كارشناس طبيعتگردي و شكار: حافظت از مناطق طبيعي خيلي مطلوب انجام نميشود هيچ كنترل و ضوابطي بر تورهاي طبيعت وجود ندارد وضعيت گردشگري شكار در كشور نيمبند است
محمدعلي اينانلو هشدار داد: اگر توافق ميان سازمانهاي ميراث فرهنگي و گردشگري و حفاظت از محيط زيست دربارهي واگذاري بخشي از مناطق طبيعي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري سريعتر اجرايي نشود، از ميان رفتن روزبهروز حيات وحش و طبيعت را شاهد خواهيم بود. اين كارشناس گردشگري طبيعت و شكار در گفتوگو با خبرنگار بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي نقش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و كميتهي ملي طبيعتگردي در تبيين و توسعهي جايگاه گردشگري شكار، اظهار كرد: در اينباره نقص قوانين وجود دارد، چون كميتهي ملي طبيعتگردي كار خود را خوب انجام ميدهد و ميخواهد كمك كند. سازمان حفاظت از محيط زيست نيز كار خود را انجام ميدهد و ميخواهد كمك دريافت كند؛ اما قوانين در اين بخش مانع است. وي ادامه داد: كميتهي ملي طبيعتگردي و سازمان حفاظت از محيط زيست در چند مورد توافقنامههايي را امضا كردهاند يا درحال امضاست كه برخي از مناطق، تحت پوشش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري قرار گيرد. درحاليكه مديريت آن با سازمان حفاظت از محيط زيست باشد و بودجهي آنرا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پرداخت كند، اين سازمان در اينباره آمادگي دارند؛ ولي نبود قوانين متناسب، اين كار را تاكنون مسكوت گذاشته است، درحاليكه بايد سريعتر اجرايي شود. او با اشاره به اجراي اصل 44 قانون اساسي يا خصوصيسازي در بخش طبيعتگردي و شكار، بيان كرد: اين موضوع از حدود 20 سال پيش در سازمان حفاظت از محيط زيست مطرح بوده و دستورالعمل آن نيز آماده است؛ اما بهدليل نقص قوانين اين دستورالعمل اجرا نشده است. نقص قوانين در گردشگري شكار و نگهداري از مناطق زيست محيطي بايد برطرف شود، چون سازمان حفاظت از محيط زيست، كميتهي ملي طبيعتگردي و بخش خصوصي براي اجراي اين اصل آمادهاند. اين صاحبنظر در موضوع طبيعتگردي و گردشگري شكار دربارهي وضعيت گردشگري شكار در ايران، گفت: اين گردشگري در اصطلاح بهصورت نيمبند يا يكهشتم بند انجام ميشود، يعني در طول سال، چند پروانهي شكار صادر ميشوند و چند خارجي به ايران سفر، هزينهاي را پرداخت و حيواني را شكار ميكنند و ميروند. البته اصل ماجرا اينطور نيست، چون در اينباره چند موضوع وجود دارد. در گردشگري درآمد تورهاي طبيعت از ديگر بخشها بيشتر است و اشتغالزايي بالايي دارد، در ميان رشتههاي هشتگانهي طبيعتگردي كه شكار و صيد نيز جزو آن است، رشتهي شكار پردرآمدترين شاخهي گردشگري در تمام دنيا بهشمار ميآيد. وي اظهار داشت: در كشور ما بهدليل تنوع اقليمي و جانوري مناسب، از اين منابع بهخوبي ميتوان بهرهبرداري كرد؛ اما اكنون اين شرايط آماده نيست، چون بازاريابي، قوانين درست و زيرساختهاي مناسبي وجود ندارند. محل اسكان شكارچيان در مناطق زيستمحيطي و حفاظتشده مطلوب نيست يا بهصورت پراكنده در برخي مناطق وجود دارد. اينانلو تأكيد كرد: اگر موافقتنامهي سازمانهاي حفاظت از محيط زيست و ميراث فرهنگي و