مهندسي فرهنگي در كلام مقام معظم رهبري

اشاره:
آن‌چه كه در پي مي‌آيد فراز‌هاي از سخنان مقام معظم رهبري درباره‌ي « مهندسي فرهنگي» از سال 81 تا كنون است كه در سايت شوراي عالي انقلاب فرهنگي انتشار يافته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در آغاز بررسي اين موضوع در دفتر مطالعات اين خبرگزاري، متن رهنمود‌هاي مقام معظم رهبري را در اين باره‌ تقديم حضور خوانندگان گرامي مي‌نمايد.

جايگاه شوراي عالي انقلاب فرهنگي

شورايعالي انقلاب فرهنگي قرارگاه اصلي مهندسي فرهنگي كشور است:اين جا را در واقع بايد اتاق فرمان فرهنگي كشور يا ستاد عالي فرهنگي و علمي دستگاه‌هاي كشور اعم از دستگاه‌هاي فرهنگي و ساير دستگاه‌ها و مركز مهندسي فرهنگي كشور به حساب آورد.

(مقام معظم رهبري 1381)

اين جا آن قرارگاه مقدم فرماندهي است.

(مقام معظم رهبري 1383)

ما سال گذشته اين جا عرض كرديم "مهندسي فرهنگي كشور" به عهده شماست. گفتيم اين‌جا "قرارگاه اصلي" است.

(مقام معظم رهبري 1384)

مهندسي فرهنگي كشور منحصراً توسط شورايعالي انقلاب فرهنگي امكان‌پذير است.

اين مجموعه در كشور بي‌بديل است. در مديريت راهبردي فرهنگي، ما به غير از اين مجموعه، هيچ مركزي را در كشور نداريم. بخشهاي مختلف چه دولت، چه مجلس، چه حتي مجمع تشخيص مصلحت وظايفي دارند، امّا هيچكدام وظيفه‌اي را كه اين شورا بر عهده دارد بر عهده ندارند.

(مقام معظم رهبري 1381)

مجمع تشخيص مصلحت نظام مسئول سياستهاست، ولي اين شورايعالي انقلاب فرهنگي را بر كنار نمي‌كند از نگاه بلند مدتي كه به آيندة فرهنگي كشور دارد و تصميمي كه در اين زمينه مي‌تواند بگيرد و به عنوان يك مجموعه كارشناسي زبده و ناب كه صد در صد فرهنگي است به مجمع تشخيص مصلحت كمك كند و آن را به سمت سياستي كه بايد به صورت رسمي به دستگاه‌ها ابلاغ شود، هدايت كند.

(مقام معظم رهبري 1381)

فرهنگ كشور كلاً به يك نظم و جهت‌گيري و جهت‌يابي و انسجام بخشهاي گوناگون دولتي و غيردولتي در باب فرهنگ احتياج دارد، و در اين جاست كه اين مقوله مي‌تواند تأمين شود. نه در كميسيون دولت، نه در كميسيون مجلس و نه در هيچ جاي ديگر. اين مقصود عملي نيست. بنابراين جايگاه شورا كاملاً بي‌بديل است.

(مقام معظم رهبري 1381)

شورايعالي انقلاب فرهنگي به عنوان قرارگاه اصلي براي "مهندسي فرهنگي كشور" ابتدا بايد "نقشه مهندسي فرهنگي كشور" را تهيه نمايد.

ضرورت مهندسي فرهنگي كشور

الان بايد نقشه مهندسي فرهنگي كشور روي ميز آماده باشد و بايد روي آن بحث شده باشد. كار شده باشد، تصميم گيري شده باشد و نقشه كلان با راه‌كارها- نه فقط چيزهايي كه صرفاً آرزو و آمال است- كاملاً كشيده شده و مشخص شده باشد. اين حرف اصلي ماست به شما دوستان.

(مقام معظم رهبري 1384)

براي "مهندسي فرهنگي كشور" بايد فرهنگ مهندسي شده‌اي كه بر اساس آن مي‌خواهد كشور مهندسي شود معين گردد. بنابراين جايگاهي كه وظيفه مهندسي فرهنگي كشور را بر عهده دارد بايد نخست مهندسي فرهنگ انجام دهد.

