اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد سومين بخش از گزارش پنجمين كارگاه « بررسي سياستهاي مديريت و بهره برداري مخازن نفت و گاز» است كه با حضور دكتر سيد رضا شاديزاده استاد مهندسي نفت دانشگاه صنعت نفت و معاون پژوهشي دانشكدهي مهندسي نفت آبادان، مشاور پژوهشي و عضو گروه تخصصي حفاري و گروه تخصصي بهرهبرداري شركت مناطق نفت خيز جنوب در دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه مسائل راهبردي ايسنا، دكتر شادي زاده در ادامه اين كارگاه به توضيح دربارهي اهميت راهبردي صنعت حفاري در توليد صيانتي نفت و همچنين توسعهي ديگر صنايع ميپردازد.
اين استاد مهندسي نفت از اين موضوع گلايه مند است كه براي حفاري در لايهي زمينشناختي گورپي كه تنها يك دكل حفاري در كشور وجود دارد. او همچنين آمارهايي نگران كننده از يك شكاف بزرگ ميان نياز موجود بخش بالادستي نفت به حفاري و تعداد حفاريهاي انجام گرفته در كشور ارائه ميكند و به شدت ديدگاهي را كه معتقد به عدم ضرورت خريداري يا توليد دكل حفاري در كشور است، مورد نقد قرار ميدهد.
دكتر شادي زاده توضيح ميدهد كه حمايت از اين صنعت چگونه ميتواند موجب رشد ساير صنايع و فناوري ها در كشور شود.
وي ضعف صنعت حفاري را عامل كاهش جدي ذخاير نفت اعلام ميكند و گفتههاي ديگر كارشناسان اقتصاد انرژي و مهندسي نفت را دربارهي افت 2 ميليون بشكهاي توليد نفت در 10 سال آينده تأييد ميكند.
او تنها راه حل خروج از اين بحران را توسعهي صنعت حفاري و فناوريهاي تكميل چاه ميداند. وي يادآوري ميكند كه حتي پروژههاي تزريق گاز نيز وابسته به توان حفاري كشور هستند.
دكتر شادي زاده در جاي جاي اين بخش از گفت و گو خود هشدار ميدهد كه زمان عاملي كليدي در توسعهي اين صنعت است و مبادا زماني تصميم به توسعهي اين صنعت گرفته باشيم كه دير شده باشد.
او در بخشي از گفت و گوي خود نكتهاي بسيار قابل توجه براي سياست گذاران مديريت و بهرهبرداري از مخزن دارد:
در برههاي از زمان به ازاي توليد يك بشكه نفت به قيمت 20 سنت مخزن با افت فشار جدياي مواجه شده است، هماكنون براي افزايش همان افت فشار بايد 50 دلار هزينه شود. به تعبير بهتر زماني آن را به قيمت 20 سنت فروختهايم و هماكنون بايد براي جبران خسارت ناشي از آن 50 دلار هزينه كنيم، اين صيانت نيست اينگونه توليد هرگز اقتصادي نخواهد بود.
در پي متن كامل سومين بخش از گزارش اين كارگاه به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود.
اهيمت راهبردي فناوري حفاري
1- حفاري به مثابه اولين توليد صيانتي
خبرنگار:
شما در سالهاي گذشته توصيههاي زيادي دربارهي اهميت راهبردي تكنولوژي حفاري و تكميل چاه و ضرورت توسعهي آن داشتيد. در ادامه اين گفت و گو تقاضا داريم در اين درباره توضيح دهيد.