گردشگري اجرايي شود، اين مناطق توسط سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از شرايط و امكانات بهتري برخوردار ميشوند. اين مدرس طبيعتگردي با بيان اينكه در گردشگري شكار، آموزشهاي درستي نداريم، ادامه داد: آژانسهايي كه در كشور اين كار را انجام مي دهند، انگشتشمارند كه با علاقه كار ميكنند و راهنمايان گردشگري شكار نيز افراد تجربي هستند، يعني شكارچي قبلي اكنون راهنماي گردشگري شكار شده است. درحاليكه بايد دورههاي آموزشي مرتبط را بگذارنند. در اين بخش، نيروي آموزشديدهي كافي نداريم، اين درحالي است كه همواره جهانگردي را صنعتي استوار بر نيروي انساني تعريف ميكنيم. وي با اشاره به وضعيت توزيع پروانههاي شكار ميان آژانسها، گفت: اين پروانهها عادلانه و مناسب تقسيم نميشوند. با توجه به اين شرايط، وضعيت گردشگري شكار در ايران نهتنها نيمبند نيست، يكهشتم بند هم نيست. او با توضيح اينكه سالها شكارچي بودهام، اما 15 سال است كه ديگر به شكار نميروم و شكار با دوربين را ترجيح ميدهم، بيان كرد: اين بهمعني مخالفت با شكار نيست، چون با شكار و شكارچي موافقم، نه با شكاركش. به اعتقاد طرفداران شكار، شكار بهمعني بهرهبرداري منطقي از طبيعت است. اين كارشناس طبيعتگردي و شكار در اينباره توضيح داد: اگر حيواناتي كه پير شدهاند، از طبيعت برداشت نشوند، خود به خود از ميان ميروند. بنابراين در قبال هزينهاي كه دريافت ميشود، اين حيوانات را ميتوان شكار و درآمد حاصل از اين كار را براي حيوانات جوانتر صرف كرد. وي اظهار كرد: شخصا با شكار موافقم؛ اما در فصل مجاز و با حيواني كه سن مناسب دارد و شامل حيوانات حمايتشده و درحال انقراض نشود، اين كار بايد تحت قوانين مشخص و عادلانه انجام شود. اينانلو دربارهي وضعيت هزينه كردن درآمدهاي تورهاي شكار در زيستگاههاي طبيعي به وجود قوانين ناقص در اين حوزه اشاره كرد و افزود: هر نوع درآمدي كه از محل شكار بهدست ميآيد، مستقيم به حساب سازمان حفاظت از محيط زيست نميرود و در اين مورد، نقص قوانين داريم. اگر اين درآمدها مستقيما به حساب سازمان حفاظت از محيط زيست واريز شوند و اين سازمان با مديريت درست و منطقي اين پولها را براي مناطق تحت حفاظت و نگهداري از حيات وحش خرج كند، تا حدي موفق ميشويم؛ ولي اكنون اين كار انجام نميشود. اين كارشناس طبيعتگردي و شكار گفت: در سازمان دو كار جدا، يعني محيط انساني و طبيعي انجام ميشود كه حساب اين كارها بايد از يكديگر جدا شود. آنچه به نفس حيات وحش مربوط ميشود بايد از مديريت و نيروي انساني و آموزش آن جدا شود تا در حفظ تنوع زيست محيطي و حيات وحش موفق شويم. وي دربارهي شرايط زيستگاهها و مأموران آن، توضيح داد: محيطبانها در چرخهي كارهاي كشور و از نظر عامهي مردم به هيچ عنوان شناخته شده نيستند. درحاليكه جزو محرومترين اقشار جامعه محسوب ميشوند و در مناطقي زندگي ميكنند كه براي هر فردي، زندگي كردن در آن وضعيت امكانپذير نيست و در شرايطي به مأموريت ميروند كه براي بسياري از افراد اجتماع قابل تصور نيست. بنابراين بايد به اين افراد رسيدگي شود، از انصاف نيز دور نشويم كه سازمان حفاظت از محيط زيست تا جايي كه توان دارد، به اين قشر رسيدگي مي كند؛ اما توان آن