اشاره:
آن چه در پي ميآيد مقالهاي است با عنوان «فرهنگ اقتصادي» به نگارش دكتر بابك نگاهداري كه در دوازدهمين شمارهي نشريهي «مهندسي فرهنگي» شوراي عالي انقلاب فرهنگي انتشار يافته است.
اين مقاله با تعريف فرهنگ اقتصادي مبتني بر ارزشهاي انساني، هدف اقتصاد را تنها كسب سود و افزايش منفعت شخصي نمي داند، بلكه اهداف والاتري مانند اخلاقي و انساني كردن روابط اقتصادي و حاكميت فرهنگ را در سه سطح بينش، كنش و منش اقتصادي مطرح مي كند.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به دنبال بررسي موضوع سياستگذاري فرهنگي و مهندسي فرهنگي، متن كامل اين مقاله را به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميكند.
تعريف فرهنگ اقتصادي:
فرهنگ اقتصادي عبارت از ارزشها، نگرشها، عقلانيتها و رفتارهاي متعدد انسانها در برآوردن نيازهاي اساسي و حياتيشان است. اين فرهنگ معطوف به تامين رفاه جامعه و منشهاي انطباقپذيري و ارتباط با محيط فيزيكي پيرامون است.
از اين حيث اقتصاد و رفاه كه غالبا با نيازهاي زيستي و حوائج فردي شناخته ميشود، تحت تاثير تركيب خاصي از عقلانيتهاي استراتژيك يا فني(سودآوري و توليد)، سياسي(منافع طبيعي و حفظ منزلت موجود) و اخلاقي(ارزشگرايي و مطلوب خواهي) تامين ميشود. از اين منظر، هدف اقتصاد ديگر تنها كسب سود و افزايش منفعت فردي وگروهي كنشگران درگير در صحنه اقتصادي نيست؛ بلكه اهداف والاتر ديگري نظير اخلاقي و انساني كردن روابط اقتصادي و حاكميت فرهنگ در استخدام محيط براي رفع نيازهاي فردي را نيز در برميگيرد. براساس سطوح فرهنگ توسعه، فرهنگ اقتصادي نيز در سه سطح بينش، منش و كنش قابل طرح و بررسي است.
1- بينش اقتصادي :
بينش اقتصادي به معناي شناخت، آگاهي و باورهاي حاكم بر تلقيات انسان از اقتصاد و نقش آن در زندگي موجود بشري است. اينكه افراد تا چه حد معتقد و آگاهند كه فعاليتهاي اقتصادي آنها ميبايد مبتني بر ارزشهاي انساني باشد و امور اقتصادي را تنها محدود به جستجوي نفع شخصي بدون توجه به محيط و ديگران قلمداد نكنند، جملگي بينش حاكم بر روابط اقتصادي را نشان ميدهد. اين سطح، صرفا جهان بيني شناخت و آگاهي نسبت به موارد فوق را جداي از گرايش و عمل اقتصادي در بر ميگيرد.
2- منش اقتصادي :
منظور از منش مادي و اقتصادي، تعهد به رفتار اقتصادي انساني در جامعه است. به عبارت ديگر آمادگي و روحيه لازم جهت انجام فعاليتهاي اقتصادي است. افرادي كه داراي منش اقتصادي توسعهگرا و انساني ميباشند، آمادگي دارند كه در جهت تغيير وضعيت مادي خود و هدايت آن به سمت وضعيتي مطلوبتر و انسانيتر گام بردارند.
3- كنش اقتصادي :
كنش اقتصادي بكارگيري عملي عقلانيتها در تصميمگيريهاي اقتصادي است. منظور از كنش و عمل اقتصادي همان رفتارها و اعمال عيني و واقعي افراد در امر تامين و رفاه مادي خود است. در اين سطح آنچه كه عملا در جهت رفع نيازهاي زيستي و مادي انجام ميشود مورد بررسي و توجه واقع ميشود. هر عمل و كنشي در اين سطح موجب تغيير در وضعيت افراد و نيز جامعه به طور كلي ميشود.
اگر اين كنشها مبتني بر نوعي عقلانيت فني (كسب سود) و سياسي (منافعگرا) باشد، بينظمي و اختلالها و مهمتر از همه نابرابريها در وضعيت اقتصادي بوجود خواهد آمد.
در يك فرهنگ اقتصادي مطلوب، غالبا بين اين سه سطح نوعي ارتباط و همخواني وجود دارد؛ يعني يك كنش و عمل اقتصادي مطلوب برخاسته از بينش افراد و آمادگي آنها براي تحقق بخشي به اين بينش است. با توجه به پيامد اين توجه صرف به توسعه اقتصادي مدار و انتقادهايي كه بر اين نوع توسعه وارد شده در سطوح مختلف فرهنگ اقتصادي آنچه اساسي محسوب ميشود، منطق سرمايه سالاري و سودآوري نيست بلكه آنچه اساسي در نظر گرفته ميشود توجه به ابعاد انساني و ارزشها و اخلاقيات حاكم بر فعاليتها و ارتباط با طبيعت است به گونهاي نوعي توسعه پايدار را به ارمغان آورد.
با توجه به مباحث فوق و بررسي سطوح سه گانه فرهنگ اقتصادي، اهم برنامههاي مورد توجه و اولويتهاي موجود در مهندسي فرهنگي نظام اقتصادي را ميتوان در موارد ذيل برشمرد:
1- ارزيابي و ارتقاء سطح فرهنگ مصرف در جامعه با تاكيد بر:
- برخوداري از الگوي مصرف سالم و بهينه
- دوري از اسراف و تبذير
- دوري از تجملگرايي و چشم و هم چشمي
- اعتقاد به فرهنگ قناعت، صرفه جويي و پس انداز
- توجه به فرهنگ صرفهجويي در مصرف كالاها و امكانات عمومي و دولتي
- اولويت بخشي به مصرف كالاهاي ضروري و دوري از مصرف كاذب و تظاهري
- فرهنگ مصرف بهينه انرژي (نفت و گاز و ...)