دكتر شاديزاده:
تصور كنيد كه در هر ميدان، تنها از تعداد مشخصي از مجموعهي چاههاي حفر شده در آن امكان امكان بهرهبرداري وجود دارد و به دليل وجود مشكلات مختلف، امكان استفاده از ساير چاهها نيست. روشن است كه اين تعداد نيز پس از مدتي، بيمار خواهند شد. به اين ترتيب ميزان نفت توليد شده از ميدان در حال كاهش است. يكي از كارهايي كه براي حفظ سقف توليد ميتوان انجام داد اين است كه به نسبت كاهش ميزان توليد، اقدام به حفر چاه كرد. بنابراين به تدريج به اين نقطه ميرسيم كه نياز به تعداد چاههاي بيشتر، افزايش مييابد. اين در حالي است كه با وجود كاهش ميزان توليد در كشور، توان حفر چاه جديد براي جبران اين كاهش وجود ندارد. بنابراين توان توليد، روز به روز كاسته ميشود.اما حفر چاه يك شبه امكانپذير نيست. اين مساله مانند موضوع بنزين است. ما ميبايست 20 سال پيش پيش بيني پالايشگاههاي مورد نياز امروز كشور را ميكرديم. در حاليكه متاسفانه امروز بر اثر سهلانگاري و در پيش نگرفتن اين سياست با مساله سهميه بندي بنزين در كشور مواجه شدهايم.
اگر قرار باشد كه توليد و مديريت مخزن در كشور ما صيانتي باشد، بايد در هر مخزن چندين برابر تعداد چاههاي كنوني حفاري داشته باشيم. در طول 100 سال توليد نفت، تنها حدود 2500 حلقه چاه حفر شده است؛ نياز امروز ما در حالي چندين برابر تعداد چاههاي كنوني است، اين در حالي است كه اين نياز هر لحظه رو به افزايش است. هم اكنون تعداد چاههاي كشور1800 حلقه، ميزان توليد روزانه هر چاه 4 هزار بشكه نفت و تعداد چاههايي كه در سال حفر ميشوند 55 حلقه است. حال اين آمار را با عملكرد ساير كشورها مقايسه كنيد. در آمريكا سالانه 2500 چاه حفر ميشود. اما تعدادي از مديران در مقاطعي مطرح ميكنند نياز به خريداري دكل در كشور وجود ندارد و همچنين نيازي به طراحي و ساخت تجهيزات حفاري نيست، آنها معتقدند بهراحتي ميتوان اين تكنولوژي را از كشورهاي ديگر خريداري كرد و يا اصلا انجام حفاري را به طور كامل، به كشورهاي ديگر محول كرد. اما من اعتقاد دارم حيات و ريشهي تكنولوژي كشور به عمق حفاريها وابسته است به بيان ديگر حفاري در اعماق زمين سبب پيشرفت تكنولوژي كشور خواهد شد. هر كشوري موفق شود عمق بيشتري از مخازن را مورد استفاده قرار دهد، قدرت بيشتري در تكنولوژي دارد. اما متاسفانه دوستان مسوول صنعت حفاري را باور ندارند.
2- حفاري به مثابه مادر بسياري از فناوريهاي ديگر
در اين جا نكتهي مهم ديگري كه بايد براي توضيح اهميت راهبردي صنعت حفاري به آن اشاره كنم، نقش پررنگ صنعت حفاري در توسعهي ديگر صنايع است. برسيهاي تاريخي نشان ميدهد از روزي كه بشر، حفاري را آغاز كرده و اولين مخزن نفت را در اعماق هزار متري زمين پيدا كرد تا به امروز تلاش براي حفاري در اعماق بيشتر را ادامه داده است. حفاري در اعماق بيشتر، نيازمند فنآوري پيشرفته است.