علاوه براين، غير از سياستگذاري به آن معنا (تعيين سياست‌هاي پيشرو و مهندسي فرهنگي كشور)، كار ديگر شورا، مهندسي فرهنگ كشور است.

(مقام معظم رهبري 1381)

يكي از مهمترين تكاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ كشور است.

(مقام معظم رهبري 1383)

مهندسي فرهنگ و مهندسي و مديريت فرهنگي داراي اهميت و ضرورت و امكان‌پذيري است.

رابطه حكومت و فرهنگ

آنچه در مقوله فرهنگ بر عهده حكومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفكرانه، آگاهانه، مراقبت از هرزروي نيروها و هرزرويي علف هرزه ها، هدايت جامعه به سمت درست، كمك به رشد و ترقي فرهنگي افراد جامعه.

(مقام معظم رهبري 1382)

ما نه معتقد به ولنگاري و رهاسازي هستيم، كه به هرج‌ و مرج خواهد انجاميد، نه معتقد به سختگيري شديد، اما معتقد به نظارت، مديريت، دقت در برنامه‌ريزي و شناخت درست از واقعيات هستيم.

(مقام معظم رهبري 1382)

نمي‌شود ما ميدان را رها كنيم تا ديگران هر كاري كه مي‌خواهند، بكنند. امروز همان كساني كه ادعاي آزادي مي‌كنند و دم از ليبرال بودن مي‌زنند، پيچيده‌ترين و دقيق‌ترين و ظريفترين شيوة كنترل را بر روي فرهنگ كشورهاي خودشان، بلكه سراسر دنيا، اعمال مي‌كنند و سعي دارند كه فرهنگ خود را به كشورهاي ديگر منتقل و تزريق كنند.

(مقام معظم رهبري 1382)

ما نمي‌خواهيم با نگاه افراطي به مقوله فرهنگ نگاه كنيم. بايستي نگاه معقول اسلامي را ملاك قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطي كه معارف و الگوهاي اسلامي به ما نشان مي‌دهد تنظيم كرد. برخورد افراطي از دو سو امكان‌پذير است و تصور مي‌شود:

يكي از اين طرف كه مقوله فرهنگ را مقوله‌يي غيرقابل اداره و غير قابل مديريت بدانيم مقوله‌يي رها و خود رو كه نبايد سر به سرش گذاشت و وارد آن شد.

متأسفانه اين تفكر در جاهايي است وعده‌يي طرفدار رها كردن و بي‌اعتنايي و بي‌نظارتي در امر فرهنگ هستند. اين تفكر، تفكر درستي نيست و افراطي است.

در مقابل، تفكر افراطي ديگري وجود دارد كه آن سختگيري خشن و نظارت كنترل‌آميز بسيار دقيق است. اين تفكر هم به همان اندازه غلط است.

نه مي‌شود فرهنگ را در جامعه رها كرد كه هر چه پيش آمد، پيش بيايد نه مي‌شود آن طور سختگيري‌هاي غلطي را كه نه ممكن است و نه مفيد، الگو قرار داد.

(مقام معظم رهبري 1382)

در قبال هجمه‌اي كه امروزوجود دارد، نمي‌شود بيكار نشست و نظارت را از دست داد. بايستي با دقت مراقب رفتار و حركت فرهنگي جامعه بود و براي آن برنامه‌ريزي كرد.

اين يكي از مهمترين وظايف حكومت است وحق بزرگي است كه مردم بر گردن حكومت دارند.

(مقام معظم رهبري 1382)

فرهنگ يك ملت را مي‌شود با عوامل تأثيرگذار به تدريج عوض كرد. يك ملت از لحاظ فرهنگي عزيز را تبديل كرد به يك ملت توسري خور و ضعيف، متقابلاً يك ملت تنبل را مي‌شود تبديل كرد به يك ملت زرنگ. اين رنگ ثابت لايزالي و لايزولي نيست.

