محمدرضا عبدالملكيان در ارزيابي جشنوارهي شعر فجر: معرفي پرشمار برگزيدگان با جشنوارهي ملي هماهنگ نيست
محمدرضا عبدالملكيان دربارهي دومين جشنوارهي شعر فجر گفت: معرفي پرشمار برگزيدگان استاني و ملي با اهداف جشنوارهاي ملي و معتبر، نميتواند خيلي هماهنگ باشد. برگزيدهي بخش پايداري و انتفاضهي دومين دورهي جشنوارهي شعر فجر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين جشنواره را نسبت به دورهي گذشته، گامي به جلو ارزيابي كرد و گفت: اين دوره به دليل گروهبنديهاي منسجم، از دورهي گذشته معنادارتر شده بود. در دورهي گذشته، تقسيمبنديهاي بر اساس محتوا سبب تناقض و تفاوت در خود انتخابها شد و از سويي، در دورهي پيش، داوران جشنواره جزو برگزيدگان بودند. اين از ايرادهاي جشنواره بود كه وجود داشت و در اين دوره كمتر شده بود و اين را ميشود جزو نكات مثبت اين دوره به حساب آورد. همچنين در دورهي قبل، سه استان شاعران نمونهي استاني را انتخاب كردند، كه سبب اعتراض شاعران ديگر استانها شد؛ اما امسال اين را عمومي كردند و همهي استانها در جشنواره سهيم بودند، كه اين از ديگر نكات مثبت جشنوارهي امسال بود. او براي مطلوب برگزار شدن جشنواره پيشنهاد كرد: برگزيدگان جشنواره خيلي زياد بودند، كه ضرورت دارد در جشنواره، برترينهاي هر رشته را معرفي كنند. درواقع بايد چهرههايي به عنوان برگزيده معرفي شوند، كه به عنوان چهرههاي اثرگذار در شعر امروز مطرحاند. عبدالملكيان خاطرنشان كرد: داوريها بايد از كيفيت قابل قبولي برخوردار باشند؛ يعني زمينهي همكاري خيلي از چهرهها در داوري آثار فراهم نشد و كساني كه در امر داوري بودند، شايد واجد آن شرايط لازم براي داوريها نبودند؛ از اينرو بايد ارتقاي داوريها در دورههاي بعد مدنظر قرار گيرد. همچنين اين تقسيمبنديهايي كه بر اساس محتوا صورت ميگيرد، بايد جمع و جورتر شود و شاعران را خيلي نميتوان محدود كرد به اينكه با اين يا آن محتوا در جشنواره حضور پيدا كنند. درواقع بخش موضوعي را در بخش جنبي جشنواره ميتوان دنبال كرد؛ بنابراين يك شاعر ملي بايد فارغ از اين تقسيمبنديها در جشنواره حضور پيدا كند. او در نقد بخش بينالملل جشنواره هم متذكر شد: اگر جشنواره بينالمللي است، بايد زمينهي حضور شاعران بزرگ جهان را فراهم كند. اين جشنواره هرچند عنوانش بينالمللي بود، اما كساني كه از برخي كشورها آمده بودند، چهرههاي نامآشنا و مطرحي نبودند و اين نكته نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. عبدالملكيان تأكيد كرد: باورم بر اين است در يك جشنوارهي ملي كه به نام شعر فجر برگزار ميشود، بايد زمينهي حضور و بروز همهي جريانهاي شعري كه در كشور فعال هستند، فراهم شود. به زعم من، برخي از جريانهاي شعري به سبب همين تقسيمبندي غيرمتعارفي كه در جشنواره صورت پذيرفته بود، زمينهي حضورشان فراهم نشده بود و اين نيز بخشي از كاستي جشنواره است. اين شاعر توجه به شعر جوان را ارزشمند دانست و افزود: بخش جوان جشنواره به نفع همان تقسيمبنديهايي كه در جريان جشنوارهي شعر فجر اتفاق افتاد، شعر جوان را محدود كرده بود و ضرورت دارد به طور اعم به شاعران جوان بيانديشيم. از سويي، در جشنوارهي ملي چندان نميشود نگاه استاني داشت و ممكن است در يك استان چند شاعر خوب باشند و در چهار استان ديگر شاعري در حد و اندازهي عنوان ملي نباشد. اينكه ملزم باشيم در هر استان، پنج شاعر انتخاب شوند، خوشايند نيست و بيشتر به سبب وجود نگاهي كمينگر است؛ در حاليكه جشنوارهي ملي نگاهي كيفينگر را ميطلبد؛ از اينرو با برگزاري جشنواره به شكل استاني و بر اساس تقسيمبندي محتوايي موافق نيستم. او داوري و معرفي برگزيدگان جشنوارهي شعر فجر را بر اساس نام و كارنامهي شاعر دانست و داوري علمي را بر اساس آخرين سرودههاي شاعر عنوان كرد. عبدالملكيان در پايان ابراز اميدواري كرد: جشنوارهي شعر فجر در حد و اندازههاي جشنوارهي فيلم فجر برگزار شود و چنانچه نگاه جديتر باشد و نخواهيم با ديد گزارش كاري با جشنواره برخورد كنيم و يك آمار عامهپسند عرضه كنيم، ضرورت دارد به ادامهي فعاليت جشنواره، نگاهي كيفي، دقيق و عميق داشته باشيم. انتهاي پيام