مفاهيم مديريت/7 آشنايي با شبه پارادايم‌هاي اداره امور عمومي جوامع /4 حكمراني خوب

اشاره:
آن‌چه كه در پي مي‌آيد، ويرايش نخست چهارمين بخش از مقاله‌ي « آشنايي با شبه پاراديم‌هاي مديريت دولتي نوين» از مجموعه‌ي مقالات آشنايي با مفاهيم مديريت راهبردي، ويژه‌ي خبرنگاران سياستي و راهبردي‌ست كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران تدوين شده است.
در بخش‌هاي پيشين شبه‌پارادايم‌هاي سنتي و سپس شبه پارادايم‌هاي «دولت كارآفرين» و «دولت الكترونيك» توضيح داده شد، در اين بخش نگارنده به توضيح درباره‌ي شبه پارادايم حكمراني خوب مي‌پردازد.
مجموعه‌ي مقالات آشنايي با مفاهيم مديريت كه به همت مجموعه‌اي از دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري مديريت تدوين مي‌شوند با ادبياتي ساده مفاهيمي تخصصي را براي خواننده توضيح مي‌دهند و تا حدودي زيادي مي‌توانند تأمين‌كننده‌ي نياز‌هاي روش‌شناختي در بررسي فرآيند سياست‌گذاري و مديريت در حوزه‌هاي مختلف باشند.
سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي  در هر حوزه را مقدمه‌ي ايجاد يك عرصه‌ عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفه‌مندان با مديران و سياست‌گذاران درباره‌ي سياست‌ها و استراتژي‌ها و برنامه‌ها در آن حوزه مي‌داند و اظهار اميدواري مي‌كند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياست‌گذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديد‌گاه‌هاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزه‌هاي مختلف شود.
سريس مسائل راهبردي  ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيق‌تر نياز‌هاي خبرنگاران و سياست‌پژوهان محترم، علاقه‌مندي خود را براي دريافت (rahbord.isna@gmail.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفه‌مندان، مديران و سياست‌گذاران محترم در ارائه‌ي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش آن‌ها اعلام مي‌كند.

شبه پارادايم حكمراني خوب

يكي از مباحث بسيار مهم و در عين حال جديد كه از دهه 1980 به بعد در ادبيات توسعه مطرح شده، موضوع حكمراني خوب است. اين مساله به ويژه در كشورهاي در حال توسعه در راستاي استقرار و نهادينه‌سازي جامعه مدني درسياست‌هاي مربوط به اعطاي كمك‌ها از جايگاه ويژه اي برخوردار شده است. موضوع حكمراني خوب با هدف دستيابي به توسعه انساني پايدار مطرح شده كه در آن بر كاهش فقر، ايجاد شغل و رفاه پايدار، حفاظت و تجديد حيات محيط زيست و رشد و توسعه زنان، تاكيد مي‌شود، كه همه اين‌ها با حكمراني خوب تحقق مي‌يابد. در حكمراني خوب شراكت بين سه ركن اصلي دولت، جامعه مدني و بخش خصوصي در انجام فعاليت‌ها وجود دارد كه گاهي فراتر از مشاركت است. لذا، ارتباط صحيح و تعاملي سه بخش ياد شده، زمينه تحقق حكمراني خوب را در ابعاد اقتصادي، سياسي و اداري فراهم مي‌سازد( شريف زاده، 1382 ).