براي نمونه، گل حفاري، يك سيال پيشرفته است كه در هنگام حفاري براي خنك كردن مته، بالا آوردن كندهها، نگه داري فشار سازندها و ... به درون چاه تزريق ميشود. گل حفاري پيچيدهترين سيالي است كه بشر موفق به ايجاد آن شده است. از سوي ديگر هر چه عمق چاه بيشتر شود، فشار گل حفاري نيز، بيشتر خواهد شد، بنابراين پمپي كه به اين منظور به كار گرفته ميشود، براي دسترسي به چنين فشاري بايد توان بر حسب اسب بخار(Horse Power) بيشتري داشته باشد، بنابراين بايد از آلياژ خاصي ساخته شود كه خود نيازمند تكنولوژي پيشرفتهي ديگري است. صنعت نفت هماكنون به تكنولوژي موتوريهايي "engines" دست پيدا كرده است كه در ماشين سازي، صنعت هواپيمايي و فضا مورد استفاده قرار ميگيرد. هر كشوري كه از توانايي حفاري در اعماق بيشتر برخوردار باشد، در دنياي فناوري حرف نخست را خواهد زد.
بنا بر اين ميتوان گفت بخش عمدهاي از سرنوشت توليد نفت كشور در آيند ه و همچنين رشد بسياري از فناوريها در كشور ما به حفاري وابسته است، در حاليكه تعدادي از مديران در مقاطعي مطرح ميكنند نياز به خريداري دكل در كشور وجود ندارد و همچنين نيازي به طراحي و ساخت تجهيزات حفاري نيست، چراكه به راحتي ميتوان آن را از كشورهاي ديگر خريداري و يا اصلا انجام حفاري را به طور كامل، به كشورهاي ديگر محول كرد.
اما من اعتقاد دارم حيات و ريشهي تكنولوژي كشور به عمق حفاريها وابسته است به بيان ديگر حفاري در اعماق زمين سبب پيشرفت تكنولوژي كشور خواهد شد. هر كشوري موفق شود عمق بيشتري از مخازن را مورد استفاده قرار دهد، قدرت بيشتري در تكنولوژي دارد.
به يقين، بارها شنيدهايد كه ايران دومين كشور صادر كننده نفت است؛ اما اين مساله يك افتخار محسوب نميشود. زماني بايد افتخار كرد كه در صادرات تكنولوژي نفتي موفق عمل كنيم و علاوه بر مصرف مقدار نفت توليد شده در داخل جهت توليد ، همانند امريكا از ساير كشورها نيز نفت وارد كنيم. ما با فروش نفت خام همانند فردي هستيم كه براي تامين زندگياش مجبور به فروش كليه خود است.
خبرنگار:
مشهور است كه سر ريزهاي تكنولوژيك بيشتر از حوزههاي نظامي و علوم هوا و فضا وارد ساير صنايع ميشود؟
دكتر شاديزاده:
بسياري از فنآوريهاي نظامي و هوا و فضا، ابتدا در صنعت نفت پديد آمدهاند. براي نمونه دانشمندان سالهاست كه قصد دارند دوربينهايي تهيه كنند كه توانايي عكسبرداري در اعماق 8 هزار متري زمين كه تاريكي و خلاء مطلق است را داشته باشند. هر چه عمق بيشتر شود، فشار و درجه حرارت نيز افزايش پيدا ميكند. از سويي هر وسيله الكترونيكي، براي عمل كردن ظرفيت و توانايي خاصي دارد. به بيان ديگر با ولتاژ و در شرايط خاصي كار ميكند. بنابراين تهيه چنين دوربيني، فنآوري پيشرفتهاي محسوب ميشود كه در نوع خود بينظير است. تمام اين فنآوريها محصول نفت هستند.
توجه كنيد كه بسياري از ابزارهاي پزشكي و صنعتي ابتدا در صنعت نفت توليد شدند. از اين منظر صنعت نفت مادر بسياري از فناوريها به شمار ميآيد. براي نمونه فناوري سيتي اسكن كه امروزه در پزشكي مورد استفاده قرار ميگيرد، ابتدا در دنياي نفت به وجود آمده و استفاده شده است. صنعت نفت به دليل درآمدزايي بالايي كه دارد، توان لازم را براي كشورهاي دارنده اين صنعت فراهم ميكند تا بتوانند به فنآوريهاي مورد نياز براي دستيابي به اهداف خود كه يكي از مهمترين آنها حفاري در اعماق بيشتر است، دست يابند.
