برگزار شد، يكي از آن معدود جلسههايي بود كه او در آن بهشدت عصباني شد. اگر بخواهيم از اصول و وظايفي كه او در اين زمينه داشت، دفاع كنيم، بدون اين احساس مسؤوليتها اين كار انجام نميشود.
او اظهار داشت: بهتر است، اين پرسش را مطرح كنيم كه چرا او به حفاظت مشغول بود؟ او راه حفاظت را از نجف پيدا كرد، از جرياناتاش در نوجواني و ملاقاتاش با شهر و مردم اصفهان، مرحوم شيرازي نگاهش اينگونه بود.
زرگر در تعريف حفاظت، توضيح داد: حفاظت نگاه كردن به مجموعهي ارزشها و همهي آن چيزي است كه در گذشته اتفاق افتاده و اين نگاه را فراهم ميكند كه بزرگترين صيانت خود امكان حفاظت است. آنچه در ذهن شيرازي بود، يك منظومه بود. او داراي يك جهانبيني ويژه بود. او 40 سال در اين زمينه مطلب نوشته بود، مطالبي كه در هيچ جايي با هم تعارض نداشتند. شيرازي حقيقتا داراي يك منظومهي ذهني بود. او زماني كه كسي به خط قرمزهاي او نزديك ميشد، عصباني ميشد.
در ادامهي اين مراسم، رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي در پاسخ به پرسش دبير ميزگرد كه آيا مديريت دكتر شيرازي و مديريت ميراث فرهنگي را از هم ميتوان جدا بررسي كرد و به آن پرداخت؟ گفت: پاسخ روشن است، خير. شايد حتا اگر مديريت او را با شاخصهاي متعارف مديريتي بسنجيم، او به تعبيري، نمرهي درخشاني نگيرد. با اين حال، در اين ارزيابي خودمان ضرر ميكنيم، چون چشم ميپوشانيم از خصوصيات و ويژگيهاي ارزشمند و ماندگار دكتر شيرازي.
بهشتي افزود: هر چيزي اثرهاي ماندگار زندگيسازي دارد كه اثر آن بهمراتب بيشتر از آن است كه بخواهيم روشهاي متعارف را ارزيابي كنيم. ارزيابي مديريت دكتر شيرازي درست نيست، چون او مدعي مديريت نبود.
انتهاي پيام