دههي استانداردسازي موزههاي ايران؛ رييس موزهي ملي: اين موزه به فضايي 20 برابر فضاي فعلي نياز دارد تاكنون در ايران به اهميت موزه و نقش آن توجه نشده است
رييس موزهي ملي ايران دربارهي استانداردسازي موزهها در دههي استانداردسازي، ايجاد هر استانداردي را براي موزهها، نخست مستلزم داشتن تعريفي مناسب از موزه دانست و يكي از اهداف مهم ايجاد موزهها را بهرهي فرهنگي آنها براي همهي طبقات اجتماعي ارزيابي كرد. در مجمع عمومي موزههاي آسيا و اقيانوسيه (آزپك) كه اسفندماه 1385 در شيراز برگزار شد، از سال 1385 تا 1395 بهعنوان دههي توسعه و استانداردسازي موزههاي ايران نامگذاري شد. محمدرضا مهرانديش در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شاخصهاي لازم را براي استانداردسازي موزهها، دو جنبهي سختافزاري و نرمافزاري آنها بيان و موقعيت جغرافيايي موزه را از نخستين شاخصههاي استانداردسازي در موزهها ارزيابي كرد. وي ادامه داد: با توجه به اينكه موزهي ملي، 350 هزار شيء و اثر تاريخي را دارد، اكنون به فضايي 20 برابر فضاي فعلي نياز دارد تا بهصورت استاندارد درآيد و گزيدهي كاملي را از همهي آثار تاريخي از دورههاي مختلف در خود جا دهد. او ساختمان موزه را از ديگر جنبههاي سختافزاري در استانداردسازي موزهها دانست و بيان كرد: ساختمان موزه بايد شرايط خاصي داشته باشد، ايجاد فضاي سبز، پاركينگ، تهويهي مناسب، آسان كردن رفتوآمد براي بازديدكنندگان و دسترسي آسان آنها به موزه از ديگر جنبههاي سختافزاري در استاندارد كردن يك موزهاند. رييس موزهي ملي ايران با اشاره به متفاوت بودن استاندارد موزههاي مختلف از نظر سختافزاري از 30 سال گذشته تاكنون، ويترينهاي مناسب و سيستمهاي حفاظتي و امنيتي مدرن را از ديگر موارد استانداردسازي موزهها اعلام كرد و افزود: انجام پژوهش و تحقيقات علمي و تاريخي نيز از استانداردهاي مهم در موزهدارياند. مهرانديش اظهار داشت: شيوههاي معرفي و اطلاعرساني، تهيهي كاتالوگ و بروشور از موزهها، استفاده از راهنمايان مطلع موزه در مقاطع تاريخي مختلف، داشتن كتابخانهاي تخصصي دربارهي فرهنگ، تاريخ و هنر كه آثاري از آنها در موزه وجود دارند، از جمله شاخصههاي نرمافزاري استانداردسازي موزهها هستند. وي گفت: در اين مقطع زماني يك موزهي استاندارد بايد همگام با دانش فني روز دنيا باشد تا از ظرفيتهاي دنياي فنآوري بهخوبي بتواند بهرهمند شود. او همچنين داشتن اعتبار مالي مناسب را براي موزهها، بخصوص موزهي ملي از ديگر استانداردهاي موزهيي ارزيابي كرد و افزود: راهنمايان و كيفيت علمي آنها دربارهي آثار موزه، بحثي است كه بايد توجه مسؤولان موزه به آن معطوف شود تا آموزش موزهداران نيز در برنامهي آنها جايگزين شود. رييس موزهي ملي ايران بيان كرد: تاكنون در ايران به اهميت موزه و نقش سازندهي آن در جامعه توجه نشده و شايد به همين دليل است كه هنوز از امكانات متفاوت، متنوع و مدرن موزههاي دنيا در موزههاي ايران خبري نيست. مهرانديش با بيان اينكه موزهي فرش از نظر چيدمان و فضا و موزهي آبگينه و سفالينههاي ايران از لحاظ چيدمان، مناسب و استاندارد هستند، ادامه داد: در اين موزهها آثار هر دورهي تاريخي متناسب با همان دوره و فرهنگ و هنر آن طراحي شدهاند. وي با اشاره به استاندارد نبود هيچيك از موزههاي ايران، نگاه رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري را در اين دوره نسبت به موزه، نگاهي نو و متفاوت ارزيابي و اظهار كرد: يكي از سياستهاي كلي رياست سازمان، زندگي با آثار تاريخي و فرهنگي است، ولي متاسفانه مراكز فرهنگي هنوز با نگاه او بهصورت كامل همسو نشدهاند. او راه حل رسيدن به استانداردسازي را در موزههاي ايران، تدوين منشوري از استانداردهاي لازم براي موزهها دانست و اضافه كرد: هرچند ممكن است، استانداردها از زواياي مختلف، متفاوت تلقي شوند، ولي در گام نخست بايد اين كار انجام شود كه لازمهي آن نيز بهرهگيري از دانش فني روز و دانش انساني موجود در دنياست. رييس موزهي ملي ايران همچنين با اشاره به مدت زمان مديريت خود در اين موزه، گفت: در مدت 40 روز گذشته، با تعدادي از مديران موزههاي دنيا گفتوگو كردم و به تفاهمهاي خوبي نيز در اين زمينه رسيديم. مهرانديش اين اقدام را نشاندهندهي حركت در مسير استانداردسازي موزهها دانست و تاكيد كرد: تلاش ميكنم تا نگاهي علمي و همهجانبه به مقولهي موزهداري داشته باشم. انتهاي پيام