خبرنگار:
بنابراين نظر شما اين است كه تاثيرگذاري صنعت نفت در رشد تكنولوژي كشورهايي همچون آمريكا بيش از صنايع نظامي است؟
دكتر شاديزاده:
بله، البته معتقدم كه در كشور ما معتقدم صنايع نظامي ميتوانند تعامل زيادي با صنعت نفت داشته باشند. براي نمونه موشك شهابي كه در ايران ساخته شد داراي پوستهاي بسيار فشرده (High pressure) است، با اين تكنولوژي ميتوان تانكهايي تحت فشار سطحي نيز ساخت. اگر تكنولوژيهايي كه هم اكنون دوستان در وزارت دفاع بدست آوردهاند را در نفت مورد استفاده قرار دهيم شاهد موفقيت و حركت در نفت نيز خواهيم بود.
خبرنگار:
عملكرد شركتهاي حفاري خارجي در ايران چگونه بوده است؛ تا چه اندازه همكاري آنها منجر به انتقال فناوري شده است؟
دكتر شاديزاده:
شركتهايي كه در دوران گذشته براي حفر چاه به كشور دعوت شدند، نه تنها دكل و فنآوري خاصي را وارد نكردند، بلكه با دكلهاي ما در ميدانها به انجام عمليات حفاري پرداختند و از نيروي انساني ما استفاده كردند. فنآوري كه در گذشته از آن سخن ميگفتيم، چه شد؟!
خبرنگار:
فنآوري صنعت حفاري ايران در مقايسه با كشورهاي همسايه و يا كشورهاي صاحب نام در حفاري، درچه جايگاهي قرار دارد؟
دكتر شاديزاده:
تمام اين كشورها از سوي كشورهاي صاحب فنآوري، كنترل ميشوند. فنآوري صنعت حفاري، به شكل محدود در اختيار اين كشورها قرار دارد. تنها در برخي از كشورها كه خوددر مسير پيشرفت اين فنآوري گامهايي برداشتهاند تا اندازهاي از فنآوري بيشتري برخوردار هستند. اما با اين وجود، تمام اين فنآوري در اختيار آنها قرار نگرفته است.
خبرنگار:
وضعيت امروز صنعت حفاري در كشور را چگونه توصيف ميكنيد؟
دكتر شاديزاده:
دكلهايي كه پيش از اين در شيزار ساخته ميشد براي عمقهاي كم كابرد داشت. در حال حاضر اينگونه مرسوم شده است كه شركتهاي حفاري دكلهاي چيني را خريداري ميكنند. در حاليكه دكلهاي چيني، تنها هزار اسب بخار توان دارند. اين دكلها در اعماق كم (shallow) و گاه تنها تا كلاهك گازي(gas cap) برخي مخازن نفتي قادر به حفاري هستند و در اعماق بيشتر كارآيي ندارند. اين درحاليست كه ماهم اكنون در كشور نياز به دكلهايي داريم كه بتوانند در لايهي گورپي حفاري كنند . تنها يك دكل از اين نوع در كشور وجود دارد، لايهي زمين شناختي گورپي لايهاي است كه 15 هزار PSI فشار دارد و داراي ميزان عظيمي نفت است. هماكنون در ميادين نفتي كشور از دو لايه توليد ميشود، لايه آسماري و لايه بنگستان در حاليكه در قسمتهاي پائين ميادين، لايهي زمين شناختي گورپي وجود دارد كه داراي ميزان بسيار عظيمي از نفت بافشار بالا است، اما به دليل نبود دكل و تكنولوژي مورد نياز آن در كشور در حال حاضر حفاري در اين لايه امكان پذير نيست.
هماكنون ميبايست حداقل 50 شركت حفاري تاثيرگذار در كشور ما وجود داشته باشد. صنايع بسيار زيادي به تكنولوژي حفاري وابسته است بنابراين صنايع مذكور بايد در كشورفراهم شود تا به كمك آنها توليد نفت افزايش يابد.
