شب «منوچهر طياب» با سخنان اسد نقشبنديان، همايون امامي، مسعود كازري، محمدعلي اينانلو و علي دهباشي از نيم قرن مستندسازي او همراه شد.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم كه بعدازظهر روز گذشته ـ26 خرداد ماه ـ در فرهنگستان هنر برپا بود، محمدعلي اينانلو مستندساز و طبيعتگر گفت: صحبتكردن از طياب و بهطور كل نسل طيابها كاري سهل اما ممتنع است. سهل است چون همگي او را ميشناسيم و از اين نظر ممتنع است كه در ذهن طياب و امثال او گوشههايي وجود دارد كه نميتوان به راحتي به آنها دست يافت.
وي در ادامه به ذكر خاطراتي از منوچهر طياب پرداخت و ادامه داد: گرچه ممكن است من و منوچهر طياب از نظر جغرافيايي دور باشيم؛ اما دلهايمان به هم نزديك است، چراكه دغدغههاي مشترك داريم و از نظر فكري به يكديگر نزديك هستيم. من ميتوانم تصور كنم زماني را كه او در منزل، پاي تلويزيون مستندهاي خارجي و امكانات مستندسازان آنها را ميبيند و با خود ميانديشد كه چگونه با امكانات موجود از پس هزينههاي ساخت يك مستند برآيد و در دل غبطه ميخورد كه چرا يك مستندساز خارجي ميتواند براي يك ثانيه از فيلمش يك ماه زمان صرف كند، اما براي مستندساز ايراني به دليل مسايل اقتصادي حتا اين امكان نيست كه ماهانه پنج دقيقه فيلم بسازد.
او در ادامه خاطرنشان كرد: وضعيت مستند ما به گونهاي است كه طياب و طيابهاي ما، بايد عمري را در حسرت به دستآوردن برخي امكانات كه شايد فراهمكردن آنها كار سختي هم نباشد سپري ميكنند و مردم هم فكر ميكنند كه مستندسازان جهان افرادي بسيار مستعد و فراتر از مستندسازان ايراني هستند.
اينانلو همچنين اظهار تاسف كرد از اينكه؛ امروزه، همهي مردم يك فوتباليست را در يك تيم نه چندان مطرح اروپايي به خوبي ميشناسند، اما با اينحال تنها عدهاي اندك با منوچهر طياب آشنا هستند و حال آنكه طياب ميتوانست خود را خيلي بهتر بشناساند اما كمبود امكانات اين اجازه را نداد.
او گفت: بايد توجه داشته باشيم آنچه در اين مسير مانع شناختن طياب شد، كمبود استعداد، ذوق، فكر و يا سليقه نبود بلكه تنها كمبود امكانات مالي بود و من اميدوارم روزي برسد كه ما نيز از طياب بياموزيم، چگونه ميتوان در سرماي 30 درجه زير صفر و گرماي 60 درجه بالاي صفر كار كرد.
اسد نقشبنديان عكاس از همكاري 12 سالهاش با منوچهر طياب گفت: در مدت اين سالها در اكثر كارها با او همراه بودهام و علاوه بر فيلم، در زمينهي نگارش كتاب نيز به نوعي شاگردي او را كردهام و در اين مدت علاوه بر دانش و مسايل فني آنچه بيش از همه مرا به او علاقهمند كرد خصوصيات فردي و شخصي او بود و توانستم بسياري موارد را از او بيآموزم.
او در ادامه از خصوصيات او سخن گفت و ادامه داد: در ساخت يك فيلم مستند همواره مشكلات متعددي وجود دارد و مسايل مختلفي ميتوانند روند كار را دچار مشكل كنند، اما طياب هيچگاه از اين موارد عصبي نميشود و همواره آنها را نيز بخشي از كار به حساب ميآورد.
نقشبندي همچنين با اشاره به نظم و انضباط موجود در كار و زندگي طياب آن را از عوامل موفقيت و پيشرفت او برشمرد و گفت: من در مدتي كه با ايشان كار كردم نه تنها فيلمسازي و عكاس، بلكه تماشاي متفاوت دنيا را از او آموختم.