در حدي نيست كه به اين مأموران كامل رسيدگي كند. اين صاحبنظر طبيعتگردي ادامه داد: بهتازگي تجهيزاتي در اختيار محيطبانان قرار گرفتهاند كه از گذشته مناسبترند؛ ولي تعداد محيطبانهاي كشور با احتساب معيارهاي جهاني كافي نيستند. اگر اين معيارها در ايران رعايت شوند، تعداد محافظان محيط زيست دست كم بايد 10 برابر تعداد كنوني باشد. او در اينباره به بيان مثالهايي پرداخت و گفت: در پارك ملي «توران» كه با يك ميليون و پانصد هكتار مساحت، دومين منطقهي حفاظتشده در دنياست، فقط چهار پاسگاه وجود دارد كه اين تعداد براي حفاظت از اين منطقه اصلا كافي نيست. سازمان حفاظت از محيط زيست بودجهي كافي ندارد و شايد از نظر استخدام، محدوديتهايي دارد كه به تعداد محيطبانها و پاسگاهها نميتواند اضافه كند؛ اما محيطبانهاي اين پارك در حدي كه توان دارند، از اين منطقه حفاظت ميكنند و از جانگذشتگي دارند. وي يادآور شد: محيطباني كار بسيار خطرناكي است و علاوه بر خطرات طبيعي، محيطبان و شكارچي متخلف همواره مسلحاند و محل وقوع خلاف معمولا در جنگل يا بيابان است و گاهي مجبور ميشوند، به يكديگر تيراندازي كنند. اگر محيطبان كشته شود، موضوع در چرخهي اداري و و قضايي بايد پيگيري شود و معلوم نيست، خانوادهي او چه ميشود و اگر محيطبان شكارچي را بكشد، به پرداخت ديه محكوم ميشود و اينبار نيز موضوع در چرخهي قوانين اداري و قضايي قرار ميگيرد. سازمان حفاظت از محيط زيست در برخي مواقع كمك كرده است، اما كافي نيست. اينانلو اضافه كرد: در پارك ملي «گلستان» محيطباني با 200 يا 300 هزار تومان حقوق ماهانه، مادامالعمر بايد ماهي 50 هزار تومان ديه پرداخت كند يا محيطبان ديگري كه براثر تصادف در پارك ملي توران صدمهي جسمي ديد و موضوع آن در دادگاه مطرح شد، نگران است كه به 50 ميليون تومان ديه محكوم شود. او تأكيد كرد: بايد بودجهاي در اختيار سازمان حفاظت از محيط زيست قرار گيرد تا از محل اين بودجه بتواند مديريت كند. اگرچه گروه كنوني در اين سازمان كه واقعا دلسوزند، در حد معذورات خود كار ميكند؛ اما حرف اصلي من دربارهي حد معذورات دولت است كه بايد در اختيار اين سازمان قرار دهد. اينانلو معتقد است: اكنون بهدليل كمبود تعداد مأموران، پاسگاهها و نقص قوانين، محافظت از مناطق زيستمحيطي خيلي مطلوب انجام نميشود. اين كارشناس در ادامه دربارهي وضعيت طبيعتگردي در ايران، توضيح داد: نيروي انساني، اصليترين داشتهي صنعت گردشگري است. زماني نيروي آموزشديده در اين كشور كم داشتيم، ولي حدود هشت سال پيش به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پيشنهاد كرديم كه آموزش تخصصي اكوتوريسم را راهاندازي كند. درست است كه در آن زمان، از گردشگري صحبتهايي ميشد، اما همه فكر ميكردند كه گردشگري يعني ديدن ارگ بم، تخت جمشيد (پارسه) و سيوسه پل. در آن دوره، كمكم توجهها به طبيعتگردي جلب شد. او بيان كرد: در آن زمان، مسؤولان وقت گردشگري گفتند كه سرفصلهاي درسي و دورهها را تعريف و تعيين كنيد كه تأييد شد و نخستين مؤسسهي آموزش تخصصي طبيعتگردي در كشور را تأسيس كرديم كه تا به امروز، بهجز زيان مالي چيزي ديگري نداشته است؛ اما خوشحاليم كه حدود 500 نفر در اين مؤسسه، دورههاي آموزشي را