(مقام معظم رهبري 1383)

فرهنگ ملي را مي‌شود به مرور در طول زمان تغيير داد،يعني مثل كوه‌هاي عالم كه در قرن‌هاي متمادي جابه‌جا نمي‌شوند، جزو ثوابت نيست مجموعه‌اي لازم است كه اينها را( مشخص كنيم كه فرهنگ چگونه بايد باشد ، اشكالات و نواقص اش چيست و چگونه بايد رفع شود، كندي ها و معارضاتش كجاست ) تصوير كنند و بعد مثل دست محافظي هواي اين فرهنگ را داشته باشند.نمي‌گويم به طور كامل كنترل كنند، چون كنترل فرهنگ به صورت كامل نه ممكن است و نه جايز. اصلاً رشد فرهنگي با ابتكار و آزادگي و آزادي و ميدان دادن به اراده‌هاست. در اين ترديدي نيست. منتهاهواي كاررابايدداشت.

(مقام معظم رهبري 1383)

با توجه به اهميت حقيقتي كه نامش فرهنگ جامعه است و با توجه به اين كه اگر اين مجموعه بناي فرهنگي را مهندسي و از آن حراست و حفاظت نكنيم، عوامل گوناگون تأثيرگذار در فرهنگ، قسم نخورده‌اند كه چون ما كاري نمي‌كنيم. آنها هم كاري نكنند. نه، آنها اثر خودشان را مي‌گذارند و كار خودشان را مي‌كنند. تكليف ما به عنوان مسئولان نظام جمهوري اسلامي چيست؟

يكي از مهمترين تكاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ كشور است يعني مشخص كنيم كه ....... بعد مثل دست محافظي هواي اين فرهنگ را داشته باشد

(مقام معظم رهبري 1383)

دولت و مجموعة ‌حكومت نمي‌تواند خود را از اين موضوع بركنار بدارد و بگويد بالاخره فرهنگي وجود دارد و مردم به چيزي فكر مي‌كنند. نه، ما مسئوليت داريم اين فرهنگ را بشناسيم، اگر ناصواب است، آن را تصحيح كنيم. اگر ضعيف است، آن را تقويت كنيم، اگر در آن نفوذي هست، دست نفوذي را قطع كنيم.

(مقام معظم رهبري 1381)

چگونگي مهندسي فرهنگ و مديريت فرهنگي كشور

در مقوله فرهنگ، رفتار حكومت بايد دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان به هنگام، نهال مي‌كارد به هنگام، آبياري مي‌كند به هنگام، هرس مي‌كند به هنگام، سمپاشي مي‌كند به هنگام ، هم ميوه‌چيني بايد فضاي فرهنگي كشور را باغباني كرد .براي باغ با فنون مهندسي كشاورزي، نقشه مهندسي تهييه ، يعني مسئولانه و با دقت اين مقوله را دنبال كرد

(مقام معظم رهبري 1382)

ابعاد فرهنگ

فرهنگ يك سيستم است و داراي انواع و اجزائي است و مهندسي فرهنگ به عنوان يك مهندسي سيستم بايد انجام پذيرد.فرهنگ يك جامعه، اساس هويت آن جامعه است.فرهنگ كه مي‌گوئيم اعم از:مظاهر فرهنگي - مانند زبان و خط و امثال اينها و آنچه باطن و اصل تشكيل‌دهنده پيكرة فرهنگ ملي است مثل: عقايد، آداب اجتماعي، مواريث ملي، خصلت‌هاي بومي و قومي اينها اركان و مصالح تشكيل‌دهنده فرهنگ يك ملت است فرهنگ داراي انواعي است و در مهندسي فرهنگ همه اين انواع فرهنگ بايد مهندسي شوند.انواع فرهنگ عبارتند از: فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي، فرهنگ سازماني فرهنگ ملي.

عاملي كه يك ملت را به ركود و خمودي، يا تحرك و ايستادگي، يا صبر و حوصله يا پرخاشگري و بي‌حوصلگي يا اظهار ذلت در مقابل ديگران. يا احساس غرور و عزت در مقابل ديگران به تحرك و فعاليت توليدي يا به بيگارگي و خمودي تحريك مي‌كند. فرهنگ ملي است.فرهنگ - با همين تعريف ويژه - محصول تعريف جمعي از يك جامعه است و خودش موثردر همه حركات و تحولات و تشكيل‌دهنده هويت يك جامعه است.