همايون امامي مستندساز نيز در اين مراسم عنوان كرد: معتقدم در مراسم بزرگداشت فردي مثل طياب كه شرف زمانه خود است، صحبتها گاه به مبالغه و اغراق تبديل ميشود و حال آنكه اينگونه صحبتكردن ميتواند ادا نكردن حق مطلب باشد. لذا من از ديدگاه تاريخي مسئله را بيان ميكنم.
او به جريان تاريخي اشاره كرد و گفت: در اين ميان مهمترين نقش را عدهاي داشتند كه پس از تحصيل در دانشگاههاي معتبر دنيا به ايران بازگشتند و مستندسازي را شروع كردند. افرادي مانند منوچهر طياب، كامران شيردل، رهنما و ... و من معتقدم سينماي مستند ايران عملا از فيلمهاي اين افراد شروع شده و آنان اولين كساني هستند كه در فستيوالهاي مطرح جهاني از جمله «كن» نام ايران را زنده كردند و جوايزي هم به دست آوردند.
او با بيان اينكه اولين فيلم ايراني كه موفق به دريافت جايزهي كن شد، يك فيلم مستند بوده است افزود: در ميان گروه سوم نيز عدهاي از سينماي مستند به عنوان سكوي پرش استفاده كردند و آن را موازي با سينماي مستند ديدند، اما به اعتقاد من طياب تنها كسي است كه با ثبات و وفاداري تمام در سينماي مستند باقي ماند.
او در پايان خاطرنشان كرد: طياب نيز ميتوانست بارها و بارها در برابر وسوسههاي داستانيسازي قرار گيرد، اما او تنها به ساخت يك فيلم كوتاه داستاني بسنده كرد كه آن نيز به نوعي متفاوت و بدعتگذار بود و حتا شايد بتوان از آن به عنوان منبع بسياري الهامات فيلم «طبيعت بيجان» شهيد ثالث ياد كرد.
و در ادامه منوچهر طياب به روي صحنه آمد و تشكر كرد و گفت: از شنيدن نظرات دوستان بسيار خوشحالم و خوشحالي ديگر من نيز به جهت حضور جوانان در اين مراسم است. اميدوارم هركدام از اين افراد كه علاقهمند به مسايل مربوط به فرهنگ و فرهنگ سرزمينمان هستند، به دنبال راهي براي ترويج فرهنگ ايران زمين باشند تا آنچه ما انجام دادهايم به حقايق بپيوندد.
اين مستندساز در ادامه در رابطه با سينماي مستند عنوان كرد: مستند جدا از جنبههاي هنري، يك سند محسوب ميشود. ما همواره در طول تاريخ فرهنگ خود را با نوشتار حفظ كردهايم، اما اكنون دنياي تصوير كمك ميكند تا خيلي راحتتر مسائلمان را بيان كنيم و با توجه به وسعت و گستردگي و تنوع كشور بتوانيم حداقل فرهنگ خود را بهتر بشناسيم.
او با اشاره به سفرهاي تحقيقاتياش ادامه داد: در اين سفرها فرهنگها و سنن مختلفي را ديديم كه شايد آگاهي عموم از آنها بسياركم باشد، اما امكانات فعلي ايجاب ميكند بسياري از اين مسايل را بيان كنيم و دنيا نيز تشنهي شنيدن اين حرفهاست و برخلاف ديدگاه نوشتهي غرب، امروزه مردمان غرب معتقدند لازم است مردم دنيا به يكديگر نزديك شوند و اين بهترين فرصتي است كه ميتوان از آن جهت شناساندن فرهنگ خود استفاده كرد و سينما و تلويزيون ميتوانند كمكي موثر در اين زمينه باشند.
طياب در مورد مشكلات متعددي هم كه در زمان كار رخ ميدهد، گفت: ما حداقل اين توانايي را داريم كه در محدودهي خود اين مشكلات را حل ميكنيم و اگر فردي احترام به چنين عملي كند، مطمئناً همراهاني نيز خواهد يافت و من هم اگر در برابر اين مشكلات صبر نميكردم شايد اكنون به جاي اينكه 90 مستند ساخته باشم، صاحب 5 فيلم مستند ميبودم.
او با تأكيد بر اينكه لازم است نيمهي پرليوان در نظر گرفته شود، در نظر گرفتن نيمهي خالي را موجب فرسودگي دانست و خاطرنشان كرد: امكانات فعلي در مقايسه با پنجاه سال گذشته رشد چشمگيري داشته است، پس بايد هوشيار بود و از اين امكانات به درستي استفاده كرد.