گذراندند. اينانلو ادامه داد: مؤسسههاي آموزشي طبيعتگردي، رفتهرفته افزايش يافتند و دانشجويان پس از گذراندن دورهاي پنجماهه از اين مؤسسهها فارغالتحصيل ميشوند؛ اما آژانسها حاضر نيستند كه از اين افراد استفاده كنند و ترجيح ميدهند، با افراد غيرمتخصص، تور راهاندازي كنند و هيچ كنترل و ضابطهاي روي اين موضوع نيست. براي همين، چند سال پيش نزديك دماوند يك گردشگر جان باخت، درحاليكه اگر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ضوابطي را ايجاد كند تا آژانسها موظف شوند، از افراد آموزشديدهي اين مؤسسهها استفاده كنند، شرايط بهتر ميشود. اين مدرس طبيعتگردي با تأكيد بر اينكه طبيعتگردي از نظر نيروي انساني دچار كمبود است، افزود: اين نوع گردشگري از نظر رفتوآمد، اقامتگاه و كمپ در كشور ضعيف است و افرادي كه با سرمايهي شخصي كارهاي آموزشي و هماهنگي طبيعتگردي را انجام ميدهند، تاكنون از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ريالي كمك دريافت نكردهاند. وي دربارهي سند ملي طبيعتگردي، اظهار داشت: اين سند درحال تهيه است و از لوازم كار ما محسوب ميشود. بايد از سالها پيش طراحي ميشد و به نظرم كار ارزشمندي انجام شده است و در جريان آن قرار دارم؛ اما تهيهي سند طبيعتگردي، تمام فعاليت بخش طبيعتگردي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيست و بايد در كنار آن، دست افراد و بخشهايي را كه در اين حوزه عملي فعاليت ميكنند، بگيرند. چون در نهايت، اين افراد بايد سند را اجرا كنند، نبايد اجازه دهند كه اين افراد و بخشها از ميان بروند. وقتي اين افراد نباشند، سند ملي طبيعتگردي به چه دردي ميخورد و اين شرايط دقيقا مصداق شعر شهريار است كه گفت «نوشدارويي و پس از مرگ سهراب آمدي». اين كارشناس طبيعتگردي دربارهي ضرورت تدوين ضوابط و استانداردهايي براي تورهاي طبيعتگردي با هدف جلوگيري از بروز خسارت در مناطق طبيعي و روستايي، گفت: اين ضوابط وجود دارند؛ ولي انجام نميشوند. ما براي دريافت مجوز راهاندازي تورهاي طبيعت از يكهزار كانال عبور كرديم تا اين اجازه داده شد. درحاليكه اكنون مشاهده ميشود، در مناطقي كه تورهاي ما برقرار است، چند تور ديگر بدون هويت مشخص حضور دارند، چون بهراحتي از طريق پيام كوتاه تور راهاندازي ميكنند. وي ادامه داد: اين موضوع را به مسؤولان گردشگري مستقيما گفتهايم كه اگر جلوي اين كارهاي بيقاعده را نگيرند، اين صنعت از ميان ميرود. چون با اين كارها براي مردم حوادثي ايجاد و آنها به اين تورها بياعتماد ميشوند. چه كاري است كه ما با عبور از يكهزار قانون، مجوز بگيريم و برخي از گروهها بدون هيچ مجوز و گواهي بهراحتي در كنار ما تور راهاندازي كنند؟ او دربارهي شيوهي تبليغات در رسانهها براي معرفي مناطق طبيعي بدون آگاهيبخشي در چگونگي سفر كردن به اين مناطق و بروز خسارت به آثار طبيعي و مردم، بيان كرد: با اين موضوع موافقم، چون معرفي همپاي فرهنگسازي نبوده است يا فرهنگسازي همپاي معرفي نيست. در اين بخش، بيش از آنچه تاكنون صورت گرفته است، به فرهنگسازي نياز داريم. اينانلو در پايان از مردم درخواست كرد كه پس از ترك مناطق طبيعي، آن منطقه را تميز نگه دارند و نظافت آنرا حفظ كنند. انتهاي پيام