(مقام معظم رهبري 1383)

فرهنگ به عنوان شكل‌دهندة به ذهن و رفتار عمومي جامعه است. انديشيدن و تصميم‌گيري جامعه بر اساس فرهنگي است كه بر ذهن آنها حاكم است.در داخل كشور، چيزهايي كه در فرهنگ عمومي، ضعيف است، يا جايش كم است، كدام است؟يكي از آنها انضباط است ديگري اعتماد به نفس ملي واعتزاز ملي است مورد بعدي، قانون‌پذيري است.مقوله بعدي، تدين و دين‌باوري است.

موارد ديگر فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگي، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره، فرهنگ لباس است.

بنده با مد خيلي موافقم، جزو آدمهايي هستم كه به مد گرايش دارم، اما مدي كه از داخل جوشيده باشد- چون مد يعني ابتكار و نوآوري - نه چيزي كه از بيرون بيايد. مد آرايش مو و لباس و حرف زدن ما همه‌اش دارد از بيرون مي‌آيد.

(مقام معظم رهبري 1381)

يكي از موارد فرهنگ عمومي، فرهنگ لباس است. وقتي بنده خودم در اين شورا بودم، شورا وزير محترم آن وقت را - كه جناب آقاي خاتمي بودند - موظف كرد تا الگوي لباس بياورد. ايشان رفتند زحماتي كشيدند. اما به جايي نرسيد. من نمي گويم آقايان حتماً كت و شلوار را بكنند و همان لباسهاي پيشنهادي را بپوشند، اما بگذاريد ما لباسي داشته باشيم كه بگوييم ايراني است در موزه‌ها آن را نگه داريم و مال زمان هخامنشيان و ساسانيان و سلجوقيان هم نباشد. باب امروز باشد.

بالاخره جايي بايد موضع خود را دربارة اينها (فرهنگ ازدواج و فرهنگ خانواده، فرهنگ لباس و الگوي مصرف و ... در فرهنگ عمومي) معين كند. حتي اگر بگويد من الان وقت ندارم و اولويتم تعيين لباس ملي نيست.خيلي خوب، معلوم بشود كه ما تا پنج سال يا ده سال اين اولويت را نداريم و مي‌خواهيم آن را كنار بگذاريم.ليكن بالاخره اين انبار مجموعه فرهنگي صاحبي داشته باشد.

فرهنگ به عنوان جهت‌دهنده به تصميمات كلان كشور - حتي تصميم‌هاي اقتصادي،سياسي، مديريتي و يا در توليد نقش دارد. وقتي ما مي‌خواهيم ساختمان بسازيم وشهرسازي كنيم در واقع با اين كار داريم فرهنگي را ترويج مي‌كنيم يا توليد مي‌كنيم يااشاعه مي‌دهيم.

(مقام معظم رهبري 1381)

فرهنگ مثل روحي است كه در كالبد همة فعاليت‌هاي گوناگون كشورحضور و جريان دارد. فرهنگي كه بايد در توليد، خدمات،ساختمان‌سازي، كشاورزي، صنعت، سياست خارجي و تصميمات امنيتي رعايت شود و حدود را معين و جهت را مشخص كند. چيست؟اين بايد در اين جا معين شود.

(مقام معظم رهبري 1381)

مهندسي فرهنگ تخصصي فرهنگ اقتصادي، فرهنگ سياسي، فرهنگ اجتماعي مهندسي فرهنگ اين است كه با رويكرد سيستمي اجزاء فرهنگ اعم از فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي ، فرهنگ سازماني ، در مجموعة فرهنگ جانمايي شده و روابط آنها بخوبي تنظيم شود. ضعف‌هاي اجزاء و روابط آنها برطرف شود.

يكي از مهمترين تكاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ كشور است. يعني مشخص كنيم كه فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي و حركت عظيم دروني و صيرورت بخش و كيفيت بخشي كه اسمش فرهنگ است و در درون انسان‌ها و جامعه بوجود مي‌آيد، چگونه بايد باشد؟ فرهنگ هدف كدامست؟ اشكالات و نواقص‌اش چيست؟ چگونه بايد رفع شود؟ فرهنگ موجود كدامست؟كندي‌ها و معارضاتش كجاست؟مجموعه‌اي لازم است كه اينها را تصوير كند.