2- ارزيابي و ارتقاء سطح فرهنگ كار در جامعه:
- آشنايي با قوانين و مقررات مربوط به كار
- فرهنگ سخت كوشي و فعاليت
- برخورداري از اخلاق كار گروهي
- وجدان كار
- تاكيد بر خلاقيت دركار
- انظباط و مسئوليتپذيري در استفاده از ابزار و وسايل محيط كار
- فرهنگ تلقي از كار به مثابه وظيفه اجتماعي و انساني (كار براي رضاي خدا و خدمت به همنوع)
- فرهنگ ارتباط سالم با همكاران در محيط كار
- تلقي از كار به مثابه عامل رفاه اجتماعي و رشد شخصيت اجتماعي
- رقابت سالم در محيط كار
- اهتمام به بهداشت كار
- فرهنگ نظم و وقتشناسي در ورود و خروج از محل كار
- عملكرد براساس موازين قانوني و اخلاقي
- ....
3- ارزيابي و ارتقاء سطح فرهنگ انطباقپذيري با محيط و طبيعت در جامعه با تاكيد بر :
- فرهنگ حفظ زيست (باور زيست محيطي)
- فرهنگ استفادهي بهينه از منابع طبيعي عام المنفعه مانند جنگلها، مراتع و ...
- مشاركت و همكاري با نهادهاي حافظ محيط زيست
- فرهنگ جلوگيري از آلودگيهاي متعدد در محيط زندگي (آلودگي تصويري، آلودگي صوتي، آلودگي هوا و ...)
- توجه به محيط به عنوان منبع رفع نيازهاي بشري
- فرهنگ استفاده بهينه از كالاها و انرژي غير قابل تجديد در زندگي (با توجه به آينده و نسلهاي بعدي)
- فرهنگ احترام به طبيعت و ارتباط با آن (بهرهبرداري)
-فرهنگ حفظ و اهتمام به آثار تاريخي به جاي مانده از دوران گذشته
4- ارزيابي و ارتقاء سطح فرهنگ مشاركت اقتصادي عمومي در جامعه:
- مشاركت با دولت (خريد و اوراق قرضه و ...)
- فرهنگ پسانداز
- توجه به امور تعاوني و همياري در فعاليتهاي اقتصادي
- توجه به سطح كارآفريني اقتصادي (كارگرداني اقتصادي) در ميان مردم و اعتقاد به آن
- استفادهي بهينه از كالاهاي عمومي و خدمات ضروري و عام المنفعه مانند آب، برق، تلفن گاز، نفت و .. (انظباط اقتصادي)
- مشاركت در امور اقتصادي بيشتر توليدي و كمتر خدماتي
- فرهنگ و اهتمام به پرداخت مالياتها و عوارض قانوني (فرهنگ مالياتي)
- فرهنگ سرمايهگذاري در امور عام المنفعه و جمعي
- احترام و توجه به همياريهاي سنتي و بومي در فرهنگ ايراني
5- ارزيابي و ارتقاء سطح فرهنگ توليد و بهرهوري در جامعه با تاكيد بر:
- فرهنگ احياء منابع متروك و بلااستفاده اعم از زمين، معدن و ...
- اعتقاد به توليد ثروت جهت رشد اقتصادي جامعه
- تعديل سود شخصي در كنار جمعي
- دوري از رباخواري و اعتقاد به تعديل بهره
- اعتقاد به مالكيت
- اعتقاد به تعديل ثروت
- علاقمندي به ابداع روشهاي جديد توليد
- فرهنگ توليد محصولات ضروري (ارجحيت توليد)
- فرهنگ افزايش كيفيت در كالاهاي توليدي و دوري از تقلب در توليد
- فرهنگ بستهبندي محصولات متناسب با ارزشها، اخلاق جامعه و استانداردهاي جهاني
- سطح اهتمام به سياستهاي توليدي ملي و جهاني
6- ارزيابي و ارتقاء سطح فرهنگ اشتغال و فعاليت اقتصادي در ميان مردم با تاكيد بر:
- باور به معاش سالم و آبرومند
- دوري از مشاغل كاذب
- اهتمام به كارآفريني حرفهاي
- دوري از احتكار شغل (چند شغله بودن)
- سطح رضايت از شغل
- اعتقاد به تخصص گرايي در مشاغل و جايگاهها
- اعتقاد به آزادي درانتخاب شغل
- تشويق به كار و تلاش در انتخاب شغل
- تشويق به كار و تلاش اقتصادي
- سطح علاقمندي وتوجه به مشاغل موجه و توليدي خصوصي و فارغ از دولت
-اشتغالزايي
7- ارزيابي و ارتقاء سطح فرهنگ توزيع كالاها و خدمات در جامعه:
- مبارزه با احتكار (كالا، مسكن و ...)
- مبارزه با رانتخواري
- مبارزه با اخلاق واسطهگري
- مبارزه با گرانفروشي (اعتراض، شكايت و ...)
- انصاف در فروش محصولات
- مشاركت در نظارت بر قيمتها
- اخلاق تبليغات سالم و غير كاذب در حوزه نامگذاري كالاها و توزيع
- اخلاق مبادله و انصاف در معاملات
انتهاي پيام