كارگردان مستند «درياي پارس» همچنين عنوان كرد: خيلي به سينماي داستاني اعتقاد ندارم و فكر ميكنم مسايل مطرح شده در آن خيلي جدي نيست، به هرحال ما صاحب فرهنگي غني هستيم و عليرغم بهرهمندي از چنين فرهنگي در بسياري موارد كمكاري كردهايم و بهطور شايسته و بايسته از اين گنجينه استفاده نكردهايم.
در مراسم پرسش و پاسخي كه در ادامهي اين مراسم برگزار شد، هم منوچهر طياب در پاسخ به سوالي كه در رابطه با آيندهي سينماي مستند مطرح شده بود، اظهار كرد: اگر سينماي مستند را در سالهاي گذشته مورد بررسي قرار دهيم متوجه پيشرفتهاي عظيم آن ميشويم و اكنون ما، در خانوادهي فرهنگي جهان نيز محلي از اعراب داريم و خيلي پيش از آنكه سينماي داستاني ما در جهان مطرح شود، فيلمهاي مستند شناختهشدهاي داشتهايم اما به دليل شرايط اقتصادي هنوز با كمال مطلوب فاصله داريم اما با اينحال از قافلهي جهان عقب نيستيم.
اين مستندساز ادامه داد: در تمام جهان فيلمهاي مستند يك جنبهي تبليغاتي و تجاري دارند و يك جنبهي فرهنگي. ما نيز اگر از قافله عقب مانده باشيم در زمينهي تبليغات است و در زمينهي هنري خيلي با جهان فاصله نداريم و همهساله آثار مختلف فيلمسازان ما در جشنوارههاي مختلف دنيا ديده ميشود و سينماي مستند ايران همواره مورد توجه است.
طياب تصريح كرد: البته وضعيت سينماي مستند نيز مانند كتابخواني است و نبايد انتظار داشته باشيم، فيلمهاي مستند مورد توجه عموم جامعه قرار گيرد، چراكه مستند نيز مانند هر پديدهي فرهنگي ديگري مخاطبان خاص خود را دارد.
او در ادامه عنوان كرد: سينماي مستند سينمايي است كه نيازمند همراهي و كمك مسوولان فرهنگي است و اميدوارم با توجه به امكانات موجود، سياستگذاران كلان فرهنگي نيز به اين قضيه توجه كنند تا سينماي مستند ما منسجمتر از پيش، با گرفتاريهاي كمتري دست و پنجه نرم كند.
طياب افزود: سينماي مستند ما اين توان را دارد كه در جهان خيلي جلوتر از فيلمهاي داستاني، ما را معرفي كند و لازم است ما دائما قدرت و توان فرهنگي خود را به رخ ديگران بكشيم.
علي دهباشي، سردبير مجلهي بخارا كه باني برگزاري اين مراسم بود، هم با اشارهاي كوتاه به سوابق تحصيلي و كاري منوچهر طياب گفت: موفقيتهاي علمي تنها بخش كوچكي از زندگي طياب است. او در ادامه توانسته، براساس دانستههاي دانشگاهي خود به تجربيات بزرگتري دست پيدا كند.
او ادامه داد: تمامي اين تجربيات، طياب را به سمتي كشاند كه او ديگر نميتوانست با ديدي بيتفاوت به اطراف بنگرد و اين ديد، از شوري ناشي ميشود كه از دوران نوجواني او را همراهي كرده است.
دهباشي ايرانشناسي طياب را از نوع تجربهگرا دانست و گفت: او در قسمتهاي مختلف ايران به تحقيق پرداخت و در آئينهاي مختلف اين مرزوبوم شركت كرده است و بدينترتيب كارنامهاي درخشان تهيه كرده كه بايد اين موفقيت را به او و جامعه ايراني تبريك گفت.
گفتني است: در اين مراسم كه با حضور جمعي از علاقهمندان و مستندسازان كشور از جمله فرهاد ورهرام برگزار شد، گزيدهاي از مستند «درياي پارس» هم به نمايش درآمد و مسعود كازري ناشر هم در قالب مقالهاي از منوچهر طياب گفت.
انتهاي پيام