(مقام معظم رهبري 1383)

يك متولي و يك مركز مي‌خواهد تا از يك طرف(فرهنگ را) مهندسي كند.يعني با يك فكر كلان،با يك نگاه برتر و بالاتر از همة جريانهاي فرهنگي در داخل كشورببيند حقيقت فرهنگي و عنصر فرهنگي چگونه و با چه كيفيتي بايد باشد.به كدام سمت بايد برود (فرهنگ هدف كدامست؟) كجاهايش ايراد دارد(فرهنگ موجود كدامست؟

اشكالات و نواقص‌اش چيست؟كندي‌ها و عارضاتش كجاست؟مجموعه‌اي لازم است كه اينها را تصور كند.يك متولي و يك مركز مي‌خواهد كه با يك فكر كلان، با يك نگاه برتر و بالاتر از همه جريانهاي فرهنگي در داخل كشور، ببيند حقيقت فرهنگي و عنصر فرهنگي كجاهايش ايراد دارد

(مقام معظم رهبري 1383)

بند ديگر از شرح وظايف شورا وجود دارد تحت عنوان: تجزيه و تحليل جريانات فرهنگي جهان و تعيين تأثير آن بر مسائل داخلي. شما ببينيد چه افق وسيعي را خودتان براي شورا معين كرده‌ايد. خود اعضاي شورا اين بندها را تنظيم كرده‌اند: اين خيلي مهم است كه انسان جريانات فرهنگي جهان را به روز ببيند و محاسبه كند كه تأثير آنها روي جريانات داخلي چگونه است. بعد از آن كه دانست تأثير آنها چگونه است. آنگاه تازه كار شروع مي‌شود كه حالا پس ما چكار كنيم كه از آسيب‌هاي آن جريانات كم كنيم. يا اگر منافع و سودي دارد از آن حداكثر استفاده را بكنيم. اما تجزيه و تحليل جريانات فرهنگي جهان و تبيين تأثير آنها بر مسائل داخلي هم در شورا مطرح نشده است.

(مقام معظم رهبري 1381)

تعيين فرهنگ آرماني

اين را به عنوان يك واقعيت بپذيريم كه ما به عنوان مسئولان نظام و علاقمندان به آرزوها و آرمانهاي جمهوري اسلامي (فرهنگ آرماني) چه بخواهيم و چه نخواهيم عوامل اثرگذار روي فرهنگ ملي، مثل جريان‌هاي بي‌مهار به سمت اين ملت سرازير نه و دارنه روي فرهنگ ملت اثر مي‌گذارند.

(مقام معظم رهبري 1383)

يكي از مهمترين تكاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ كشور است. يعني مشخص كنيم كه حركت عظيم درون‌زا و صيرورت بخش و كيفيت بخشي كه اسمش فرهنگ است و در درون انسان‌ها و جامعه بوجود مي‌آيد. چگونه بايد باشد؟ مجموعه‌اي لازم است كه اين را تصوير كند.

(مقام معظم رهبري 1383)

يك متولي و يك مركز مي‌خواهد كه با يك فكر كلان و با يك نگاه برتر و بالاتر از همة جريانهاي فرهنگي در داخل كشور ببيند حقيقت فرهنگي و عنصر فرهنگي چگونه و با چه كيفيتي بايد باشد، به كدام سمت بايد برود.

(مقام معظم رهبري 1383)

مديريت فرهنگي كشورفرهنگ كشور كلاً به يك نظم و جهت‌گيري و جهت‌يابي و انسجام بخش‌هاي گوناگون دولتي و غيردولتي در باب فرهنگ احتياج دارد.

(مقام معظم رهبري 1381)

مجموعه‌اي لازم است كه اينها را ]مهندسي فرهنگ كشور را[ تصوير كند و بعد مثل دست محافظي هواي اين فرهنگ را داشته باشد.