تعريف حكمراني خوب:
مفهوم حكمراني خوب به جهت جديد بودن آن با تعبير و تفسيرهاي متفاوتي مواجه بوده است، برخي افراد يا نهادها آن را با ويژگي‌هايش تعريف مي‌كنند ( كارشناسان بانك جهاني )، و برخي ديگر آن را با عناصرش معرفي مي‌نمايند( Farazmand, 1999 ).
بانك جهاني به عنوان يكي از نهادهاي بين‌المللي معتبر در گزارشي كه در سال 1989 منتشر نموده است، براي اولين بار حكمراني خوب را به عنوان ارائه خدمات عمومي كارآمد، نظام قضايي قابل اعتماد و نظام اداري پاسخگو تعريف نموده است ( stowe, 1992 ).
UNDP حكمراني را همان اعمال قدرت سياسي، اقتصادي و اداري براي مديريت امور كشور در كليه سطوح مي‌داند( UNDP, 1992 ). حكمراني خوب بر اساس تعريف اين نهاد شامل مكانيزم‌ها، فرآيندها و نهادهايي است كه به واسطه آن‌ها شهروندان، گروه‌ها و نهادهاي مدني منافع خود را دنبال، حقوق قانوني خود را اجرا مي‌كنند و تعهدات‌شان را برآورده مي‌سازند و تفاوت‌شان را تعديل مي‌كنند.
لذا تفاوت اساسي‌اي كه اين شبه پارادايم با بقيه شبه پارادايم‌ها دارد اين است كه حكمراني خوب از سطح بين‌المللي( فراملي) به مديريت دولتي كشورها تحميل مي‌شود، در صورتي كه بقيه شبه پارادايم‌ها در سطح ملي و با توجه به علائق و سلائق دولتمردان و بافت فرهنگي، سياسي جامعه خود از آن بهره مي‌برند.

شاخص‌هاي شبه پارادايم حكمراني خوب:
عده‌اي در تعريف و شناسايي حكمراني خوب به بيان شاخص‌هاي آن پرداختند، تا ضمن شناسايي حكمراني خوب، با استفاده از شاخص‌ها به اندازه‌گيري و سنجش آن در جوامع مختلف بپردازند. براي اين منظور افراد، گروه‌ها و نهادهاي بين المللي هر يك شاخص‌ها و ويژگي‌هايي براي حكمراني خوب معرفي نموده‌اند از جمله:
هاتروشاه شاخص‌هايي مانند مشاركت شهروندان، دولت محوري، توسعه اجتماعي و مديريت اقتصادي را براي حكمراني خوب معرفي نموده‌اند و معتقدند كه به هر ميزان در دستيابي به ويژگي‌هاي معرفي شده موفقيت حاصل شود، به حكمراني خوب نزديك مي‌شود. جدول ذيل به بيان شاخص‌هاي ياد شده مي‌پردازد ( Huther and shah, 2000 ).

 شاخصهاي شبه پاردايم حكمراني خوب

UNDP نيز خصوصيات و شاخص‌هايي براي حكمراني خوب معرفي مي‌كند كه در آن بر پاسخگويي، اجماع محوري، مشاركت، قانون محوري، كارآيي و اثربخشي، عدالت و برابري، مسئوليت‌پذيري و شفافيت تاكيد شده است( UN SCAPE, 2002 ).

نقش دولت در شبه پارادايم حكمراني خوب
دولت‌ها بسته به رويكردها و شبه پارادايم‌هاي متفاوت، نقش‌هاي مختلفي را بر عهده مي‌گيرند. در رويكرد يا شبه پارادايم حكمراني خوب كه بر مبناي ارزش‌هاي دموكراتيك بنا شده است، نقش دولت نسبت به رويكردهاي قبل تغيير كرده است. دولت در نقش جديد خود كه وام‌دار نظرياتي مانند نظريه مديريت دولتي نوين هود، نظريه دولت مديريتي و نظريه دولت كارآفرين اوزبورن و گيبلر است، نيازمند الگويي است كه در آن ضمن تاكيد بر جنبه‌هاي كارآيي و اثربخشي دولت كه در رويكرد‌هاي قبلي مطرح بود، بر جنبه‌هاي دموكراتيك و ارزش‌هاي دموكراسي نيز توجه داشته باشد. با استفاده از چنين الگويي مي‌توان ساختي از دولت طراحي نمود كه تسهيل كننده شبه پارادايم حكمراني خوب باشد.
در الگوي جديد از شبه پارادايم حكمراني خوب(الگوي دولت تسهيل گر)، دولت از مولفه‌هاي دموكراسي، مشاركت، پاسخگويي، عدالت محوري و اثربخشي برخوردار است، كه هر يك با تاكيد بر ارزش‌هاي بنيادين، كار ويژه‌هاي ارزشمندي را خواهند داشت. ضمن آن‌كه شرط دستيابي به كارويژه‌هاي هر يك از مولفه‌ها، ايجاد ساختارهاي مناسب در درون دولت است. جدول زير به بيان هر يك از مولفه‌ها، ارزش‌ها، ساز و كارهاي ساختاري مناسب و كارويژه‌هاي اين الگو مي‌پردازد. البته تحقق اين الگو در هر جامعه‌اي، خود نيازمند بستر مناسب فرهنگي، اجتماعي و سياسي است كه از آن به عنوان زير ساخت‌هاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي ياد مي‌شود ( شريف زاده، 1382 ).

