مسعود جعفري جوزاني كه اين روزها سخت مشغول فيلمبرداري سريال تلويزيوني "در چشم باد" است گفت: هنوز به برنامه بزرگداشتم و اينكه سيمرغام را به چهكسي خواهم داد، فكر نكردم.
اين كارگردان در آستانه برنامه بزرگداشتش در جشنواره فيلم فجر در گفتوگو با خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره نزديك به 20 سال حضورش در سينماي ايران گفت: درطي اين سالها كارم پستي و بلندي زيادي داشته است و چالشهاي زيادي رو به رويام بوده است. مثل همه دوستاني كه با همهي وجود تلاش كردند سينماي متفاوتي بوجود بياورند، من هم تلاش خود را انجام دادم.
او ادامه داد: هر چند هنوز اين سينما ضعفهايي دارد و ميتواند بهتر باشد، اما خوشحالم كه جزو كوچكي از اين حركت براي ايجاد سينمايي متفاوت بودم.
اين كارگردان از "در مسير تند باد" به عنوان بهترين اثرش ياد كرد و گفت: بيشترين تعلق خاطر را به اين فيلم دارم چون به نوعي همه ملت ايران را در بر مي گيرد و يك نوع احترام به آدمهايي است كه سينههايشان را سپر ميكردند تا ايران را نگه دارند.
وي همچنين "شيرسنگي" را ديگر فيلم مورد علاقهاش دانست و به ايسنا گفت: اين فيلم هم اولين اثري بود كه پرسشهاي عميقي را بوجود آورد و به نوعي تقابل سنت و مدرنيته در آن بررسي شد و با توجه به اينكه بر مبنا و تكيه بر فرهنگ اصيل خودمان ساخته شد، برايم بسيار با ارزش بود.
جعفري جوزاني در بخشي از اين مصاحبه به برخي از كارهايش كه آنها را دوست نداشته همچون "دل و دشنه" اشاره داشت.
او از مقطعي بعد از ساخت فيلم "در مسير تند باد" و سال 66 را بهعنوان سالهاي سخت دوران كارياش ياد كرد و اظهار داشت: طرح جامعي از زندگي "مولانا" داشتم كه ساختنش مورد قبول واقع نشد و تنها توانستم "سايه خيال" را كه درباره دوستم زندهياد حسين پناهي بود را به تصويب برسانم. اما به خاطر اينكه در آن روزها شرايط وضعيت روحي مناسبي نداشتم، توسط دوستم حسين دلير ساخته شد.
جوزاني ادامه داد: اين روزها دوران خوبي را سپري ميكنم، پس از پروسه 2 سالهاي كه فيلمنامه "در چشم باد" را با پژوهشگري دوستانم نوشتم، آن را مقابل دوربين بردم.
او افزود: هميشه دوست داشتم، كاري بسازم كه بهمعناي عميق وصيت نامهام باشد و "در چشم باد" همان كار است و با وجود آنكه حدود يك سال هم متوقف شد، اما خيلي خوشحالم كه نتوانستم آن را ارايه بدهم و از مسئولان هم سپاسگذارم كه شرايط ساخت اين كار را فراهم كردند.
جعفري جوزاني فروردين را زمان به پايان رسيدن اين پروژه اعلام كرد و به ايسنا گفت: بعد از آن به سينما باز خواهم گشت و فيلم "چگونه ياد بگيريم پيتزا بخوريم و خوشبخت باشيم" را كه يك بار هم براي آن پروانه ساخت گرفتهام را ميسازم.
او از كاري دربارهي خواجه نصيرالدين طوسي بهعنوان ديگر فيلمنامه آماده ساختش نام برد و اظهار اميدواري كرد: اين پروژه كه يك فيلم سينمايي خوب خواهد شد به نتيجه برسد.
اين كارگردان با اشاره به اثري كه قرار بود دربارهي "مولانا" بسازد گفت: من حكايات مولانا را هميشه دوست داشتم و حتي در اوايل انقلاب يكي از اين داستانها را بنام
"گريز" بصورت انيمشين مومي ساختم. آن پروژه هم اگر زنده بمانم، قطعا خواهم ساخت. اما اگر همان سال 68 تا 69 كه به نگارش درآمد ساخته ميشد امسال بهترين وقت ارايهي آن بود.
او از مجيد مجيدي به عنوان كارگرداني كه با فيلمهاي "رنگ خدا" و "بچههاي آسمان" به او اميد داده است ياد كرد و اظهار داشت: او اصالت ايراني دارد و يكي از اميدهاي بزرگ سينما به حساب ميآيد و با فيلمهايش بخصوص "بچههاي آسمان" به من انگيزه و اميد داد بگونهاي كه حس كردم خودم آنها را ساختهام و پالايش روحي شدم.
به گزارش ايسنا، مسعود جعفري جوزاني متولد 1327 در ملاير است كه پس از فارغ التحصيل شدن از دانشگاه ايالتي سانفرانسيسكو فعاليت هنرياش را از سال 63 به عنوان مشاور هنري در فيلم "شهرموشها" آغاز كرده و به ساختن فيلمهاي كوتاه رو آورده است.
"جادههاي سرد" اولين فيلم بلند اين كارگردان است كه در سال 64 آن را مقابل دوربين برد و در ادامه فيلمهاي "شيرسنگي" ، "در مسير تندباد"، "يك مرد يك خرس"، "دل و دشنه" و "بلوغ" را در سال 77 ساخت و بهعنوان تهيهكننده هم ضمن مشاركت در تهيه فيلمهاي "سايه خيال" و "ناصرالدين شاه آكتور سينما" آثار ديگري را از جمله "چشمهايش" را بصورت مستقل تهيه كرده است.
او از پنجمين جشنواره فيلم فجر لوح زرين بهترين فيلمنامه را براي فيلم "شيرسنگي" دريافت كرد و فردا قرار است سيمرغ جشنوارهي فيلم فجر را براي سالها فعاليتش بگيرد.
انتهاي پيام