بخش عظيمي از فعاليت شركتهاي آمريكايي به بخش نفت، حفاري و صنايع مربوط به آن اختصاص دارد. زمانيكه قيمت نفت كاهش مييابد دولت براي اينكه اين تكنولوژيها از رده خارج نشود، با كاهش ماليات شركتهاي نفتي به آنها يارانه ميدهد.
خبرنگار:
اخيراً كنسرسيوم سه جانبهاي براي ايجاد توانمندي ساخت دكلهاي حفاري در داخل كشور متشكل از جهاد دانشگاهي، سازمان صنايع دفاع و يكي از شركتهاي تابع بنياد مستضعفان با امضاي توافقنامهاي آغاز به كار كرد. به نظر ميرسد كه گام هاي اوليه براي توسعهي اين صنعت در كشور ما برداشته شده است.
دكتر شادي زاده:
دكلها از نظر توان بر حسب اسب بخار تقسيم بندي ميشوند. اگر در كشور به اين سطح از تكنولوژي برسيم كه دكلي با توان 6 هزار اسب بخار بسازيم ، ميتوانيم در دنيا حرفي براي گفتن در اين صنعت داشته باشيم. البته توان دكلهاي چيني موجود تنها هزار اسب بخار است. چنانكه در پيش توضيح داده شد هر چه توان دكل ساخته شده بيشتر شود، به معني آن است كه تكنولوژي يك كشور رشد يافته است. براي نمونه ساخت دكلي با توانايي 6 هزار اسب بخار به معناي آن است كه به تكنولوژي آلياژي دست يافته ايم كه توسط آن ميتوان پمپي با قدرت 6 هزار اسب بخار ساخت، اين تكنولوژي در صنعت هوا فضا، به طور مثال در موتور هواپيماهاي با سرعت بسيار زياد كاربرد دارد. تكنولوژي مانند حلقههاي زنجير به يكديگر وابسته است، اگر در جايي بتوان به تكنولوژي دست يافت به راحتي ميتوان آن را به صنايع ديگر تامين داد. ما بايد براي دستيابي به دكلي توان 6 هزار اسب بخار هدفگذاري كنيم و تلاشهاي پژوهشگران و صنعتگران را در اين زمينه تقويت كنيم.
نكتهاي كه در اين زمينه بايد به آن اشاره كنم اين است كه تا كنون ما در مرحله طراحي قوي بوديم و نقشههاي خوبي طراحي ميكرديم، اما در عمل 2 ضعف بزرگ داشتيم، نخست اينكه مواد اوليهاي كه در ايران مورد استفاده قرار مي گيرد، از نوع مرغوب نبود، به بيان ديگر در اين بخش ضعف تكنولوژي متالوژي كاملاً محسوس است. ضعف ديگر كشور مربوط به مرحله ساخت است، گاه ما در ساخت همانند مهندسي هستيم كه نقشه را خود طراحي ميكند، اما آن را براي ساخت به يك كارگر بيتجربه ميسپارد، در اين صورت پس از اتمام كار، ساختمان اشكالات مهندسي فراواني خواهد داشت. در كشور ما طراحي بسيار خوبي انجام مي شود اما زمانيكه در مرحله اجرا (implement) قرار ميگيريم يا مواد اصلي در اختيار نيست و يا كار به دست شخصي سپرده ميشود كه تخصص اين كار را ندارد. بايد مرحلهي اجرا تقويت كرد.
نكتهي ديگري كه در اين زمينه بايد به آن اشاره كنم اهميت تعامل صنايع نظامي و صنعت نفت است براي نمونه شهابي كه در ايران ساخته شد داراي پوستهاي بسيار فشرده (High pressure) است، با اين تكنولوژي ميتوان تانكهايي تحت فشار سطحي نيز ساخت. اگر تكنولوژيهايي كه هم اكنون دوستان در وزارت دفاع بدست آوردهاند را در نفت مورد استفاده قرار دهيم شاهد موفقيت و حركت در نفت نيز خواهيم بود. البته چنين اقداماتي نيازمند مديريت كلان، سامان دهي و بودجههاي مكفي است.