 ويژگيها، ابزارها و كاركردهاي الگوي دولت تسهيل گر


 


 

شبه پارادايم دولت الكترونيك و شبه پاردايم حكمراني خوب
ارتباط ميان دولت الکترونيک و حکمراني خوب به اندازه‌اي نزديک است که برخي صاحبنظران معتقدند که دولت الکترونيک اگر نهايتاً به حکمراني بهتر منجر نشود هرگز رسالت خود را به انجام نرسانيده است. دولت الکترونيک شيوه‌اي است براي حصول اطمينان از اين‌که همه شهروندان به گونه‌اي يکسان از فرصت مشارکت در تصميماتي برخوردارند که به نوعي بر وضعيت و کيفيت زندگي آنها تأثير مي‌گذارد. اين شکل جديد از حکمراني، شهروندان را از مصرف کنندگان منفعل خدمات دولتي به بازيگران فعال تبديل مي‌کند که مي‌توانند درباره نوع خدماتي كه به آن نياز دارند اظهار نظر كنند .

دولت الکترونيک امکانات گسترده‌اي را براي عينيت يافتن آرمان‌هاي حکمراني خوب فراهم مي‌کند و با به کارگيري فناوري‌هاي جديد ارتباطي و اطلاعاتي به بهبود فرايندهاي ارائه خدمات در بخش عمومي، تسريع ارائه خدمات به شهروندان، پاسخگوتر شدن مأموران دولتي، شفاف شدن اطلاعات، کاهش فاصله ميان مردم و دولتمردان، مشارکت اثربخش‌تر شهروندان و اعضاي جامعه مدني در فرايند تصميم‌گيري عمومي، گسترش عدالت اجتماعي از طريق فرصت‌هاي برابر افراد براي دسترسي به اطلاعات و .... کمک شاياني مي‌كند و حکومت‌ها چنانچه بخواهند در مسير تحقق حکمراني خوب حرکت کنند بايد به ابزار نيرومندي همچون دولت الکترونيک مسلح باشند.

منابع و مآخذ
پيران نژاد علي و آرين قلي پور( 1386‌). ارتقا اعتماد عمومي و دموکراسي الکترونيکي: تبيين نقش دولت الکترونيک. فصلنامه علوم انساني مدرس، تهران.
دنهارت، رابرت ( 1382 ). تئوري‌هاي سازمان دولتي، ترجمه سيد مهدي الواني و حسن دانايي فرد، انتشارات صفار، چاپ دوم، تهران.
شريف زاده، فتاح و قلي پور، رحمت الله ( 1382 ). حكمراني خوب و نقش دولت، فرهنگ مديريت، سال اول، شماره چهارم، قم.
منوريان، عباس ( 1379 ). از دولت خوب تا حكومت‌داري خوب، فصلنامه مديريت دولتي، شماره 48 و 49، تهران.
وارث، سيد حامد(1380 ). "نگرش فراپارادايمي به مديريت دولتي"، فصلنامه دانش مديريت، سال چهاردهم، شماره 55، تهران.
هيوز، آون ( 1384 ). مديريت دولتي نوين، ترجمه سيد مهدي الواني و همكاران، انتشارات مرواريد، چاپ ششم، تهران.

تدوين: عباس نرگسيان
دانشجوي دكتري مديريت دولتي دانشكده‌ي مديريت دانشگاه تهران
خبرنگار سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران
ادامه دارد....

  • سه‌شنبه/ ۲۲ مرداد ۱۳۸۷ / ۱۵:۴۹
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8705-09183
  • خبرنگار :