(مقام معظم رهبري 1383)

ببيند حقيقت فرهنگي و عنصر فرهنگي چگونه و با چه كيفيتي بايد باشد، به كدام سمت بالا برود و كجاهايش ايراد دارد واز سوي ديگر:مراقبت كند كه اين كارها انجام بگيرد

(مقام معظم رهبري 1383)

كليه دستگا ها اعم از اقتصادي سياسي قضايي اجرايي و ... در تحقق فرهنگ هدف خط مقدم تلقي مي شوند.مجلس ما براي عملي شدن آنچه در اين جا به عنوان مهندسي انجام مي‌گيرد حتماً بايد قانون بگذارند.مجمع تشخيص مصلحت هم در سياست‌گذاري‌ها همين مهندسي كلان (مهندسي فرهنگ و مهندسي فرهنگي كشور) را در نظر داشته باشد. ما در آنجا سياستگذاري رسمي فرهنگي داريم، نه مهندسي مورد نظر ما كه نگاه كلان به مباحث فرهنگي است. بنابراين آنچه شما در اين جا تصويب مي‌كنيد به مجمع تشخيص مصلحت مي‌رود براي يك منظوربه دولت مي‌رود براي يك منظور به مجلس شوراي اسلامي مي‌رود براي يك منظوربه صدا و سيما مي‌رود براي يك منظور و .......

(مقام معظم رهبري 1383)

مجمع تشخيص مصلحت هم در سياست‌گذاري‌ها همين مهندسي كلان را در نظر داشته باشد. ما در آنجا سياستگذاري رسمي فرهنگي داريم، نه مهندسي مورد نظر ما كه نگاه كلان به مباحث فرهنگي است. مجمع تشخيص مصلحت هم در سياست‌گذاري‌ها همين مهندسي كلان (مهندسي فرهنگ و مهندسي فرهنگي كشور) را در نظر داشته باشد. ما در آنجا سياستگذاري رسمي فرهنگي داريم، نه مهندسي مورد نظر ما كه نگاه كلان به مباحث فرهنگي است.

بنابراين آنچه شما در اين جا تصويب مي‌كنيد به مجمع تشخيص مصلحت مي‌رود براي يك منظور ،به دولت مي‌رود براي يك منظور،به مجلس شوراي اسلامي مي‌رود براي يك منظور،به صدا و سيما مي‌رود براي يك منظور و .......

(مقام معظم رهبري 1383)

شوراي‌عالي علاوه بر تهيه نقشه مهندسي فرهنگ و نقشه مهندسي فرهنگي كشور براي اين‌كه اين نقشه پياده شود (مديريت فرهنگي در كشور اعمال شود و اهداف فرهنگي محقق گردد ). هم بايد الزامات پياده شدن اين نقشه اعم از توسعه مديريت كشور، توسعه سازمانهاي كشور، توسعه نيروي انساني كشور، توسعه علم و تكنولوژي كشور و ... را مشخص نمايد و بخصوص در انجام وظيفه مديريت راهبردي (مديريت بازده) در تعيين نرخ شاخص‌هاي فرهنگ هدف و در تعيين سياست‌هاي كلي نظام سازگار با فرهنگ هدف ايفاي نقش نمايد.

در كنار حركت علمي و تحقيقي و راه افتادن دانشگاه‌ها و ايجاد فرهنگستانها و نشر كتاب‌ها و از اين قبيل چيزهاي خوب كه همه شاخص‌هاي خوبي براي مقوله فرهنگ است. واقعاً بايد ببينيم كه بر اثر تلاش‌هاي فرهنگي ما چه در قوه مقننه، چه در قوه مجريه چه در مجموعة شورايعالي انقلاب فرهنگي چه كارهايي انجام گرفته كه براي نسل جوان زمينه اعتلاي فرهنگي به وجود آورده است. اين را واقعاً بايد سنجيد و بر اساس آن پيش رفت.

هدف گذاري كلان(راهبردي)

يكي از بندهاي شرح وظايف شما "تعيين شاخص‌هاي ارزيابي وضعيت فرهنگي و آموزشي و تحقيقاتي كشور" است. از وقتي اين شرح وظايف نوشته شده تا الان شش سال مي‌گذرد. سال 1375 شرح وظايف نوشته شده است. اما تا الان در شورا حتي مطرح نشده است.

همه شما اهل علميد و مي‌دانيد تعيين شاخص براي ارزيابي وضعيت علمي و (فرهنگي) كشور چقدر مهم است.

اگر شورا اين كار را بر عهده بگيرد ديگر نه رئيس جمهور و نه دولت احتياج دارد كار جديدي بكند.

(مقام معظم رهبري 1381)

انتهاي پيام

  • شنبه/ ۱ دی ۱۳۸۶ / ۱۴:۰۹
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8610-17826
  • خبرنگار :