اشاره:
آن چه كه در پي ميآيد پنجمين بخش از دومين كارگاه « استراتژي ملي گاز » است كه به موضوع «روش شناسي سياستگذاري صادرات گاز» اختصاص داشت. در اين كارگاه كه از سوي سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران برگزار شد، دكتر علي محمد سعيدي و دكتر مسعود درخشان، اين موضوع را از منظر مهندسي مخزن و اقتصاد انرژي مورد بررسي قرار دادند.
در بخشهاي پيشين اين كارگاه، دكتر مسعود درخشان بررسي «تراز عرضه و تقاضاي گاز»، «هزينه فرصت صادرات گاز»، « تعيين چارچوب قراردادها و محاسبهي بهاي گاز صادراتي»، « تعيين سازو كار انتخاب بهترين خريدار» را به عنوان الزامات روش شناختي سياستگذاري دربارهي صادرات گاز بر شمرد.
در اين بخش به بحث دربارهي امكانات و راهكارهاي ذخيرهسازي و گاز و تأثير آن در سياستگذاري صادرات خواهيم پرداخت.
گروه مسائل راهبردي ايران، اظهار اميدواري ميكند ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و استراتژيهاي انرژي، ضمن مستندسازي تاريخ سياستگذاري و نظارت عمومي بيشتر بر فرآيند سياستگذاري عمومي در اين حوزه، موجب طرح ديدگاهها و راهكارهاي جديد و ارتقاي كيفيت فرآيند سياستگذاري كشور شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران rahbord.isna@gmail.com آمادگي خود را براي انعكاس ديدگاههاي وزارت نفت، دانشجويان، استادان، متخصصان و حرفه مندان اين حوزه در بررسي دقيقتر سياستگذاري دربارهي صادرات گاز اعلام ميكند.
در پي متن كامل پنجمين بخش از دومين كارگاه استراتژي ملي گاز با عنوان روششناسي سياستگذاري صادرات گاز تقديم حضور خوانندگان گرامي مي گردد.
خبرنگار:
پاسخ برخي از مسوولان در برابر انتقاداتي كه به صادرات گاز و امكان منفي شدن تراز عرضه و تقاضاي گاز كشور مطرح ميكنيد اين است كه با ذخيره سازي ميتوانيم مشكل كمبود گاز در زمستان را حل كنيم. البته ميپذيريم كه در يك رويكرد روشمندانه نقطهي شروع بحث دربارهي سياستگزاري مصرف و صادرات گاز اين مسئله نيست، اما امكانپذير بودن يا نبودن ذخيره سازي و ميزان و حجم آن حداقل در ميان مجموعهي مؤلفههاي 4 گانهي متدولوژيكي كه شما مطرح كرديد، تأثيرگذار و تعيين كننده است. همچنين توضيح دهيد آيا ميتوان قرارداد صادرات را به گونهاي تنظيم كرد كه ما را از تعهد صادرات در فصل زمستان معاف كند؟
دكتر سعيدي:
ميتوانيم در قرارداد قيد كنيم. درباره سيري A و E ، آقاي علي هاشمي، معاون وقت وزارت نفت، مشابه اين سخن را مطرح كرده بودند، مبني بر اين كه ما ميتوانيم قرارداد سيري را تغيير دهيم و مواردي از آن را كم و يا به آن اضافه كنيم،اما اين كار هيچ گاه انجام نشد. به نظر ميرسد اگر فردي اين صحبت را مطرح كرده است، قصد داشته كه شما موضوع را كم اهميت تلقي كنيد. اشكال كار اينجاست كه ميگويند ما اين كار را انجام ميدهيم؛ اما مساله اين است كه چگونه اين كار انجام ميشود؟ ما به راحتي نميتوانيم در قرارداد قيد كنيم كه هر وقت بخواهيم گاز صادر كنيم و در مواردي كه نياز داريم، صادر نكنيم.
پيشينهي اختلافات ميان گزينهي تزريق و صادرات
بايد توضيح دهم كه 40 سال از زمان تاسيس شركت ملي گاز سپري ميشود، اما اين مشكل هنوز حل نشده باقي است. دكتر اقبال در سال 64-1963ميلادي ( سال 1343) به رياست شركت ملي نفت منصوب شد. در آن زمان شركت گاز زيرمجموعهي شركت ملي نفت بود، اما وي به دليل روابطي كه با دربار داشت، توانست موافقت محمد رضا پهلوي را براي جدا شدن شركت گاز از شركت ملي نفت جلب كند. اختلاف با شركت ملي گاز از همان زمان آغاز شد. چرا كه ما ميگفتيم گاز نار و كنگان بايد به تزريق اختصاص پيدا كند، اما شركت ملي گاز ميخواست آن را به شوروي سابق صادر كند.
پيشينهي برنامهريزي و عمليات آماده سازي ميدان سراجه قم براي ذخيرهسازي گاز
همان زمان شركت ملي گاز از ما خواست براي رفع مشكل كمبود گاز شهر تهران در فصل زمستان راهحلي ارائه كنيم. به عبارتي از آن زمان تاكنون مشكل تامين گاز در تهران در فصل زمستان وجود داشته است. راهحلي كه در آن زمان براي رفع اين مشكل ارائه داديم، راهحل بسيار ساده و ارزاني بود.