مـتأسفانه گفتههاي كارشناسان دربارهي افت 2 ميليون بشكهاي توليد نفت در 10 سال آينده درست است
خبرنگار:
مقالهاي كه حدود 2 ماه پيش در دانشگاه "جان هاپيكينز" آمريكا توسط فردي به نام "استرن" ارائه شد. يكي از پيشبينيهاي اين مقاله كه چندي پيش از سوي آقاي حسن تاش، عضو هيأت علمي موسسه مطالعات بينالمللي انرژي وزارت نفت در موسسه "مطالعات دين و اقتصاد" ارائه و بررسي شد؛ اين بود كه تا حدود 10 سال آينده، توليد نفت ايران به طور طبيعي دو ميليون بشكه افت خواهد داشت.
آقاي دكتر درخشان، اقتصاددان انرژي و عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي نيز در كنفرانسي با توجه به اطلاعات مطالعات مهندسين نفت نسبت به تبعات اقتصادي و امنيتي اين افت توليد كه به معناي به صفر رسيدن صادرات نفت ايران است، هشدار دادند و تأكيد كردند كه در روند فعلي در نيمههاي افق چشمانداز با دو ميليون بشكه افت توليد مواجه خواهيم شد و اگر وارد كننده نفت نشويم، به يقين صادر كننده نيز نخواهيم بود. برخي از كارشناسان برجستهي مهندسي مخزن از جمله دكتر علي محمد سعيدي نيز درباره اين خطر هشدار دادهاند، نظر شما در اين باره چيست؟
دكتر شاديزاده:
متأسفانه اين سخن در شرايط فعلي، درست است و اگر تمام تلاش ما تنها در جهت حفظ وضعيت موجود و به بيان ديگر حفظ توليد در اين سطح باشد، به طور يقين به اين نقطه خواهيم رسيد.
اگر بتوانيم توان حفاري (drilling) و تكميل چاه (Well Completion) را در كشور افزايش دهيم، در اين صورت پيشبينيهاي گفته شده نيز در اين رابطه غلط از آب در خواهد آمد و در دنيا حرفي براي گفتن خواهيم داشت، اما با حفظ شرايط فعلي گفتههاي آنها درست خواهد بود. چرا كه چاهها در يك drainage boundary خاص (محدوهاي كه چاه ميتواند مخزن را تحت تأثير قرار دهد) ميتوانند تخليه شوند. در اين صورت به چاه ديگري با حدود و drainageمتفاوت نيازمند خواهيم بود.
نكته ديگري كه در همين زمينه بايد به آن توجه كنيم تفاوت ميان دو واژهي نفت درجا و ذخيرهي نفت است. نفت درجا، كل ميزان نفتي است كه در يك مخزن وجود دارد، اما ذخيره نفت به درصدي از اين ميزان گفته ميشود كه قابل برداشت است. بنابراين ميزان نفت درجا با ميزان ذخيره نفت يا نفت قابل برداشت متفاوت است. مقدار نفت ذخيره يك كشور، به نيروي انساني و فنآوري آن وابسته است. با افزايش نيروي انساني قوي و متخصص، مقدار ذخيره (reserve) نيز افزايش پيدا ميكند. براي نمونه گاهي اوقات ميتوان از يك ميدان، 80 درصد توليد كرد. اما در عمل با توجه به فنآوري و نيروي انساني در دسترس حتي قادر به توليد 30 درصد نيز نخواهيد بود.
بايد توجه كنيم كه نفت، براي كشورهايي مانند ايران شاخص مهمي محسوب ميشود. چرا كه اقتصاد كشور به آن وابسته است. به بيان ديگر امنيت كشور به طور مستقيم به صنعت نفت وابسته است. بنابراين، نفت شاخه اصلي و حياتي كشور محسوب ميشود. از سوي ديگر حفظ توليد، بدون در نظر گرفتن شرايط موجود امكانپذير نيست. براي نمونه به منظور حفظ توليد، بايد تعداد چاهها در مخزن مورد نظر افزايش پيدا كند. حفر اين تعداد چاه مستلزم تعداد مشخصي دكل، ابزار و نيرو است. بنابراين اقدام به توليد بيشتر، يك شبه و بدون فراهم كردن مقدمات آن امكانپذير نيست. ْْهنگامي كه درآمد حاصل از نفت شريان اصلي اقتصاد است و امنيت و اقتصاد كشور وابسته به نفت است، بايد توانايي حفاري داشته و قادر باشيم اين توان را در كشور افزايش دهيم. تعدادي از مسوولان به اين مسئله اعتقاد ندارد، بنابراين بيان ميكنند نيازي به انجام اين كارها نيست و همين ميزان 4 ميليون بشكهاي كه در روز توليد ميشود، كافي است.
براي درك اهميت اين موضوع دقت كنيد كه آقاي نوذري چندي پيش در گفت وگويي ابه عنوان يكي از افتخارات كشور علام كرد، قصد داريم تا پايان خرداد ماه از ميدان آزادگان توليد كنيم و توليد اين ميدان را به 50 هزار بشكه در روز برسانيم، اگر وزارت نفت 50 شركت حفار در كشور داشت به راحتي ميتوانست بگويد درمدتي بسيار كوتاه روزانه صدها هزار بشكه نفت از ميدان آزادگان توليد خواهيم كرد. اين تعداد شركت حفار، داراي قدرت و توانايي بسيار بالايي خواهند بود.
در اين جا بايد به يك نكتهي راهبردي براي سياستگذاري در باره توسعهي صنعت حفاري توجه كنيم صنعت حفاري نياز به تجهيزات و فناوريهاي بسيار پيچيدهاي دارد ؛ در اينصورت ممكن است هنگامي كه نياز ما به اين فناوري افزايش يابد، زمان زيادي را براي واردات آن از ساير كشورها دست بدهيم .
عمر صنعت نفت در كشور يك صد سال و عمر فنآوري چاه آزمايي در سراسر دنيا 50 سال است.بنابراين، تعدادي فنآوريهاي صنعت نفت نسبت به عمر توليد نفت و گاز در كشور، جديد هستند. اكنون آمريكا بخش عمدهاي از توان و بودجه خود را بر روي حفاري (drilling) و فنآوري تكميل چاه (well Completion) متمركز كرده است.
خبرنگار:
با اين توصيف بنابراين راهكاري كه شما براي پيشگيري از وقوع بحران افت توليد پيشنهاد ميدهيد چيست؟
دكتر شادي زاده:
من نياز به حفاري (drilling) و فنآوري تكميل چاه (Well Completion) در كشور را به طور جدي احساس ميكنم. دوباره يادآوري ميكنم كه هر اندازه توان حفاري و تكميل چاه در كشور بهبود يابد، توان توليد ساير صنايع نيز به صورت خودكار افزايش خواهد يافت. كليد حل معماي صنعت نفت در ايران ؛ حفاري و استفاده از فنآوري تكميل چاه است. ما به شدت نيازمند توجه سياستمداران و مديران به ابعاد مختلف اين فنآوري هستيم
تا بتوانيم اين صنعت را در كشور به سرعت رشد و توسعه دهيم . ما بايد يك چشمانداز ، در زمينه استفاده از فنآوري حفاري و تكميل چاه در كشور داشته باشيم، به معناي ديگر نبايد تنها به توليد توجه كنيم. بلكه بايد اين مساله را نيز در نظر داشته باشيم كه در هر سال 55 حلقه چاه حفر كنيم. حال چگونه ميتوانيم با افزايش توان خود اين تعداد را دو برابر كنيم تا روند افزايش تعداد چاهها هر سال ادامه داشته باشد؟ براي رسيدن به اين هدف چه كارهايي بايد انجام دهيم؟
خبرنگار:
پس تزريق گاز چه اهميتي در حل مشكلات مخازن ما دارد؟
دكتر شاديزاده:
به يقين اين موارد به شكل زنجيروار به يكديگر وابسته هستند. اگر ميگوييم بايد حفاري و تكميل چاه را به كار گرفت، تلقي بر بياهميت بودن ساير موارد نيست. اما توجه كنيد كه براي تزريق نيز بايد به مخزن دسترسي پيدا كرد، پس براي تزريق نيز به حفاري وابسته هستيم.