ميدان سراجه واقع در 30 كيلومتري قم، يك مخزن گازي شكافدار است كه در محل انتقال خط لوله از جنوب به سمت تهران واقع شده است. قصد ما اين بود در فصل تابستان به اين ميدان گاز تزريق كنيم تا در فصل زمستان بتوانيم از آن برداشت كنيم. شكافهاي قسمت يال شمالي مخزن سراجه، كه خود ما ايرانيها آن را كشف كرديم، نسبت به شكافهاي يال جنوبي آن بهتر هستند. فشار اوليه اين مخزن در حدود PSI 6500 و در واقع نزديك به BAR 400 بود .براي تزريق گاز به مخزني كه فشار آن BAR 400 است، بايد كمپرسورهاي BAR 500 در اختيار مي داشتيم كه چنين كاري منطقي نبود. اين مخزن يك آبران قوي داشت. ما در زمان آزمايش خط لوله "I.GAT يك" را با گاز ميدان سراجه تست كرديم و به خوبي از وضعيت مخزن آگاهي داشتيم. بنابراين پيشنهاد كرديم در قسمت يال شمالي در سه نقطه كه مكان آنها را نيز مشخص كرده بوديم، سه حلقه چاه حفر كرده و آب مخزن را خارج كنيم. به اين ترتيب پس از خروج مقدار كافي از آب مخزن، فشار آن نيز كاهش پيدا ميكرد. با اين اقدام دو نتيجه حاصل ميشد:
1- فشار مخزن كاهش مييافت و سطح مناسب تزريق ميرسيد.
2- سطح گاز و آب پايين ميآمد. به عبارت ديگر، حجم مخزن افزايش مي يافت.
به اين ترتيب با خارج كردن آب، حجم بيشتري از مخزن براي تزريق گاز آزاد ميشد و سطح آن پايين تر ميآمد . در حقيقت، حجمي كه براي تزريق گاز در اختيار ما قرار ميگرفت، بيشتر ميشد. در زمان دكتر اقبال گزارشي در اين باره تهيه و تمام اين موارد را در آن قيد كرديم، اما اين پيشنهاد هيچگاه عملي نشد. بر خلاف پيشنهاد ما، آنها از مخزن سراجه گاز برداشت كردند. با برداشت گاز، اگر چه فشار مخزن افت كرد، اما سطح آب مخزن به دليل خارج كردن گاز بالاتر آمد. به عبارت ديگر، ضخامت سطح گازي كمتر شد و از ظرفيت مخزن براي تزريق گاز كاسته شد. به همين دليل، هماكنون از اين مخزن نميتوان براي ذخيره سازي گاز استفاده كرد، چرا كه اين مخزن حجم لازم براي ذخيرهي100 ميليون پاي مكعب كه امكان برداشت روزانه 3 ميليون مترمكعب گاز را براي ما فراهم كند، ندارد. آنها يك متخصص فرانسوي آورده بودند. او گفته بود كه بايد چاه جديد حفر كنند، در صورتي كه پيش از حفر چاه جديد بايد چاههاي موجود را آزمايش ميكردند. در آن زمان 6 چاه وجود داشت كه با تست كردن آنها ضمن كسب اطلاعات مورد نياز، از هزينهها نيز كاسته ميشد، چرا كه حفر چاه هزينه بسيار بالايي دارد. در ضمن نيازي نبود كه فردي را به عنوان ناظر حفاري از فرانسه بياورند. در ابتدا قرار بر اين بود كه از ميدان سراجه 3 ميليون متر مكعب گاز برداشت كنند، اما هنگامي كه متوجه شدند كه برداشت اين حجم امكانپذير نيست، آن را به 2 ميليون مترمكعب كاهش دادند.
تزريق گاز به شيوهي غير مستمر نيز امكان پذير است
تزريق به كلاهك گازي مخازن نفتي در فصل تابستان و برداشت بخشي از آن در زمستان راه حلي براي تأمين كسري گاز در فصل سرما
خبرنگار:
آقاي دكتر، آيا تزريق گاز به مخازن نفتي براي ازدياد برداشت بايد به صورت مستمر انجام شود يا اينكه اين امكان وجود دارد كه در بخشي از سال و به صورت منقطع انجام گيرد؟
دكتر سعيدي:
تزريق به شكل غير مستمر نيز امكانپذير است.
خبرنگار:
پيشنهاد ديگري كه در رابطه با ذخيرهسازي گاز شنيدهايم، اين است كه به كلاهكهاي گازي مخازن حجم مشخصي گاز تزريق كنند و در فصل زمستان يك سوم آن حجم را برداشت كنند، آيا اين كار امكانپذير است يا خير؟
دكتر سعيدي:
بله، اين اقدام امكانپذير است. اما در حال حاضر به دليل فاصله زياد مخازن كشور از محل مصرف، امكان پذير نيست. براي مثال فاصله مخزن مارون تا تهران هزار كيلومتر است، حال با اين بعد مسافت چطور مي توانند اين كار را انجام دهند؟ توجه كنيد كه نميتوان از يك خط لوله بيش از ظرفيت آن استفاده كرد.
خبرنگار:
آيا اين اقدام به لحاظ فني امكانپذير است؟ به طور مثال اگر خط لوله تا تهران كشيده شود، آيا اين امكان وجود دارد كه از اين شيوه براي ذخيره سازي گاز استفاده كنيم؟
دكتر سعيدي:
ميتوان اين كار را انجام داد، اما بايد در كنار اين خط لوله، خط لوله ديگري نصب كرد تا انتقال گاز در فصل زمستان از طريق آن انجام شود. به اين علت كه از يك خط لوله تنها ميتوان براي انتقال همان مقدار قبلي استفاده كرد. هزينه ايجاد يك خط لوله جديد نيز معادل 20 ميليون دلار در هر كيلومتر، است.
خبرنگار:
بنابراين در شرايطي كه تجهيزات انتقال، كمپرسورها و ساير امكانات لازم وجود داشته باشد، ذخيره سازي به اين شيوه امكانپذير است؟
دكتر سعيدي:
بله
ادامه دارد...