تزريق به مخازن به اندازهاي اهميت دارد كه برخي امروز صحبتهايي را مطرح ميكنند كه در دوران مديريت خود هيچ توجهاي به آن نداشتهاند. امروزه براي توليد صيانتي سعي ميكنند از مراحل آغازين كل مطالعه مخزن را انجام دهند و روشهاي مختلف را براي حفظ فشار مخزن بررسي كنند، بنابراين ميتوان گفت هماكنون به اين نتيجه رسيدهاند كه اين يك الزام است كه هم زمان با توليد، افت فشار نيز بايد ثابت نگه داشته شود.
در برههاي از زمان به ازاي توليد يك بشكه نفت به قيمت 20 سنت مخزن با افت فشار جدياي مواجه شده است، هماكنون براي افزايش همان افت فشار بايد 50 دلار هزينه شود. به تعبير بهتر زماني آن را به قيمت 20 سنت فروختهايم و هماكنون بايد براي جبران خسارت ناشي از آن 50 دلار هزينه كنيم، اين صيانت نيست اينگونه توليد هرگز اقتصادي نخواهد بود.
خبرنگار:
در مورد تزريق گذشته از نقدهاي بسيار جدياي كه دربارهي عقبماندگي بسيار زياد وزارت نفت در اجراي برنامههاي تزريق گاز به مخازن وجود دارد، درباره شيوه انجام تزريق نيز بحثهاي بسيار جدياي مطرح است. در ايران ظاهرا براي تزريق از شيوه 5 نقطهاي "five spots"استفاده نميشود آيا از چاههاي قديمي براي تزريق استفاده ميشود؟
دكتر شاديزاده:
روشن است كه در اين جا نيز اولين مانع ما حفاري است . باز هم تأكيد ميكنم حفاري و فنآوري تكميل چاه كه بايد همراه با يكديگر بكارگرفته شوند كليد حل معماي ما صنعت نفت هستند.
خبرنگار:
چنانكه توضيح داديد در صنعت حفاري فناوري هاي متعددي در بالاترين سطح كاربرد دارد. در اين صورت به نظر نميرسد توسعهي صنعت حفاري خود نيازمند تدوين يك برنامهي اجرايي(Action Plan) بسيار پيچيده است؟
دكتر شاديزاده:
شركتهاي خصوصي در تمام نقاط دنيا، به طور تخصصي و تقسيم بندي شده دربخشهاي مختلف اين صنعت فعاليت ميكنند. براي نمونه اين شركتها به تفكيك تخصص به يكي از مسووليتهاي سيمان كاري، مته، ماندهيابي(fishing)- در آوردن قطعاتي از تجهيزات حفاري يا قطعات تجهيزات عملياتهاي ديگر كه در درون چاه گير كردهاندو يا به درون چاه افتادهاند، و غيره ميپردازند. اين در حالي است كه در ايران، تمام مسووليتها در اين بخش برعهده "شركت ملي حفاري" است. بايد براي تأسيس شركتهاي تخصصي حفاري اقدام كرد.
ادامه دارد...